فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران

عبدالخالق یزدی یهودی که پیش از فتنه باب ادعای مسلمانی کرد، تأثیر بسزایی در زمینه سازی و گسترش بابیت ایفا کرد. ارتباط عبدالخالق با علی محمد باب، محدود به درس نبود و پیشوای بابیت کارهایش را به او گزارش می داد. عبدالخالقی که حتی پسرش را در راه حمایت از بابیت فدا کرد، پس از شیوع بابیت و ایجاد چنددستگی در ایران، به کیش یهود خود بازگشت.

علی محمد باب

ملاعبدالخالق یزدی از علمای یهود بود که پیش از پیدایش جریان انحرافی بابیت ادعای مسلمانی کرد و در این راه تا جایی پیش رفت که برخی او را در زمره علمای مشهد برشمرده اند!(1) ملاعبدالخالق در نفوذ بر افکار شیخ احسایی (که با تفکراتش زمینه ساز بابیت شد) نقش داشت و در تأثیرگذاری بر پیشوای بابی و حمایت از جریان او، نهایت تلاش خود را کرد.

در خصوص تأثیر و نقش جریان مخفی یهودیت در شکل گیری و پیشرفت بابیت، لازم است به شاگردی و حضور پیشوای بابیت (علی محمد باب) در درس ملاعبدالخالق یزدی یهودی اشاره کنیم.

بنابر منابع بهائیت، علی محمد باب در دوران نوجوانی به سفارش دایی شیخی مسلکش، برای آشنایی با قواعد عربی در درس ملاعبدالخالق یزدی حضور یافت.(2) این ارتباط، محدود به درس نبود و بنابه اعتراف منابع بهائی، علی محمد باب کارهایش را به ملاعبدالخالق یهودی گزارش می داد.

بطور مثال پیشوای بابیت علت انصرافش از سفر به عراق را در قالب لوحی نیایشی به ملاعبدالخالق گزارش می دهد: «تو ای خدای من… و تو از فرمان من به علماء (حروف حی) آگاهی، که از آن ها خواستم به أرض مقدس (نجف) بروند تا در مراجعتم از مکه عهد مستور تو را علناً ظاهر نمایم… به دلیل انکار و بخل بندگانی که از تو دورند، از قصدی که داشتم منصرف شدم…»(3) یا آنجا که علی محمد باب، مرگ بزرگ ترین حامی حکومتی خود در زمان ادعای بابیتش را به ملاعبدالخالق یزدی گزارش داد.(4)

عبدالخالق یهودی در جریان فتنه باب، به مسلک او پیوست و پسرش نیز در زمره بابیان قرار گرفت و در جنگ قلعه طبرسی به همراه بابیان شورشی کشته شد. البته پس از نقش آفرینی ملاعبدالخالق در زمینه سازی و گسترش بابیت، او از تغییر عقایدش دست شست و به کیش یهودی‌اش بازگشت.

فرقه ضاله بهائیت

میرزاجانی کاشانی در این باره نوشته است: «در جایی که آخوند ملاعبدالخالق یزدی که پدر او یهودی بود بیاید و اسلام بیاورد و مقامات معارف اسلام را طی نماید تا آنکه به مرتبه اعلای آن که طریقه مرحوم شیخ بود برسد و آن همه اذیت را در راه محبت ایشان از جهّال عصر بکشد و بعد مصدق حضرت ذکر شود و رواج ایشان را بدهد و عریضه تصدیق نامه در نهایت شکرگزاری خدمت حضرت عارض گردد مع هذا پسر ایشان که جناب شیخ علی بود و جوانی بود بیست ساله از نقبا شود و شربت شهادت نوشد و سرکار آخوند به جهت قتل فرزند برگردد و مرتد شود و به قول جناب آقا سیدیحیی، یهودی گردد و مصداق آمنوا ثم کفروا (ایمان آوردند و سپس کافر شدند) باشد.»(5)

در آثار به جا مانده از علی محمد باب نیز نوشته های ملاعبدالخالق یزدی وجود دارد. مثلاً آنجا که صحیفه جعفریهِ (شرح دعای غیبت) علی محمد باب، دو مکتوب و نوشته از ملاعبدالخالق یزدی یهودی را در بر دارد.(6)

آری؛ تمام این شواهد دلالت از ارتباط تنگاتنگ پیشوای مسلک بابیت علی محمد باب با ملاعبدالخالق یزدی یهودی دارد. ملاعبدالخالقی که در راستای شکل گیری و شیوع بابیت در جامعه اسلامی ایران، تلاش بسیار کرد و حتی پسرش را در راه حمایت از بابیت از دست داد و در نهایت هم خود به کیش یهود بازگشت.(7)

پی‌نوشت:

1- مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن 12، 13، 14 هجری، تهران: زوّار، 1378 ش، ج 1، ص 382.

2- نصرت الله محمدحسینی، حضرت باب، کانادا: مؤسسه معارف بهائی، 1995 م، ص 144.

3-ابوالقاسم افنان، عهدأعلی، one world oxford،2000م، ص 158.

4- همان، ص 223.

5-میرزاجانی کاشانی، نقطه الکاف، به اهتمام ادوارد براون، هلند: بریل، 1910 م، ص 129.

6- همان، ص 453.

8- همان، صص 65-64.