تصوف

فرقه پژوهی

عرفان التقاطی مانند هر پدیده اجتماعی دیگر از یک علت معین سرچشمه نمی گیرد،بلکه همه این پدیده ها معمولاً علل و عوامل متعددی دارد که دست به دست هم می دهند و آن ها را به وجود می آورند.

در تحلیل نهایی عوامل پیدایش و رشد تصوف در جوامع اسلامی، امور زیر قطعا در ان دخالت دارد هرچند نمی توان گفت فقط منحصر به این ها است:

1-اشباع نیاز های شدید مادّی

در بسیاری از جوامع، گروهی را که نمی توانند با علائق مادی اشباع شوند به سوی عرفان سوق می دهد و هنگامی که دست به عرفان اصیل نیابند طبعا در اثناء راه گرفتار عرفان التقاطی می شوند.

لذا می بینیم هر زمان اقبال به مادّیات در جوامع اسلامی اوج گرفته و پس از مدتی مردم سرخورده شده اند بازار تصوف گرم شده است. بدون شک علایق مادی نمی تواند روح تشنه آدمی را سیراب کند، ولی مهم این است که باید در هر جامعه ای گروهی از دانشمندان آگاه به وضع زمان موجود داشته باشند و قلوب مردم را با عرفان صحیح الهی سیراب کنند تا گرفتار دام التقاط نشوند. اگاه سازی جوانان از گرفتاری در این عرفانها و فرقه ها از طریق رسانه و فضای مجازی و اموزش در مدارس نکته مهمی در این زمینه است.

2-اسلام جدای از سیاست

اسلام منهای روحانیت که بسیاری از رجال سیاسی و دشمنان از ان استقبال می نمایند. همان ها که از قدرت روحانیت بیم دارند و در عین حال می خواهند با گرایش اسلامی جامعه هم صدا شوند، یکی دیگر از عوامل توجه به تصوف است، زیرا تصوّف، روحانیت را همیشه کنار زده و زمام امر را به دست پیر و مرشد و ولی و قطب می سپارد که غالبا غیرروحانی هستند

لذا یکی از شرایطی که بسیاری از مرشدان و شیوخ تصوف به مریدان خود می کنند این است که از روحانیون فاصله گیرند و سعی می کنند آنها را به عنوان “علمای قشری”، “زاهدان ریاکار” و “واعظانی که در خلوت کار دیگر می کنند” از نظر مریدان خود بیندازند. می دانیم اسلام منهای روحانیت مزاحم هیچ کس نیست نه سیاست های استعماری، نه سلطه های جبار و رژیم های طاغوتی و نه هیچ دستگاه جبّار  و نه هیچکدام از فرقه های منحرف دیگر. لذا  از نمونه این موارد می توان به زمان طاغوت  اشاره کرد که جمعی از مهره های اصلی دستگاه سلطنت صوفی یا متمایل به تصوف بودند.

به طوری که در یکی ازچهره های خطرناک ساواک  به یکی از انقلابیون اینگونه می گوید که: دریکی از دستگیری های رژیم سابق با او روبرو شدم به من می گفت: «ایمان من ازایمان شما مسلما ضعیف تر نیست، من درویشم دم از مولی می زنم و هرچه خواسته ام از او گرفته ام، این از یک طرف و امّا از طرف دیگر اگر ببینم کسانی با شاه مخالفت می کنند یک میلیون نفر از آنها را به گلوله ببندم پروایی ندارم!» دیدم این درویش کلمه یک میلیون را چه آسان می گوید؟!

3- آزادی بیش از اندازه در  عمل

بسیارند کسانی که به خاطر انگیزه فطری و درونی و یا تربیت خانوادگی و شرایط محیط، می خواهند دارای مذهبی باشند، ولی از سوی دیگر از احکام به اصطلاح دست و پاگیر مذهب و حلال و حرام که مزاحم امیال آن هاست ناراحتند. در اینجا به سراغ مذهبی می روند که بیشتر آنها را به سیر در باطن سوق می دهد و همچون تصوف زیاد به ظواهر شرع مقید نمی کند. و تا دلشان بخواهد تفسیر و تاویل به رای در این فرقه وجود دارد که انها را از سختی های اعمال مذهبی رهایی می دهد.

به همین دلیل در گذشته یک مشت خوانین ظالم و کسانی که شغل های نامشروعی داشتند(شراب فروشی وربا خواری و…) در زمره درویشان و یا لااقل در طریقت ایشان درمی آمدند و پای بند نبودن آن ها را به قسمتی از احکام شرع، یک نوع آزادمنشی و قابلیت انعطاف و وسعت مشرب و به عکس مقید بودن به متشرعین  و  احکام الهی یک نوع خشکی و خشونت و تحجرگرایی می پنداشتند.

4-تلاش های  استعمارگران و دشمنان غربی

عامل دیگری برای اشاعه تصوف در بسیاری از مناطق محسوب می شود، چرا که صوفیان به حکم درون گرایی، چندان کار به برون ندارند و به حکم «صلح کل» که مذهب صوفی است مایلند با همه کنار بیایند و در صلح و صفا زندگی کنند و در تعلیمات آنها مسائلی همچون جهاد و برخورد قهرآمیز با دشمنان حق و عدالت و پنجه افکندن در پنجه ظالمان و ستمگران و قیام و شورش پرخروش بر ضد آنان محلی ندارد، به عکس گوشه ازلت داشتن در خانقاه و چشم برداشتن از جهان ظاهر، کاملاً با افکار آنها سازگار است.هر چند گروه های صوفیه منشعب خارج نشین انان و گروهی با نام مجذوبان نور داخل کشور می باشند که کاملا امیال سیاسی و معاند نظام داشته و با تلاش ها و حمایت های استعمار و دولت های غربی به فعالیت های خود می پردازند.

لذا با دید دقیق از این فرقه جای پای استعمار در تاریخ تصوّف به خوبی نمایان است، مخصوصا در عصر و زمان ما. برای اینکه مذهب مخصوصا اسلام را از صورت فعال و پویا بیندازند و آن را به یک عامل تخدیر و تحدید مبدّل کنند و اصرار بر تقویت خانقاه ها و رهبران این فرق  و به مسند قدرت نشاندن اقطاب خود را در برنامه کاری خود قرار دادند.

با تشکر از تهیه کننده مطلب سرکار خانم ” م . ا”