فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران:

هدف تشکیلات بهائیت از انتشار تصاویر خندان مجرمین تشکیلاتی اش اینست که به این واسطه، حسی مثبت به مخاطب القاء و در عوض هرآنکس که با قانون شکنی آن ها برخورد و یا جلوی تحرکات و کادرسازی شان را بگیرد خشن و منفور جلوه دهد. با نگاهی کوتاه به متون بهائی در می یابیم که این لبخند تنها از سر تزویر بوده و یک بهائی معتقد، چیزی جز بغض و خشم نسبت به مخالفینش ندارد.

سوال : آیا ارائه تصویری خندان از بهائیان تشکیلاتی، نشانگر باطن آن ها نسبت به مخالفین شان است؟!

یکی از نکات مشترکی که در انتشار تصاویر بهائیان سازمانی به چشم می خورد، لبخند اعضای تشکیلاتی این فرقه است که بخاطر قانون شکنی با مجازات و یا محرومیت هایی روبه رو شده اند.

تشکیلات بهائیت بر اساس فنون روانشناسی و ترفندهای رسانه ای، در عکس هایی که از اعضایش برای انتشار گرفته و نشر می دهد بر لبخند اعضاء تأکید بسیار دارد. در واقع هدف تشکیلات اینست که به واسطه این تصاویر، حسی مثبت به مخاطب القاء و در عوض، هر آنکس که با قانون شکنی آنها برخورد و یا جلوی تحرکات و کادرسازی شان را گرفته، خشن و منفور جلوه دهد.

به همین دلیل است که سازمان بهائیت پس از دستگیری هسته های تشکیلاتی غیرقانونی و مبلّغین تهاجمی اش و تکرار ادعای دروغین خود مبنی بر بازداشت پیشروانش بخاطر عقیده، به موضوع لبخند سازمانی اعضایش اشاره و نوشت: «به چهره های خندان این افراد نگاه کنید! هیچ قدرتی توان محو این خنده ها را ندارد.»(1)

بغض و کینه

و سوال دوم : آیا ارائه تصویری خندان از بهائیان تشکیلاتی نشانگر باطن آن ها نسبت به مخالفین شان است؟!

با نگاهی کوتاه به متون بهائی در می یابیم که این لبخند و اظهار محبّت تنها از سر تزویر بوده و یک بهائی معتقد، چیزی جز بغض و خشم پنهان در پس لبخندهایش به مخالفین بهائیت نیست. چنان که در متون بهائی نه تنها غیربهائیان از دایره انسانیت خارج دانسته شده بلکه انسان نامیدن غیربهائیان گناهی نابخشودنی معرفی شده است: «برای اثبات مظهر احدیه الیوم (امروز) هر نفسی بر احدی از معرضین (مخالفین) من، اعلاهم أو ادناهم (بزرگ و کوچکشان)، ذکر انسانیت نماید، از جمیع فیوضات رحمانی محروم است، تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس، رتبه و مقام نماید.»(2)

یا آنجا که دستور به کینه توزی و قطع ارتباط پیروان با مخالفین بهائیت داده شده است: «لا تُعاشروا معَ الَّذین هم کفروا بالله و آیاته ثم اجتنبوا عن مثل هولاء (3)؛ از آنان که به خدا و آیاتش کافر شدند (: کسانی که حاضر به پذیرش بهائیت نشدند) معاشرت نکنید و از مثل آن ها دوری کنید.» و یا آنجا که با خبیث خواندن غیربهائیان به پیروانش گفته است: «باید از معرضین در کل شئون اعراض نمائیم و در آنی مؤانست و مجالست را جائز نداریم که قسم بخدا که انفس خبیثه، انفس طیبه را میگدازد، چنانکه نار حطب یابسه (آتش چوب خشک) را و حرّ ثلج بارده (گرما یخ سرد) را.»(4)

در واقع پیامبرنمای بهائیت علت محبت ظاهری بهائیان به مخالفینش را زمینه سازی برای جذب و تبلیغ بهائیت دانسته است: «(بهائیان) با کلّ (همه) به کمال رفق (نرمی) و مدارا و محبّت ملاقات کنند و کلمه را القا نمایند (تبلیغ بهائیت کنند)…»(5)

آری؛ در واقع پشت پرده چهره ای خندان که تشکیلات بهائیت از اعضای خود در ایران ارائه می دهد تا جرایم آنان را به حاشیه برده و برایشان مظلوم نمایی کند، چیزی جز بغض و کینه پنهان نسبت به غیربهائیان نیست؛ بغض و کینه ای که در جلسات خصوصی، تمام همت شان به استیلای بهائیت و خم شدن کمر مسلمانان گمارده می شود.(6)

پی‌نوشت:

1- به نقل از رسانه های وابسته به تشکیلات بهائیت.

2- حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخه خطی، کاتب: حرف الزاء، ربیع الاول، ص 140.

3- اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 8، ص 39.

4- همان، ص 39.

5- حسینعلی نوری، مجموعه آثار قلم اعلی، به نقل از کانال‌های تبلیغاتی بهائیت، شماره 27، ص 260.

6- زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، بی‌جا: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381؛ به نقل از: گزارش ساواک، مورخ 19/5/1350.