فرقه پژوهی
در این زمینه که رواج معنویت های دروغین در کشور ما گسترش یافته و این مسئله عامل بسیاری از انحرافات در مبانی و تفکر ایرانیان شده است تردیدی نیست! مسئله دومی که در آن هم هیچ تردیدی وجود ندراد و بلکه بسیار قوی تر از موضوع اول مورد قبول همگان است، در رواج بازارگونه و دکان داری عرفان های تقلبی است.
به دلیل معنویت خواهی در سطح جامعه و احساسی برخورد کردن بسیاری از مخاطبان جوان و نوجوان با عرفان های کاذب، بازار این گونه مسائل در کشور متاسفانه داغ است.
تاکنون برایتان سوال نشده است که چرا بسیاری از افراد مدعی و سرکرده های شبه معنویت های دروغین داخلی با هم ارتباط نسبی و یا سببی دارند؟!
فردی در صفحات مجازی ادعای فهم معنویت و عرفان می کند و به مدل سخنرانان انگیزشی غربی دیگران را به خود دعوت می کند، سپس کلاس و نشست برگزار می کند و برای هر دوره و کلاسی صدها میلیون تومان کسب در آمد می کند! بعد به انتشار فایل و سی دی از سخنان خود می رسد و برای آنان نیز از مخاطبان پول دریافت می کند! همین اتفاق را هر سال در ده ها نوبت در سراسر کشور انجام می دهد و با برگزاری دوره، سمینار، پرکردن فایل و… در سال گردش مالی چند میلیارد توامانی کسب می کند!
حال که می بیند این مدل عرفان های تقلبی دکان خوبی برای کسب درآمد است، به خواهر خود هم این شیوه را می آموزد! تا او هم به شمایلی تازه تر و در همان متد عده ای دیگر را بفریبد! یا پدری با برگزاری کلاس های شبه معنوی و ارائه سخنان زیبا و احساسی اما بی مبنا و بی سند به شهرت و پول هنگفتی رسیده است و حال پسر را با استفاده از فضای مجازی و خواندن چند کتاب شبه معنوی غربی به همان مسیر می کشاند!
در این زمینه می توان از نمونه هایی از همسران نیز گفت که همزمان، یا یکی پس از دیگری از عدم اطلاع مخاطب خود و ضعف در معرفت دینی مردم استفاده می برند و روز به روز بر درآمد و سرمایه خود می افزایند.
کافی است به نمونه هایی از آنان که در خارج از کشور هستند بنگرید تا متوجه منفعت طلبی سرکرده های عرفان کاذب شوید. آنان اگر شاکی نداشته باشند در کشور می مانند و به دکان بازی خود می پردازند و اگر از فساد مالی و اخلاقی آنان پرده برداشته شود سریعا از کشور خارج می شوند!
عرفان های دروغین اینستاگرامی حقیقتا به محفلی برای منفعت طلبی عده ای لاقید و بی دین تبدیل شده است.
رهپویان هدایت