چکیده  :  آیه تطهیر از دیر باز محل گفت و گوی عالمان اسلامی بوده است و چون فضیلت ویژه ای را برای اهل البیت در آیه شریفه اثبات می نماید، با وجود واضح بودن مصادیق آن در سده های نخستین و روایات مختلف اسلامی که خمسه طیبه را مصداق آن می داند، همواره جریان های اسلامی مخالف شیعه به دنبال تطبیق آن به افراد دلخواه مکتب خود بوده اند، اما در عصر حاضر که جریان وهابیت به تبع برخی از گذشتگان خود، داعیه تطبیق آیه تطهیر را بر همسران پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) دارد و در این راه تلاش ها و تبلیغات زیادی انجام می دهد و گویا این تطبیق را امری مسلّم در بین مسلمانان گرفته است! ما با یک راهکار جدید و میانبر بدون افتادن در اختلافات سندی و جرح و تعدیل های رجالی و ردّ و قبولی که بین فرق مختلف در حال انجام است، با تحلیل کلمات آیه تطهیر بر اساس قواعد ادبی و کلامی و تفسیری و.. بدون اینکه از ابتدا مصادیق اهل البیت را در آیه شریفه مشخص نماییم، خواهیم گفت که اگر ما باشیم و این آیه کریمه و این کلمات و با نگاه به آیات قبل و بعد، افراد ِمشمول این آیه کریمه افرادی هستند که به اراده تکوینی خداوند تمام رجس و پلیدی و گناه از آنان دور شده است و نهایت قداست و پاکی که همان عصمت است در مورد آنها ثابت شده است و این فضیلت ویژه فقط در مورد برگزیدگان الهی قابل تطبیق است و تحلیل های دیگر که مدّ نظر وهابیت است را اگر بپذیریم با اشکالات فراوانی روبرو خواهد شد و دچار تناقضات فراوان خواهد شد .

  • مقدمه : آیه تطهیر در طول تاریخ همیشه حجتی محکم برای اثبات برتری و حجیت الهی اهل بیت علیهم السلام بوده است و حضرات معصومین (علیهم السلام ) همواره در موارد بسیاری بدان استناد نموده اند و آن را در شأن اهل بیت رسول الله صلوات الله علیهم اجمعین که عبارتند از حضرت امیرالمومنین ،حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن مجتبی و حضرت امام حسین شهید  و امامان اهل بیت علیهم السلام، دانسته اند.

در زمان حیات رسول اکرم صلی الله علیه و آله بلکه سالهای متمادی بعد از او نیز این حدیث تنها به حضرات پنج تن آل عبا اطلاق می شده است و نمونه های فراوانی بر آن موجود است مثلا جناب ام المومنین ام سلمه سلام الله علیها، همسر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله آرزو می کرد که ای کاش من نیز جزو اهل بیت و مشمول آیه تطهیر بودم.

( شواهد التنزیل حاکم حسکانی از علمای اهل سنت   ؛ ج‏2 ؛ ص133)

عَنْ عَمْرَهَ الْهَمْدَانِیَّهِ أَنَّهَا دَخَلَتْ عَلَى أُمِّ سَلَمَهَ زَوْجِ النَّبِیِّ ص [وَ] قَالَتْ: یَا أُمَّتَاهْ أَ لَا تُخْبِرِینِی عَنْ هَذَا الرَّجُلِ- الَّذِی قُتِلَ بَیْنَ أَظْهُرِنَا فَمُحِبٌّ وَ مُبْغِضٌ [لَهُ‏] قَالَتْ لَهَا أُمُّ سَلَمَهَ: أَ تُحِبِّینَهُ قَالَتْ: لَا أُحِبُّهُ وَ لَا أُبْغِضُهُ- تُرِیدُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ فَقَالَتْ لَهَا أُمُّ سَلَمَهَ: أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ- لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً وَ مَا فِی الْبَیْتِ إِلَّا جَبْرَئِیلُ وَ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَهُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ أَنَا، فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتِ مِنْ صَالِحِ نِسَائِی [کَذَا] فَلَوْ کَانَ قَالَ: نَعَمْ کَانَ‏ أَحَبَ‏ إِلَیَ‏- مِمَّا تَطْلُعُ‏ عَلَیْهِ‏ الشَّمْسُ‏ وَ تَغْرُبُ..

ترجمه مضمون حدیث : حضرت ام سلمه سلام الله علیها می فرماید : خداوند درباره اهل بیت یعنی خمسه طیبه آیه تطهیر را نازل نمود، و به پیغمبر عرض کردم که من نیز آیا از اهل البیت هستم ؟ حضرت فرمود : تو از زنان صالح من هستی و اگر پیغمبر فرموده بود بله از اهل البیت هستی، از آنچه خورشید بر آن طلوع و غروب می کند برایم بهتر بود.

ولی از آنجا که بعد از رسول اکرم صلی الله علیه و آله جریان های مخالف اهل بیت علیهم السلام سر کار آمدند و تا سالها جریان های اموی و عثمانی و عباسی که دشمنان درجه یک اهل بیت علیهم السلام بودند بر مسند قدرت بودند و کارخانه جعل فضائل برای مخالفین اهل بیت راه انداختند و دست به تحریفی گسترده در فضائل اهل بیت علیهم السلام زدند، کم کم در مصادیق اهل بیتِ آیه تطهیر نیز دست برده و مدعی شدند که اهل بیت در آیه تطهیر همسران رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز هستند و از آنجا بود که این جعل مصداق آیه تطهیر به کام بسیاری از جریانات مخالف شیعه نیز خوش آمده و علمای آنان سعی در وارد کردن همسران رسول الله در این آیه نمودند. البته علمای زیادی از اهل سنت نیز آیه را مختص خمسه طیبه دانسته اند نه همسران رسول اکرم صلی الله علیه و آله که به دلیل اختصار این مقاله از ذکر آن پرهیز می کنیم.

در هر حال این خط در سالهای پیوسته تکرار شده و شان نزول های جعلی برای آن درست کردند تا حدی که عکرمه که دشمن امیرالمومنین علیه السلام و از خوارج بود در بازارها می گشت و فریاد می زد که تنها مصداق این آیه همسران رسول الله هستند نه علی و فاطمه و حسنین ! (درّ المنثور سیوطی ج 6 ص 209)

این خط اموی ها، خوارج، عثمانی ها و بنی عباس به صورت پر رنگ تری در زمانه ما توسط وهابیت دنبال می شود و آنها اصرار فراوانی دارند که بگویند آیه تطهیر واقعا شامل همسران رسول الله نیز می شود و شیعه را متهم به بی مهری نسبت به همسران رسول خدا و دشمنی با آنان می کنند. در حالی که شیعه هرگز هیچ توهینی به همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله نمی کند و بحث بر سر این است که چه کسانی مشمول مفاد والای این آیه هستند ؟ باید در مباحث علمی تعصب را کنار گذاشت و حقیقتا به دنبال فهم آیات طبق قواعد علمی و معرفتی بود، مشکل جریان وهابیت این است که چشم و گوش بسته ادعایی می کند و در تحلیل آیه و تطابق محتوای والای آن با ازواج رسول الله به دلائل و اشکالات مختلف دچار تعارض می شود، ولی حاضر به تفکر و قبول منطقی محتوای آیه نیز نمی شود .

  • دلائل وهابیت

وهابیت  برای اینکه ثابت کنند همسران رسول الله نیز مصداق آیه تطهیر هستند دلایلی می آورند از جمله :

قرار گرفتن آیه تطهیر در وسط آیاتی که در مورد همسران رسول اکرم صلی الله علیه و آله می باشد و می بینیم که درگیری های زیادی با شیعیان بر سر مصداق اهل بیت ایجاد می کنند تا در تاریخ هر آنچه از فضل و کرم و مودت و اطاعت و …. برای خمسه طیبه است برای همسران رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز ثابت کنند و آنان را مشمول مفاد بی نظیر آیه نمایند. ولی حقیقت این است که الامر بید الله  و الله اعلم حیث یجعل رسالته، گرچه در بین همسران رسول الله صلی الله علیه و آله کسانی هستند که دارای جایگاه بسیار والایی هستند، ولی باید دید این آیه کریمه چه محتوایی دارد و با قواعد علمی به فهمی مناسب از آیه دست یافت .

اما فارغ از درگیرهای زیادی که بین وهابیت و شیعیان بر سر مصداق اهل بیت ایجاد شده است و هریک در سدد رد دلایل طرف مقابل و خدشه در احادیث شان نزول است، یک نکته کلیدی و مهم در این بین و در پشت فریبکاری های وهابیت نباید فراموش کرد و آن این است که ما باید آیه کریمه را ابتدا بدون نگاه به مصادیق آن مورد تحلیل قرار دهیم و چون قرآن به زبان عربی نوشته شده است باید با تحلیل متنی آیه تطهیر به محتوای آن پی برد و وقتی متن آیه تحلیل شد و محتوای آن بیرون کشیده شد آن را جلوی هر مخاطب منصفی بگذاریم و از او بخواهیم که مصادیق آن را بر خمسه طیبه یا ازواج رسول الله تطبیق دهد ، به راحتی تشخیص خواهد داد که آیه بر چه گروهی تطبیق دارد ، کلاه بزرگی که وهابیت قصد دارد بر سر حقیقت جویان بگذارد این است که نمی گذارد درباره محتوای آیه بحث شود و از همان ابتدا با فریبکاری و آوردن روایاتی ، قائل به این می شود که این آیه شامل همسران رسول خدا نیز می شود و برخی دیگر که گرایشی افراطی تر دارند آل عباس و آل عقیل و …را نیز داخل در آیه تطهیر می کنند . ولی جواب مشخص است اگر تمام افراد بشر را از حسادتی که به اهل بیت علیهم السلام دارند داخل در آیه تطهیرنمایند سوال ما از شما وهابی ها یک کلمه است ، مفاد آیه چه می گوید ؟

  • رویکرد تحلیل متن :

یکی از کارهای ضروری در رابطه با اشکالات وهابیت که به تجربه برای کسانی که  با جریان های وهابی بحث می کنند ثابت شده است این است که  عموم جریانات وهابیت در مناظرات خود تنها قدرت تخریب کلی اعتقادات شیعه را دارند یعنی مثلا می گوید آیه تطهیر در مورد همسران نیز وارد شده تمام ، توسل شرک است تمام و ….

اما وقتی آنها را ملزم به تحلیل متنی می کنید، به خاطر سواد کم علمی، قدرت پاسخگویی ندارند و از میدان مناظره پا به فرار می گذارند، یکی از افراد خبره شیعه در بحث مناظرات چند سال قبل با عثمان الخمیس از عالمان صاحب نام وهابیت به مناظره پرداخت خود او نقل می کرد که قبل از مناظره بسیار نگران بودم که چطور با چنین شخصی که  به ظاهر مسلط به همه مباحث اعتقادی شیعه است، مناظره کنم.  او می گفت با خودم گفتم عثمان الخمیس در همان گام اول مرا با تیرهای خود از بین می برد، عثمان الخمیس برای هر اعتقاد شیعه به اصطلاح یک تیر خلاص فراهم کرده تا در مناظراتش آن را شلیک کند و طرف شیعه را نابود کند و کارش را تمام کند  یک تیر برای آیه تطهیر یک تیر برای حدیث ثقلین یکی تیر برای آیه ولایت و ….

ولی با توسل به قبر جناب زکریا بن آدم که از اصحاب ائمه علیهم السلام در قم هست، فکری به ذهنم رسید و به من چنین القا شد که باید کلمه به کلمه بحث کنید نه بحث کلی؛ مثلا در آیه تطهیر ابتدا انما و حصر آن را بررسی و او را ملزم به حصر کنید و سپس مثلا بگویید این اراده در آیه تطهیر که فرموده یرید الله چه نوع اراده ای است ؛ تکوینی یا تشریعی است ؟ اگر تشریعی باشد چه اشکلاتی بر آن مترتب می شود و اگر تکوینی باشد چه مشکلی را حل می کند ؟ و ….

وی می گفت در جلسه مناظره همین ترفند را به کار بردم و عثمان الخمیس عالم وهابیت تا رویکرد مرا در مناظره دید جیغ زد که نه این روش را قبول ندارم چون فهمید که گیر می کند . (ناقل : دکتر عصام العماد مستبصر وهابی شیعه شده )

حقیقت این است که این رویکرد تحلیل متن و فهم محتوا یک روش نو در بحث با وهابیت است، منظورمان از متن در این مقاله، متن آیات قرآن یا در مواردی روایات است  و چون وهابیت با خباثت تمام، تمام اسنادی را که مربوط به فضائل اهل بیت علیهم السلام هست خدشه دار کرده است و اصولا ارزشی برای سند احادیث قائل نیست، لذا باید او را در مرحله اول به قرآن ارجاع داد و به او تفهیم کرد که قرآن چه می گوید. به نظر می رسد این روش ، روشی منصفانه است و هر چه آیات قرآن بگوید دو طرف را ملزم به اعتقاد به آن خواهد نمود و از روش جدل و مغالطه نیز تا حدود زیادی به دور است. البته این ابتدای راه است یعنی نباید تنها به متن قرآن بسنده کرد و با جمع قرائن و شواهد روایی و تاریخی کار را تکمیل کرد. ولی این روش در اسکات اولیه جریانات وهابی که تاکید ویژه بر قرآن دارند وآگاهی دادن به آنها که حواستان به محتوای آیه نیز باشد و تالی فاسد های معتقداتتان را ببینید بسیار موثر است .

این روش طرف مقابل را به فهم  علمی مطلب و وجدانش ارجاع می دهد و از او می خواهد که خود قضاوت کند. با این معنا و مفهومی که آیه می فرماید و تحلیل لغوی و دلالی و معنایی که شده است بر کدام مصادیق صادق است و بر کدام یک صادق نیست .

نکته مهم درباره آیه تطهیر :

آیه تطهیر فضیلتی ویژه است که به اهل بیت علیهم السلام داده شده است و آنچنان که برخی گمان کرده اند فضیلتی غیر محقق نیست که خداوند آن را به اهل بیت در صورت انجام دستورات الهی وعده داده باشد. چون اگر این پاداش برای عالم آخرت باشد که دیگر بهشتیان نیز از گناهان پاک هستند و بدون گناه وارد بهشت می شوند و هیچ آلودگی با آنان نیست، پس فضیلت اختصاصی برای اهل بیت نخواهد بود  و اگر در دنیا منظور باشد و این امر محقق نشده باشد که مانند سایر وعده های خداوند منوط به انجام برخی امور توسط مکلف است  تا آنان را به این مقام برساند که اهل بیت نیز در این امر با بقیه بشر فرقی ندارند، بقیه بشر نیز اگر اطاعت الهی انجام دهند و گناه نکنند خداوند در همین دنیا به آنها نعمت های فراوان و فضیلت هایی خواهد داد .

چرا خداوند باید با حصر انما این موهبت را تنها برای افرادی خاص بیان نماید ؟ جواب ما این است که خداوند کمال و تعالی همه بندگانش را می خواهد، ولی افرادی را که قرار است یک رسالت سنگینی بر دوش آنها قرار دهد علاوه بر موهبت و عنایت عمومی، به خصوص بندگان برگزیده اش عنایاتی ویژه عطا می نماید، تنها یک فرض باقی است که این امر محقق شده باشد و همین نیز مدّ نظر است و نکته دیگر اینکه وقتی یک فضیلتی بزرگ می شود در این حدّ، که تمام گناهان از کسی پاک شود را نمی توان راحت از کنارش گذشت و صرفا یک موهبت الهی ساده دانست، بلکه قضیه فراتر است و این سوال مطرح می شود که چرا خداوند باید به فردی چنین موهبتی عطا بفرماید که تمام پلیدی ها از او دور شده و هیچ خطا و اشتباه از او سر نمی زند  (طبق تحلیل متنی آیه لیذهب عنکم الرجس  ) و دارای بالاترین درجه قداست و پاکی است (یطهرکم تطهیرا ) ؟ جوابش در بالا بیان شد برای اینکه رسالت سنگینی که بر دوش آنها قرار داده شده است.

ابن حجر هیتمی که از علمای بزرگ اهل سنت هست در کتاب الصواعق المحرقه  جلد 2 ص :436 می گوید :

ثمَّ هَذِه الْآیَه منبع فَضَائِل أهل الْبَیْت النَّبَوِیّ لاشتمالها على غرر من مآثرهم والاعتناء بشأنهم حَیْثُ ابتدئت بإنما المفیده لحصر إِرَادَته تَعَالَى فِی أَمرهم على إذهاب الرجس الَّذِی هُوَ الْإِثْم أَو الشَّک فِیمَا یجب الْإِیمَان بِهِ عَنهُ وتطهیرهم من سَائِر الْأَخْلَاق وَالْأَحْوَال المذمومه وَسَیَأْتِی فِی بعض الطّرق تحریمهم على النَّار وَهُوَ فَائِدَه ذَلِک التَّطْهِیر

ترجمه : این آیه منبع فضائل اهل بیت نبوی است و … فایده این نوع تطهیر طبق بعضی نقل ها تحریم بر آتش جهنم است

ما ابتدا محتوای آیه تطهیر را تحلیل می کنیم و سپس جلوی مخاطب قرار می دهیم تا خودش قضاوت نماید :

  • حصر انما: مشهور شیعه و سنی قائل به حصر انما هستند.

با توجه با اینکه انما در آیه کریمه مفید حصر است، طبعا چنین فضیلتی نیز در مصادیق این آیه کریمه محصور شده است . سوال از وهابیت این است که چه فضیلت ویژه ای در انحصار اهل بیت هست که بقیه امت از آن محرومند؟ ( با توجه به دیدگاه وهابیت که اراده را تشریعی می دانند و خواهیم گفت که اراده تشریعی الهی امری عمومی برای همه مکلفین است و انحصاری برای کسی نمی آورد ) .

  • بحث یرید: به تبع فعل یرید در آیه تطهیر، علمای شیعه و سنی بحث تکوینی یا تشریعی بودن اراده خداوند را پیش کشیده اند و گفته اند که در رابطه با خداوند، دو نوع اراده داریم که اگر بخواهیم خیلی ساده توضیح دهیم عبارت است از اینکه :

در اراده تکوینی، اراده بدون واسطه و در اراده تشریعی با واسطه به فعل تعلق می‌گیرد. به تعبیر دیگر، متعلق اراده تکوینی، فعل شخص اراده کننده است؛ اما اراده تشریعی به فعل اختیاری شخص دیگر تعلق می‌گیرد ( منشور جاوید ج 4)  در اراده تکوینی، هر آنچه اراده شود، حتماً به وقوع می‌پیوندد و تخلف اراده الهی از آنچه اراده شده است، عقلاً محال است؛ اما در اراده تشریعی، با توجه به اینکه این اراده به فعل شخص مختار تعلق می‌گیرد، امکان تخلف وجود دارد؛ بلکه گفته شده در موارد بسیاری نیز چنین تخلفی صورت گرفته است مانند نافرمانی بندگان و ترک طاعات و واجبات دینی از سوی آنان ( اصطلاحات الاصول ص 29).

در آیه کریمه با توجه به فضیلت ویژه این آیه، نمی توان گفت اراده تشریعی است چون در این صورت با بقیه مومنین که اگر احکام را عمل کنند پاک می شوند و خداوند درجات والایی برای آنها قرار می دهد  فرقی ندارند، و اشکال اهل سنت در جبر بودن اراده تکوینی را جواب می دهیم و می گوییم: اراده خداوند به اذهاب رجس یعنی دوری گناه می خورد نه ذوات مقدس اهل بیت علیهم السلام تا جبر حاصل آید. یعنی خداوند اراده فرموده تکوینا که هر نوع رجس و پلیدی و ناپاکی را از اهل بیت علیهم السلام دور گرداند.

مضارع بودن اراده هم دلالت بر استمرار دارد و منسلخ از زمان است و مضارع بودن فعل منافاتی با اراده تکوینی ندارد و مثال های فراوانی در قرآن دارد که فعل مضارع است ولی دلالت بر اراده تکوینی خداوند دارد مثل یرید الله بکم الیسر ولا یرید بکم العسر

  • لیذهب عنکم: اذهاب دو گونه است دفعی و رفعی

و اشکال اینکه اذهاب رجس نشان می دهد اهل بیت علیهم ااسلام گناه داشته اند تا قبل تطهیر الهی، باطل است، چون فعل ذهب عن و اذهب عن و معانی مترادف آن به معنای دفع گناه و ناپاکی هم هست و مثال های مختلفی هم در قرآن و روایات دارد ( در سوره یوسف فرمود لنصرف عنه السوء و الفحشاء ) نهایت امر هر دو معنا مساوی است و با قرائنی چون حضور رسول الله در جمع اهل البیت و قول خود معصوم در معصوم بودن از ابتدای خلقت این شبهه از بین می رود و چون مشهور اهل سنت خمسه طیبه را شامل آیه می دانند و هیچ سابقه کفر و شرک نداشته اند، لذا آیه نشان از رفع رجس ندارد، بلکه حاکی از دفع رجس است .

توضیح آنکه ما یک رفع داریم و یک دفع : رفع در جایی است که مثلا گناهی باشد سپس از بین برود، ولی اگر در جایی بدون اینکه گناهی باشد اصل گناه دور شود را دفع گویند، خداوند در آیه تطهیر تضمین نموده است که هر نوع رجس و ناپاکی را دور نماید از اهل بیت علیهم السلام چون امر اراده تکوینی الهی به اذهاب رجس یعنی دور کردن هر نوع پلیدی و نا پاکی خورده است .

  • الرجس: نوع ال الرجس : یا ال عهد است یا ال جنس و استغراق

ال عهد نمی تواند باشد چون که اگر رجسِ معهود تبرج جاهلی باشد و با این فضیلت ویژه از بین رفته باشد که متاسفانه برخی همسران پیغمبر صلی الله علیه و آله بعد از نزول این آیه رفتارهایی داشتند و بر خلاف آیه عمل کرده اند، لذا پاک شدن از رجس معهود دیگر معنا ندارد و اگر منظور شرک باشد طبق نقل مشهور اهل سنت که خمسه طیبه را از مصادیق اهل البیت می دانند، سابقه شرک در خمسه طیبه سراغ نداریم و معنای شک در رجس طبق نقل اهل بیت علیهم السلام ذیل معنای الرجس در آیه تطهیر، خدشه ای به استدلال شیعه نمی زند. اتفاقا ادنی درجات ناپاکی را نفی می کند. نکته جالب اینکه علمای بسیاری از اهل سنت، الرجس در آیه کریمه را تمامی رجس و پلیدی و ناپاکی می دانند و در هنگام تطبیق نیز به راحتی بر همسران پیغمبر اکرم نیز تطبیق می دهند، بدون اینکه از خود بپرسند ما که قائل نیستیم غیر از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله کسی معصوم باشد و تمام رجس و ناپاکی و پلیدی از او دور شده باشد، چطور اینجا به راحتی محتوای عمیق این آیه را بر کسانی تطبیق می دهیم که بعد از نزول آیه هم به گفته خودتان مرتکب خطا و اشتباه شده اند ؟

  • اهلَ البیت

اهلَ البیت اختصاص نحوی است و نشان می دهد این فضیلت مخصوص مصادیق اهل بیت مورد شان نزول آیه است.

علت نصب نحوی: اگر اهل بیت را به معنای لغوی اش بگیریم شامل تعداد زیادی از اقوام رسول الله مثل عمو و عموزاده ها و اولاد آن ها می شود و با روایات دیگر منافات دارد و اصلا همخوانی با محتوای آیه کریمه نیز نخواهد داشت، چون جمعیت زیادی را شامل می شود و معلوم نیست اینها به چه دلیل در اسلام دارای چنین مقام ویژه ای شده اند ؟

  • یطهرکم تطهیرا

مفعول مطلق بودن این فراز پرده از یک نوع تطهیر ویژه بر می دارد که بسیاری از علمای عامه بدان ملتزم شدند، ولی در تطبیق این تطهیر ویژه بر همسران پیغمبر صلی الله علیه و آله و اخذ مبنای عصمت دچار تناقض می شوند و سرگردانی و به عصمت ملتزم  نمی شوند، چون اگر چه بسیاری از علمای عامه در تحلیل برخی فرازهای این آیه مثل الرجس قائل به این هستند که تمام ناپاکی ها از اهل بیت دور شده است، ولی در تطبیق بر همسران رسول الله به خلاف هایی که از سوی برخی همسران رسول خداوند سر زده است و آیاتی هم نازل شده است اشاره نمی کنند، چطور ممکن است کسی تمام گناهانش پاک شده باشد و آیات اولیه سوره تحریم درباره او نازل شده باشد ؟ چطور ممکن است کسی چنین موهبت ویژه ای نصیبش شده باشد ولی به امر الهی در آیه “و قرن فی بیوتکن “عمل نکند و در جنگ جمل علیه خلیفه بر حق رسول خدا امیرالمومنین علیه السلام شرکت نماید؟

جمع بندی:

با قبول حصر در آیه که فریقین بدان معترفند و فرض تشریعی بودن اراده الهی، فضیلتی ویژه محقق نشده است چون :

اولا چرا باید چنین فضیلتی که برای عموم مکلفین می تواند رقم بخورد منحصر شود در اهل بیت علیهم السلام ( بر فرض تشریعی بودن )؟ و ثانیا امر محقق نشده چه فضیلت خاصی را ثابت نموده است؟ اگر تخلف برخی از همسران رسول الله نیز چنانچه بیان شد در کنار دیدگاه وهابیت بگذاریم که دیگر کار تمام است و امر مطلوبی برای برخی از ازواج رسول الله محقق نشده است در ثانی رفتارهایی را از بعضی ازواج رسول الله صلی الله علیه و آله رخ داده است که با آیه تطهیر منافات دارد.     (عدم نشستن در منزل و شرکت در جنگ جمل، افشای راز پیامبر صلی الله علیه و آله و … که هر یک از اینها خدشه به اذهاب کل رجس می زند).

اما سخن ما در کلمه الرجس این  است که این کلمه را چه معنا می کنید ؟ خداوند کل رجس را از شما دور کرده است؟ و پاک پاکتان گردانده است؟ این تعبیر بسیار والایی است و ملازمه با عصمت دارد، یعنی کسی که هر گناه و ناپاکی از او دور است طبیعتا گناه نخواهد کرد. لذا مفاد این آیه با عصمت همخوانی دارد، آیا وهابیت معتقد به مفاد این آیه برای همسران پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله  هست؟ آیا آنها را معصوم می دانند؟ اگر نه ، پس چرا اصرار دارند که همسران پیغمبر را داخل در آیه کریمه بدانند و حال آنکه با محتوای والای آیه تطهیر همخوانی ندارد ؟

منابع :

قرآن کریم

1-الصواعق المحرقه ابن حجر هیتمی مکی

2-شواهد التنزیل حاکم حسکانی

3-منشور جاوید آیت الله العظمی سبحانی

4-اصطلاحات الاصول آیت الله مشکینی

5-درّ المنثور سیوطی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.