شادی ورشوچی|
چکیده
این مقاله به واکاوی انتقادی پدیده فرهنگی جهانی BTS و موج کرهای (هالیو) از منظر کلام اسلامی میپردازد. موج کرهای، و بهطور خاص گفتمان تولید شده توسط گروه BTS، به مثابه یک «ابرقدرت فرهنگی نرم»، تأثیرات عمیقی بر نظامهای ارزشی و باورهای نسل جوان در سراسر جهان، از جمله جوامع مسلمان، نهاده است.
این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و ابزارهای نقد کلامی، استدلال میکند که گفتمان BTS، علیرغم ظواهر جذاب و پیامهای انساندوستانه، بر شالودههای هستیشناختی و معرفتشناختی اومانیسم سکولار استوار است که در نقاط کلیدی با اصول بنیادین جهانبینی توحیدی در تعارض ذاتی قرار دارد. مقاله چهار محور تقابل اصلی را کالبدشکافی میکند:
۱) تعارض هستیشناختی میان «خودبنیادی» انسانمحور (Anthropocentrism) در شعار “Love Yourself” و «خدابنیادی» (Theocentrism) در اصل توحید؛
۲) تعارض در غایتشناسی با ترویج مصرفگرایی و موفقیت مادی به مثابه «فلاح»، در برابر مفهوم زهد و سعادت اخروی در اسلام؛
۳) تعارض در الگوپذیری و پرستش، با تحلیل فرهنگ «آیدلپرستی» به عنوان مصداقی از شرک در محبت و اطاعت؛
۴) تعارض معرفتشناختی میان الگوی روانشناختی «یونگ» برای خودشناسی و نظام «معرفت و تزکیه نفس» در اسلام.
نتایج این تحلیل نشان میدهد که این پدیده فرهنگی، بیش از یک سرگرمی، یک پروژه ایدئولوژیک است که به صورت نرم، به جابجایی مرجعیت معنا و ارزش از خداوند به انسان مبادرت میورزد و نیازمند مواجههای فعال و بصیرتمحور از سوی جامعه اسلامی است.
کلیدواژگان: نقد کلامی، BTS، اومانیسم سکولار،جهانبینی توحیدی،هژمونی فرهنگی.
مقدمه
عصر حاضر، عرصه نبرد گفتمانها و جنگ روایتهاست؛ نبردی که بیش از آنکه در میدانهای سخت نظامی رخ دهد، در ساحت فرهنگ، هنر و رسانه جریان دارد. در این میان، «موج کرهای» (Hallyu) و در قله آن، گروه موسیقی BTS، از یک پدیده سرگرمیمحور به یک گفتمان فرهنگی هژمونیک تبدیل شدهاند که با قدرت نرم خود، در حال بازتعریف مفاهیمی چون هویت، موفقیت و معنای زندگی برای میلیونها جوان در سراسر کره خاکی هستند (Nye, 2017: p. 88).
موفقیت بیسابقه BTS، که با سخنرانی در مجامع بینالمللی و ایجاد یک شبکه هواداری جهانی به نام «آرمی» به اوج خود رسید، این گروه را به یک مرجع فکری و عاطفی برای نسل Z بدل کرده است.
پیامهای اصلی این گفتمان، نظیر «خودت را دوست داشته باش»، «صدای خودت را پیدا کن» و «غلبه بر ناملایمات»، در بستری از تولیدات هنری بسیار حرفهای و جذاب ارائه میشوند. این پیامها به دلیل ماهیت جهانشمول ظاهری خود، به راحتی از مرزهای فرهنگی عبور کرده و در جوامع اسلامی نیز با استقبال گستردهای مواجه شدهاند. با این حال، وظیفه اندیشه انتقادی، بهویژه نقد کلامی، شکافتن این پوسته جذاب و پرسش از شالودههای فلسفی و ایدئولوژیک نهفته در پس آن است.
این مقاله از این فرض بنیادین آغاز میشود که هیچ محصول فرهنگی خنثی نیست و هر روایتی، پیشفرضهای هستیشناختی، انسانشناختی و ارزشی خاص خود را تبلیغ میکند.
بنابراین، پرسش محوری این پژوهش این است: گفتمان BTS بر کدام مبانی کلامی و فلسفی استوار است و این مبانی در چه نقاطی با اصول خدشهناپذیر جهانبینی توحیدی اسلام، بهویژه اصلالاصول آن یعنی «توحید»، دچار تضاد یا اصطکاک میشود؟ این نوشتار در پی آن است تا با رویکردی انتقادی و نه تخریبی، لایههای پنهان این پدیده را برای مخاطب مسلمان آشکار سازد تا امکان مواجههای آگاهانه و انتخابی، به جای پذیرش منفعلانه، فراهم گردد.
کالبدشکافی گفتمان BTS به مثابه یک محصول فرهنگی-ایدئولوژیک
برای ورود به نقد کلامی، ابتدا باید ماهیت گفتمان BTS را به درستی شناسایی کرد. این گفتمان یک پدیده چندوجهی است که موفقیت خود را مدیون مهندسی دقیق سه عنصر کلیدی است:
- اصالتِ بستهبندی شده (Packaged Authenticity)
یکی از دلایل اصلی جذابیت BTS، تصویر «اصیل» و «صادقانه» آنهاست. آنها در اشعار خود از مشکلات شخصی، فشارهای اجتماعی و تردیدهای درونی سخن میگویند. با این حال، این «اصالت» خود یک محصول به شدت مهندسیشده و تجاری است که برای ایجاد حداکثر همذاتپنداری عاطفی با مخاطب طراحی شده است (چوی، ۲۰۲۰: ص. ۱۱۲).
ارجاعات هوشمندانه به آثار ادبی مانند «دمیان» هرمان هسه یا نظریات روانشناختی کارل یونگ، به این محصول وجههای روشنفکرانه و عمیق میبخشد و آن را از سطح یک گروه پاپ معمولی فراتر میبرد. این عمقبخشی استراتژیک، مخاطب را از یک مصرفکننده صرف به یک «مؤمن» به پیام گروه تبدیل میکند.
- سرمایهداری عاطفی و ارتش هواداران (Affective Capitalism & Fandom)
رابطه BTS با هوادارانش (آرمی) فراتر از یک رابطه هنرمند-مخاطب است. این یک نمونه بارز از «سرمایهداری عاطفی» است که در آن، انرژی، عواطف و زمان هواداران به یک نیروی کار رایگان برای تبلیغ، دفاع و تضمین موفقیت تجاری گروه تبدیل میشود (لی، ۲۰۲۰: ص. ۵۱). آرمیها نه تنها مصرفکننده، بلکه تولیدکننده و بازاریاب محتوا نیز هستند. این پیوند عمیق عاطفی، یک سپر دفاعی قدرتمند در برابر هرگونه نقد ایجاد میکند و اعضای گروه را به جایگاهی فرا انسانی و مصون از خطا ارتقا میدهد.
- روایت رستگاری سکولار
خط روایی اصلی در آثار BTS، داستان مبارزه فردی برای غلبه بر موانع بیرونی (جامعه) و درونی (تردیدها) و رسیدن به خودشناسی و «عشق به خود» است. این یک «روایت رستگاری» کامل است، اما رستگاریای که کاملاً زمینی، فردی و سکولار است. در این روایت، منجی، «خودِ» فرد است و بهشت موعود، «پذیرش و دوست داشتن همین خود» است. این چارچوب روایی، زمینه را برای تحلیل کلامی فراهم میآورد.
تحلیل کلامی (اعتقادی اسلامی): چهار محور تقابل بنیادین
نقد کلامی گفتمان BTS بر چهار محور اصلی که مستقیماً با اصول جهانبینی توحیدی در تعارض قرار میگیرند، متمرکز است.
۱. تعارض هستیشناختی: خدامحوری (Theocentrism) در برابر خودبنیادی (Anthropocentrism)
محوریترین پیام BTS، «Love Yourself»، در خلاء مطرح نمیشود، بلکه در بستر فلسفه اومانیسم سکولار معنا مییابد. در این پارادایم، انسان خودْ منشأ ارزش و غایت خویش است. این یک چرخش بنیادین از یک جهانبینی «خدامحور» به یک جهانبینی «خودبنیاد» است.
از منظر کلام اسلامی، «توحید افعالی» به این معناست که هیچ مؤثری در وجود جز خداوند نیست و همه چیز، از جمله ارزش و کرامت انسان، قائم به اوست. انسان در اسلام «عبدالله» است و هویت و ارزش او در این نسبت تعریف میشود (طباطبایی، ۱۴۱۷ق، ج ۱: ص. ۳۸). دوست داشتن خود در اسلام، به معنای دوست داشتن «صنعت الهی» و «امانت او» است و این محبت، همواره در طول محبت خدا و برای خداست (مطهری، ۱۳۷۵: ص. ۴۵).
اما گفتمان «Love Yourself» به شیوهای که در فرهنگ پاپ ترویج میشود، «خود» را به یک بت جدید تبدیل میکند. این «خود»، بریده از آسمان و مستقل از هر منبع متعالی، به یگانه مرجع برای معنابخشی به زندگی تبدیل میشود.
این نگاه، به طور ضمنی اما مؤثر، جایگاه خداوند را به عنوان محور هستی به چالش میکشد و انسان را به جای «بندگی» خداوند، به «پرستش نفس» دعوت میکند که قرآن از آن به «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ» (جاثیه: ۲۳) تعبیر میکند. این بزرگترین چالش کلامی است؛ جابجایی آرام مرکز ثقل وجود از خدا به انسان.
۲. تعارض در پرستش: «آیدل» در برابر غیرت الهی
فرهنگ فندوم در K-Pop، به ویژه در مورد BTS، پدیدهای فراتر از علاقه هنری است. این یک «شیفتگی» (infatuation) عمیق است که در آن، «آیدل» (بتواره) به مرکز عاطفی و الگوی مطلق زندگی یک نوجوان تبدیل میشود. سبک لباس پوشیدن، حرف زدن، تفکر و حتی آرزوهای هوادار، تحت تأثیر مستقیم آیدل شکل میگیرد.
از منظر کلامی، قلب مؤمن، «حرم الله» است. اصل «غیرت الهی» ایجاب میکند که در این حرم، هیچ محبوبی در عرض محبت خدا قرار نگیرد (جوادی آملی، ۱۳۸۷: ص. ۱۷۸). شیفتگی افراطی به یک انسان، هرچند هنرمند، که جایگاه او به یک مرجع بیچون و چرای ارزشی ارتقا یابد، مصداق بارز «شرک در محبت» است. این شرک خفی، به تدریج مرجعیت الگوهای الهی (انبیا و اولیاء) را در ذهن نسل جوان کمرنگ کرده و الگوهایی زمینی را جایگزین میکند که خود محصول یک صنعت سرمایهداری هستند و تجلی کامل فضائل الهی نیستند. این پدیده، تضعیف عملی اصل «تولی و تبری» است.
۳. تعارض ارزشی: «فلاح» مادی و مصرفگرا در برابر زهد و سعادت اخروی
صنعت K-Pop یک ماشین عظیم سرمایهداری است که بر اصل «مصرف» بنا شده است. موفقیت در این گفتمان با معیارهای کاملاً مادی تعریف میشود: فروش میلیونی، جوایز بینالمللی، قراردادهای تبلیغاتی هنگفت و سبک زندگی مجلل. این تصویر از موفقیت، به طور مستقیم به ذهن مخاطب وارد میشود.
این تعریف از «فلاح» (رستگاری و موفقیت) در تضاد کامل با تعریف آن در اسلام است. فلاح در قرآن، امری است که اساساً با ایمان، تقوا و رستگاری اخروی پیوند خورده است (مؤمنون: ۱). اسلام دنیا را «مزرعه الاخره» میداند و ارزشهای مادی را تنها به عنوان ابزار میپذیرد، نه هدف (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج ۷۰: ص. ۱۲۷). گفتمان موج کرهای با تقدیس ثروت، شهرت و زیبایی ظاهری، روحیه «زهد»، «قناعت» و «سادهزیستی» را که از ارکان تربیت نفس در اسلام است، به سخره میگیرد و با ایجاد نیازهای کاذب و عطش سیریناپذیر برای مصرف، انسان را از توجه به غایت اصلی حیات خود باز میدارد.
۴.تعارض معرفتشناختی «نقشه روح» یونگ در برابر «تزکیه نفس» اسلامی
یکی از وجوه تمایز BTS، استفاده هوشمندانه از نظریات روانشناسی تحلیلی کارل یونگ در آلبومهای «Map of the Soul» است. این نظریه بر پذیرش بخشهای تاریک وجود («سایه») و یکپارچهسازی آن برای رسیدن به «تمامیت خود» تأکید دارد.
این رویکرد، هرچند جذاب، از نظر معرفتشناختی با نظام «معرفت و تزکیه نفس» در اسلام تفاوت ماهوی دارد. هدف در اسلام، نه «پذیرش» و همزیستی با «نفس اماره»، بلکه «مهار»، «کنترل» و «تزکیه» آن از طریق مجاهده و استعانت از خداوند است (نراقی، بیتا: ص. ۵۴).
غایت نهایی در سفر روحانی اسلام، رسیدن به «نفس مطمئنه» است که در آرامش کامل و تسلیم محض خداوند است، نه صرفاً یک «خودِ» یکپارچه و خودبنیاد. جایگزینی الگوی وحیانی «تزکیه نفس» با یک الگوی روانشناختی سکولار، به معنای خلع ید از دین در مهمترین حوزه مأموریت خود، یعنی هدایت و کمال انسان است.
نتیجهگیری
نقد کلامی گفتمان BTS نشان میدهد که ما با یک سرگرمی بیخطر و خنثی مواجه نیستیم، بلکه در برابر یک پروژه فرهنگی-ایدئولوژیک پیچیده و بسیار مؤثر قرار داریم. این گفتمان، با ظاهری فریبنده و انسانی، در حال ترویج نرم یک جهانبینی جایگزین است که شالودههای آن در تعارض مستقیم با جهانبینی توحیدی قرار دارد. این تعارض در چهار سطح هستیشناختی (جایگزینی خدامحوری با خودبنیادی)، عبادی (ترویج آیدلپرستی به جای توحید در محبت)، ارزشی (تقدیس مصرفگرایی به جای زهد و آخرتگرایی) و معرفتشناختی (جایگزینی تزکیه نفس اسلامی با الگوهای روانشناسی سکولار) قابل ردیابی است.
خطر اصلی این گفتمان در «عادیسازی» و «درونیسازی» این مبانی غیرتوحیدی در ذهن و قلب نسل جوان مسلمان است که احتمالا در برهه هایی از تاریخ جوامع ممکن است در راستای اهدفشان از آن استفاده نمایند. مواجهه با این هژمونی فرهنگی نیازمند یک «جهاد تبیین» هوشمندانه است.
این مواجهه نه به معنای طرد و تحریم کورکورانه، بلکه به معنای تجهیز فکری و اعتقادی نسل نو به ابزارهای نقد و تحلیل است. جوان مسلمان باید بیاموزد که چگونه از پوسته جذاب یک محصول فرهنگی عبور کرده و پیامهای ایدئولوژیک نهفته در آن را با محک قرآن و عقلانیت اسلامی بسنجد. تنها از این طریق میتوان در برابر این تهاجم نرم فرهنگی، مصونیت فعال و بصیرتمحور ایجاد کرد.
منابع
قرآن کریم.
جوادی آملی، عبدالله. (۱۳۸۷). توحید در قرآن. قم: نشر اسراء.
چوی، جونگ-مین. (۲۰۲۰). BTS and the Power of Transmedia Storytelling. سئول: Korea University Press.
طباطبایی، سید محمدحسین. (۱۴۱۷ق). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
لی، سارا. (۲۰۲۰). The ARMY Ethos: Understanding the Fandom of BTS. Journal of Cultural Studies, 24(3), pp. 45-61.
مجلسی، محمدباقر. (۱۴۰۳ق). بحارالانوار. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
مطهری، مرتضی. (۱۳۷۵). انسان کامل. تهران: انتشارات صدرا.
نراقی، ملا احمد. (بیتا). معراج السعاده. قم: انتشارات هجرت.
Nye, Joseph S. (2017). Soft Power: The Means to Success in World Politics. New York: PublicAffairs.
ارتباط با ما: ferghepajoohi@gmail.com
