فاطمه الهی| تصوف و درویشیگری طی سالها، فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته و با تغییر و تحولات بسیار در ماهیت و ساختار همراه بوده است. آنچه امروز بهعنوان تصوف فرقهای از دل این روند بیرون آمده و در قالب فرقههای مختلف درویشی در حال فعالیت میباشد، از زاویای مختلف قابل نقد و بررسی است.
نکته قابل تأمل آنکه خود فرق درویشی نیز در حال گذار از نوعی تحولات ماهوی و تشکیلاتی میباشند که حواشی زیادی رقم زده و پیامدهای گوناگونی برایشان داشته است. یکی از شاخصترین فرق درویشی به لحاظ سابقه فعالیت، «فرقه گنابادی» است که از این قاعده مستثنی نبوده و بهویژه طی سالهای اخیر با چالشهای درونفرقهای بسیاری مواجه گشته؛ بروز چنددستگی، شکلگیری جریان افراطی و رقابتهای آشکار و پنهان بر سر جانشینی قطب سالخورده و بیمار فرقه از آن جمله است. تمرکز نوشتار حاضر بر طیف افراطی فرقه گنابادی، موسوم به «مجذوبان نور» است که با اقدامات خود فصل تازهای از تحولات را در فرقه رقم زده و فراتر از آن با مطرح ساختن «درویشی مدرن» از تولد گونه تازهای از درویشیگری پرده برداشتهاند که آثار و پیامدهای اجتنابناپذیری بر درویشیگری بهطور خاص، تصوف در معنای عام و نیز جامعه خواهد داشت.
نطفه درویشیگری مدرن
درک ریشههای شکلگیری درویشیگری مدرن، در گرو مروری اجمالی بر نحوه شکلگیری طیف افراطی فرقه گنابادی یعنی گروهک مجذوبان نور است؛ بهتعبیری آشنایی با علل و ریشههای ایجاد این جریان تصویر خوبی از ماهیت رویکرد و اهداف مجذوبانیها بهعنوان مبدع اصطلاح مزبور بهدست خواهد داد و از رهگذر آن میتوان به معنای درویشیگری مدرن مدنظر آنها، دست یافت.
داستان مجذوبان نور از کجا کلید خورد؟
بهدنبال وقایع بهمنماه سال ۱۳۸۴، در شهر قم که آشوبافکنیهای دراویش در نهایت به تخریب مکان منتسب به فرقه انجامید. موجی از اعتراضهای عملی و رسانهای در میان دراویش شکل گرفت. اقدامات عملی (همچون برگزاری تجمع، آشوب، اخلال در نظم عمومی و…)، دراویش با نوعی پوشش رسانهای بیسابقه همراه شد که در ابتدا از سوی یکی، دو تن از دراویش مدیریت و هدایت میشد. برای تبلیغ و انعکاس هر چه بیشتر اخبار در راستای منویات فرقه، وب سایتی با عنوان مجذوبان نور شکل گرفت و با حداقل امکانات فعالیت خود را آغاز نمود.
سایت مذکور با تداوم جریان، بهتدریج فعالیتهایش را توسعه داد و همزمان کوشید، کیفیت فرم و محتوای خود را نیز ارتقا بخشد و از جدیدترین ظرفیتهای رسانهای، ابزارهای مولتیمدیا، رادیوی اینترنتی، فعالیت به چند زبان و… بهره گرفت. در عین حال، کادر مدیریتی سایت و سازوکار اداره آن نیز تشکیلاتیتر شده و با اقدامات خود بهجایی رسید که عملاً بهعنوان رسانهای در داخل فرقه گنابادی مطرح گشت.
نکته قابل تأمل در این سایت، رویکردها و سیاستهای خاص گردانندگان در نحوه عرضه اخبار و مطالب است که بهتدریج توانست خود را بهعنوان نگاهی تازه در فرقه گنابادی به مریدان و سایر مخاطبان معرفی نماید. عنصر شاخص این جریان که بدان شناخته میشوند، لحن تند و افراطیگری است که در تقابل کامل با مواضع محتاطانه برخی از نزدیکان قطب و بزرگان فرقه (مشایخ و ماذونین) قرار دارد، به گونهای که گاه حتی صدای قطب و برخی مشایخ مطرح فرقه را بلند کرده به اعتراض واداشته است.
به هر روی، مجذوبانیها با ارائه رویکردهای خود و با توجه به تمرکزشان بر رسانههای نوین ارتباطی توانستند، جایی در میان دراویش (سنتی) برای خود باز کرده و طرفدارانی بهخصوص، در میان نسل جوان دراویش بیابند بهطوری که بخش عمده مدیریت فعلی سایت مجذوبان را تیمی جوان بر عهده دارد.
فعالیتهای مجذوبانیها نیز با فراز و نشیب همراه بود و همان رویکرد تندرویشان گاه برای ایشان دردسرساز شد. بهطوری که در برههای شاهد بازداشت و محکومیت چند تن از مدیران سایت مجذوبان نور بهسبب اتهاماتی چون اقدام علیه امنیت ملی بودیم. البته مجذوبانیها فرصتطلبانه از این امر نیز بهره جسته و با مظلومنمایی در مجامع حقوق بشری سهم خواهیهای خویش را دنبال نمودند. از طرفی با مطرح ساختن خود بهعنوان دراویشی متعصب، کوشیدند بر اعتبار و جایگاه خود در میان مریدان بیفزایند.
این رویکرد همچنان در این گروهک حاکم است و چنانچه بیان خواهد شد، از هر فرصتی برای عملی ساختن آن بهره میجوید. مختصر آنکه اقدامات عملی و رسانهای مجذوبانیها در طول این بیش از یک دهه باعث شده اکنون نماینده طیف خاصی از دراویش گنابادی باشند که افراطیگری بهعنوان شاخصه اصلیشان مطرح میباشد و اهداف، برنامهها و نگرش بهخصوصی را متمایز با دیگر دراویش دنبال میکنند. نکته قابل تامل اینکه خود مجذوبانیها نیز بر ایجاد مرز میان خود و آنچه دراویش «سنتی» میخوانند، تأکید داشته و با قول و فعل متفاوت و ابداع درویشیگری مدرن، در صدد تحقق آن هستند.
مدرنسازی درویشیگری و معانی آن
درویشیگری مدرن، مجذوبانیها را از دو زاویه میتوان معنا کرد:
۱. از دیدگاه عناصر مجذوبانی
۲. از زاویه جامعه بیرونی (برون فرقهای)
درویشیگری به سبک مجذوبانیها
در شق اول، مجذوبانیها که خود را طیف پیشرو، بهروز، روشنفکر و متعصب جامعه دراویش و بهعبارتی نقطه مقابل دراویش سنتی میدانند، همین مؤلفهها را نیز برای آنچه درویشیگری مدرن میخوانند، مدنظر قرار دادهاند. مهمتر از همه اینها، اما هدف اصلی شکلگیری این گروهک و برنامه محوری این روزهای آنها، یعنی قدرتخواهی و کسب اعتبار در میدان رقابت جاری، میان دستههای گوناگون مدعی در فرقه است.[1] عطش رقابت و قدرتخواهی مجذوبان، آنها را به مبارزهای تمامعیار با مشایخ و ماذونین واداشته و در این راه از هیچ امری فروگذار نیستند.
انتشار سلسله مقالات «۴۰ شب با مولانا» نوشته یکی از عناصر شاخص مجذوبان نور (جم) که از پس بیانی استعاری و ادبی به بیان مواضع تند و انتقادی مجذوبانیها نسبت به مشایخ میپردازد، از آن جمله است. مجذوبانیها گاه از زبان اشاره و کنایه نیز فراتر رفته و با صراحتی که پیش از این در میان دراویش مشاهده نشده مشایخ و بزرگان فرقه را هدف حملات تندوتیز خود قرار میدهند.
«شیخ ناقص»، «ناقصان»، «دکانداران»، «گندمنمای جو فروش»، «مغول صفت» (مغول در این مقالات کنایهای است به حاکمیت و نظام) و… از جمله صفات بهکار رفته در مقالات مزبور برای توصیف مشایخ است.
مجذوبانیها برای رسمیت بخشیدن بهنمایش قدرتخواهی خود و کسب وجهه در میان مریدان، درویشیگری مدرن را در برابر سنتی عَلَم نموده و از رهگذر نوشتهها و رفتارهای خود معنا بخشیدهاند. آنها برای این منظور در ابتدا به تشریح ویژگیهای درویشیگری سنتی پرداختند:
«درویش، هادی، خدا و ولی اوست و لاغیر. بعضی این شبهه در ضمیرشان افتاده است که ارادت مقلدانه به دارنده اجازه عین و همان بندگی اجازه دهنده است!ْ این خیال باطل و ناروا که در میان درویشان عرف گشته جز شرک و خرافه نیست و از معایب درویشی سنتی است که بلای اعتقاد درویشان گشته»[2] پس از جا انداختن این مفهوم اقدام به پردهبرداری و تشریح طیف مقابل و مطمح نظر خویش یعنی درویشی مدرن نمودند:
«پیروی و بیعت با ولی وقت و تبعیت و قبول آنچه مقبول کامل هر زمان است، را درویشی گویند و این درویشی نو و مدرن است و همیشه تازه است و هر ساختار دیگری مبتنی بر تاریخ سنت و عرف سابقین که مورد تأیید و میل ولی وقت نباشد، درویشی سنتی است. قبول درویشی سنتی و مخالفت با درویشی مدرن در حقیقت انکار ولی وقت است و نشان دهنده عدم درک و فهم درست از عرفان عملی و تصوف حقه چه بسیار پیروان هوا و کهنه ایمان دارانی که از قالبها، سنتها، عادات و تشریفات دینی به نام درویشی آیین ساختند و با ترویج و آموزش افکار متحجرانه خویش میان مؤمنین تفرقه ایجاد کردهاند.»[3]
آنگاه در توجیه ضرورت درویشی مدرن مینویسند: «اعتقاد و ایمان، رسوبپذیر و نیازمند حرکت و تازه شدن است که این مهم بر عهده ولی وقت است؛ یعنی ایمان به روز، نه ایمان بر اساس دیروز! درویشی سنتی آیین است، درویشی نیست»[4] و این موضوع را با احصاء شاخصهای درویشی سنتی تکمیل میکند:
«علمداران درویشی سنتی:
- بیتوجه به مقتضیات هر دوره ای و میل ولی آن زمان، آشکارا یا در نهان با هر پدیده تازهای مخالفت میکنند و آن را بدعت میخوانند. قالبگرایند و از آداب و رسوم و سنت گذشتگان برای ولی خدا قانون تراشی میکنند.
- سد محکمی در تربیت سالکین توسط کامل زمان هستند و با آموزشهای غلط و اشتباه مانع از رشد و بالندگی فکری درویشان میشوند.
- ابن الماضی و متحجرند و درک زمان نمیکنند. گویی حیات و منافع این جماعت در گذشته زیستن و در گذشته نفس کشیدن است.
- به اسم «تقیه» و «راضی به رضای حق بودن» ظلمپذیر و کرنشگر ظالمانند تا آنجا که شریک درد و رفیق قافله میشوند.
- دچار جمود فکریاند و با تکرار کهنهگوییها و عرفانبافی، راه عقلانیت و تفکر و اندیشیدن را مسدود میکنند و موجب عقب افتادگی جامعه درویشی میشوند.
- دیدگاه اجتماعی آنها نسبت به مکتب درویشی، قومی و قبیلهای و محدود و بسته است و آن را مکتب نجاتٔبخش بشریت نمیبینند و جهانی فکر نمیکنند.
- درویشی را در سکون و انزوا تعریف میکنند، نه در حرکت و اجتماع.
- اینان برای رسیدن به مقاصد خویش تاریخ را تحریف و کلام اولیاء الهی را جعل میکنند… نهایت آنکه درویشی سنتی دام شیاطین و سد سلوک سالکین و مانع از اعتلا و تعالی مکتب درویشی است. مکتب درویشی همیشه مدرن و تازه است.»[5]
این سخنان در فرقه گنابادی آنقدر تند و تازه بود که نگرانی اطرافیان قطب را برانگیخت و برای رفع و رجوع بلافاصله وارد میدان شدند و قطب نیز به ایراد سخنانی با این مضمون که حقیقت درویشی، سنتی و مدرن ندارد، مبادرت ورزید[6] البته مجذوبانیها برای کسب وجهه در مقابل مریدان با نمایش تبعیت ظاهری از قطب این بیانیه را که مستقیماً آنها را نشانه رفته بود، در سایت گروهک منتشر ساختند و متعاقب آن مطلبی در توجیه گفتههایشان با مضمون محوری لزوم احترام به قطب که البته همان رویکرد انتقادی نسبت به مشایخ در آن مشهود است.[7] هر چند عملشان در روزهای بعدی نشان داد به آنچه در خصوص درویشی مدرن نوشته بودند، کاملا پایبندند و به سخنان قطب، وقعی نمینهند.
[1]. ۱ برای کسب اطلاعات بهتر ر.ک به: مقاله شکست از درون، روشنا، شماره ۷۵.
[2]. مقاله ۴۰ شب با مولانا، شب دوازدهم، مجذوبان نور.
[3]. درویشی سنتی و درویشی مدرن، مجذوبان نور.
[4]. همان.
[5]. همان.
[6]. سخنان قطب، مجذوبان نور .
[7]. «حقیقت ،درویشی سنتی و مدرن ندارد»، مجذوبان نور.