فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران

با ادعای دروغین بهاء و تبلیغاتی که توسط یاران بهاء الله صورت گرفت، پیروان دیگر ادیان به این آئین بهائیت گرایش پیدا کردند. در بین افرادی که اعتقادات خود را به بهائیت تغییر دادند، زرتشتیانی بودند که در قرن 18 م با این باور که  بهاء الله منجی زرتشتیان بوده و فردی است  که نسبش به زرتشت و انوشیروان ساسانی می رسد. به این فرقه ضاله پیوستند .  اما بررسی شرایط و ویژگی هایی که منجی در دین زرتشت دارد نشان می دهد بهاء الله نمی تواند موعود زرتشتیان باشد. همچنین در بین مورخین زمان و مکان مشخصی برای زرتشت وجود ندارد و پرونده پادشاهی انوشیروان ساسانی به گونه ای نیست که رسیدن نسب نامه فردی به این پادشاه، موجب افتخار و مباهات باشد. این گرایشات با مخالفت موبدان زرتشتی در دو موضوع موعود بودن بهاء الله و همچنین بحث هایی با نوبهائیان زرتشتی را باعث شد. این بحث موضوع پژوهش آقای محترم مهدی هنرجو قرار گرفته که بصورت فایل pdf به نظر کاربران گرامی میرسد.

نتیجه

متون بهائیت، سخنرانی ها، نامه نگاری های شخصِ بهاء الله و نسب نامه او که شامل انتساب بهاء الله به زرتشت و انوشیروان ساسانی و سوشیانت در دین زرتشت بود، موجب گرایش تعدادی از پیروان دین زرتشت به فرقه بهائیت شد. با بررسی مدعای بهائیان در مورد انتساب بهاء الله به زرتشت و سوشیانت مشخص شد که این انتساب نادرست است چون در بین مورخین و محققین زمان و مکان مشخصی برای زرتشت وجود ندارد و همچنین ظهور سوشیانت در دین زرتشت دارای شرایط و ویژگی های شخصیتی و زمانی است که با بهاء الله همخوانی ندارد. همچنین بهاء الله خود را از نسل انوشیروان می داند که با بررسی کارهای انوشیروان، مشخص شد که ریشه یابی نسل بهاء الله به انوشیروان ساسانی موجب افتخار و نکته مثبتی نیست. در نتیجه اینکه بهاء الله در قرن 18 خود را منجی زرتشتیان معرفی می کند، تنها دسیسه ای برای گرایش زرتشتیان به فرقه بهائیت بود که موبدان زرتشتی با این کار مخالف بودند.

فایل کامل پژوهش