همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت اردوگاه صلیبی در داخل کشور با مشکل مواجه شد. جمهوری اسلامی بهمحض تثبیت جایگاه خود، مبارزه با اباحیگری و مسیحیت صهیونیستی را که در دوره پهلوی بهشدت در ایران فعالیت میکردند، دنبال کرد. پس از برخورد با نهادها و مؤسسات تبشیری فعال در کشور، پاپ ژان پل دوم نامهای به امام خمینی (ره) نوشت و درخواست کرد، فعالیت این مؤسسههای صلیبی ادامه یابد.
پاسخ صریح امام (ره) به این درخواست نشاندهنده شدت خطری است که از سوی آموزشگاههای تبشیری مسیحیت صهیونیستی متوجه جامعه اسلامی است:
«این دفعه دومی است که آقای پاپ برای من کاغذ میدهند و اشخاص را میفرستند؛ دفعه اول برای آن لانه جاسوسی بود که جوانهای عزیز ما اطلاع پیدا کردند که این مرکزی که در ایران به اسم سفارت آمریکا هست، سفارتخانه نیست و اشخاصی که در آنجا هستند، اشخاص دیپلمات نیستند بلکه جاسوسانی هستند که در یک مرکز جاسوسی متمرکز هستند و برای ضرر ملت ما و کشور ما در آنجا مجتمع هستند و آقای پاپ شاید ندانسته توصیه کردند، برای آنها و من در آن وقت مفصل تنبهاتی به ایشان دادم.
این دفعه برای مدارس خودشان به اسم «مدرسه اندیشه» کاغذ نوشتهاند و رسول فرستادهاند و از ما سفارش خواستهاند، برای اینکه مدارسشان در اینجا باشد.
ما با نصارا و با یهود و با سایر اقشار ملتها هیچ دشمنی نداریم و از مدارس بههیچ وجه جلوگیری نمیکنیم. مادامی که مدرسه باشد و برای تعلیم و تعلم باشد؛ حالا چه تعلیم و تعلم دستورات مسیح -علیه السلام – یا دستورات دیگران، لیکن اگر ما فهمیدیم که در ایران مدارس طور دیگری هست، آنجا هم نظیر همان لانه جاسوسی است، نمیتوانیم تحمل کنیم که در مملکت ما به اسم تعلیم و تربیت و به اسم مدارس، یک امور دیگری انجام بگیرد. البته این با دولت است که در این موضوع تأمل کند و این موضوع را درست بررسی کند.
چنانچه مدارس برای تعلیم و تربیت هستند، هیچ ممنوعیتی ایجاد نخواهد شد و چنانچه خدای نخواسته این مدارس هم یک وضع دیگری دارند و به اسم مدارس هستند، آن هم ملت ما تحمل نمیکند و ما نمیتوانیم تحمل کنیم.
سکوت پاپ و دنیای مسیحیت در قبال ظلم ها و جنایات
شما آیا از اوضاع آمریکا و این اشخاصی که خودشان را منتسب کردهاند به مسیحیت بیاطلاع هستید یا اینکه مطلع هستید و بدون اینکه توجهی به آن بکنید از آن میگذرید؟ آیا شما مطلع هستید که ما ۵۰ سال تحت سلطه انگلیس و آمریکا تمام هستیمان به باد رفت؟ شما توجه دارید به اینکه کشور ما تحت سلطهای که توسط رضاخان، انگلیسیها به ما تحمیل کردند و توسط محمدرضا که انگلیسها و آمریکاییها و شورویها به ما تحمیل کردند. اینها چه کردند، با مملکت ما با کشور ما؟ شما آیا داد مظلومها را هیچ وقت بنایتان هست که گوش کنید؟ یا همان فریاد ظالمها را به آن ترتیب اثر میدهید؟
شما میدانید که خائنهایی که میخواستند در آمریکا بر ضد کشور مظلوم ما میتینگ بدهند و تظاهر کنند؟ پلیس آمریکا حمایت از آنها کرد و آنها کارهای خودشان را کردند و وقتی دانشجویان مسلمان ما میخواستند آنها هم یک تظاهری بکنند و مظلومیت ملت ما را برسانند. پلیس آمریکا چه کرد با آنها؟…
ایشان این مسائل را اصلاً توجه به آن دارند؟ توجه به این دارند که حضرت مسیح -علیه السلام- با بشر چه جور بود و شما که مدعی نیابت از او هستید، توجه به این مسائل هیچ نمیکنید؟ کاش یک پیکی هم برای کارتر ایشان میفرستادند. کاش شما را میفرستادند با یک نامهای پیش کارتر که با این جوانهایی که میخواهند احقاق حق بکنند، میخواهند مظلومیت ملت ما را اظهار کنند، آنها را گرفتهاند و از حبسی به حبس دیگر میبرند…
من چطور جواب ملت را بدهم که ملت ما اگر بگویند که این روحانیت مسیح در خدمت ابرقدرتهاست. ما چطور جواب آنها را بدهیم؟ من متاسفم که نمیتوانم جواب اینها را بدهم برای اینکه اگر من بخواهم دفاع کنم، از روحانیت مسیح… شواهدی که در کار است، ملت ما آن شواهد را به رخ ما میکشند.
چرا باید ایشان در این مدت طولانی که ما در زیر رنج بودیم و جوانهای ما را در خیابانهای ایران میکشتند… یک کلمه سفارش اینها را نکند؟ ایشان چرا این تبعیض را قائل هستند؟ مگر حضرت مسیح تعلیماتش تعلیمات تبعیضی است؟ مگر حضرت مسیح با یک طایفه خوباند و آن ثروتمندان و با طایفه دیگر بد هستند و آن مظلومان و اشخاصی که بیچاره و فقیر هستند که شما دارید این کار را میکنید؟
وظیفه پاپ و دنیای مسیحیت در دفاع از مظلومین
من میدانم که مذهب مسیح این نیست و هر کس که دنباله مسیح باشد، باید حامی مظلومان باشد و باید با ابرقدرتها مقابله کند. همانطوری که کسی که تابع مذهب اسلام است، باید با ابرقدرتها مخالفت کند و مظلومان را از زیر چنگال اینها بیرون بیاورد….
چرا آقای پاپ به این اشخاصی که خودشان را مسیحی میدانند و خودشان را اهل کلیسا میدانند، یک کلمه نگویند که شما که مسیحی هستید، چرا این کارها را میکنید؟ من جواب این مظلومها را چه بدهم؟
اینها که به ما اشکال میکنند که شما طرفدار روحانیت هستید و این روحانیت هیچ کلمهای در مقابل قدرتهای بزرگ و ظلمهایی که بر مردم میشود، بر مظلومین میشود حتی ظلمهایی که بر خود اشخاصی که در آمریکا هستند، میشود یک کلمه صحبت نمیشود و یک پیام فرستاده نمیشود و یک رسول فرستاده نمیشود لیکن وقتی که یک لانه جاسوسی را ما میگیریم که جاسوسیتش مسلم است، ایشان رسول میفرستند و نامه میفرستند و حالا هم که مدارس اینجا مدارس علمیشان اینجا هست و اشخاص میگویند من این را مطلع الآن نیستم اشخاص که رفتهاند و دیدهاند میگویند. اینجا هم مرکز تعلیم و تعلم نیست بلکه مرکز دیگری است.
ایشان حالا باز نامه فرستادهاند و سفارش کردهاند. مگر ما با علم مخالفیم؟ مگر ما با تعلیمات مخالفیم؟ مگر ما با مدارس مخالفیم؟ با مدارس نصارا با مدارس زرتشتی با مدارس یهود ما کی مخالف هستیم؟ اما اگر مدارس جور دیگری باشند، ما نمیتوانیم تحمل بکنیم. ایشان باید اول ببینند این مدارس چه بوده، بفرستند اشخاص را مشاهده کنند که این مدارس چه وضعی داشته است که دولت ما نتوانسته تحمل کند.
البته این با دولت است، لیکن آنچه که من به شما میگویم که به آقای پاپ بگویید این است که شما رویه خودتان را که روحانی هستید، عوض کنید و با مظلومین و با اشخاصی که زیر چکمه آمریکا دارند از بین می روند و با این دختر و پسرهای جوان ما که الآن در حبسهای آمریکا بسر میبرند و آنها را از یک حبسی به حبس دیگر و اخیرا در یک سلولهای منفرد آنها را حبس کردهاند. بپرسند، چرا این کار شده است؟ چرا گوشمان نمیشنود یکوقت از آقای پاپ که طرفداری مظلومیتی که مال ایران هست یا افرادی که در خود مملکت آمریکا هست و تحت ظلم و شکنجه هستند یک بازخواستی نمیکند؟
شما از قول من به ایشان سلام برسانید و بگویید که این رویه را طرد بکنید. شما طرفدار مظلوم باشید. شما طرفدار باشید از اشخاصی که چپاول شدهاند، مظلوماند، زیر چکمه هستند، شما از این جوانها و دخترها و پسرهای ما که الآن در زیر چکمه دژخیمان آمریکا هستند، طرفداری کنید. به این اشخاصی که اظهار تبعیت از شما میکنند، دستور بدهید که اینها را رها کنند. ما نمیتوانیم دیگر زیر بار آمریکا برویم.
من امیدوارم که آقای پاپ به وظیفه دینی خودشان به وظیفه مسیحیت خودشان عمل کنند و از این کارهایی که دژخیمان آمریکا میکنند و پلیس آمریکا میکنند، جلوگیری کنند و ما در مقابل آمریکا ایستادهایم تا آخر و نخواهیم گذاشت آمریکا باز برگردد یا آن اشخاصی که تابع او هستند برگردند و ملت ما تا آخر نفس برای دفاع از حق حاضر است و تحت بار ظلم نخواهد رفت.
منبع
صحیفه امام خمینی (ره) جلد ۱۳، صص ۷۱ – ۶۷