گفتگو با یاسر ابوزاده گتابی، کارشناس ادیان

فرقه پژوهی، برداشت از سایت ضد فرقه: جریان تبشیر مسیحی، طی دوره های مختلف با فراز و فرودهای بسیار همراه بوده و در هر برهه، قالب، ابزار و طراحی خاصی را مدنظر قرار داده است. مطالعه این مهم، آثار و پیامدها و بررسی آخرین وضعیت جریان مزبور در جوامع هدف، به ویژه ایران، موضوع گفت و گوی حاضر با یکی از کارشناسان این حوزه می باشد. آقای یاسر ابوزاده گتابی طی مطالعات و تحقیقات خود به نتایجی جالب رسیده و معتقد است امروز باید از مقوله ای تحت عنوان «هوشمند سازی تبشیر» سخن گفت. مشروح این مصاحبه به شرح ذیل، تقدیم مخاطبان محترم می گردد:

برای شروع، قدری از سوابق و حوزه مطالعاتی خود بگویید؟

بنده طلبه درس خارج حوزه علمیه قم، فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ادیان و کارشناسی ارشد دین شناسی، گرایش ادیان ابراهیمی از مؤسسه «آموزشی – پژوهشی امام خمینی (ره)» هستم. هم اکنون در مقطع دکتری ادیان و عرفان این مؤسسه مشغول به تحصیل می باشم. با توجه به اهمیت بحث تبشیری ها در کشور عزیزمان و پیرو تذکر مقام معظم رهبری در این خصوص، پایان نامه مقطع ارشد خود را در موضوع بررسی «مسیحیت پنطیکاستی» در جهان، به ویژه ایران اسلامی تدوین نموده و تاکنون لااقل شش مقاله علمی – پژوهشی در این باب در مجلات مختلف به چاپ رسانده ام. همچنین در کنگره بین المللی مهدویت و اولین همایش اسلام و مسیحیت، مقالاتی در همین راستا ارائه نموده ام. اثری با عنوان «درآمدی بر مسیحیت پنطیکاستی» نیز تألیف کرده ام که در آن پس از تحلیل و ارزیابی اجمالی این فرقه، به نقد آموزه «تکلم به زبان ها» پرداخته شده است. البته در موضوعات دیگری همچون «خانواده در اسلام و مسیحیت» و بحث های اخلاقی تطبیقی نیز آثاری در قالب کتاب و مقاله تدوین نموده ام.

تبشیر در مسیحیت چه جایگاهی دارد و چه تفاوتی میان دیدگاه مسیحیت سنتی با مدرن در این زمینه وجود دارد؟

مهم ترین شاخصه مسیحیت، تبشیر است. اساساً مسیحیت بدون تبشیر، حیاتی ندارد. تفاوت در شیوه ها و ابزارهاست. البته در همان هم، مسیحیت مدرن تلاش می کند تا شیوه های و روش های امروزی تبشیر را دارای اساسی عهدینی نشان دهد، لذا در همه ادوار تاریخ، تبشیر بازوی استعمار بوده، تنها تفاوتش این است که امروزه مدل استعمار، تفاوت نموده و ارتقا یافته است.

از ریشه های شکل گیری جریان تبشیری بگویید؟ اگر بخواهید دسته بندی این جریان ارائه دهید، چگونه خواهد بود و معیارهایتان برای این طبقه بندی چیست؟

ریشه تبشیر به عهدین و این گفته مسیح که: «به سوی امت ها بروید، آن ها را شاگرد سازید»، بر می گردد. در برهه ای از زمان، تبشیر مخفیانه صورت می گرفته، در برهه ای با کشتار و خشونت همراه بوده و در دوره ای بازوی استعمار بوده است. زمانی دیگر، ابزاری برای تدوین علم نوین غربی و امروزه به زعم حقیر، تبشیر، هوشمند (همه جانبه) شده. معیار هم تاریخ تبشیر مسیحیت است.

لطفاً شَمایی از آخرین وضعیت فعالیت و نفوذ مسیحیت تبشیری در کشور ارائه بفرمایید؟

به نظر می رسد با توجه به ضوابط و شرایط حاکم بر فرقه های تبشیری، از هر فرصتی برای تبشیر در کشور استفاده می کنند. ازاین رو، تبشیری ها تقریباً در همه مناطق کشور، فعال هستند. البته در برخی استان ها و مناطق ، به دلایل مختلف، تبشیر بسیارپررنگ تر از سایر نقاط است.

فعالیت جریان تبشیری در ایران در طول چهار دهه پیروزی انقلاب اسلامی، چه فراز و فرودی داشته است؟

فرقه های تبشیری در سال های اولیه انقلاب اسلامی و دورانی که میزان ارتباط دولت ها با مردم تنگاتنگ تر بوده، موفقیت های زیادی کسب نکرده اند، لیکن در برهه های زمانی، شرایط و دولت های خاص، این فعالیت ها بیشتر بوده است. البته همان گونه که در سؤال قبل اشاره شد، آن ها با شعار تبشیر در همه جا و همه حال، امروزه نیز بر دامنه فعالیت های خود افزوده اند.

نوع برخورد و مواجهه دیگر کشورهای جهان با جریان تبشیری چگونه است؟

در کشورهایی که تبشیری ها به عنوان گروهی رسمی و قانونی محسوب می شوند، آزادانه به فعالیت می پردازند لیکن در کشورهایی که -بر مبنای قوانین بین المللی – از آن ها با عنوان cult یا فرق ضاله یاد می شود، از فعالیت های جریان مزبور استقبال نمی شود.

فعالیت و نفوذ جریان تبشیری در منطقه غرب آسیا به چه صورت است؟

متأسفانه از دهه ۱۹۶۰ میلادی به این سو، فعالیت تبشیری ها در کشورهای مسلمان نشین، به ویژه منطقه غرب آسیا زیاد شده است. بر مبنای منابع تبشیری، قرن گذشته، قرن درنوردیدن قاره آفریقا ومسیحی نمودن آنان بوده و قرن حاضر ، قرن قاره آسیاست. با توجه به اینکه عموماً تبشیری ها در کشورهای غیر اسلامی با مشکلات زیادی روبه رو نبوده اند، فعالیت در آن کشورها جواب داده، لیکن با توجه به اعتقادات، شرایط خاص جغرافیایی و منابع ژئوپولیتیکی کشورهای مسلمان نشین، تحرکات تبشیری ها در اغلب کشورهای مسلمان نشین با کندی همراه بوده، با این وجود دست از تبشیر نکشیده اند.

تمرکز جریان تبشیری ، بیشتر در کدام مناطق جهان است؟ در ایران چه مناطقی مورد هدف جریان تبشیر قرار دارد؟

در قرن حاضر در آسیا. در ایران تقریباً در همه مناطق کشور، تبشیری ها دغدغه فعالیت دارند یا مشغول هستند. استان ها و شهرهای توریستی، مناطق جنگ زده، سیل زده، سواحل جنوبی و شمالی کشور و حتی شهرهای مذهبی، نقاط هدف جریان مزبور محسوب می شود.

مهم ترین گروه های هدف جریان تبشیر درایران کدامند؟ چرا؟

تعبیری که بنده برای گروه های هدفِ تبشیری ها استفاده می کنم، تعبیر «مستضعفین جامعه» است. اعم از مستضعف اعتقادی، فکری-علمی، اقتصادی، سیاسی، عاطفی، روانی و جسمی. در واقع، تبشیری ها فقط سراغ کسانی می روند که دچار مشکلی در زندگی خود هستند. دلیل این نکته نیز واضح است، زیرا انسان سلیم النفس و سلیم الایمان، جذب فعالیت های آن ها نمی شود و تبشیری ها اصلاً سراغ چنین افرادی نمی روند.

چرا تبشیری ها سعی در همراه سازی اقلیت مسیحی ایران (ارامنه و آشوریان) با خود دارند؟ چقدر در این زمینه موفقیت داشته اند و رویکرد مسیحیان ایران (ارامنه و آشوریان) به آن ها چگونه است؟

با توجه به اینکه تحرکات تبشیری ها در اغلب کشورها، تخطی از قانون و اقدام خلاف ضوابط محسوب می شود، لذا طبیعی است که سراغ کلیساهای شناخته شده وقدیمی در کشور رفته، تا در سایه معرفی خود به عنوان کلیساهای رسمی بتوانند به فعالیت ادامه دهند. جالب آنکه در ۵۰ سال اولیه ورود تبشیری ها به دنیای اسلام و بالاخص کشور ایران، تبشیری ها از سوی کلیساهای شناخته شده مورد استقبال قرار نگرفتند. با توجه به اینکه تبشیری ها از تغییر رویه مسیحیان بومی ایران نیز ابایی نداشتند، عمدتاً از سوی این کلیساها در کشور رد شده اند. از طرفی، مسیحیان شناخته شده ایران با توجه به اینکه خود را پایبند به قوانین داخلی جهموری اسلامی و قانون اساسی می دانند، ظاهراً با این گروه ها همکاری ندارند.

تبشیر در کدامیک از فرقه های مسیحیت، نمود بیشتری دارد؟ قاطبه مسیحیان جهان به تبشیر اعتقاد دارند؟

امروزه تبشیر در فرقه های معنویت گرا همانند پنطیکاستی ها و شاخه های آنان همانند «جماعت ربانی»، نمود بیشتری دارد. دلیل این نکته نیز از یک سو وجود بحران معنویت در سراسر جهان و از سوی دیگر، رویکردهای بدیع این گونه جریان ها درحوزه امور معنوی است. مسیحیان، بنا به تعبیر حضرت عیسی(ع) در کتاب مقدس، تقریباً در همه فرقه هایشان بر پیوند میان تبشیر و کلیسا تأکید می کنند.

چقدر میان مسیحیت سنتی و مسیحیت تبشیری، فاصله وجود دارد؟

عمده ترین ویژگی مسیحیان تبشیری، حمله همه جانبه به کشورهای هدف وتخریب اعتقادات و بنیان های دینی آن جامعه است. از این رو، از هرگونه ابزاری در این زمینه استفاده می کنند. به ویژه اینکه امروزه پروسه تبشیر، هوشمندسازی شده است. تدوین علمی با عنوان «میسیونلوژی» در چند دهه اخیر و استفاده از تمامی ظرفیت هایی که در علوم اجتماعی وجود دارد، به همراه تألیف کتب مختلف دراین حیطه، از جمله این امور است. البته این نکته به این معنا نیست که کلیساهای سنتی همچون کاتولیک و ارتدوکس ازاین امر غافل بوده اند، بلکه آن ها نیز به مرور، امروزه در پی هوشمندسازی روش ها و استراتژی های تبشیری اند. به زعم بنده، بنای شورای واتیکانی دوم در دهه ۷۰ میلادی، راهی برای ارتباط با دنیای غیرمسیحی، به ویژه دنیای اسلام و نفوذ درآن بوده است.

برخی تحرکات و سخنان علیه جمهوری اسلامی در عدم رعایت حقوق اقلیت های دینی از جمله مسیحیان توسط جریان تبشیری ایراد می شود، به نظر شما هدف از این هجمه های رسانه ای چیست؟ راهکار مقابله با آن چگونه باید باشد؟

اتفاقاً یکی از مهم ترین ابزارهایی که جریان های تبشیری در جهت به دست گرفتن افکار عمومی در سطح جهان از آن بهره می برند، مظلوم نمایی، کشته سازی و مباحث اینچنینی است تا هم وجهه ایران را در جهان با راه اندازی چنین مباحثی خدشه دار سازند و هم اینکه بر آمار پیروان خود بیفزایند. به نکته ای در این باره که در پایان نامه ارشد بنده، بدان اشاره شده توجه فرمایید:

رشد سریع کلیسا در مناطق اسلامی بدون وجود تعقیب، آزار و محدودیت آزادی مذهبی، میسر نخواهد بود. از این رو، ازاین نکته به عنوان حربه ای جهت جذب بیشتر مسلمانان می توان استفاده کرد. برای مثال، فرقه جماعت ربانی در ایران، تنها نمونه در کل دنیای اسلام است که اکثر جذب شدگان آن از مسلمانانی هستند که تغییر آیین داده اند. کسانی که به زعم پنطیکاستی ها، آزارها و فشارهای دولتی، ارعاب، زندانی کشیدن و حتی کشته شدن را در این کشور تجربه کرده اند. راهکار مقابله نیز آگاهی بخشی جریان های بین المللی از ماهیت این گونه فرقه ها و معرفی آنان به عنوان cult، همچنین گزارش دهی به مراجع رسمی مسیحی در کشور است تا آن ها نیزرسماً از این گروه ها تبری بجویند.

یکی از اهداف جریان تبشیر، مانور بر مباحث حقوق بشری است؛ چنانچه دختر کشیش «بت تمرز»، امروز به نماد این امر مبدل شده ودر محافل مختلف اقدام به سیاه نمایی علیه ایران می کند. هدف چیست و چطور باید به شفاف سازی افکارعمومی در این زمینه پرداخت؟

متأسفانه ، مهم ترین نماد مسئله حقوق بشر، اعلامیه جهانی حقوق بشر است که توسط عده ای سکولار و اومانیست تدوین شده و از آن به عنوان حربه ای بین المللی درجهت به انقیاد وا داشتن کشورهای عمدتاً اسلامی استفاده می شود. با توجه به این نکته، تبشیری ها می کوشند اعلان کنند که در کشور ایران، آزادی دین وجود ندارد. ازطرفی، ورود نوکیشان به دنیای مسیحیت، همراه شده است با آزادی در روابط و حتی گزارش هایی از فساد و فحشا، سرو مشروبات و غذاهای حرام و …، از این رو بدیهی است که به دنبال سیاه نمایی چهره جمهوری اسلامی درمجامع بین المللی باشند. راهکار این قضیه ؛ اولاً، تبیین ماهیت حقوق بشر غربی و دامنه بی حد و حصر آن، آگاهی بخشی به آحاد افراد جامعه. ثانیاً، تبیین حقوق بشر اسلامی و تمایز با مدل غربی برای عموم افراد جامعه است. به نظر می رسد، رسانه، بهترین ابزار برای تنویر افکار عمومی در کوتاه مدت باشد، در قالب تولید فیلم، مستند، ویدئو کنفرانس و … . در فضای آموزشی کشور نیز مقاطعی از دوران تحصیل دانشجویی به این نکات اختصاص داده شود. آثار مکتوب این حوزه هم می باست گسترش یابد.

برخی اسناد کشف شده از مهره های تبشیری در ماه های گذشته ، حکایت از برنامه بلندمدت آن ها در مناطق مختلف جهان دارد ؛ قدری در این زمینه توضیح دهید؟

از جزئیات این نکته، اطلاع دقیقی ندارم، لیکن با توجه به هدف اصلی تبشیری ها، مسیحی نمودن همه جهان جهت تسریع در روند بازگشت مجدد مسیح، طبیعی است که تبشیری ها از مسیحی کردن یا بی هویت ساختن مردم کشورهای مختلف – به ویژه جوامع اسلامی – غافل نبوده و نیستند. ااز طرفی -همانگونه که گذشت- دانش میسیولوژی، به روزترین ابزار در راستای مسیحی ساختن مردم جوامع مختلف است – ازقضا، بدیلی در جامعه اسلامی ندارد و نیازمند به تدوین علمی جامع در حوزه علم التبلیغ اسلامی هستیم – که برنامه ها یا متعدد و بلند مدتی جهت تغییر مرام و آیین مردم جوامع هدف دارد.

ملاقات سران تبشیر با مسئولان رده بالای سیاسی عربستان در سال گذشته حاکی از چیست در حالیکه حتی یک کلیسا هم در این کشور وجود ندارد؟

این نکته که اصلاً در عربستان، مسیحی وجود ندارد با یافته های حقیر در منابع پنطیکاستی در تناقض است. متن زیر که ازیکی از معتبرترین کتب پنطیکاستی ترجمه شده، گویای این نکته است:

کمترین میزان حضور مسیحیت در این مناطق است. عربستان و یمن در مرکز این مقوله قرار دارند (به گونه ای که حتی اجازه حضور مبلغان مسلمان از دیگر کشورها را نیز نمی دهند) . زیرا اکثر تحرکات تبشیری در منطقه خاورمیانه بر عهده عاملان خارجی است تا بومی. از آنجا که عربستان، زادبوم اسلام است، سخت ترین فشارها را در برابر نفوذ مسیحیت وارد می آورد، لذا تنها دینی که حق دارد به صورت قانونی در این کشورفعالیت کند، اسلام است. با این وجود، کلیساهای خانگی، مخفیانه به فعالیت می پردازند و هر از چندگاهی فردی دستگیرو به زندان انداخته شده و اخیراً از کشوراخراج می گردد. به هر روی، حدود ۱۰هزار پنطیکاستی در این منطقه وجود دارد. ملاقات سران تبشیری با سران عربستانی نیز برمی گردد به هویت و قدرت سیاسی تشیع ایرانی که در حال عالم گیر شدن است. تمام هدف مسئولان عربستانی، تخریب وجهه شیعه و کاستن از جامعه ایمانی شیعه مرام است.

قدری در خصوص آموزه شفا و پُر شدن از روح در جریان تبشیر توضیح دهید؟

از نگاه تبشیری ها، شفا شامل کفاره شدن مسیح می گردد، ازاینرو شفا یافتن، بخشی ازفرآیند نجات محسوب می شود. برای دریافت شفا هم باید به دعا و عبادت پرداخت و هم از یکسری از اعمال همانند دست گذاردن روی سر بیمار و مانند آن، بهره جست. ازآنجا که روح و جسم انسان دچار بیماری می گردد، برای دریافت شفای روحانی و جسمانی، می توان به جلسات شفا درمانی مراجعه کرد و پس از دریافت یا مشاهده یک شفا گیری، سراغ سایرین رفته و از آنها برای حضور در جلسات کلیسایی دعوت به عمل آورد. در نتیجه، از نگاه تبشیری ها شفادهی از قدرتمندترین ابزارها و دروازه ای باز به سوی مسیحی سازی قلمداد می گردد. پر شدن از روح القدس، از نگاه تبشیری ها، تجربه ای است بحرانی که در مواجهه با روح القدس برای فرد اتفاق می افتد و نشانه اولیه آن، تکلم به زبانی خاص است. مثالی که برای آن می آورند: فرد در لحظه ای که از روح پُر می گردد، همانند اسفنجی است که یکباره سرشار از آب می شود و این حالت را در خود احساس می کند. بنابر اعتقاد تبشیری ها، برای دریافت روح القدس بایستی از یکسری اعمال و اورادی خاص استفاده نمود. البته این امر، ادعای تبشیری های معنویت محورهمچون پنطیکاستی هاست.

با شبهات جریان تبشیری چطور باید مقابله کرد (در حوزه های تئوری و عملی)، چون همان گونه که مستحضر هستید شبکه های تلویزیونی تبشیری در حال شبهه افکنی در اعتقادات هستند؟

از لحاظ تئوریک با مراجعه به عهدین و بیان دیدگاه کتاب مقدس درباره مباحث مختلف همچون شفادرمانی و پرشدن از روح، میتوان یکجانبه گرایی و فهم نادرست تبشیری ها از عبارات عهدین را دریافت. از طرفی، منتقدان بسیاری در دنیای مسیحیت وجود دارند که استدلال های تبشیری ها را با خدشه مواجه ساخته اند. با مراجعه به آرای آنان نیز میتوان از حقیقت، پرده برداشت. در عین حال، در قالب کتاب هایی تطبیقی، هم به اعتقادات و باورهای اسلامی اشاره نمود و هم در باب اماهیت اعتقادات مسیحیت تبشیری، روشنگری کرد. در واقع، در این قسمت لازم است قوت استدلالهای اسلامی را به رخ ابرهان های عموماً غیرعقلایی تبشیری ها کشید. این نکته به نوبه خود به تربیت نیروهای زبده در هر دو طرف نیاز دارد. به علاوه باید از شیاد بودن بسیاری از میسیونرهایی که ادعای شفادرمانی و …دارند، پرده برداشت. مناظرات زنده تلویزیونی، یکی از این راه هاست.

میزان آگاهی افکارعمومی از آسیب های تبشیر در چه سطح کیفی قرار دارد و نقش متولیان و مسئولان در ارتقای آن چیست؟

به نظر حقیر، متولیان باید در این باره، چاره ای جدی بیاندیشند. باید مباحث ادیانی به کتاب های درسی دبیرستان و دانشگاه وحتی حوزه های علمیه راه بیابد ، ربطی هم به رشته دانشگاهی ندارد.


تصویری از دیدار دختر کشیش بت تمرز با مقام های جریان تبشیری در مجامع حقوق بشری