فاطمه (س)

مخاطب این حدیث چه کسی بود؟

فرقه پژوهی

در صحیح بخاری روایتی از رسول خدا آمده است که : «فاطمه پاره تن من است هر کس او را به غضب آورد، من را به غضب آورده است »1  بیهقی نیز روایتی مشابه روایت مذکور نقل کرده است که پیامبر فرموده است: «فاطمه پاره تن من است هرکس او را بیازارد من را آزرده است». 2 محتوای این روایت در منابع شیعی نیز آمده است.3

شبهه

در صحیح بخاری روایتی آمده است که:  علی (ع) از دختر ابو جهل خواستگاری کرد، حضرت زهرا (س) این قصیه را شنید، ناراحت شد و به عرض پیامبر گرامی اسلام (ص) رساند . پیامبر فرمودند همانا فاطمه پاره تن من است من اکراه دارم از هر چه او را ناراحت کند.4

پاسخ

  1. از نظر تاریخی ممکن نیست که امام علی (ع) از دختر ابو جهل

دختر ابو جهل که جویریه نام داشت تا روز فتح مسلمان نبود و بعد از فتح مکه مسلمان شد و با عتاب بن اسید بن ابی العیص ازدواج کرد.5  عتاب از طرف پیامبر امیر مکه شد و تا زمان وفات پیامبر اسلام (ص) حاکم مکه بود.6 لذا در زمان حیات پیامبر جویریه مدینه نیامده است و امام علی (ع) نمی تواند از او خواستگاری نماید.

  1. طبق آیات قرآن ازدواج مجدد برای مردان با شرایط خاص جایز است و می توانند به شکل هم زمان چهار همسر دائم اختیار کنند.7 بخاطر همین ازدواج مجدد با رعایت شرایط در شریعت اسلام حلال است و طبعاً  نمی شود که پیامبر اسلام به عنوان آورنده شریعت با ازدواج مجدد امام علی (ع) مخالف کند.
  2. سن و سال کم مسور بن مخرمه در زمان حیات رسول خدا (ص)

ابن حجر عسقلانی در کتاب «الاصابه فی تمییز الصحابه» در مورد زمان ولادت «مسور بن مخرمه» معتقد است که ایشان دو سال بعد از هجرت پیامبر اسلام (ص) به مدینه، متولد شده است. و در سال هشتم هجری در شش سالگی وارد مدینه شد.8 مسور بن مخرمه پنج سال پیامبر را درک کرده است و در نه سالگی، سال یازدهم هجری؛ پیامبر اسلام (ص) وفات کردند.

مسور بن مخرمه در زمان پیامبر اسلام به علت سن کم از درک برخی مسائل ابتدایی مانند  لزوم پوشش لازم در فضای بیرون خانه حتی در نزد رسول خدا (ص) ناتوان بوده است: محمد بن مسلم از زبان خودِ مسور بن مخرمه روایت نقل می کند که می گوید:

سنگ بزرگی برداشته بودم تا ببرم، لنگ از کمرم باز شد و همین طور به راه خودم ادامه دادم و رسول خدا (ص) فرمود: برگرد و لباست را بپوش و لخت راه نرو.9  با توجه به روایات بالا معلوم می شود که مسور بن مخرمه در زمان حیات پیامبر (ص) کودکی بوده که حتی بدون پوشش در منظر دیگران راه می رفته است. لذا روایت راوی مورد نظر از پیامبر (ص) بدون موید و روایات دیگر قابل اعتماد نیست.

شأن نزول حدیث:

شیخ صدوق کلامی را از ابن عباس نقل می کند که: روزی رسول خدا (ص) نشسته بودند و نزد ایشان امام علی، حضرت زهرا،  امام حسن و امام حسین حاضر بودند. پیامبر (ص) فرمودند: خدایا تو می دانی اینان اهل بیت من هستند و گرامی ترین افراد نزد من هستند. در ادامه حضرت رو کردند به امام علی و فرمودند: «همانا فاطمه پاره تن و نور چشم من است. هرچیزی که او را ناراحت کند من را ناراحت کرده و هر چیزی که وی را خوشحال نماید موجب خوشحالی من می شود»10

در کتاب «الفصول المهمه فی معرفه الائمه» آمده است که: « رسول خدا در حالی که دست حضرت زهرا را گرفته بودند خارج شدند و فرمودند: این دخترم فاطمه و پاره تن من است.هر کس او را بیازارد من را آزرده است.»11

خاطر نشان می شود: بنا بر روایتی که در صحیح بخاری آمده است خلیفه اول بود که موجب غضب حضرت فاطمه (س) شد.12

نتیجه :

روایتی که بیان می کند عبارت: «فاطمه بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی» بخاطر خواستگاری امام علی (ع) از دختر ابو جهل است، تنها «مسور بن مخرمه» آن را نقل کرده است و با توجه به سن کم او در زمان رسول خدا (ص) و همچنین عدم امکان خواستگاری امام علی (ع) از دختر ابولهب از نظر تاریخی؛ قابل اعتماد نیست. لازم به ذکر است که طبق روایتی که در صحیح بخاری آمده است؛ ابوبکر حضرت زهرا (س) را به غضب آورده اند.

پی نوشتها :

1- صحیح بخاری ،ج5، ص 21، ح3714.

2- السنن الکبری، ج10، ص340، ح20862

3- شیخ صدوق، امالی، ص 486- ص 487.

4-صحیح بخاری، ج 5، ص22، ح 3729.

5- طبقات الکبری، ج8، ص 261- 262.

6- الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج3، ص 1023.  – تهذیب الکمال، فی اسماء الرجال، ج19، ص 283.

7-و ان خفتم الّا تقسطوا فی الیتامی فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع …» نساء /3

8- الاصابه فی تمییز الصحابه، ج 6، ص 94.

9- صحیح مسلم، ج1، ص 268، -78 (341).

10-شیخ صدوق، امالی، ص 486- ص 487.

11- الفصول المهمه فی معرفه الائمه، ج1، ص 664.

12- صحیح بخاری، ج4، ص79، ح 3092- ح3093.

منابع:

  1. محمد بن اسماعیل، بخاری، صحیح بخاری، وزارت اوقاف مصر، قاهره، 1410ق
  2. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، دار الحدیث، قاهره، 1412ق
  3. بیهقی، ابوبکر، السنن الکبری، دار الکتب العلمیه، بیرورت، 1424 ق.
  4. محمد بن سعد، ابن سعد، طبقات الکبری، بیروت، 1410ق.
  5. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1415ق،
  6. شیخ صدوق، امالی، کتابچی، تهران، 1376ش.
  7. علی بن محمدبن احمد، مالکی، الفصول المهمه فی معرفه الائمه، دار الحدیث، قم، 1279ق.
  8. یوسف بن عبد الرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، موسسه الرساله، بیروت، 1406ق.