تأملی بر رویکردهای اعتقادی پنطیکاستی‌ ها در تبشیر

یاسر ابوزاده گتابی | یکی از شاخه‌های مسیحیت پروتستان که امروزه توانسته جمعیتی حدود ۶۰۰ هزار نفر به خود اختصاص دهد، «جنبش پنطیکاستی» است؛ جنبشی که در ابتدای قرن بیستم در کشور امریکا و مدرسه کتاب مقدسی «چارلز فاکس پرهام» شروع به کار کرد.[1] این جنبش که با رؤیای مسیحی ساختن همه مردم جهان و تشکیل کلیسای بزرگ مسیحی قبل از ظهور مجدد مسیح، فعالیت‌های تبشیری خود را آغاز نمود، در ابتدا با مخالفت‌ها و موضع‌گیری‌های اکثر کلیساهای رسمی، همانند کلیسای کاتولیک مواجه شد.[2] لیکن به مرور زمان و پس از برگزاری چندین دوره مذاکره با برخی از این کلیساها و شرکت در همایش های مختلف دنیای مسیحیت، توانست توافقاتی با بعضی از آنها صورت داده مقبولیتی به دست آورده و به تبشیر خود ادامه دهد.[3]

در میان تمام فرق مسیحی، جنبش پنطیکاستی از جمله معدود فرقه‌هایی است که تمام حیات خود را مدیون تبشیر و تبلیغ است. در تبشیر پنطیکاستی توجه به «روح‌القدس» و قدرت‌های مافوق طبیعی او مرکزیت داشته[4] و از آن به‌عنوان قدرت محرکه تمام فعالیت‌های تبشیری یاد می‌کنند.[5] به باور پنطیکاستی‌ها دریافت روح‌القدس یا همان تعمید در روح، سبب افزایش کارایی میسیونر در امر تبشیر می‌گردد و بهترین مشوق برای اوست تا در اقصی نقاط جهان به تبشیر بپردازد.[6]

به زعم پنطیکاستی‌ها در لحظه‌ای که روح‌القدس بر شخصی نازل می‌شود، او از روح‌القدس پر شده، عطایای روح‌القدسی را دریافت می‌کند؛ عطایایی که در امر تبشیر بسیار با ارزش و تأثیرگذار محسوب می‌شوند. به زعم پنطیکاستی‌ها دریافت عطایا علاوه بر آن‌که نشان‌دهنده شخصیت خدا و رحم و شفقت او هستند، سبب می‌شوند تا مردم به قدرت خداوند در مقابل خدایان دروغین پی‌برده و برای دریافت تجربه ایمان مسیحی آماده شوند. از این رو معتقدند مردم با مشاهده معجزه برای پذیرش آیین مسیحیت ترغیب می‌شوند.

عطیه تکلم به زبان‌ها، شفا‌بخشی و انجام معجزات از جمله مهم‌ترین عطایای روح‌القدسی محسوب می‌شوند که پنطیکاستی‌ها در تبلیغات تلویزیونی، همایش‌ها، جلسات کلیسایی و تبشیرشان از آن‌ها بیشتر استفاده می‌کنند. از این جهت نوشتار حاضر درصدد است، با تبیین اجمالی این عطایا، عمده نقدهایی را که بر آن‌ها وارد است. برشمرده و مورد بررسی قرار دهد.

۱. عطیه تکلم به زبان‌ها در فرقه پنطیکاستی

به اعتقاد پنطیکاستی‌ها، نقشه خدا بر این بود که قبل از رفتن میسیونرهای پنطیکاستی به سرزمین‌های دیگر، عطیه تکلم به زبان‌ها به آن‌ها اعطا شود تا نشانه‌ای بر حقانیت مسیحیت پنطیکاستی قلمداد گردد.[7] چرا که اولاً این زبان‌ها را نمی‌توان مانند زبان بومی یاد گرفت، بلکه این مسیح است که کنترل اعضای تکلم فرد را در اختیار می‌گیرد. ثانیاً در تکلم به زبان‌ها غالباً فرد شروع به تکلم به زبانی می‌کند که هر کسی نمی‌تواند فحوای آن را تشخیص دهد و این خداوند است که به‌واسطه روح‌القدس، توانایی تفسیر آن را به برخی اعطا می‌کند تا برای سایرین توضیح دهند؛ از این رو از نگاه پنطیکاستی‌ها هدف اصلی تکلم به زبان‌ها، کمک کردن به موعظه انجیل در همه مناطق کره زمین بوده است.[8]

این عطیه، عطیه‌ای صوتی است که طی آن فرد به یک زبان بشری فراموش‌شده[9] همانند آنچه در کتاب مقدس در مورد روز پنطیکاست ادعاشده یا به زبان فرشتگان و یا به زبانی غامض و غریبه شروع به تکلم می‌کند.[10] در میان پنطیکاستی‌ها این اعتقاد وجود دارد که تکلم به زبان‌ها کارکردها و مزایای متعددی دارد، از جمله:

  • تضمین می‌کند که فرد به‌وسیله روح‌القدس تعمید یافته است.[11]
  • روح انسان را قوی می‌کند تا از لحاظ روحی فرد به‌گونه‌ای تجهیز شود که بتواند آثار خدا را بر زمین حمل کند.[12]
  • از لحاظ معنوی انسان را حساس، دقیق، مشتاق و محب خدا می‌گرداند و کمک می‌کند تا اشتیاق برای کارهای روح‌القدسی افزایش یابد.[13]
  • کمک می کند تا دهان انسان پاکیزه باشد؛ سبب می‌شود تا عضو سرکش بدن انسان (زبان) تحت کنترل او باشد.[14] به‌عبارت دیگر باعث می‌شود، زبان انسان، دست از سرکشی برداشته و گفتارش از جملات شنیع تطهیر شود.[15]
  • روحانیتی تازه برای انسان به ارمغان می‌آورد.[16]
  • نشانه‌ای است که باعث اطمینان انسان‌های شکاک و حتی کفار می‌شود.[17]

با توجه به اینکه پنطیکاستی‌ها در توجیه آموزه‌های خود به آیات کتاب مقدس استناد می‌کنند، بررسی کتاب مقدس، در مورد عطیه تکلم به زبان‌ها نشان می‌دهد:

۱. این گفته پنطیکاستی‌ها که تکلم به زبان‌ها، تکلم به زبان فرشتگان یا زبان‌هایی غامض و پیچیده است، مبنای کتاب مقدسی ندارد. اما اگر مرادشان همان گونه که در کتاب مقدس آمده، زبان‌های بشری فراموش شده یا زبان‌های سایر مناطق زمین باشد، این سخن را به عنوان مطلبی از کتاب مقدس در نگاه اول می‌توان پذیرفت ولی در ادامه دلایلی ذکر خواهد شد که وجود این زبان‌ها در عصر حاضر را رد می‌کند.[18]

۲. هر جا در کتاب مقدس بحث از تکلم به زبان‌ها آمده، یهودیان حضور داشتند.[19] در روز پنطیکاست نیز در حضور یهودیان تکلم به زبان‌ها صورت گرفت.[20] از این رو، تمام انواع تکلم به زبان‌ها در عصر مدرن را می‌توان بر مبنای آیات کتاب مقدس تکذیب کرد.[21] زیرا هنگامی که برای اولین بار، در سال ۱۹۰۱م، در مدرسه کتاب مقدسی (the Bethel Bible School) پرهام، تکلم به زبان‌ها صورت گرفت یا در سال ۱۹۰۶م، در خیابان آزوسا اتفاق افتاد، یهودیان حضور نداشتند. به علاوه، از نگاه پرهام و سیمور تکلم به زبان‌ها نشانه‌ای بود، بر تعمید شدن توسط روح‌القدس نه نشانه‌ای برای یهودیان.[22]

۳. تکلم به زبان‌هایی که کتاب مقدس از آن سخن می‌گوید، قاعده‌مند است. تکلم باید به نوبت صورت گیرد،[23] تفسیر آن در همان جلسه بیان شود[24] و هم صرفاً از سوی مردان باشد نه زنان.[25] در حالی که در جنبش پنطیکاستی اولین کسی که تکلم به زبان‌ها داشته، زنی به نام «اگنس آزمن» بوده است.

بدین‌سان می توان نتیجه گرفت که تکلم به زبان‌ها -در میان پنطیکاستی‌ها – علیرغم ادعایشان مبنای کتاب مقدسی ندارد.

۲. عطیه شفا‌بخشی در فرقه پنطیکاستی

عطیه شفا‌بخشی همان شفای مافوق طبیعی است که بشر در آن دخالتی ندارد و در واقع، در نتیجه مداخله مستقیم الهی صورت می‌گیرد.[26] پنطیکاستی‌ها برای اعتقاد به مسئله شفا چهار دلیل ذکر کرده‌اند؛ اولاً چون در کتاب مقدس ذکر شده است. ثانیاً، مسئله شفا شامل کفاره شدن مسیح می‌شود، بنابراین شفای الهی، بخشی از نجات است.[27] ثالثاً، انسان موجودی سه جزئی است؛ یعنی وجودی روحانی است، نفسی دارد و در کالبدی زندگی می‌کند. روح انسان به شفا نیاز ندارد بلکه باید دوباره متولد شود و این نفس و جسم انسان است که به شفا احتیاج دارد. رابعاً، بیماری، نتیجه سقوط انسان است و نجات در گرو بازگشت از دنیای پایین‌تر به‌واسطه شفای مافوق طبیعی و تولد دوباره اوست.[28]

پنطیکاستی‌ها معتقدند برای دریافت شفای الهی می‌توان به امور عبادی همچون دعا کردن،[29] روش‌های خاصی مانند دست‌گذاردن بر سر بیمار -همان‌گونه که مسیح انجام می‌داد[30]– استفاده از دستمال و پوشیدن پیش‌بند آن گونه که پولس انجام می‌داد،[31] روی آورد.

شفابخشی پنطیکاستی سبب شد تا این جنبش به بهشت کسانی تبدیل شود که از اقول شفا در کلیساهای انجیلی اصلی ناراضی بودند. آن‌ها اغلب جوامعی بودند که در ادیان سنتی‌شان آداب و رسوم خاصی برای شفا و محافظت از شرور وجود داشته است.[32]

از آنجا که روح و جسم انسان دچار بیماری می‌گردد، لذا برای دریافت شفای روحانی و جسمانی می‌توان به جلسات شفادرمانی مراجعه کرد و پس از دریافت یا مشاهده یک شفاگیری، سراغ سایرین رفته و از آن‌ها برای حضور در جلسات پنطیکاستی دعوت به عمل آورد.[33] در نتیجه از نگاه پنطیکاستی‌ها شفادهی از قدرتمندترین ابزارها و دروازه‌ای باز به‌سوی مسیحی‌سازی قلمداد می‌گردد.

اما آیا این دیدگاه پنطیکاستی از سوی کتاب مقدس مورد تأیید قرار گرفته؟ در ضمن آیا توانایی پنطیکاستی‌ها در شفادهی قابل اثبات است؟

۱. اولاً، شفاهایی که از سوی مسیح و حواریون انجام گرفته و در کتاب مقدس گزارش شده، به انگیزه اثبات خود و مأموریتشان بوده است، نه اینکه بخواهند چگونگی شفابخشی را به دیگران آموزش دهند.[34]

۲. در عهد جدید مواردی گزارش می‌شود که در آن خداوند، مسیحیان را از بیماری‌هایشان شفا نداد.[35] رجوع به اول تیموتائوس ۲۵: ۲۳ و اول قرنتیان ۱۲: ۷-۱۰، مؤید این نکته است.

۳. در کلیسای پنطیکاستی شفادهندگانی – همچون فرانسیس و چارلز هانتر- وجود دارند که با چند مشکل جسمانی مواجه‌اند و توانایی شفای خود را ندارند.[36]

۴. اسنادی وجود دارد که شفا‌بخشی پنطیکاستی‌ها را موفقیت‌آمیز معرفی نمی‌کند.[37]

۵. استفاده از برخی روش‌های غیر کتاب مقدسی در شفابخشی، فریبکار بودن افرادی که ادعای شفا‌بخشی داشته‌اند، اثبات می کند که متأسفانه این دسته از افراد به ظاهر شفادهنده، پس از برگزاری جلسات صوری شفادهی به مخاطبان خود تلقین می‌کنند که اگر شفا یافتن خود را باور نکنید، ایمانتان را از دست می‌دهید. نتیجه این‌گونه برخوردها اقدام به خودکشی افراد شفانایافته یا خودداری از ادامه درمان بیماری‌ها و یا رها کردن آیین مسیحیت است.[38]

با توجه به نکات فوق غیر کتاب مقدسی بودن شفاهای پنطیکاستی و جنبه فریبنده اعمال این دسته افراد به وضوح مشخص می‌شود.

۳. انجام معجزه در فرقه پنطیکاستی

توانایی معجزه‌آسا برای انجام امری خارق‌العاده بر مبنای عنایت خداوند، از دیگر عطایای مورد ادعای پنطیکاستی‌هاست. بر اساس فقرات کتاب مقدس چند نوع عمل را می‌توان در دایره معجزات گنجاند؛ تفوق و برتری یافتن بر قوانین طبیعت،[39] شفاهای آنی،[40] انجام عملی که سابقه‌ای در تاریخ نداشته است،[41] نمایشٔ‌های ویژه تدهین[42] و آثار نشانه‌ها و شگفتی‌ها.[43]

استفاده از عطیه کارهای معجزه آسا در تبشیر پنطیکاستی سبب ‌شده تا عده‌ای بر مبنای حقیقی بودن این معجزات به این گروه متمایل شوند. میسیونرهای اولیه پنطیکاستی همانند «جان جی لیک» ( John G. Lale) در آفریقای جنوبی، مبلغان مکتب شفا همچون «اورال رابرتز» (Oral Roberts) و «ویلیام برنهام» (William  Branham) و اخیراً «رینهارد بونکه» (Reinhand Bomken) اعتقاد داشتند، معجزات در مسیحی‌سازی، نقش برجسته‌ای ایفا می‌کند؛ چرا که به‌سبب رواج جادوگری و استخدام اجنه در کشورهای جهان سوم، به کارگیری معجزات جهت دفع آن‌ها بسیار مورد استقبال واقع شد. از این رو، استفاده از معجزات در نهایت به تصدیق و ایمان به «کلمه» منتهی می‌گشت که موجب افزایش سرعت رشد کلیساهای پنطیکاستی در بسیاری از بخش‌های جهان شد.[44]

اما آیا این نکات با حقایق کتاب مقدس، تطابق دارد؟ برای فهم این مهم باید به کتاب مقدس مراجعه نمود:

۱. کتاب مقدس هشدار می‌دهد که در آخرالزمان معجزات دورغین فراوانی به‌وجود می‌آید.[45]

۲. مسیح هشدار داده معجزات این جهانی به ایمان منجر نخواهند شد.[46]

۳. معجزاتی که از مسیح صادر می‌شد، مسیح بودن وی را اثبات می‌کرد[47] و حواریون نیز با هدف مشابهی اقدام به انجام معجزه‌ای می‌نمودند.[48]

۴. از همه مهم‌تر آن‌که نجات همه مسیحیان با عمل مسیح، مرگ، دفن و بازگشت کامل شد. لذا دیگر نیازی به جستجوی نشانه‌هایی همچون معجزات نیست.[49]

بر این اساس ادعای پنطیکاستی‌ها مبنی بر دریافت عطیه کارهای معجزه‌آسا و استفاده ابزاری از آن برای جذب هر چه بیشتر پیروان به صراحت با فقرات کتاب مقدس در تناقض قرار داشته و خود دلیلی است، بر ابداعی و فریبنده بودن این جنبش.

***

با توجه به این نکات می‌توان گفت، عمده رویکردهای اعتقادی پنطیکاستی‌ها دارای پشتوانه‌های کتاب مقدسی محکمی نیستند و بر مبنای دسته‌ای از آیات کتاب مقدس، به سادگی به چالش کشیده می‌شوند. به این ترتیب، چندان دور از انتظار نیست، جنبشی که در آخرالزمان با عنوان جنبش پنطیکاستی شکل گرفته و روزبه‌روز در میان کشورهای جهان سوم در حال فربه‌تر شدن است، با برملا شدن ماهیت واقعی با بحران تزلزل جایگاه و اعتبار مواجه خواهد شد.

[1]. Hackett, Conrad, Brian Grim, Marcin Stonawski, Vegard Skirbekk and Michaela Potančoková. “The Global Religious Landscape.” Paper presented at the Pew Research Center’s Forum on Religion & Public Life. Washington DC, 2012. P: 9.

[2]. Rausch, Thomas P. “Catholics and Pentecostals: Troubled History, New Initiatives.” Theological Studies 71, no. 4 (2010): 926-50; Smith, Brian H. Religious Politics in Latin America, Pentecostal Vs. Catholic Notre Dame UP, 1998. P: 2.

[3]. Warrington, Keith. “Cracked or Broken: Pentecostal Unity.” Paper presented at the EPCRA conference, 2009; Jambrek, Stanko. “The Great Commission in the Context of the Evangelical Churches of Cro atia in the Second Part of the Twentieth Century Kairos: Evangelical Journal of Theology 2, No. 2 (2016): 153-79; Kärkkäinen, Veli-Matti “Evangelization, Proselytism, and Common Witness: Roman Catho lic-Pentecostal Dialogue on Mission, 1990-1997.” International Bulle tin of Missionary Research 25, no. 1 (2001): 16-22.

[4]. Conradie, Emst M. “Ecumenical Perspectives on Pentecostal Pneu- matology.” Missionalia 43, no. 1 (2015): 63-81; Kärkkäinen, Ibid.

[5]. Anderson, Allan. “Structures and Patterns in Pentecostal Mission.” Missionalia: Southern African Journal of Mission Studies 32, No. 2 (2004): 233-249.

[6]. Miller, Denzil R. Empowered for Global Mission: A Missionary Look at the Book of Acts. Life Publishers International USA, 2005. P: 59.

[7]. Anderson, Allan, Ibid.

[8]. Ibid.

[9].  ر.ک: اعمال رسولان، ۲: ۶-۱۱.

[10]. House, Sean David. Pentecostal Contributions to Contemporary Christological Thought: A Synthesis with Ecumenical Views. 2006. P: 13.

[11]. Miller, Denzil R. Ibid, p: 139.

[12]. Liardon, Roberts. The Azusa Street Revival: When the Fire Fell-an in-Depth Look at the People, Teachings, and Lessons. Destiny Image Publishers, 2006. P: 220.

[13]. ر.ک: یهودا ۲۰- ۲۱ و رومیان ۵: ۵.

[14]. ر.ک: یعقوب ۱: ۲۶.

[15]. Liardon, Roberts, Ibid. p. 221.

[16]. ر.ک: اشعیا ۲۸: ۱۱.

[17]. ر.ک: اعمال رسولان ۲: ۵- ۱۲.

[18]. ابوزاده گتابی، یاسر، درآمدی بر مسیحیت، تهران: تراث، ۱۳۹۸، صص ۷۳- ۷۴.

[19]. ر.ک: اعمال رسولان ۲: ۶- ۱۱ و ۱۰: ۴۶ و ۱۹: ۶.

[20].  ر.ک: اعمال رسولان ۱۹.

[21]. Tow, Timothy, The Spirit Of Truth & The Spirit Of Emor, Jakarta: the Second National Conference of the indonesian Council of Chrislian Churches, November 26, 1987. P. 11.

[22]. W. Cloud, David, Tongues, Canada: Bethel Baptist Print Ministry, 2012, P: 24-25.

[23]. ر.ک: اول قرنتیان ۱۴: ۲۴.

[24].  ر.ک: اول قرنتیان ۱۴: ۲۷.

[25].  ر. ک: اول قرنتیان ۱۴: ۳۲.

[26]. Wacker, Grant, and Grant Wacker. Heaven Below: Early Pente- costals and American Culture. Harvard University Press, 2009, P: 7: Robson, Robert Brian. “The Temple, the Spirit and the People of the Presence of God: Examining Critical Options for a Pentecostal Ecclesi ology University of St. Michael’s College, 2012. P: 62.

[27]. Wacker, Grant. Ibid, p: 26.‌

[28]. Robson, Robert Brian, Ibid, p. 70.

[29]. ر.ک: یعقوب ۵: ۱۳- ۱۶، عبرانیان ۱۰: ۳۵- ۳۶، اول یوحنان ۵: ۴-۵.

[30]. ر.ک: لوقا ۱۶: ۱۷- ۱۸.

[31]. ر. ک: رسولان ۱۹: ۱۱- ۱۲. همچنین ر.ک: والز، اندرو، مسیحیت در جهان امروز، مترجمان: احمدرضا مفتاح، حمید بخشنده، قم: انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۹، ص ۱۳۶.

[32]. Wacker, Grant, Ibid, p. 81.

[33]. Ibid. p. 83

[34]. ر.ک: یوحنا ۲۰: ۳۰- ۳۱ و دوم قرنتیان ۱۲: ۱۲.

[35]. W. Cloud, David, Is Healing in the Atonement, Bethel Baptist Print Ministry, 1998. P: 22.

[36]. Ibid, P: 23.

[37]. Ibid, 33-34.

[38]. H. Pohl, Alfred, 17 Reasons Why I Left the Tongues Movement, Canada: Bethel Baptist Print Ministry, 2001. P: 77, 87; W. Cloud, David, Is Healing in the Atonement, Bethel Baptist Print Ministry, 1998. P: 26.

[39]. ر.ک: متی ۱۴: ۲۵.

[40]. ر. ک: اعمال رسولان ۳: ۸.

[41]. ر.ک: متی ۱۴: ۱۹- ۲۰.

[42]. ر.ک: اعمال رسولان ۱۹: ۱۱-۱۲.

[43]. Tan, Peter, the Gifts of the Holy Spirit, Australia: Peter Tan Evan- gelism, 2008. P: 17.

[44]. Anderson, Allan, Ibid.

[45]. ر.ک: دوم تیموتائوس ۱۳: ۳.

[46]. ر.ک: لوقا ۱۶: ۲۷- ۳۱ و یوحنا ۶: ۶۶.

[47]. ر.ک: یوحنا ۱۰: ۳۸.

[48]. ر.ک: عبرانیان ۲: ۳-۴.

[49]. ر.ک: اول قرنتیان ۱: ۲۴، رومیان ۱: ۱۶.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.