زن در تصوف

فرقه پژوهی

در بررسی و مطالعه ابعاد مختلف فرق متصوفه موضوع زنان قابل تامل است. زنان در فرقه  گاها مورد فراموشی و بی مهری قرار گرفته و یا به عنوان ابزاری به انان نگاه میشود. حال انکه با مطالعه موضوع زنان در فرقه، متوجه خواهیم شد، نگاه ها و تمرکز و سرمایه گذاری به زنان در ایجاد حاشیه سازی و نقش افرینی انان، در حوادث و وقایع روز، حکایت از اهمیت مسئله اخیر و حتی، نقش آفرینی -مستقیم و غیرمستقیم- زنان در جریان تصوف سیاسی دارد.

 زنان از همان ابتدای شکل گیری تصوف در اشکال مختلف با فراز و نشیب های فراوان به ایفای نقش و در تحولات و حوادث فرقه ای در جریانات سیاسی و غیر سیاسی مورد توجه بوده اند. مروری بر عملکرد زنان در جریان های فرقه ای تصوف داخل و خارج از کشور- نمایانگر ایفای نقش مهم این قشر در کنار عناصر شاخص فرقه، اقطاب برخی فرقه ها است. در کل نقش افرینی و تاثیر زنان در فرقه از ابتدا وجود داشته و تا بحال هم ادامه پیدا کرده اما با توجه به شرایط و نیازهای فرقه کیفیت و شدت و ضعف ان همواره با فضاهای حاکم بر جامعه بروز رسانی میشود.

این فراز و نشیب جایگاه زنان در فرقه تصوف که اکثرا با نگاه ابزاری و تبلیغی و سواستفاده  از جنسیت زن در جهت اهداف سیاسی فرقه ای بوده از چشم هیچ کس مخفی نمانده. در برخی از فرق  زن را به بهانه ازادی و عدم تبعیض برای  او، عریان شدن و ازادی روابط و بی بندوباری می دانند. به طوری که از فحوای کلام بزرگان امروزی این فرقه به این معنا می توان پی برد.

اخیرا «رضا تابنده» فرزند قطب اسبق فرقه سلطان‌علی‌شاهی گنابادی، طی پستی در صفحه اینستاگرام، با کنایه و طرح اتهامات تلویحی علیه نظام جمهوری اسلامی، روز جهانی زن را تبریک گفت! به طوری که وی در پست خود، به زنان ایران به دلیل «ایستادگی در برابر ظلم» و «مقاومت در مقابل حرف زور» و نظایر آن تبریک گفت و ابراز امیدواری کرد که تحجّر و خشک‌مغزی زمینه‌ساز آسیب‌های روحی و جسمی دختران ایران نشود و جایگاه زن را چنان که سزاوار است بشناسند!

رضا تابنده و امثال او همچون مصطفی ازمایش و صلاحی و…، در حالی از تضییع حقوق و جایگاه زن در کشور دَم می‌زنند، که بر اساس مستندات تاریخی در فرقه گنابادی هم، به زن نگاه ابزاری وجود داشته و دارد.

برای مثال به آقای تابنده یادآوری می کنیم که در دهه ۹۰ شمسی، یکی از بزرگان همین فرقه (خواجه بابا گراشی، شیخِ فرقه در استان فارس) -به دلیل ارتکابِ رفتارهای خلاف شرع و منافی عفت با زنان در مجالسِ تَشَرُّف- سبب شد تا خانواده‌های فراوانی از میانِ خودِ دراویش، از این شیخ طریقت، شکایت کنند!!

در آن زمان این مسئله حتی صدای قطب وقتِ فرقه را هم درآورد، به‌طوری‌که در جلسه مورخ ۱۱ خرداد سال ۱۳۹۱ در خانقاه مرکزی، قطب با این توجیه که رفتارهای شیخِ گراش به‌خاطرِ وجودِ آلزایمر است، او را از مقامِ شیخیّت عزل کرد! که پس از این رسوایی شیخِ متجاوز پس از عزل، به بهانه درمان به دُبی گریخت!

با تشکر از تهیه کننده مطلب سرکار خانم ” م . ا “