فرقه پژوهی

کلمه الله و روح الله در قرآن

کلمه الله به معنای معبود و کسی که مورد پرستش واقع می شود معنی شده، برخی نیز انرا به معنای چیزی که مورد تحیر و سرگردانی است معنی کرده اند. در صورتی که خدا را بنا بر آنچه در لغت نامه دهخدا آمده به معنای خودآ بدانیم یعنی کسی که خودش به وجود آمده وکسی اورا به وجود نیآورده مرادف دقیق الله نخواهد بود. ولی در هر صورت مراد از این دو واژه یک حقیقت است ودر لغت فارسی نزدیکترین گزینه به الله واژه خدا می باشد. روح الله به معنای روح خدا است و تعبیری است که خداوند درآیه 171 سوره نساء در مورد حضرت عیسی –ع- به کار برده است: « یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَهٌ انْتَهُوا خَیْراً لَکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کَفى بِاللَّهِ وَکِیلا» : اى اهل کتاب در دین خود غلو (و زیاده روى) نکنید و در باره خدا غیر از حق نگوئید. مسیح عیسى بن مریم فقط فرستاده خدا و کلمه (و مخلوق) او است، که او را به مریم القا نمود و روحى (شایسته) از طرف او بود، بنا بر این ایمان به خدا و پیامبران او بیاورید و نگوئید (خداوند) سه گانه است (از این سخن) خوددارى کنید که به سود شما نیست، خدا تنها معبود یگانه است، او منزه است که فرزندى داشته باشد (بلکه) از آن او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و براى تدبیر و سرپرستى آنها خداوند کافى است. – عیسى روحى است که از طرف خدا آفریده شد (وَ رُوحٌ مِنْهُ)- این تعبیر که در مورد آفرینش آدم و به یک معنى آفرینش تمام بشر نیز در قرآن آمده است اشاره به عظمت آن روحى است که خدا آفرید و در وجود انسانها عموما و مسیح و پیامبران خصوصا قرار داد[1] . ». کلمات الهی عبارت از موجودات جهان عینی است که آن غیب را نشان می دهد و هر کدام که آن غیب را بهتر نشان داد کلمه تامّه خواهد بود. از این رو از ائمه معصومین (علیهم السلام) روایت شده است: (نَحْنُ الْکَلِمات)[2]؛ سراسر عالم، کلمه حقند، امّا ما کلمه تامه ایم، اگر دیگران گوشه ای از جهان غیب را به شما نشان می دهند ما بسیاری از اسرار غیب را می شناسیم و شما را از آن باخبر می کنیم. بنابر این انبیا و اولیای الهی کلماتند. البته کلمه در برابر کلام نیست، بلکه منظور از آن سخن است،‌و سخن خدا، نشانه خداست. عیسی (ع)، هم سخنگوی خداست و هم به اذن خدا سخن گفت و هم، سخن خداست، چنانکه اسم او اسمی از اسمای حسنای خداوند است. عیسای مسیح کلمه حقی است که از خداوند نشأت گرفته، در جهان امکان تنزّل و ظهور کرده و تجلّی یافته است: (اَلْحَمْدُ لِلّهِ المُتُجلّی لِخَلقه بِخَلْقه) ؛(نهج البلاغه، خطبه 108.). اگر معنای تجلی و ظهور برای انسانها حل می شد دیگر هیچ ترسا و مسیحی تن به ذلت تثلیت نمی داد، تا قرآن بگوید: (لَقَدْ کَفرَ الَذیِن قالوا اِنَّ الله ثالِثْ ثَلثهَ) مائده/73. مسیح، آیت خداست و آیه و صاحب آیه را نباید در عرض هم قرار داد چنانکه کلمه با متکلّم در عرض هم نیست. روح قدسی و عیسای مسیح هر دو آیتند و خدای سبحان عیسای مسیح را با روح قدسی مُؤیّد و متنعّم کرده است: (یا عیسَی اَبنَ مَرْیم اُذْکُر نِعْمَتی عَلَیْکَ وَعَلی والِدتِک اِذْ ایَّدتُکَ بِروح الْقُدُس) مائده/110 . چنانکه حضرت مسیح و مریم (علیهما السلام) را معجزه جهانی شمرده، هر دو را یک آیه می داند: (وَجَعَلنا ابنَ مَریَم و اُمَّه آیه) مؤمنون/50 . غرض آن که حضرت مسیح(ع) هم سخن خدا را به مردم رساند چون پیامبر الهی بود و هم با اعجاز در گهواره سخن گفت و هم سخن خاص و کلمه مخصوص خدا بود. قرآن کریم تأکید می کند که مسیح فرزند مریم است تا آن شبهه را برطرف کند وگرنه جز در مناسبت هایی خاص، پیامبری را به پدرش نیز نسبت نمی دهد.

بدین وسیله خداوند در قرآن کریم به طور خلاصه و موجز و به وبه صورت کاملا راهبردی پایه اعتقادی مسیحیت تثلیثی را ویران می کند و حضرت مسیح علیه السلام را از ابناء بشر، ولی پیامبر خدا معرفی می کند که دارای معجزات و کرامات گوناگونی بوده است که در طول اراده خداوند متعال قرار می گیرد و به هیچ وجه هیچ نسبتی را با خداوند اثبات نمی نماید.

منابع:

  • آیه الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 7 (سیره پیامبران(ع) در قرآن) به نقل از سایت تبیان
  • سایت پرسمان    https://www.porseman.com/article/

[1] – تفسیر نمونه، ج 4، ص 223

[2] – بحار،4/151؛ تحف العقول/479