درویشی-گنابادی

فاطمه الهی| تصوف و درویشی‌گری طی سال‌ها، فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشته و با تغییر و تحولات بسیار در ماهیت و ساختار همراه بوده است. آنچه امروز به‌عنوان تصوف فرقه‌ای از دل این روند بیرون آمده و در قالب فرقه‌های مختلف درویشی در حال فعالیت می‌باشد، از زاویای مختلف قابل نقد و بررسی است. بخشی از نقد و بررسی خود را قسمت اول ارائه دادیم و حال توجه شما را به ادامه مباحث جلب می‌کنیم.

درویشی‌گری به سبک مدرنیته

اینک معنای درویشی مدرن را از منظر جامعه بیرونی مورد بررسی قرار می‌دهیم. مبنای این ارزیابی، اندیشه و کردار گروهک مجذوبان نور به‌عنوان مظهر گناباد‌ی های مدرن و مبدع آن است. نگاهی به اقدامات مجذوبانی‌ها از زمان شکل‌گیری تاکنون نمایانگر شاخص‌های رفتاری خاصی در این گروهک می‌باشد. از آن جمله است:

  • دنیاگرایی؛ مجذوبانی‌ها با اقدامات خود نشان داده‌اند، حقیقتاً شایسته عنوان «فقیر» که دراویش بدان می‌نازند نبوده و این را با نمایش اسراف و ریخت و پاش‌های بسیار در خصوص راه انداختن کاروان اسکورت برای قطب، برگزاری جشن‌های پرهزینه (مانند اعیاد قربان و غدیر) و صدالبته قدرت‌خواهی که نمود بارز حب دنیاست، آشکار ساخته‌اند.
  • بی‌تفاوتی به طریقت (اباحه‌گری)؛ کارنامه عناصر مجذوبانی نشان‌دهنده آن است که تعریف خاص خود را از طریقت داشته و به معنای سنتی آن بی‌اعتقادند. گذشته از این، روشنفکرمآبی‌شان آن‌ها را به اعمالی وامی‌دارد که نه‌تنها با درویشی بلکه با طریقت و شریعت نیز سنخیتی نداشته و بیشتر به سبک زندگی مدرنیته تنه می‌زند. هلهله سر دادن و رقص و پایکوبی به بهانه‌های مختلف، بی‌قیدی نسل جدید نسبت به حجاب و توهین به دارندگان به‌اصطلاح – مقام طریقت یعنی مشایخ و مأذونین از مصادیق این شاخص است.
  • پشت کردن به قطب؛ مجذوبانی‌ها هر چند به ظاهر خود را مطیع قطب نشان می‌دهند تا اعتبار و جایگاه خویش را در میان مریدان ارتقا دهند، اما در عمل نشان داده‌اند، پایبندی چندانی به اقوال تابنده نداشته و بر اساس سیاست‌های خود عمل می‌کنند. در واقع، قطبیت برای آن‌ها جایگاهی صوری دارد که دیر یا زود باید به دیگری واگذار شود. بی‌تفاوتی مجذوبانی‌ها نسبت به قطب، گاه تا جایی پیش رفته که صدای اطرافیان تابنده را درآورده و او را به صدور بیانیه‌های تند و تیز علیه مجذوبان واداشته اند. نمونه‌اش بیانیه بعدی وی در خصوص لزوم تمکین از احکام قضایی صادر شده برای مجرمین حادثه کوار بود که در برابر اقدامات مجذوبانی‌ها در نامه‌نگاری به سران مملکتی و جوسازی رسانه‌ای گسترده صورت گرفت.
  • اختلاف‌افکنی (شاخه اعتراضی فرقه گنابادی)؛ گروهک مجذوبان نور را می‌توان شاخه اعتراضی و به‌اصطلاح دگراندیش فرقه گنابادی محسوب کرد که درصدد در انداختن طرحی تازه و ایجاد تحولی اساسی در فرقه است و در این مسیر از هیچ چیز فروگذار نیست. لازمه این امر افزایش قدرت است و یکی از مسیرهای اصلی کسب قدرت اختلاف‌افکنی است، لذا مجذوبانی‌ها از همین سیاست برای شکستن اتحاد درونی فرقه، تزلزل جایگاه مشایخ و متعاقب آن قطبیت سود جسته و هدف غایی خود را برای تحقق درویشی‌گری مدرن دنبال می‌نمایند.
  • رویکردهای سیاسی؛ مجذوبانی‌ها با تحرکات رسانه‌ای و عملی خود طی سال‌های اخیر و به‌ویژه در جریان برخی وقایع، عملا نشان داده‌اند که به شعار «عدم مداخله درویشی‌گری در سیاست پشت کرده و چه بسا طبق آنچه گذشت، لزوم به روز بودن و در محور تحرکات اجتماعی – سیاسی قرار داشتن را لازمه درویشی حقیقی می‌دانند. مصادیق در این زمینه بسیار است؛ از تبلیغات رسانه‌ای همیشگی در رسانه‌های فرقه در خصوص هجمه به نظام گرفته تا عدم تمکین احکام قضایی و قوانین‌نامه نگاری به سران مملکتی تا سهم خواهی، سیاه‌نمایی از وضعیت جامعه، جوسازی، تحرک‌آفرینی را از طریق ایجاد کمپین انتشار فراخوان‌های اعتراضی و امثالهم و بارزترین نمود این سیاسی‌گری را باید در راه اندازی خانه تیمی (مسلح) در کوار، گردنکشی علیه نظام و نیز حوادث دی ماه ۱۳۹۶ مشاهده نمود.

مجذوبانی‌ها که مترصد فرصتی برای تحقق اهداف و بیرون زدن بغض‌های فروخفته خود بودند. از همان دقایق نخست بروز تجمعات افراد معترض‌نما، وارد عمل شدند. ابتدا با تبلیغات و جوسازی در شبکه‌های اجتماعی و در مرحله بعد پیوستن به صف اغتشاش‌گران، تندروی‌های مجذوبانی‌ها در این زمینه تا جایی بود که برخی از آن‌ها به‌سبب جرایمی چون اقدام علیه امنیت ملی، تخریب و به آتش کشیدن مساجد در برخی شهرهای کشور دستگیر شدند. البته همین مسئله، باز هم دستمایه برخی از دراویش فرقه قرار گرفت تا به نوعی از آن به نفع خویش بهره جویند، لذا بلافاصله وارد عمل شده و با تحصن در مقابل محل بازداشت‌شدگان (زندان اوین) و تبلیغات رسانه‌ای گسترده پیرامون آن، فاز بعدی برنامه‌های تشکیلاتی خود را پی گرفتند که همانا «یار طلبی» و جلب توجه دراویش سنتی -از دید آن‌ها- در نقاط مختلف کشور به بهانه حمایت از بازداشت شدگان بود. این کار نتیجه مهمی در بر داشت با تبلیغات گسترده رسانه ای و فرافکنی با توجه به موقعیت حساس حاکم بر جامعه می‌توانستند، دراویش را در میان گروه‌ها و جریان‌های مختلف داخلی و در مرحله بعد فراملی مطرح کرده و اهداف خویش را در مظلوم‌نمایی و سهم‌خواهی از نظام اسلامی دنبال نمایند. نقطه اوج اقدامات آن‌ها، حوادث تأسف‌بار کلانتری ۱۰۲ پاسداران تهران بود که شهادت چهار تن از مأموران نیروی انتظامی و بسیج را رقم زد. به هر روی، مجموعه اقدامات مجذوبانی‌ها در این وقایع بیش از پیش رویکردهای سیاسی آن‌ها را آشکار ساخته، نشان داد، اهداف بزرگتری در سر دارند که با برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت تشکیلاتی در صدد محقق ساختنشان هستند.

علت‌یابی

چرایی شکل‌گیری جریان درویشی مدرن را می‌توان از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد که برخی به تحولات فرقه گنابادی باز‌می گردد و بعضی جنبه کلی‌تر دارند. اما برخی از مهم‌ترین دلایل را می‌توان به شرح ذیل برشمرد:

  • تحول ماهوی تصوف؛ تغییر و تحولات رخ داده در جریان تصوف در طول زمان، امروز تعریف و قرائت تازه‌ای از آن را مطرح ساخته که از معنای اولیه و سنتی فاصله زیادی داشته و ردپای عناصر مدرنیته و زندگی در جهان رسانه‌ای امروز را می‌توان در آن مشاهده کرد. بی‌تردید این مسئله بر شکل‌گیری رویکردهای مذکور در اندیشه گروه‌هایی چون مجذوبان نور بی تأثیر نبوده است.
  • قدرت‌خواهی؛ پایه و اساس قدرت‌خواهی و آقامنشی دنیاگرایی است؛ عنصر اصلی زندگی در جهان امروزی تحت سلطه نظام سرمایه‌داری با غایت رفاه‌طلبی و لذت‌جویی تحت حملات چنین ایدئولوژی مادی‌گرایانه‌ای، ارزش‌های معنوی به‌تدریج رنگ باخته یا در دیدی خوشبینانه‌تر باز تعریف می‌شوند. (مگر در نظام‌های معنوی برحق.) جریان‌ها و فرق داعیه‌دار معنویت و عرفان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برای هماهنگی بیشتر با شرایط حاکم به بازسازی اندیشه‌ها مرام و آیین‌ها و حتی اصول بنیادین خود می‌پردازند.
  • تناقضات رفتاری قطب؛ علاوه بر دلایل کلی فوق، برخی مسائل جزئی‌تر نظیر تناقضات قول و فعل قطب نیز در بروز چنین رویکردهایی مؤثر است. سوابق سیاسی تابنده و تعلق خاطرش به آن‌ها، عدم طی مراحل طریقتی، تلون در قبال مسائل مختلف (هر چند از عدم مداخله درویشی در سیاست دم می‌زند اما در برخی وقایع، موضعی مخالف ابراز داشته و هم خویش و هم مریدان را به حضور و مداخله در امور سیاسی اجتماعی فراخوانده است.) بی‌تفاوتی نسبت به برخی انحرافات و بدعت آفرینی‌های اخیر (که می‌توان نشانه رضایت تلقی نمود) و رفتارهایی مانند آن موجب شده مریدان با شخصیتی متلون مواجه شوند که حتی خویشتن نیز به شعارهایش وفادار نمانده. همین امر برای جرقه زدن اندیشه‌های متفاوت با قطب و از بین رفتن جایگاهش در فرقه کافی است و به گروهی چون مجذوبان جسارت لازم برای مطرح ساختن درویشی مدرن را می‌دهد.
آثار و پیامدها

با توجه به آنچه گذشت، قرائت‌های نوین گروهک مجذوبان نور از درویشی‌گری نتایج و پیامدهایی را بر دراویش و جامعه به‌طور کلی خواهد داشت. شاخص‌های برشمرده شده برای درویشی مدرن و آنچه در عمل از مبدع و مجری این جریان مجذوبان نور مشاهده می‌کنیم، بی‌تردید در معنای درویشی رایج در میان مریدان فرقه گنابادی تأثیر گذار خواهد بود.

با توجه به روشنفکرگرایی و نمایش خود به‌عنوان نسل تازه و به‌روز، احتمالا شماری از نسل جدید مریدان به این گروهک و اندیشه‌هایش جذب شده و با آن همراه می‌شوند. از طرفی قرائت‌های مجذوبانی‌ها از درویشی‌گری که با سیاست و قدرت عجین بوده و از طریقت فاصله دارد. بر اندیشه‌های مریدان تأثیر گذاشته و چه بسا در آینده کل معنای درویشی گری را تحت‌الشعاع قرار دهد و این به معنای تحول ماهیتی فرقه گنابادی خواهد بود. جز این قدرت خواهی‌های این گروهک مدرن‌گرا، بر آتش اختلافات درونی فرقه دامن زده و با داغ کردن میدان رقابت از قدرت و انسجام درونی خواهد کاست. بر این امر باید تزلزل جایگاه قطبیت را نیز افزود که از نتایج بی‌تفاوتی‌های مجذوبانی‌ها به او و فرامینش است.

مسئله دیگر تأثیر این جریان بر جامعه است؛ عملکرد دراویش مدرن در رویکردهای معاندانه و مداخلات سیاسی‌شان نشان داده در صورت تحقق اهداف مجذوبانی‌ها در عملی ساختن درویشی مدرن جامعه با چالش‌ها و تحرکاتی از سوی جریانی سهم‌خواه و قدرت‌طلب مواجه خواهد بود. گذشته از این دیدگاه امنیتی، معنای عرفان و معنویت نیز با این قرائت‌های تازه و مجریانش دستخوش آسیب‌های بیشتری نسبت به گذشته می‌گردد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.