حضرت آیت‌الله جوادی آملی(حفظه‌الله)

وجود مبارک حضرت ولی عصر (عج) چند راه دارد، یکی راه موعظه و ارشاد و نصیحت است که مردم را ارشاد می‌کنند مثل راه‌های معمولی. یکی از راه جاذبه است که مربوط به خواص است و یکی از راه کیمیاگری است که مربوط به اوحدینی از خواص است که وجود مبارک حضرت ولی عصر (عج) را درک می‌کنند.

ما شیعیان در برابر وجود مبارک آن حضرت چند خواسته، نظر و عقیده داریم که با دیگران متفاوت است؛ ما به «مهدی شخصی» معتقدیم اما برخی به «مهدی نوعی» معتقدند. راز و رمز مهدویت نوعی هم در نهایت سر از هوا و هوس درمی‌آورد و به نفسانیات ختم می‌شود.

ما به مهدی شخصی قائلیم نه نوعی، به مهدی موعود معتقدیم، به موعودی با حفظ موجود. به عبارت دیگر، ما به «مهدی شخصی موجود موعود» معتقدیم وگرنه آن موعود نوعی در اکثر جوامع وجود دارد و کم‌تر گروهی هستند که به یک مصلح موعود جهانی معتقد و امیدوار نباشد و دل خوش نکرده باشد؛ مسیحی به یک شکل، یهودی به‌شکل دیگر، زرتشتی به یک وضع، لائیک به‌صورتی دیگر. هر کسی بالاخره به‌صورتی به یک مصلح جهانی دل بسته است. ما به یک مصلح شخصی که حی و موجود است و در غیبت اذهان ماست، و در عین حال موعود هم هست و در وقت معینی ظهور خواهد کرد، قائلیم.

نکته قابل تأمل اینکه این اوصاف سه‌گانه‌ای که ما در باب حضرت معتقدیم، وظایفی را هم متوجه ما می‌سازد. ما به مهدی «قائم قائد» معتقدیم. فرق ما با جریان انجمن حجتیه نیز در همین است. آن کسی که به «غایب» معتقد است اگر آن حضرت ظهور کند، در برابر ایشان می‌ایستد –همان‌طور که در برابر ایشان [امام خمینی] ایستادند [منظور انجمن حجتیه]. این در حالی است که ما به کسی معتقدیم که هم‌اکنون قائم است و ما را به قیام دعوت می‌کند و اگر قیاممان به کمال برسد و شبیه قیام یک امت در برابر رهبر قائم شود، آن‌وقت غیبت آن رهبر به حضور و ظهور تبدیل می‌شود. هر وقت ما راغب شدیم، او ظهور می‌کند و این امر به عقل جمعی و عمل جمعی ما وابسته است. فرق انجمن حجتیه با سایر منتظران این است؛ انجمن حجتیه به یک امامی که در دسترس نیست معتقد است وگرنه یکی از آن ۳۱۳ نفر یار امام همین امام خمینی (ره) بود. آن ۳۱۳ تنی که به‌همراه حضرت ولی عصر (عج) قیام می‌کنند، شاگردان آن حضرت هستند که وجود مبارک امام راحل می‌توانست یکی از آن ۳۱۳ نفر باشد. حضرت ۳۱۳ شاگرد –افرادی مانند امام خمینی- دارد تا بتواند حکومتی جهانی تشکیل بدهد و این [نظام  جمهوری اسلامی ایران] هم گوشه‌ای از آن حکومت است.

در واقع، معنای حقیقی مبارزه با ظلم همین است. آن عده‌ای که با آن حضرت مخالفت کرده و سرانجام ایشان را به شهادت می‌رسانند، نیز به‌همین مناسبت است. بنابراین، انتظار و قیام، بدون درگیری و زحمت نیست. شک نیست که حضرت ولی عصر(عج) هزارها برابر عفو  و رحمت و عاطفه و مهربانی دارند، اما بالاخره چند جایی هم خشم و غضب و اشداه علی الکفار لازم است که در نهایت منجر به شهادت ایشان خواهد شد.

مصداق و نمونه بارز قیام آن حضرت، همین قیام و نهضت امام راحل و انقلاب اسلامی ماست. مردم ایران هیچ گناهی نداشتند، جرمشان فقط تشییع آن‌ها بود. بیش از ۳۰ بار به پاسگاه‌های مرزی کشور حمله شد، اما امام به مسئولان دستور دادند که اقدام نکنید، قیام نکنید، ما خواهان جنگ نیستیم، گذشت کنید و… تا اینکه از زمین و هوا و دریا حمله شد. ایران نه به کسی حمله کرد و نه خواهان حمله بود و همه حملات را هم تحمل کرد. با چنین انقلابی درافتادن، علیه آن موضع گرفتن و امام خمینی (ره) را به رسمیت نشناختن [کاری که انجمن حجتیه انجام داد] با انتظار برای ظهور یک رهبر قائم سازگار نیست.

مشکل انجمنی‌ها این است که به مهدی غایب معتقدند اما ما به “مهدی قائم قائد معتقدیم. وقتی به قائم معتقد باشیم، وظیفه‌مان مشخص است. هر روز و هر لحظه آماده‌ایم چراکه زمان مشخصی برای ظهور تعیین نشده است.

یک روایت نورانی در این‌باره وجود دارد با این مضمون که از امام صادق (ع) سوال می‌شود: وظیفه منتظران چیست و اساساً انتظار به چه معناست؟ ایشان می‌فرمایند: همه شما قبل از ظاهر شدن ان حضرت باید آماده باشید ولو با یک تیر.

بر این اساس، اگر کسی با الگوی رزمی ـ فرهنگی بسیج همکاری نکند، اهل بسیج و مبارزات سیاسی نباشد، اهل آموزش نظامی نباشد و… چگونه می‌تواند خود را یک منتظر حقیقی بداند؟ امام صادق (ع) می‌فرماید: اگر منتظر هستی، برو خود را آماده کن حتی با یک تیر. یعنی اگر اهل قلمی، قلمت باید در مسیر مبارزه کار کند، اگر اهل بیانی، بیان و سخنانت، اگر اهل نیروی رزمی هستی، خود را با تقویت آماده کن و… . اگر کسی نه اهل قلم باشد، نه بیان و نه تیر و مبارزه، آیا انتظار، معنایی خواهد داشت و یک انتظار حقیقی محسوب خواهد شد؟ [همان کاری که انجمن حجتیه می‌کند و معتقد به سکون و سکوت است].

بررسی قیام‌های قبل از قیام قائم(عج)

امام صادق (ع) فرمودند: کسی از ما اهل‌بیت برای دفع ظلمی یا گرفتن حقی قبل از قیام قائم ما، قیام نکرده و نمی‌کند، مگر به مصیبت و بلیه دچار می‌شود و قیامش سبب ازدیاد کراهت و رنج ما و شیعیان ما می‌شود.»

از این روایت و روایات مشابه برمی‌آید که اگر کسی پیش از قیام قائم به‌پا خیزد و داعیه امامت داشته باشد و مردم را به خود بخواند، حتی اگر دایه امامت نداشته باشد و مردم را به خویش نخواند، اما شرایط قیامش آماده نباشد، محکوم به شکست است، اما آن‌ که مردم را به امام معصوم عصر خویش بخواند –خواه خود آن مجاهد، امام معصوم باشد همچون سیدالشهدا (ع) یا نه- و از طرفی، بر اساس حضورالحاضر و قیام‌الحجه بوجود النصر شرایط قیامش فراهم باشد، حتی اگر مانند سیدالشهدا (ع) به شهادت برسد، دین با قیام و اقدام او رشد یافته و پیشرفت می‌کند چراکه شهادت با ضرورت قیام و پیروزی مجاهدان در راه خدا منافات ندارد.

چنانچه روایاتی یافت می‌شود که مطلقاً هر قیامی را محکوم به شکست و ناروا بدانند، به‌دلیل مخالفت با خطوط اصلی معارف قرآن و سنت قطعی معصومان (ع) مورد پذیرش نیستند، زیرا آیات و روایات فراوانی در اقامه امر به معروف و نهی از منکر، جهاد فی سبیل الله، اقامه حدود الهی و احیای کلمه‌الله که منحصر در زمان و مکان خاصی هم نیستند، نشان می‌دهد که جلوگیری از احیای دین در شرایط مهیا و گاه ضرورت، سخنی ناروا و زعمی آفل است.

فتوا به حرمت وجود حکومتی دینی در عصر غیبت، فتوا به حاکمیت قوانین غیرالهی و حکومت افراد ناشایست بر امت اسلامی است که قطعاً مرضی خدا و رسول گرامی‌اش نبوده و نخواهد بود.

انقلاب و حکومتی همچون انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران، خیزشی مقدس است که به برپایی حکومتی انجامید که معادلات سیاسی جهان را به‌هم ریخت و سرلوحه حرکت بسیاری از مسلمانان و سایر انسان‌های استثمار شده قرار گرفت. این انقلاب، مردم را به امامت ولی عصر (عج) می‌خواند و امام و مأموم آن هم‌صدا می‌گویند که ما امت ولی عصر هستیم و آن حضرت امام ماست. هر کوششی در این کشور به یُمن امامت ولی عصر (عج) است و این امت بی‌صبرانه ظهور مبارک او و تسلیم پرچم نظام اسلامی به دست باکفایت ایشان را انتظار می‌کشند.

انقلاب اسلامی، آینه انقلاب مهدوی

برخی افراد در خصوص انقلاب و تحول عمیق عصر مهدویت که با محدودی از شاگردان و سربازان ویژه آن حضرت آغاز می‌شود و به تغییر نظام حاکم بر پهنه زمین خواهد انجامید. تشکیک روا داشته و آن را بعید می‌شمارند. انقلاب اسلامی ایران در این حوزه، نمونه بسیار روشنی از امکان وقوع چنین خیزش و حرکتی عظیم است.

وقتی نماینده‌ای از نمایندگان امام عصر (عج) همچون امام راحل چنین قدرتی دارد که شرق و غرب را مبهوت حرکت انقلابی ملت مسلمان ایران سازد، در تسخیر عالم به دست با کفایت وجود مبارک حضرت مهدی (عج) همراه با ۳۱۳ شاگرد و ارادتمند جای شک و تردید نیست.

  • منبع: جوادی‌آملی، امام مهدی، موجود موعود، صص۱۵۹ـ ۱۵۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.