مسیحیت تبشیری چگونه وارد جوامع اسلامی شد
تبشیر در لغت به معنای «بشارت دادن» و «مژده آوردن» است و خود واژه انجیل نیز به معنای بشارت و نوید است. (الوقاء ۲۰۱؛ متی ٢۶:١٣؛ مرقس ۱:۱؛ هاکس، ص ۱۱۱). در قرون اخیر، اصطلاح تبشیر از نظر مفهوم و مصداق توسعه یافته و به هر نوع خدمت یا مأموریت (میسیون) برای اعتلای کلمه «مسیح» در داخل یا خارج از جوامع مسیحی اطلاق می‌شود. بر این اساس، تبشیر بر دو نوع است:
  • «درون‌دینی» یعنی تبشیر در بین مسیحیان مستقر در جهان اسلام، مانند ارمنی‌ها و آشوری‌ها و نسطوری‌ها که شامل خدمت‌های تیشیری و به‌ویژه مبارزه با بدعت است.
  • «برون‌دینی» یعنی تبشیر در میان غیرمسیحیان از جمله مسلمانان چه در سرزمین‌های اسلامی باشند، چه در سرزمین‌های غیر اسلامی.

به تصدیق مبشران، پیروان اسلام کمتر از پیروان دیگر ادیان جهان تحت تأثیر تبشیر قرار گرفته‌اند. این امر قطعاً متأثر از تجربه تاریخی عالم اسلام در مواجهه با غرب از جمله جنگ های صلیبی بوده است؛ با توجه به اینکه بسیاری از ملت‌ها به‌ویژه مسلمانان، مسیحیت در دنیای غرب را با غرب یکسان می‌دانستند، کاملاً طبیعی بود که هیئت‌های تبشیری را جریان‌های همسو با سیاست‌های سلطه‌جویانه غرب بنگارند.

پس از فتوحات اسلامی، مسیحیان در سراسر جهان اسلام حالت انفعالی به خود گرفتند. با این حال گروهی از رؤسای کلیسا برای نشر مسیحیت به ترجمه اناجیل به زبان عربی و مجادله مکتوب با عالمان مسلمان می‌پرداختند. از نمونه‌های مهم این مجادلات، ردیه‌ای به قلم «یوحنای دمشقی» (۶۴٩- ۶٧۵ م) است که بعدها «ابوعیسی وراق» به آن پاسخ داد. آغاز اقدامات جدی تبشیری را می‌توان از دوره جنگ‌های صلیبی (۱۹۰-۱۹۰/ ۱۰۹۷-۱۳۹۱) دانست. غالب این اقدامات ظاهراً در جهت ترویج دین مسیح بود، اما در اصل با هدف بازپس‌گیری سرزمین‌های از دست‌رفته مسیحی و تصرف سرزمین‌های اسلامی صورت می‌گرفت.

در این دوره یکی از فرقه‌های مسیحی به نام «کلونیان» در اندلس به مبارزه فرهنگی با مسلمانان پرداخت که این مبارزه با ظهور پطرس مکرم، در مقام رهبر فرقه به اوج خود رسید. وی برخلاف سایر اسقفان که راهبان دیرنشین را تنها به نمایش ترک دنیا، تجرد و ریاضت ترغیب می‌کردند، ارشاد مردم را از طریق خطابه تبشیر و مناظره واجب می‌دانست. به‌همین منظور، در سال ۵۳۶ م. برای سرکشی به صومعه‌های کلونیان به اندلس سفر کرد و برای مجهز کردن مبشران مسیحی به سلاح مناظره و مجادله، مترجمان معروفی چون «رابرت کتونی» را برای ترجمه قرآن کریم و متون عربی به‌ویژه متون جدلی که بر ضد مسلمانان نوشته شده بود، به کار گرفت. نتایج کوشش‌های پطرس که به «مجموعه کلونیان» معروف شد، در واقع، نقطه آغاز ایجاد کانونی در غرب برای تحقیق درباره اسلام بود.

این اوضاع از قرن هفتم با تأسیس سلسله‌های تبشیری جدید شدت گرفت، به این صورت که در برابر راهبان و مانک‌ها (راهبان دیرنشین و اسکان‌یافته)، سلسله‌هایی از فرایرها -که در زبان‌های گوناگون کشورهای اسلامی از جمله در فارسی و عربی، اغلب «پِر» یا «فِر» خوانده می‌شوند، تبشیر را بر عهده گرفتند. فرایرها بر خلاف مانک‌ها، حتی به‌صورت دسته جمعی و اشتراکی، یعنی از طریق اوقاف خاص و عام هم حق مالکیت نداشتند و می‌بایست برای خدمت به فقرا و تبلیغ مسیحیت پیوسته آماده مسافرت می‌بودند و در صورت لزوم با پای برهنه و شکم خالی به سوی محل مأموریت خود به راه می‌افتادند و با گدایی خود را سیر می‌کردند. فرایرها شامل فرقه‌های مختلفی بودند از جمله: فرانسیسکن، دومینیکن، اگوستیَن، کرملی و کاپوسن. این فرقه‌ها از قرن نهم میلادی به بعد برای تبشیر وارد ایران شدند و تنی چند از این مبشران پس از دیدار با شاه عباس اول، به‌عنوان سفیر دربار صفوی نزد پاپ اعزام شدند.

سخت‌کوش‌ترین مبشر در این زمان «رامون لول» از اهالی مایورکای اسپانیا بود. به‌نظر او بهترین راه بازپس‌گیری ارض مقدس، تبلیغات صلح‌آمیز با هدف مسیحی کردن تمام مسلمین بود. در طرح‌های وی جنگ فقط نقش تقویت‌کننده داشت. او اعتقاد داشت که فراگیری عربی و سایر زبان‌های رایج جهان اسلام برای مبشران ضرورت دارد. رامون لول مدرسه‌ای در میرمار بنا نهاد که در آن به راهبان، زبان عربی می‌آموخت. احتمالاً در نتیجه کوشش وی بود که شورای وین مصمم شد، کرسی‌هایی را برای تدریس زبان‌های عربی و تاتاری در دانشگاه‌های پاریس و لیون و سالامانکا ایجاد کند. در نتیجه، نخستین گام برای مطالعات خاورشناسی در اروپا برداشته شد.

پس از جنگ‌های صلیبی و سلطه مغولان بر سرزمین‌های اسلامی شمار زیادی از مبشران اروپایی با این ادعا که خان مغولستان از اعقاب یوحنای کشیش، پادشاه خیالی سرزمین‌های ترک است، باب مراوده را با مغولان گشودند. با سقوط بغداد و انقراض خلافت عباسی، «پاپ نیکولاوس چهارم» کشیشی به نام «جان» اهل مونته کوروینو را به‌همراه نامه‌هایی نزد ارغون در ایران و قوبیلای قاآن در چین فرستاد. این مبشر فرانسیسکن پس از توقفی کوتاه در ایران به هند و سپس چین رفت. در نتیجه فعالیت‌های این مبلغان، ایلخانان مغول در ایران و حوزه شرقی جهان اسلام با تعطیل کردن احکام شرع، تحت تأثیر مبشران مسیحی قرار گرفتند.

در اوایل سده دهم عمده نگرانی کلیسا، گسترش نفوذ و قلمرو ترک‌های عثمانی در جنوب اروپا و مسلمان شدن مردم سرزمین‌های مسیحی بود. به‌همین سبب «پاپ کلمنس هشتم» تلاشی جدی را تأسیس جامعه دینی تبلیغ ایمان معروف به «پروپاگاندا» به دست «پاپ گرگوریوس پانزدهم» بود.

در اوایل قرن سیزدهم، انجمن‌های تبشیری غرب به فکر افتادند که اول کلیساهای سرزمین‌های اسلامی را تقویت کنند و سپس از طریق آن‌ها به تبشیر بپردازند. برای این کار، منطقه سواحل شرقی دریای مدیترانه به‌خصوص لبنان و سوریه در نظر گرفته شد و ملتا که از دوره جنگ های صلیبی در مبارزه با مسلمانان و به‌خصوص خلافت عثمانی، پیشینه‌ای دیرینه داشت و از آغاز قرن سیزدهم به تصرف انگلیس در آمده بود، پایگاه تبشیر شد.

برای تقویت مسیحیان بومی مشرق زمین و استفاده از آنان برای تبشیر توجه مبشران به بخش‌هایی جلب شد که مسیحیان قبل از ظهور اسلام در آنجا ساکن شده بودند. در خاورمیانه بیشترین توجه به فلسطین و لبنان و سوریه معطوف بود. نخستین مبشران آمریکایی به لبنان گسیل شدند. آن‌ها پیاده به شهرها و روستاها می رفتند و با توزیع جزوه‌های کوچک و تصویر مسیح به تبشیر می‌پرداختند. آمریکاییان برای تربیت مسیحیان بومی و ترویج مسیحیت در سطح وسیع‌تر به تأسیس مدارس و دانشگاه نیز اقدام کردند.

مبشران علاوه بر تأسیس مدارس و تعلیم و تربیت و ارائه خدمات درمانی و بهداشتی از طریق نشر مطبوعات و توزیع جزوه‌های تبلیغاتی نیز به تبشیر در جهان اسلام می‌پرداختند. نخستین چاپخانه مسیحیان در جهان اسلام در ۱۶۱۱ م/ ۱۰۲۰ ه.ق  در اصفهان دایر شد. چند سال بعد چاپخانه‌ای در چین تأسیس شد. این چاپخانه طی ۱۸۰ سال فعالیت جزوه‌ها و کتاب‌های تبلیغی مسیحی را به ۴۶ زبان آسیایی و افریقایی در چین چاپ می‌کرد و به کشورهای جهان می‌فرستاد. در ایران پس از جنگ جهانی اول نشریات زیادی به فارسی و اغلب با عنوان نشریات آغاز کرد تا با اتحاد با همسایگان شرقی ترک‌ها، پیشرفت آنان را متوقف سازد. وی رسما از مبشران کرملی خواست سفر به ایران را سرلوحه اقدامات تبشیری خود قرار دهند. همچنین از نیمه اول قرن دهم به بعد در پی تأسیس انجمن «یسوع» در رم نهضت تبشیر رونقی دیگر گرفت. اعضای این انجمن کوچک که چندی بعد در سراسر جهان ریشه دوانید و به یسوعی یا ژوزئیت شهرت یافتند، تعهد کردند که برای اعتلای کلمه «مسیح» به فلسطین یا هر جای دیگری که پاپ دستور دهد، بروند. اولین و معروف‌ترین آن‌ها فرانسیس گزاویه بود که حدود ۷۰۰ هزار تن را در شرق مسیحی کرد. به‌همین دلیل او را حامی میسیون‌های برون مرزی در کلیسای کاتولیک دانسته و قدیس به‌شمار آورده‌اند. با این‌همه حتی خود نویسندگان مسیحی از نیرنگ‌های او برای مسیحی کردن بومیان شرق از جمله شیوه‌های تفتیش عقاید، سوء استفاده از قدرت نظامی و اداری استعمارگران پرتغالی و بی‌اعتنایی به فرهنگ شرقی انتقاد کرده‌اند.

در حالی که مبشران کاتولیک مشغول تبشیر در جهان اسلام بودند، نهضت اصلاح دینی (پروتستانتیزم) در برابر کلیسای کاتولیک در اروپا پدید آمد. در آغاز رهبران پروتستان از فعالیت‌های تبشیری استقبال نمی‌کردند، اما از اوایل قرن هفدهم، اندک‌اندک به فکر تبشیر افتادند. نخستین سازمان تبشیری پروتستانی با عنوان «سازمان تبشیری دانمارک» در این کشور ایجاد شد. بعدها پروتستان‌ها مؤسسات تبشیری متعددی را در مناطق گوناگون ایجاد کردند. انجمن تبشیری باپتیست‌ها، انجمن تبشیری لندن و انجمن تبشیر اسکاتلند از آن جمله‌اند. حضور مبشران پروتستان در جهان، موجب شد که کاتولیک‌ها به فکر هماهنگ کردن هر چه بیشتر فعالیت‌های تبشیری خود بیفتند. اولین قدم در این راه، تأسیس «جامعه دینی تبلیغ ایمان» معروف به پروپاگاندا به‌دست پاپ گرگوریوس پانزدهم بود.

در اوایل قرن سیزدهم انجمن‌های تبشیری غرب به فکر افتادند که اول کلیساهای سرزمین‌های اسلامی را تقویت کنند و سپس از طریق آن‌ها به تبشیر بپردازند. برای این کار منطقه سواحل شرقی دریای مدیترانه به‌خصوص لبنان و سوریه در نظر گرفته شد و ملتا که از دوره جنگ‌های صلیبی در مبارزه با مسلمانان و به‌خصوص خلافت عثمانی پیشینه‌ای دیرینه داشت و از آغاز قرن سیزدهم به تصرف انگلیس در آمده بود، پایگاه تبشیر شد.

برای تقویت مسیحیان بومی مشرق‌زمین و استفاده از آنان برای تبشیر، توجه مبشران به بخش‌هایی جلب شد که مسیحیان قبل از ظهور اسلام در آنجا ساکن شده بودند. در خاورمیانه بیشترین توجه به فلسطین و لبنان و سوریه معطوف بود. نخستین مبشران آمریکایی به لبنان گسیل شدند. آن‌ها پیاده به شهرها و روستاها می‌رفتند و با توزیع جزوه‌های کوچک و تصویر مسیح به تبشیر می‌پرداختند. آمریکاییان برای تربیت مسیحیان بومی و ترویج مسیحیت در سطح وسیع‌تر، به تأسیس مدارس و دانشگاه نیز اقدام کردند.

مبشران، علاوه بر تأسیس مدارس و تعلیم و تربیت و ارائه خدمات درمانی و بهداشتی از طریق نشر مطبوعات و توزیع جزوه‌های تبلیغاتی نیز به تبشیر در جهان اسلام می‌پرداختند. نخستین چاپخانه مسیحیان در جهان اسلام در سال ۱۶۱۱/۱۰۲۰ ه.ق در اصفهان دایر شد. چند سال بعد چاپخانه‌ای در چین تأسیس شد. این چاپخانه طی ۱۸۰ سال فعالیت جزوه‌ها و کتاب‌های تبلیغی مسیحی را به ۴۶ زبان آسیایی و افریقایی در چین چاپ می‌کرد و به کشورهای جهان می‌فرستاد. در ایران پس از جنگ جهانی اول، نشریات زیادی به فارسی و اغلب با عنوان نشریات آشوری کلیسای ایران منتشر شد.

انجمن کلیسای «تهران» یا «شورای کلیسایی تهران»، کتاب‌های متعددی منتشر کرد. ناشران مسیحی فعال دیگری نیز در ایران به نشر ادبیات تبشیری می‌پرداختند که بزرگترین آن‌ها نشر نور جهان، ناشر کتاب‌هایی همچون فردوس یا پاداش، جانبازی، دلاور، ایمان به خدا در قرن بیستم، باستان‌شناسی کتاب مقدس، کیش کهن و دانش نو (جان الدر) بود.

بسیاری از سازمان‌های تبشیری به منظور استفاده از سلطه و نفوذ فرانسه در آسیا و افریقا و اقیانوسیه تأسیس شدند. نمونه‌ٔای از این سازمان‌ها «جامعه مریم» بود که اعضای آن به ماریست‌ها معروف بودند. بعضی سازمان‌ها هم مانند جامعه تبشیری پزشکی ادینبور، در مرحله اول برای ارائه خدمات بهداشتی و تربیتی به نوع بشر و در مرحله دوم برای مسیحی کردن غیرمسیحیان تأسیس شده بودند.

از اوایل قرن بیستم تاکنون کالج‌های متعدد تربیت کشیش در نقاط مختلف تشکیل شده که در آن‌ها مسیحیان عرب و هندی و… را برای تبشیر تربیت کرده و به هند و مراکش و سودان فرستاده‌اند. از جمله یکی از کلیساهای باپتیست در تگزاس آمریکا، چنین کالجی را در شهر عَمان اردن راه اندازی کرده است. همچنین کلیسای اتحاد به ریاست فردی آمریکایی به نام «داگر» پس از تحریم عراق از سوی ایالات متحده آمریکا با فرستادن دارو و خدمات درمانی به عراق با آن دولت روابط حسنه ایجاد کرده و کلیسایی بزرگ در بغداد ساخته است.

در حال حاضر، تبشیر و رویکردهای سنتی تبشیری همچنان در جهان زنده است. برای مثال در ۱۹۹۲ سازمانی به نام «آلفا» تأسیس شد که تا پایان ۱۹۹۹ با برگزاری بیش از ۵۰۰،۰۰۰، ۱ کلاس کوچک در جهان به تبشیر پرداخته است. این کلاس‌ها در کشورهای مسلمانی همچون قزاقستان، هند، مراکش، اوگاندا، لبنان، آلبانی، بنگلادش، برونئی، قبرس، مصر، غنا، اندونزی، لیبی، کنیا، مالاوی، مالزی، نیجریه، عمان، پاکستان، عربستان سعودی، صربستان، سودان، تانزانیا، ترکیه، امارات متحده عربی و زامبیا نیز برگزار می‌شود.

از آغاز فعالیت‌های تبشیری، علما و روشنفکران و شخصیت‌های اجتماعی و سیاسی و گاه حاکمان و دولتمردان در جهان اسلام نسبت به این اقدامات واکنش نشان داده‌اند. به‌تدریج، حرکت‌هایی نیز در برابر تبشیر شکل گرفت و آثار مکتوب فراوانی پدید آمد. این حرکت‌ها و آثار مکتوب در سه مقوله کلامی، فرهنگی و سیاسی قابل بررسی هستند.

آثار کلامی، غالباً با شیوه جدلی و ناظر به آثار تبشیری تألیف شده و دارای دو وجه ایجابی و سلبی است؛ از یک سو عهده‌دار پاسخگویی به شبهه‌ها و پرسش‌های مبشران و منابع تبشیری درباره اسلام است؛ مثل اثبات نبوت پیامبر اکرم (ص)، چگونگی گسترش اسلام، مباحث قرآنی، برخی احکام اسلام و رفتار اسلامی با غیر مسلمانان و از سوی دیگر به نقد و رد عقاید و آموزه‌ها و باورهای مسیحی می‌پردازند؛ مثل تثلیث، ولادت و سرگذشت حضرت عیسی (ع) زندگی مریم عذرا، تاریخ انجیل.

در بعد فرهنگی به این واقعیت توجه شده که بخش عمده‌ای از فعالیت‌های تبشیری عرضه خدمات عام‌المنفعه و ارتقای سطح بهداشت عمومی و گسترش تعلیم و تربیت با تأسیس بیمارستان و درمانگاه و مدرسه و دانشگاه و مانند آن‌ها بوده است که بیشتر کشورهای جهان اسلام به دلایل گوناگون در این زمینه‌ها دچار ضعف و کاستی بوده‌اند. این اقدامات غالباً با مظاهری از فرهنگ غیر اسلامی و رفتارهایی مخالف با احکام دینی همراه بوده است که در طول تاریخ تبشیر گاه منجر به سلطه فرهنگی و تفوق دینی مبشران و زمینه‌ساز تغییر کیش می‌شده است. این امر موجب مقابله شخصیت‌های جهان اسلام با اقدامات مبشران شده است.

غالب این مقابله‌ها ایجابی و بعضاً سلبی بوده است. بخشی از حرکت‌های اصلاحی جوامع اسلامی در دهه‌های اخیر و تلاش برای رفع عقب‌ماندگی‌های علمی و فنی و تأسیس مدارس جدید و بیمارستان‌ها و تشکیل جمعیت‌های خیریه ناظر به‌همین مسئله بوده است. در بُعد سیاسی مسئله استعمار غربی مدنظر محققان و عالمان و روشنفکران بوده است. سلطه تقریبا فراگیر رسمی و غیر رسمی دولت‌های غربی بر کشورها و دولت‌های اسلامی در شرق و غرب آسیا و افریقای شمالی و شرقی که تخریب هویت دینی و فرهنگی این سرزمین‌ها، تحقیر مردم و آداب و رسوم آنان و غارت دارایی‌ها و منابع ثروت آن‌ها را به‌دنبال داشته، به رویارویی مستقیم روشنفکران و علما با مأموران کشورهای اروپایی به‌ویژه دولت‌های استعمارگر انجامید و به تبع آن نسبت به حرکت‌های تبشیری که آگاهانه یا ناآگاهانه با مطامع استعمارطلبان همسو می‌باشد، بدبینی و نگرانی ایجاد شد؛ و این باور درست در ذهن بسیاری پدید آمده که مبشران در خدمت استعمارگرانند و دغدغه آنان بیش از آنکه تبلیغ کلمه مسیح و خدمت در راه معنویت باشد، سست کردن ایمان و عقیده مسلمانان و هموار کردن سلطه بیگانگان است. این تلقی که زیادی در تأیید آن وجود داشته و دارد، حتی در برانگیختن مواجهات کلامی و فرهنگی مؤثر افتاده و سبب شده که آثار و اقدامات ضد تبشیری در همه ابعاد اساساً رنگ و بوی سیاسی بیابد. به همین دلیل در کشورهای زیر سلطه غرب، گاه حکومت‌ها با مواجهات کلامی و فرهنگی نیز مقابله می‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.