فرقه پژوهی:
عصر جدید به عنوان واقعه تاریخی حیات انسانی در قرن۲۰ میلادی، با اصطلاحات و تعاریفی نو نسبت به رابطه دین، دنیا و انسان، قدم به عرصه حیات اجتماعی نهاد و مطابق با شرایط تاریخی خود در جوامعی که در انتخاب میان سبک زندگی «مدرن» و «پست مدرن» حیران مانده بودند، رشد چشمگیری یافت. از مشهورترین اصطلاحات عصر جدید، «معنویت بیمذهب» بود که تأثیر زیادی بر جهانبینی و رشد معنویتهای نوظهور گذاشت. در نوشتار حاضر تلاش شده تا به توضیح و تشریح این اصطلاح، پرداختهشود.
سایهبان معنویتهای نوپدید
عبارت«ْSBNR»، برگرفته از مفهوم «معنوی اما غیرمذهبی» است.(۱) گسترش سبک زندگی و فرهنگ لیبرال در زندگی روزانه مردم، ابزاری بود برای بهعمل رساندن نظریههای فرهنگی غرب، اما نه غربِ متعهد به آرمانهای مدرنیته، بلکه انسان غربی که پس از بحرانهای حاصل از زندگی مدرن مانند جنگهای جهانی دوم قرار گرفته و در بیاعتمادی به دنیایی قرار داشت که خودش بنیانگذار آن بود. جهان پس از دوران مدرنیته، دنیایی است با مؤلفههای مفهومی همچون: رفع یقین، ساختارناپذیری، نگاه گزینشی و تلفیقی به ادیان و… . این جهان جدید میرفت که مؤلفههای معرفتی خود را در حیات تجربی به آزمون و خطا بیازماید. قابل توجه است که معنویتگرایی جدید و عمومیتیافته در غرب، مختص به نوعی معنویتگرایی امریکایی عنوان شده(۲)، اما در عصر ارتباطات و تشکیل دهکده جهانی، تفاوت ریشهای میان فرهنگ امریکایی با جامعه اروپایی و فرهنگهای غربی درنقاط مختلف جهان مانند قاره آسیا نیز وجود ندارد و هر جامعهای که فرهنگ غربی را پذیرفته باشد، جزئی از جامعه غرب محسوب میشود. معنویتگرایی فارغ از دین، بهنحوی بیسابقه در حال رشد است و در ظاهر امر، ادیان پاپکورنیزه(۳) و معنویتهای سکولار، با روشی کاملاً متفاوت از پیشبینی جامعهشناسان غربی به مسیر خود ادامه میدهند.
دنیای پستمدرنیته با نقدهای «نیچه»، «فروید» و «مارکس» در عرصه شخصیتی، روانشناختی و اقتصادی آغاز شد و برخلاف پیشبینیهای محققان مبنی بر کنار گذاشتن دین از جامعه، جهان بهجای حذف کامل ادیان، شاهد تحریف ادیان سنتی به ادیان نوپدید شد. حال، ادیان نوپدید با تعاریف جدید از معنویت، دنیای «معنوی اما غیرمذهبی» را به زعم خود آغاز کردهاند.
واژه معنویت که در قرون وسطا، بیشتر برای اشاره به رویکرد دینداری کاتولیک استفاده میشد، در عصر جدید به قرائت فردگرایانه، شخصی و درونی از هر دین اطلاق میگردد.
دقیقاً آنچه در این دوره اتفاق افتاده، چیزی میان الحاد و دینداری است که نهتنها خود را رازگرایی، جادوگری، و… نمیداند، بلکه در کمال اعتماد به نفس، خویشتن را معنویتگرایی میخواند.
این معنویت، گفتمانی متفاوت از دینداری تشکیل دادهاست اما متأسفانه در میان جوامع مذهبی و دینی، چندان متمایز از گفتمان دینی، دیده نمیشود.
کجفهمی نوپدیدها در شناخت ادیان سنتی
مطالعات جدید معنویتگرایی پسامدرن، مسیری برای کشف رابطه معنویتهای نوظهور با دین یافت. در این مطالعات به رابطه سهگانه میان دین و معنویتهای نوپدید پرداختهشده؛ رابطهای که با عناوین استعارهای به رابطه معنویت جامد، مایع و گاز توجه میکند!
معنویت گاز، محلول دین است. معنویت مایع، معنویتی جدا اما قابل اختلاط با دین است و در نهایت، معنویت جامد، هیچ نسبتی میان با دین ندارد.(۴) این تقسیمبندیها به لحاظ عملی، در تاریخ ادیان، مردود و گزارههای آن، حاصل برداشتهای ذهنی متفکران غربی در حوزه معنویت است. علت این نقص علمی نیز محدودیت در حوزه مطالعاتی است. درواقع، گستره مطالعاتی بسیاری از معنویتپژوهان در جهان غرب به تاریخ پیدایش، گسترش آموزههای مسیحیت و بخشی از تاریخ آشکار آیین یهود، محدود میباشد. در حالیکه جهان اسلام در بسیاری موارد، از منظر تاریخی در ترازوی بررسی، قرار نگرفتهاست. البته در این میان، برخی از نویسندگان که سوژههای اصلی کتابهای خود را بر محوریت اسلام و شخصیتهای آن قرار دادند، متوجه تفاوتهای اساسی میان دین با قرائت غربی و دین در تاریخ اسلام شدهاند.
به عنوان مثال، «کارن آرمسترانگ»، نویسنده کتاب «محمد(ص) پیامبری برای زمانه ما»(۵) در حالی دست به نوشتار کتبی در شناخت اسلام زد که تاریخ، اوج اسلامستیزی جامعه غربی در ایام حادثه سپتامبر۲۰۰۲میلادی را در خود ثبت کرده بود. این کتاب برخلاف تصور اسلامستیزان غربی، مورد استقبال عموم مردم امریکا قرار گرفت، بهطوریکه جزء پر فروشترین کتب سال آن کشور شد.
شاخصههای معنویت بیمذهب
از اولین و مهمترین بررسیها در علت کجفهمی و برداشتهای کژتاب معنویتهای سکولار، بیمذهب و بریده از عالم وحی، شناخت چگونگی نگرش این جریانها نسبت به جهان پیرامون خویش است.
در عصر ما از یک طرف، هویت این جنبشها را ظهور شبهمعنویتهای نوظهور، دعوت به خود، مبارزه با ادیان و مذاهب الهی، ترویج پلورالیسم دینی و معنوی، التقاط و… تشکیل میدهد و از طرف دیگر نیز آسیبهای تعریف توهمزا از انسان (مانند درجهسازی انسان تا حد خدایی و تحریف مفهوم خدا و…) باعث شده تا این جریانها در مرکزیت نقد قرار گرفته و با اعتماد به نفس بالا، به تعریف خودبنیاد از ادیان گذشته بپردازند؛ نقدهایی که حاصل ترواشات ذهن مروجان معنویتهای بیمذهب است، نه حقیقت ادیان در سیر تاریخی و اجتماعی خود.
با همه این مسائل، معنویتگرایی جدید به عنوان یک جریان نامرئی، هم میتواند تهدیدی برای ادیان نهادینه بهشمار آید و هم زمینهای باشد تا این ادیان به برخی ظرفیتهای خود -که کمتر به آن توجه کردهاند- نگاهی دوباره بیندازند.(۶)
علل قضاوتها درباره ادیان
ادیان از دوره نزول تا عصر تشریع و تبیین، ادوار گوناگونی در جهانبینی خود نسبت به جامعه تجربه میکنند. گذار ادیان از دوره حضور رهبر اصلی خود به سوی نفوذ در دیگر فرهنگها، همچنانکه دارای حسن و برکت بود، اما در مواقعی به سبب کاهش کیفی فهم مطالب اصیل، گسترش ورودی و خروجیها، انگیزههای نفسانی و انحرافی و…، زمینه پیدایش معارف انحرافی و غیر اصیل را پدید آورد. تاریخ قرون وسطا و خرید و فروش بهشت توسط سران کلیسا، فرهنگ عرفان کابالا، داعش، جریان تکفیر و…، همه از نتایج همین انحرافات است که زمینه آن، مدتها قبل از پیدایش افکار انحرافی بهوجود آمده. برخی پژوهشگران، اینگونه اندیشهها را ذیل سایه حقیقت ادیان تعریف کردهاند. متأسفانه همین مسئله، باب قضاوتهای غیرمنصفانه درباره ادیان را باز کرده، بهطوریکه جریانهای نوظهور به بهانه انحرافات بعضی پیروان ادیان، بهاساس دین و مذهب با قرائت سنتی حمله کرده و به جای فهم مسئله به حذف آن پرداختهاند. در حقیقت، منتقدان ادیان، دین و ادیان سنتی را بر اساس فهم خویش نقد کردهاند، نه آنگونه که معارف ادیان در اصل اصیل خود آموزش دادهاند. باید گفت اکنون قضاوتها درباره ادیان بر مبنای دریافتها، پیشداشتها و دریافتهای با واسطه صورت میگیرد و اساس آن با قضاوتهای غیرمنصفانه همراه شدهاست.
پینوشت:
۱. Spritual But Not Religious.
۲. شاکرنژاد، احمد، معنویتگرایی جدید، مؤلفههای مفهومی، لوازم اعتقادی و نشانههای گفتمانی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه،۱۳۹۷، ص۱۶۰.
۳. پاپکورنیزاسیون اشارهای به رویکرد مسرتجویانه در دینورزی دارد. برای مطالعه بیشتر رجوع شود به: حمیدیه، بهزاد، جنبشهای نوپدید دینی، تهران: تمدن ایرانی، ۱۳۹۳، ص۱۵۵.
۴. Mohammed ﷺ prophet of our time .Karen Armstrong
۵. Siobhan chandler; The social Ethics of Religiously Unaffiiliated Spirituality;p.35.
۶. محمدی هوشیار، علی، نقد و بررسی جریان های مدعی معنویت، قم: ذکری، ۱۳۹۶، صص۹۸-۹۵.