پاسخی بر جنجال فرقه وهابی تکفیری سلفی در افسانه پنداری شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با رویکردی جدید

در بخش اول این مقاله، مسئله چرایی شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) مورد بررسی قرار گرفت که در ادامه منابع اهل سنت در این رابطه ارائه می گردد.

 

بازخوانی سرنخ های شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در منابع اهل سنت

 

  • در منابع اهل سنت اختلافات امیرالمومنین و صحابه با ابوبکر و جمع شدن در منزل حضرت امیر به نشانه اعتراض نقل شده است:

بلاذری از عالمان بزرگ اهل سنت (270هـ) می گوید :

إن أبابکر آرسل إلی علی یرید البیعه ، فلم یبایع ، فجاء عمر و معه فتیله . فتلقته فاطمه علی الباب فقالت فاطمه : یابن الخطاب ! أتراک محرّقا علیّ بابی ؟! قال : نعم ، و ذلک أقوی فیما جاء به أبوک (انساب الاشراف، بلاذری، ج1، ص586)

ترجمه : ابو بکر به دنبال علی برای بیعت کردن فرستاد. چون علی(علیه السلام) از بیعت با ابوبکر سرپیچی کرد، ابوبکر به عمر دستور داد که برود و او را بیاورد، عمر با شعله آتش به سوی خانه فاطمه(علیها السلام) رفت. فاطمه(علیها السلام)پشت در خانه آمد و گفت: ای پسر خطّاب! آیا تویی که می خواهی درِ خانه را بر من آتش بزنی؟ عمر پاسخ داد: آری! این کار آنچه را که پدرت آورده محکم تر می سازد.

محمد بن جریر طبری (310هـ) می گوید:

عن زیاد بن کلیب قال: أتی عمر بن الخطاب منزل علیّ وفیه طلحه والزبیر ورجال من المهاجرین فقال: واللّه لأحرقنّ علیکم أو لتخرجنّ إلی البیعه»، فخرج علیه الزبیر مصلتاً بالسیف فعثر فسقط السیف من یده فوثبوا علیه فأخذوه(تاریخ الطبری ، ج2 ، ص443)

ترجمه : عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وی رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش می کشم، مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود، ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند.

  • ماجرای حمله به خانه مقدس حضرت امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما در کتب معتبر اهل سنت مثل کتاب مصنف ابن ابی شیبه استاد بخاری موجود است و در آنجا حضرت زهرا(سلام الله علیها) قسم یاد کرده است که خلیفه دوم به خانه من حمله می کند و همه ما مسلمانان می دانیم که قسم حضرت زهرا (سلام الله علیها) چه اعتباری دارد؟

ابن أبی شیبه (239هـ) می گوید :

أنه حین بویع لأبی بکر بعد رسول الله ( ص ) کان علی والزبیر یدخلان علی فاطمه بنت رسول الله ( ص ) فیشاورونها ویرتجعون فی أمرهم ، فلما بلغ ذلک عمر بن الخطاب خرج حتی دخل علی فاطمه فقال : یا بنت رسول الله ( ص ) ! والله ما من أحد أحب إلینا من أبیک ، وما من أحد أحب إلینا بعد أبیک منک ، وأیم الله ما ذاک بمانعی إن اجتمع هؤلاء النفر عندک ، إن أمرتهم أن یحرق علیهم البیت ، قال : فلما خرج عمر جاؤوها فقالت : تعلمون أن عمر قد جاءنی وقد حلف بالله لئن عدتم لیحرقن علیکم البیت وأیم الله لیمضین لما حلف علیه …( المصنف ، ج8 ، ص 572 )

ترجمه : هنگامی که مردم با ابی بکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره می پرداختند و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: ای دختر رسول خدا ! محبوب ترین فرد برای ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو !!! ولی سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند.

این جمله را گفت و بیرون رفت ، وقتی علی (علیه السلام) و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامی پیامبر به علی (علیهم السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود ، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام می دهد !

  • لگد زدن به پهلوی حضرت زهرا  و سقط شدن حضرت محسن سلام الله علیه :

این مطلب توسط  علمای مختلفی از اهل سنت از جمله عالم سنی ابن ابی دارَم متوفای  352نقل شده است وچند نفر از عالمان اهل سنت آن را نقل کرده اند و این عالم سنی را که به اعتراف ذهبی و دیگران امام و بزرگ عصر خود بوده و تمام عمرش آدم مستقیمی در تسنن بوده تنها به خاطر این روایت تضعیف کرده اند و آن روایت، روایت ضربه خلیفه به حضرت زهرا و سقط فرزندش هست :

إنّ عمر رفس فاطمه حتّى أسقطت بمحسن

عمر به فاطمه لگد زد که سبب سقط محسن گردید( سیر أعلام النبلاء ج 15 ص 578- میزان الإعتدال ج 1 ص 283- لسان المیزان ج 1 ص 268)

  • بیماری حضرت زهرا سلام الله و قهر از خلیفه اول و دوم و نفرین آن دو

در منابع مختلفی از عامه آمده است از جمله این ماجرا را ابن قتیبه دینوری از علمای اهل سنت در کتاب الامامه و السیاسه آورده و بلاذری در کتاب انساب الاشراف آورده است :

که به دلیل اختصار تنها ابتدای آنرا برای رجوع محققین ذکر می کنیم:

  • انطلق بنا إلى فاطمه فأنا قد أغضبناها فانطلقا جمیعا فاستأذنا على فاطمه فلم تأذن لهما فأتیا علیا فکلماه فأدخلهما علیها …. …و الله لأدعون الله علیک فی کل صلاه أصلیها ثم خرج باکیا …

أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبه الدینوری الوفاه: 276هـ. الإمامه و السیاسه ج 1 ص 17،

  • قَالَتْ: وَ اللَّهِ لا أُکَلِّمُکَ قَالَ: وَ اللَّهِ لا أَهْجُرُکِ. قَالَتْ: وَ اللَّهِ لأَدْعُوَنَّ اللَّهَ عَلَیْکَ. قَالَ: لأَدْعُوَنَّ اللَّهَ لَکِ.

البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (متوفاى279هـ)، أنساب الأشراف، ج1، ص 79،

  • قهر حضرت زهرا با ابوبکر و وصیت حضرت به دفن شبانه و عدم اعلام به خلیفه اول و دوم :

 

این مطلب را بخاری در سه جا از صحیح خود بیان کرده است که ما به اختصار یک مورد آن را بیان می کنیم

 

فَأَبَى أَبُو بَکْرٍ أَنْ یَدْفَعَ إِلَى فَاطِمَهَ مِنْهَا شَیْئًا، فَوَجَدَتْ فَاطِمَهُ عَلَى أَبِی بَکْرٍ فِی ذَلِکَ، فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُکَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّیَتْ، وَعَاشَتْ بَعْدَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ سِتَّهَ أَشْهُرٍ، فَلَمَّا تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلًا، وَلَمْ یُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَکْرٍ وَصَلَّى عَلَیْهَا،

فاطمه (س) بر ابوبکر غضب نمود، پس با وی قهر کرد، پس با او سخنی نگفت تا وفات نمود. فاطمه پس از رسول خدا شش ماه زنده بود و چون از دنیا رفت، همسرش علی شبانه او را دفن کرد و به ابوبکر خبر نداد و خودش بر بدن فاطمه نماز خواند.

عبدالرزاق صنعانی از عالمان بزرگ اهل سنت نیز می گوید :

 

عن بن جریج وعمرو بن دینار أن حسن بن محمد أخبره أن فاطمه بنت النبی صلی الله علیه وسلم دفنت باللیل قال فر بها علی من أبی بکر أن یصلی علیها کان بینهما شیء

از حسن بن محمد نقل است که گفت: فاطمه دختر پیامبر شب دفن شد تا ابوبکر بر پیکرش نماز نخواند؛ زیرا کدورتی بین آن دو وجود داشت. و در ادامه نیز می گوید: عن بن عیینه عن عمرو بن دینار عن حسن بن محمد مثله الا أنه قال اوصته بذلک از حسن بن محمد نیز همانند روایت پیشین نقل شده است؛ الا این که در این روایت گفته شده: فاطمه بر دفن شبانه وصیت کرد.(الصنعانی، أبو بکر عبد الرزاق بن همام (متوفای211هـ)، المصنف، ج 3، ص 521)

  • افسوس خلیفه اول از هتک حرمت خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و وارد شدن در آن :

 

در منابع معتبر اهل سنت آمده است که خلیفه اول در اواخر عمرش بسیار از کاری افسوس می خورد و آن هجوم و وارد شدن به زور به خانه فاطمه است، مشخص است افسوس اینچنینی در لحظات آخر عمر، افسوس بر یک ظلم و کار ناشایست بزرگ است وگرنه اگر با سلام و صلوات وارد شده بودند یا از پشت در برگشته بودند که اینقدر حسرت و افسوس نداشت، مشخص است جرمی اتفاق افتاده که بخشودنی نیست که خلیفه گوید ای کاش …

طبری از علمای بزرگ عامه در تاریخش می گوید :

قال ابو بکر رضى الله عنه: اجل، انى لا آسى على شی‏ء من الدنیا الا على ثلاث فعلتهن وددت انى ترکتهن، و ثلاث ترکتهن وددت انى فعلتهن، و ثلاث وددت انى سالت عنهن رسول الله صلى الله علیه و سلم فاما الثلاث اللاتی وددت انى ترکتهن، فوددت انى لم اکشف بیت فاطمه عن شی‏ء و ان کانوا قد غلقوه على الحرب.

ترجمه: ابو بکر گفت: آرى از آنچه شده تاسف ندارم مگر سه کار که کرده‏ ام و خوش بود که نکرده بودم و سه کار که نکردم و خوش بود که کرده بودم و سه چیز بود که اى کاش از پیمبر خدا صلى الله علیه و سلم پرسیده بودم.

آن سه کار که دوست دارم نکرده بودم: اى کاش خانه فاطمه را اگر هم به قصد جنگ بسته بودند نگشوده بودم.‏ (تاریخ طبری، ج3، ص430)

مسعودی دیگر عالم سنی و بسیاری دیگر از عالمان عامه نیز این مطلب خلیفه اول را ذکر کرده اند که به جهت اختصار از ذکر آن صرف نظر می کنیم .

  • گزارش اهل سنت و مخالفین شیعه در قرون اولیه به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

عبدالله بن یزید فزاری (متوفای قرن دوم هجری) ، مؤلّف کتاب الردود

یکی از ارزشمند‌ترین گزارش‌ها که می‌توان آن را تا این لحظه قدیمی‌ترین گزارش کشف شده دانست، اثری است متعلق به عبدالله بن یزید فزاری است. وی متکلم و عالم برجسته و مشهور اباضی مذهب که در دوران امام صادق و امام کاظم علیهما السلام می‌زیسته و شریک تجاری و هم بحث و هم مناظره ا‌یِ هشام بن الحکم (عالم و متکلم برجسته شیعه و از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهما السلام) بوده است.

وی در کتاب خود با عنوان «الردود» در مقام ردیه زدن بر شیعیان امامیه و معرفی عقاید ایشان که به زعم وی انحرافی و نادرست می‌باشد، به مواردی اشاره می‌کند که نشان می‌دهد تمامی عقاید قطعی و مسلم در نزد شیعه امامیه تا به امروز، همان چیزیست که بزرگان شیعه همچون هشام بن الحکم – که جز از معصوم اخذ نمی‌کرده‌اند – در زمان امام صادق و امام کاظم علیهما السلام بدان معتقد بوده‌اند.

وی در مقام معرفی اعتقادات و باورهای شیعیان در زمان خودش (عصر امام صادق و امام کاظم علیهما السلام) چنین می‌نویسد:

«قال عبد الله: ثم جاءت طائفه أخرى إلى رئیسها فقالوا: ما تقول فی علی بن أبی طالب، فإن قوما برئوا منه وأکفروه وقاتلوه، فقال: احذروهم فإنهم أهل البدع، واکتبوا ما أحدثکم، روینا أن علیا کان أول الناس إسلام وأحسنهم مع رسول الله صلى الله علیه وسلم، وآثرهم عظمه عنده فی الإسلام وجهاد المشرکین…..و قام قوم من الشیعه و أفرطوا فی علی کما روی لهم محدثهم أیضا أن النبی علیه السلام قال: علی خلیفتی فی أمتی و وصیی من بعدی، و نصبه للناس إماما….و أن أبابکر و عمر رضوان الله علیهما ضربا فاطمه بنت رسول الله صلى الله علیه وسلم حتى ألقت جنیناً ، وأن أبا بکر أمر خالد بن الولید حین تخلف علی عن بیعته أن یضرب عنقه إذا سلم أبو بکر من الصلاه، فلما قعد أبو بکر فی التشهد فبدی له، فقال قبل أن یسلم و…

ضرار بن عمرو غطفانی از متکلمان معتزلی در کتاب التحریش :

به تصریح  ضرار بن عمرو غطفانی (از متکلمان معتزلی و مشهور اهل سنّت که حداقل عصر سه امام معصوم را درک کرده است) بزرگان و علماء و فقهای شیعه در آن زمان – که همگی از اصحاب جلیل القدر ائمه ی معصومین علیهم السلام بوده اند – معتقد بوده اند که ابوبکر و عمر، حضرت زهراء سلام الله علیها را مضروب ساخته اند و در نتیجه حضرت محسن علیه السلام سقط شده است. ضرار بن عمرو غطفانی در کتاب خود با عنوان «التحریش» در مورد عقاید شیعیان می نویسد:

و أنّ أبا بکر و عمر ظلما و ضربا فاطمه بنت رسول الله حتى ألقَت جنینا

شیعیان بر این اعتقاد هستند که ابوبکر و عمر به فاطمه ظلم کرده و او را زدند تا اینکه جنینی را سقط کرد.

تثبیت دلائل النبوه قاضی عبدالجبار معتزلی :

قاضی عبدالجبار از سران معتزلی و هم عصر مرحوم شیخ مفید است وی نیز اعتقاد شیعیان را نیز این طور بیان می کند :

ایشان در کتاب تثبیت دلائل النبوه اسم تعدادی از علمای شیعه را در اقصی نقاط ممالک اسلامی نام می برد و می گوید اینها بر حضرت زهرا و فرزندش محسن گریه می کنند و معتقدند حضرت محسن توسط خلیفه به قتل رسیده است:

وفی هذا الزمان منهم مثل أبی جبله إبراهیم بن غسان، ومثل جابر المتوفی، وأبی الفوارس الحسن بن محمد المیمدیّ وأبی الحسین أحمد بن محمد بن الکمیت، وأبی محمد الطبری، وأبی الحسن الحلبی، وأبی یتیم الرلباى، وأبی القاسم النجاری، وأبی الوفا الدیلمی، وابن أبی الدیس، وخزیمه، وأبی خزیمه، وأبی عبد الله محمد بن النعمان، فهؤلاء بمصر وبالرمله وبصور، وبعکا وبعسقلان وبدمشق وببغداد وبجبل البسماق. وکل هؤلاء بهذه النواحی یدّعون التشیع ومحبه رسول الله صلّى الله علیه وسلم وأهل بیته، فیبکون على فاطمه وعلى ابنها المحسن الذی زعموا أن عمر قتله :

ترجمه : در این زمان از آن جمله : ابی جبله و …. ابی عبدالله محمد بن نعمان (شیخ مفید ) ادعای تشیع و محبت رسول الله و اهل بیتش را دارند و بر حضرت فاطمه و فرزندش محسن گریه می کنند و معقدند که عمر حضرت محسن را کشته است .

نتیجه: انکار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و اسم افسانه دروغین بر آن نهادن توسط فرقه وهابیت در عصر حاضر که عصر اطلاعات و در دسترس بودن کتب فریقین است امری ناشیانه و از سر استیصال و درماندگی است و قضیه شهادت حضرت زهرا با سرنخ های متعدد در منابع غیر شیعیان اعم از اهل سنت و زیدیه و اباضیه و خوارج و ….در طول تاریخ قابل اثبات است و جالب آنکه در کتب درجه یک غیر شیعیان نیز سرنخ های خوبی برای رد یابی ماجرای شهادت موجود است که هر حقیقت جوی منصفی می تواند با رجوع به آنها پی به حقیقت ماجرا ببرد

و این منابع روز به روز با توجه به در دسترس بودن نسخ خطی مسلمین به روز تر می شود و منابع جدیدی کشف می شود امسال نیز منابع مختلفی از نسخ خطی زیدیه به دست آمد و سرنخ های مختلفی در تایید این واقعیت کشف شد. حال سوال از وهابیت این است واقعه ای که  کتب صحیح شما تا منابع مختلف مسلمین را در بر گرفته است افسانه ای انکار ناپذیر است یا واقعیتی رسوا گر ؟

منابع :

مصنف ابن ابی شیبه

سیر اعلام النبلاء ذهبی

لسان المیزان ابن حجر عسقلانی

میزان الاعتدال ذهبی

تاریخ طبری

صحیح بخاری

انساب الاشراف بلاذری

مصنف عبدالرزاق صنعانی

الامامه و السیاسه ابن قتیبه دینوری

التحریش فزاری

تثبیت دلائل النبوه

الردود غطفانی

سایت تحقیقاتی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف

سایت تحقیقاتی وصایت

سایت تحقیقاتی مرکز حقایق اسلامی

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.