صوفی‌گری

در جامعه امروز، جریان‌های اعتقادی و فکری خطرناکی را می‌یابیم که با شدت و سرعت در حال تبلیغ و ترویج هستند و برای نیل به اهداف و مقاصد خود از همه ابزار و ترفندها و حربه‌ها سود می‌برند. در این میان، جریان‌هایی که در پوشش دیانت ظاهر می‌شوند و شکل مذهبی به خود م‌گیرند و ادعای تزهد و تقدس می‌کنند، بسیار مرموزتر و خطرناک‌ترند و آفات و آسیب‌هایی که از جانب آن‌ها به اسلام و جامعه اسلامی وارد می‌شود، قابل مقایسه با دیگر جریان‌های فکری ناسالم نیستند.

اینان در لباس زهد رفته‌اند تا همه‌چیز را به‌نام “خدا”، به‌کام “خود” در آورند و “دین” را در مسلخ “دنیا” قربانی کنند و به مطامع و منافع نفسانی و اقتصادی و سیاسی خویش نائل آیند. صوفی‌گری یکی از این جریان‌های اعتقادی و فکری ناسالم است که در پوشش دیانت به اسلام خیانت می ورزد و برخلاف تعالیم و قوانین این دین مبین الهی و در تضاد آشکار با سیره و روش پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) حرکت می کند.

صوفی‌ گری

صوفی‌ گری و رفتار و عملکردهای فرقه صوفیه با ظاهر‌سازی ها و فریبکاری‌ها و ادعاهای دروغین، نسل جوان ما را تهدید می‌کند و از همین‌رو لازم است، این جریان باطل و خطرناک بررسی گردد و ماهیت افکار و عملکردهای صوفیان نمایانده شود.

در دوره رسالت و حیات رسول گرامی اسلام (ص) تفکری آرام آرام در حال نضج و شکل‌گیری اولیه بود که بر اساس آن ترک دنیا و عزلت و گوشه‌گیری و ذکر و عبادت‌های مکرر و شبانه‌روزی یک ارزش محسوب می‌شد و به‌زعم و گمان ناصحیح این افراد، خداوند متعال چنین می‌پسندید که هرکس بیشتر از زندگی اجتماعی فاصله بگیرد و به خلوت پناه ببرد و همواره به عبادت اشتغال ورزد، مقرب‌تر و رستگارتر است!

این فکر و گمان باطل و نادرست فقط در ابعاد و جلوه‌های مرتبط با ذکر و مناجات و عبادت‌های طولانی و شبانه‌روزی محدود و محصور نگشت، بلکه به گونه‌های دیگر نیز به ظهور و بروز درآمد و تا آنجا پیش رفت که برخی چنین پنداشتند که اگر از همسران خود کناره گیرند و لباس‌های مندرس و پشمینه و خشن بر تن کنند و در بیغوله‌ها لحظات عمر را با ژولیدگی سپری سازند، پاک‌تر و در جلب رضوان و خشنودی خداوند موفق خواهند بود.

این تفکر غلط که از رهبانیت مسیحی[1] مایه می گرفت و هیچ سازگاری با تعالیم اسلام نداشت. اگرچه با مواجهه دقیق و سریع پیامبر اکرم (ص) روبرو و به‌شدت طرد و نفی شد، ولی به طور کامل از بین نرفت. رسوبات این تفکر در جامعه اسلامی باقی ماند و به مرور و در اثر تحرکات مجدد کسانی که نگرشی سطحی و یک‌سویه نسبت به اسلام داشتند و در حلقه‌های جمود و قشری‌گری گرفتار بودند، رشد و نمو یافت و در دوره حیات ائمه دین (ع) به‌صورت تصوف رسمی به عینیت درآمد.

رسول گرامی اسلام (ص)، در مبارزه با شکل‌گیری نطفه‌های اولیه تفکر صوفی‌گری، کارنامه‌ای درخشان دارد و علاوه بر آن‌که با شدت و سرعت با هرگونه گرایش صوفیانه از طرف یاران و اصحاب و سایر افراد جامعه اسلامی مقابله کردند، با توجه به احاطه به وقایع آینده در اثر عصمت و واردات غیبی از جانب حضرت پروردگار پیش‌بینی‌ها و پیشگویی‌هایی درباره عصر و زمان‌های دیگر کردند و اعلام فرمودند که فرقه‌ای به‌نام صوفیه در جامعه ایجاد می‌شود که افکار و اعمالشان به هیچ وجه، با تعالیم اسلام سازگاری ندارد.

امروز هم مواجهات عملی و صریح پیامبر اکرم (ص) با نطفه‌های اولیه تفکر صوفی‌گری و هم‌پیشگویی‌ها و آینده‌نگری‌های الهی آن حضرت، درباره ظهور فرقه منحط و باطل صوفیه به‌صورت پشتوانه‌ای بزرگ برای کسب شناخت و آگاهی‌های لازم نسبت به متصوفه راهگشا و مقصدرسان جامعه و نسل جوان ماست. بنابراین، مردم جامعه به‌ویژه جوانان و دانشجویان را به توجه و نظر دقیق در ژرفای سخن و عمل پیامبر بزرگ اسلام درباره این تفکر خطرناک دعوت می‌کنیم.

تفکر گوشه‌گیری و انزوا با کناره‌گیری از خانواده و همسر و ترک نعمت‌های الهی با این زعم و گمان که این روش موجب رضا و خشنودی خدا و عامل جلب ثواب و پاداش‌های الهی است، آرام آرام در بین مردم جامعه نفوذ می‌کرد و تعداد بیشتری از افراد را به این بیماری گرفتار می‌نمود.

نشانه بارز این خطر حضور سه تن از زنان در محضر پیامبراکرم (ص) و اعتراض به تفکر باطل رهبانیت و پرهیز از بهره‌وری از نعمت‌های الهی بود. این سه نفر زن، به محضر رسول خدا (ص) شتافته بودند تا از همسران خود شکایت کنند.

رسول اکرم (ص) پس از شنیدن سخنان زنان درنگ را جایز ندانست و در حالی که به علامت خشم و ناراحتی ردایش به زمین کشیده می‌شد، از خانه به مسجد رفت و بر فراز منبر قرار گرفت و این‌گونه فریاد کرد:

چه می‌شود گروهی از یاران مرا که ترک گوشت و بوی ‌خوش و زن کرده‌اند! همانا من خودم هم گوشت می‌خورم و هم بوی خوش استعمال می‌کنم و هم از همسرم بهره می‌گیرم. هر کس از روش من اعراض و دوری کند، از من نیست.[2]

پیامبر اکرم (ص) لازم و واجب می‌داند، به مسجد بشتابد و به اعلام عمومی روی‌آورد و به همه اقشار مردم، فرمان قاطع و صریح دهد که مبادا به این تفکر منحط و متضاد با تعالیم و قوانین اسلام روی آورند و به این ‌وسیله، در جامعه، بدعت و انحراف و گمراهی ایجاد کنند و به‌جای جلب رضایت خدا موجبات خشم و غضب الهی را برای خود و دیگران پدید آورند.

رسول گرامی اسلام (ص) در کنار این مواجهه قاطع عملی با کسانی که در عین داشتن اخلاص و پاکی به برداشت‌های یک‌سویه از اسلام می‌پرداختند و ناآگاهانه به روش‌هایی متمایل می‌گشتند که بر خلاف تصور آنان موجب ناخشنودی خداوند و دور افتادن از آبشخور زلال تفکر جامع اسلامی می‌شد و به نضج و رشد گرایشات صوفیانه منتهی می‌گردید، به ارائه رهنمودهای کلامی نیز در نهی از این روش می‌پرداخت و به این وسیله، سعی می‌کرد، همه راه‌های نفوذ و گسترش این تفکر باطل را مسدود سازد.

آنچه در ذیل می‌آید، چند نمونه از روایات رسول اکرم (ص) در نهی رهبانیت و خلوت‌گزینی یا ترک امور زندگی خانوادگی و حیات اجتماعی است که هدف اصلی آن‌ها جلوگیری از شکل‌گیری و رشد تفکر صوفی‌گری در جامعه است:

خدای تبارک و تعالی ما را به رهبانیت و گوشه‌گیری مأمور نکرده است.[3]

خداوند مرا برای اشاعه رهبانیت و گوشه‌نشینی مبعوث نکرده است و به‌راستی که بهترین دین در پیشگاه خدا، اسلام راستین و سهل‌گیر است.[4]

بر شما باد به جهاد در راه خدا که همانا رهبانیت امت من جهاد و پیکار در راه خدا می‌باشد.[5]  

رسول خدا (ص) با توجه به شدت خطر تفکر صوفی‌گری و آفات و آسیب‌های فراوانی که در آینده برای جوامع و کشورهای اسلامی به‌وجود می‌آورد، به اذن الهی به‌وجود تحرکات مخرب و ضدالهی فرقه صوفیه در آینده تاریخ تصریح می فرماید و به این وسیله، تفکر صوفی‌گری و فعالیت‌های باطل متصوفه در عصر ما را همچون آینه‌ای شفاف در خود منعکس کرده است و در مقابل دیدگان ما قرار می‌دهد.

روایات بسیار تکان‌دهنده و عبرت‌آموز و هدایت‌آفرینی نیز در این مورد وجود دارد. در آخر الزمان مردمی می‌آیند که به مساجد وارد می‌شوند و حلقه‌وار می‌نشینند و ذکرشان دنیا و دنیادوستی است. وظیفه مسلمانان است که با آنان همنشینی و مجالست نکنند.[6]

در آخر الزمان مردمی خواهند بود که حلقه‌حلقه در مساجد می‌نشینند. همانا امام آنان دنیاست، پس با آنان منشینید.[7]  

به این ترتیب رسول گرامی اسلام (ص) پشتوانه‌ای بزرگ در سه بخش از رهنمودهای ژرف و بینش‌زا و آگاهی‌بخش خویش برای همه عصرها و نسل‌ها در نمایاندن ماهیت افکار و اعمال فرقه صوفیه به‌وجود می‌آورند:

بخش اول، مواجهات عملی با نضج و شکل‌گیری تفکرات صوفی‌مآبانه در صدر اسلام که نطفه‌های اولیه آن به‌وسیله برخی از افراد در حال انعقاد بود.

بخش دوم، روایات و رهنمودهایی که رهبانیت و گوشه‌گیری و صوفی‌گری در هر شکل و جلوه و نمود را طرد و نفی می‌نماید.

بخش سوم، معرفی عمق انحراف افکار و اعمال فرقه صوفیه در رهنمودهای بینش‌آفرین خویش که مربوط به عصر ما و فعالیت‌های مخرب متصوفه در کشورهای اسلامی از جمله ایران می‌باشد.

 

[1].  قرآن کریم در آیه ۲۷ از سوره حدید تصریح می‌فرماید: «مسیحیان، رهبانیت و ترک دنیا را از پیش خود بدعت انگیختند و ما بر آن‌ها جز آن که رضا و خشنودی خدا را بطلبند، واجب نگردانیدیم.»

[2]. اصول کافی، ج ۵، ص ۴٩۶

[3]. بحار الانوار، ج ۶٧، ص ١١۵؛ آثار الصادقین، ج 7، ص ۳۳۷

[4]. کنز العمال، ج ٣، ص ۴٩؛ آثار الصادقین، ج ۷، ص ۳۳۸

[5]. سفینه البحار، ج ١، ص ۵۴٠، آثار الصادقین، ج ٧، ص ٣٣۴

[6]. میزان الحکمه، ج ۷، ص ۳۲۰۳

[7].  همان منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.