احساس مسئولیت در برابر جامعه و دیگران اعم از خانواده، اقوام، همکاران، دوستان و حتی جانوران و طبیعت موضوعی است که مورد اتفاق همه ادیان و مذاهب توحیدی و وجدان هر انسانی است. در اسلام به قدری روی این مسئله تأکید گردیده که به فرموده پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) هر کس به امور مسلمین اهتمام نداشته باشد اصلا مسلمان نیست[1].

مسئولیت اجتماعی یک چارچوب اخلاقی است و بیانگر این‌است که هر نهاد، چه یک سازمان و چه یک فرد، می‌بایست با اخلاق و با حساسیت نسبت به مسائل اجتماعی، فرهنگی و محیطی رفتار کند تا به نفع جامعه به کار گرفته شود و نتیجه این اقدامات به نفع جامعه بینجامد.

مسئولیت اجتماعی فردی؛ هر شهروند یک مسئول

مسئولیت اجتماعی به عنوان چارچوبی اخلاقی شخص را، چه فرد چه سازمان، در مشارکت به امور اجتماعی که  عمل به آن در سطح وسیع به منفعت جامعه خواهد بود، متعهد می سازد. مسئولیت اجتماعی به این معناست که فرد به عنوان عضوی از جامعه، مشارکت فعالانه دارد و نسبت به مشکلات و معضلات بی تفاوت نبوده و در تغییرات و بهبود شرایط می تواند سهیم باشد.این مشارکت و حضور فعال، از شرکت در اقدامات خیرخواهانه(مثل کمک به سیل زدگان) تا کمک نقدی یا شرکت در مراسم اجتماعی، مذهبی، سیاسی و …  را در بر می گیرد.

مسئولیت اجتماعی در نقطه مقابل بی تفاوتی قرار دارد؛ هرگاه معضل یا بحرانی در جامعه پدید بیاید، هر شهروند مسئول وظیفه خود می داند برای رفع آن معضل به نوبه خود مشارکت موثر داشته باشد تا در رفع آن بکوشد. مسئولیت اجتماعی  طیف گسترده ای از فعالیت های فرهنگی، اجتماعی، محیط زیستی و امور خیریه را در بر می گیرد و افراد جامعه در هر سطح و طبقه ای، در قبال معضلات و اتفاقاتی که در جامعه رخ می دهد مسئول هستند و تحت هیچ شرایطی این مسئولیت از آنان ساقط نمی شود.

برای مسئولیت پذیری تنها شرکت در فعالیت های اجتماعی کافی نیست، بلکه باید این مسئولیت به سبک زندگی فرد و بخشی از ارزش ها و سیستم اعتقادی وی تبدیل شود تا بتوان گفت این فرد از نظر اجتماعی مسئول است.

مسئولیت های اجتماعی گرچه امری کاملا داوطلبانه بوده و تنها خود فرد باید نسبت به آن ها تصمیم گیری کند، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که هرگونه تعهدی الزام آور است و سر باز زدن از آن به منزله کوتاهی و سهل انگاری تلقی می شود. علاوه بر این، تبعات ناشی از این سهل انگاری نیز گریبانگیر خود فرد نیز خواهد شد.

احساس مسئولیت برای مشارکت در فعالیت های اجتماعی به ارتقای کیفی و بهبود زندگی افراد جامعه کمک می کند. به بیان دیگر، فرد مشارکت کننده گرچه داوطلبانه و گاه بی چشمداشت و تنها برای انجام مسئولیت وارد عرصه می شود اما در نهایت نتایج و اثرات مثبت این اقدامات شامل حال او نیز خواهد شد.

زمانی که فرد با احساس تعهد وارد عرصه مسئولیت اجتماعی خویش می شود، با کمک به طبقه آسیب پذیر جامعه از عوارض ناشی از توسعه در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره می کاهد و بدین ترتیب اقشار آسیب پذیر کمتر متحمل رنج و سختی می شوند.

مسئولیت اجتماعی دارای ابعاد مختلفی است اعم از:

  • بعد سیاسی– به عنوان مهم ترین موضوع در مسئولیت اجتماعی مطرح است، چراکه با قله هرم جامعه یعنی قدرت در جامعه سروکار دارد، با هست و نیست جامعه  و مردم ارتباط دارد.
  • بُعد اقتصادی، کمک پولی-مالی، امکانات، تسهیلات و …. صدقه، انفاق در این راستا هستند.
  • بُعد قانونی  روی الزامات و حدود قانونی تاکید دارد که سازمان و شرکت‌ها باید در فعالیت‌ های خود نسبت به آنها پایبند باشند.
  • بُعد اجتماعی این بعد را می‌توان یکی از  مهم‌ترین قسمت های مسئولیت اجتماعی افراد و سازمان ها در نظر گرفت. در این بخش، فعالیت‌های خیرخواهانه، بشر دوستانه، آموزشی و رفاهی و … دسته‌بندی می‌شوند و مهم‌ترین نمود را در مسئولیت اجتماعی گروهها، هیئت ها و …. دارند.
  • بُعد اخلاقی: شبیه بعد قانونی است، اما از آن فراتر نیز می‌رود.  همچنانکه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم): «انَّما بُعِثتُ لِاُتمِمَّ مکارم الأخلاق»  برای (احیای) مکارم اخلاق و نیکی‌های اخلاقی مبعوث شده‌ام[2]»

این انَّما خیلی معنا دارد یعنی اساسا بعثت من برای این است. بقیه مقدمه است لِاُتمِمَّ مکارم الأخلاق، تا اینکه مکارم اخلاق(نقاط اوج و تعالی انسانی) در میان انسان ها، بشریت، جامعه و امت پیامبر کامل شود و رشد پیدا کند و همه از آن برخوردار شود و انسان شویم. یعنی انسانها همه در قبال افراد هم جوار خود در حوزه اعتقادی و اخلاقی مسئولیت دارند که آنها را به راه توحید و الهی هدایت نمایند.

حال ببینیم در جامعه چه کسانی این موضوع مهم اجتماعی را مورد ارزش و بهاء می دهند و چه کسانی آن را تضعیف می نمایند.

 در این رابطه پاسخ عده ای از کسانیکه در سال 1400به فرقه اکنکار در تهران پیوسته اند، ارائه می گردد تا جایگاه این فرقه و فرقه های مشابه در این موضوع مهم مشخص گردد.

در این تحقیق به موضوع “جامعه گریزی و بی اهمیت بودن مشکلات جامعه” اشاره شده است که افرادی از این فرقه، پاسخ های زیر را ارائه نموده اند:

  • طبق اذعان آنها، تا آنجا که موردی موجب آزار خودشان نبود به مشکلات موجود در جامعه اهمیتی نمی دادند.
  • در اکنکار کاری با جامعه نداریم.
  • ما اکیستها(پیرو فرقه اکنکار) با سیاست و تغییرات اجتماعی کاری نداریم.
  • من اکیست هیچ ربطی به سیاست ندارم و به جامعه کاری ندارم و فقط عرفان را دنبال میکنم.
  • من با دین داری موجود در ایران کاری ندارم در مورد فضای حاکم بر ایران هم نظر خاصی ندارم.

همچنانکه در پاسخ های پیروان فرقه اکنکار مشخص است این فرقه ها کاملا با موضوع مسئولیت اجتماعی بیگاه هستند و افراد را از مسئولیت اجتماعی منع نموده و آنها را در جامعه به انزوا می کشانند. این چه معنویتی است که این فرقه ها دنبال می کنند؟ مگر همه ادیان توحیدی که مروج دعوت بشر به خداوند متعال هستند بر این موضوع مهم صحه نگذاشته اند؟ آیا نه این است که معنویت انسان و نوع بشر صرفا در ارتباط با خداوند حکیم معنا و مفهوم پیدا می کند!!! ذات انسان و بشر صرفا در ارتباط با خداوند رئوف و کریم مورد مهربانی و حال خوب قرار می گیرد. آیا این فرقه بیشتر دکانی برای بازار گرمی معنوی نیستند؟؟؟ این چه عرفانی است که انسان نسبت به مسائل مختلف هم نوع خود بی تفاوت باشد!!! حتی حیوانات نیز به حکم فطرت الهی خویش در این حوزه ایفای نقش می کنند!!!!! این فرقه ها انسان ها را ارتقاء و اعتلای معنوی و روحانی می دهند یا به اسفل السافلین هدایت می نمایند؟؟؟

اما مسئولیت اجتماعی در دین مبین اسلام

دین مبین اسلام، مسئولیت اجتماعی فرد را در عمل صالح تعریف کرده است. “عمل صالح” مفهوم واضح و روشنی دارد که ما در زبان فارسی به آن”عمل نیک ” می‌گوئیم و قرآن در مواردی آن را در مقابل “عمل سوء” قرار داده و از این طریق تفسیر آن را به «عمل نیک» تایید کرده مثلا در سوره فصلت ” آیه ۴۹ و سوره جاثیه” آیه ۱۵ چنین می‌فرماید: «هر کس کار نیک انجام دهد به سود خود و هر کس کار بد انجام دهد به زیان خود، انجام داده است.»

نه تنها در این دو آیه، عمل صالح در برابر «عمل سوء» قرار گرفته، بلکه در سوره‌های نسا آیه‌های ۱۲۳-۱۲۴ وانعام آیه ۵۴ و جاثیه آیه ۲۱، چنین تقابلی مطرح شده است و برای انسان جای شک باقی نمی‌ماند که عمل صالح همان عمل نیک است که ضد «عمل بد» می‌باشد.

عنایت کتاب آسمانی ما به این موضوع بسیار روشن است، زیرا تنها «عمل صالح» هشتاد و هفت بار به صورت‌های گوناگون مانند «العمل الصالح» «عمل صالحا» و «عملوا الصالحات» و «یعلمون الصالحات» و نظایر این‌ها وارد شده است و این خود می‌رساند که عنایت اسلام به مساله «عمل صالح»(مسئولیت اجتماعی) کمتر از توجه آن بر «ایمان ” نیست.

زیرا عمل صالح، نه تنها نشانه وجود ایمان در دل‌ها و مایه تجلی و درخشش آن در قلمرو زندگی است، و ایمان بدون «عمل» و انجام مسئولیت، بسان درخت بی بر است که فقط به درد سوختن می‌خورد نه برای تربیت و پرورش.

آری نه تنها چنین است، بلکه عمل صالح نسبت به ایمان، به منزله تنه و شاخه، به ریشه آن است، که هر یک در دیگری اثر متقابل دارد و وجود هر یک مایه تکامل دیگری است و آسیب پذیری یکی موجب آسایش پذیری دیگری نیز هست.

خداوند در آیه ۲ سوره عنکبوت” أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ” یا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آورده‌ایم رهاشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند. “ایمان را شرط لازم دانسته، ولی شرط کافی ندانسته و فرموده انسان‌ها با بیان ایمان مورد آزمایش قرار می‌گیرند و این آزمایش در آیات بعد همین سوره عمل صالح را بر شمرده است،

قرآن کریم در آیه ۶۹ سوره عنکبوت” وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ” آنان که در (راه) ما (به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققا آن‌ها را به راه‌های (معرفت و لطف) خویش هدایت می‌کنیم، و همیشه خدا یار نکوکاران است. “بال دوم ایمان را عمل صالح بیان کرده است تا جامعه را برای انسان، بهشت گرداند. کارکرد عمل صالح به ارتقای کیفی و بهبود سطح زندگی افراد جامعه کمک می‌کند. با این رویکرد “عمل صالح”، باید دید مسئولیت اجتماعی فرد در جامعه چه کارکردی دارد.

مسئولیت پذیری و عمل صالح در سنت پیامبر خدا (ص) بویژه در مدینه النبی تحقق عملی پیدا نمود و مسلمانان با الگویی پذیری از قرآن و پیامبر خدا در حوزه خصوصی و حوزه عمومی نسبت به این مهم اهتمام جدی داشتند و در دوره بر پایی حکومت پیامبر (ص) شاهد شکوفایی سطح زندگی مردم صدر اسلام هستیم.

حال این فرقه ها از کجا به این آموزه های غلط مثل عدم مسئولیت اجتماعی رسیده اند جای تأمل و بررسی فراوان دارد!!!!

منابع:

 

[1] – در کتاب «کافی» مرحوم کلینی، بخشی با عنوان «بابُ الاهْتِمامِ بِأُمورِ الْمُسْلمین» آمده است. اولین روایت این باب، نقلی است از امام صادق (ع) از پیامبر اسلام(ص) که فرمودند: «هر کسی که، صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست(کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 163، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.)

[2]

       بحار الانوار ، ج 16، ص 210؛ ج 70، ص 372

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.