فرقه پژوهی

مقدمه

جریان مسیحیت تبشیری صهیونیستی شیطانی در دستیابی به اهداف خاص خود، تحریفاتی را در بیان آموزه های کتاب مقدس، ایجاد کرده و خدای کتاب مقدس را عاری از خشم معرفی می کند.تبشیری ها سعی می کنند خشم خدای ساختگیشان را منحصر در قبل از میلاد و روز داوری بکنند، از این روی به بررسی فقرات کتاب مقدس در مورد خشم الهی خواهیم پرداخت.

شایان ذکر است که خشم خداوند، در ادیان الهی دائما محل بحث و نظر علمای ادیان بوده، و سابقه آن با خلقت انسان برابری می کند. از این جهت عاری دانستن خداوند از خشم، صرفا توهم تنزیه خداوند است، که در برخی فرقه های نوظهور و خود ساخته، انجام می پذیرد.در واقع مسیحیت تبشیری نیز، با انحراف از آموزه های کتاب دینی خود، و در جهت دستیابی به اهدافش، سعی می کند با تطبیق دادن عقائد خود با خواسته های احساسی انسان ها، خدای ساختگی جدیدی را عرضه کرده و مخاطبینش را فریب دهد.

اینکه واقعیت چیست و دین چه آموزشی به ما می دهد؟ نمی تواند تحت تاثیر تمایلات و خواهش نفسانی انسان باشد، در واقع این کار قبل از اینکه تحریف دین باشد، نوعی عقل ستیزی و مخالفت با واقعیت است. چرا که خداوند دینی را ارسال کرده و خود را آنچنان که هست معرفی کرده، اما فرقه ی منحرفی مانند تبشیری ها سعی دارند مردم را به همین دین جذب کنند، البته با تحریف آموزه های این دین!

قابل ذکر است که وقتی سخن از خشم الهی به میان می آوریم، مراد این نیست که ذات خداوند در هنگام غضب، دگرگون شده و حالتی غیر از حالت سابق به ذات خود دست می دهد! زیرا ذات خداوند باری تعالی، محل حوادث واقع نشده و تغییر ناپذیر است. درواقع خشم و غضب الهی تعبیر دیگری از عذاب و عقاب خداوند می باشد. یعنی وقتی می گوییم خداوند از قومی خشمگین می شود، به معنای این است که عذاب و عقاب برای آنان در نظر گرفته است.

و از مسلمات عقلی این است که خداوند عذاب و عقاب خود را به غیر مستحق آن نشان نمی دهد! بنابر این غضب الهی درجاییست که گناهی رخ داده، و شخص مورد نظر از گناهش توبه ننموده است. والا در آموزه های اسلامی وارد شده است که “یامن سبقت رحمته غضبه”[1] ای کسی که رحمتش بر غضبش سبقت دارد!

خشم و عقوبت الهی در امور مالی

کتاب مقدس به وفور به وقایعی اشاره می کند که خداوند غضبناک و خشمگین شده است ومهم تر اینجاست که  تصور خیلی از مردم از خشم و غضب الهی، صرفا معطوف به امورمعنوی و گناه است. درصورتیکه می توان شاهد غضب الهی در غیر از امور معنوی نیز بود.

 من جمله این امور، امورات مالی است که در مورد شخصی به نام حنانیا و همسرش سفیره اتفاق افتاده است.[2] قصه از این قرار است که این زوج تصمیم بر فروش زمینی داشته اند که قرار بر تحویل این زمین در راه خداوند بوده است.

اتفاقی که می افتد، حنانیا با همسرش بعد از فروش زمین، مقداری از پول آن را نزد خود نگاه می دارند و مقداری را به رسولان هدیه می دهند! در این هنگام وقتی از حنانیا سوال می شود که آیا این هدیه، تمام قیمت زمین است؟ او جواب می دهد بلی. در این هنگام و بعد از نصیحت رسولان به او، که چرا خداوند را می خواهی فریب دهی، مورد عذاب الهی واقع شده و جان می دهد. همسرش که از قضیه اطلاع نداشته بعد ازساعاتی به آن جا می رسد. وقتی از او هم سوال می شود که، ایا تمام قیمت زمین را پرداخت کرده اند یا نه؟ پاسخ می دهد بلی. در این هنگام بعد از مورد عتاب قرار گرفتن توسط رسولان، مورد غضب الهی قرار گرفته و در دم جان می دهد و در کنار شوهرش دفن می شود.

در این هنگام است که خوفی شدید تمامی کلیسا و هرکسی که این اتفاق را شنید مستولی می شود.

در این فقرات کتاب مقدس به راحتی می توان شاهد غضب و مکافات الهی بود، که حتی بدون فوت وقت و صرفا بعد از مورد عتاب قراردادن این زوج به وقوع می پیوندد. آن هم نه بدلیل گناهی اخلاقی یا عملی، بلکه به دلیل عدم پرداخت “پول” به رسولان مسیح.

نکته مهم تر این است که از این طریق مردم تحت تاثیر قرار گرفته ودسته دسته به ایشان ایمان می آوردند. در حدی که با ترس و احتیاط به رسولان نزدیک می شدند و برایشان احترام زیادی قائل بودند! یعنی کتاب مقدس خشم و غضب الهی را یکی از راه های جذب و ایمان آوردن مردم می داند و از این راه استفاده می کند تا مردم به خداوند ایمان بیاورند. نه اینکه مانند بسیاری از تبشیری های تازه به دوران رسیده، صرفا با ادعای عشق و محبت الهی، دنبال یافتن دارودسته ای برای خود باشند.

این قصه حاکی از این است که از نظر کتاب مقدس یکی از راه هایی که برخی مواقع جهت ایمان آوردن مردم سودمند است، ترساندن آن ها از خشم و عذاب الهی است! درواقع برخی از مردم، تا نترسند روی به کار خیر و صراط مستقیم نمی آورند. مانند دزدی که تا ترس حبس و جریمه نباشد، هیچ إبایی از دزدی نخواهد داشت.

                                                                                                                                                       

[1] دعای جوشن کبیر فراز  19

[2] اعمال رسولان  5: 1-14

 

 پایان بخش اول