مسیحیت صهیونیستی در کردستان

معرفی اثر پژوهش‌محور دکتر «بشیر خلیل حداد»، پژوهشگر کرد

فرقه پژوهی

منطقه جنوب غربی آسیا همواره از اهمیتی فوق‌العاده نزد جریان مسیحیت‌صهیونیستی برخوردار بوده و از دیرباز سرمایه‌گذاری کلانی برای فعالیت‌های تبشیری در این منطقه استراتژیک کرده‌است؛ هیئت‌های تبشیری نخستین، ترکیه، عراق، ایران و برخی قومیت‌های کلیدی مانند «کُرد» را (کردستان ایران و اقلیم کردستان عراق) هدف قرار داده و مبلغان را بدین مناطق گسیل داشتند. این سیاست تا به امروز نیز ادامه داشته و تنها، ساختار و قالب فعالیت‌های تبلیغی، تا حدی دستخوش تحولات متناسب و هماهنگ با اقتضائات زمان گشته است. در میان جوامع هدف، اقلیم کردستان عراق و این قومیت، اهمیتی خاص نزد جریان تبشیری داشته و صلیبیون همواره کوشیده‌اند از موقعیت ژئوپولیتیک این قوم –مشترک در ایران و عراق- در مسیر اهداف خود بهره گیرند و با لطایف‌الحیلی این قومیت را به سمت و سوی مورد نظر خویش هدایت کرده و با علم نمودن شعار «استقلال‌طلبی» در قالب ملیت‌گرایی، ضمن ایجاد شکاف و گسست، بستر مناسب برای دور ساختن این قوم مسلمان از اعتقادات اسلامی را فراهم آورده و یکسر این قوم را به نفع خویش مصادره کنند؛ امری که هیچ‌گاه تحقق نیافته لیکن به منزله هدفی بلندمدت در پروتکل‌های جریان مسیحیت‌صهیونیستی تعریف شده است.

 با این مقدمه می‌توان اذعان داشت هرگونه مطالعه و تحقیق علمی در این باب تا چه حد می‌تواند مثمرثمر بوده و با ارائه شَمایی از آخرین وضعیت تبشیر در این اقلیم استراتژیک، دیدگاهی مناسب به محققان و آسیب‌شناسان برای بررسی آخرین روند اقدامات جریان مسیحیت‌صهیونیستی در منطقه عرضه دارد. کتاب «تبشیر و تبلیغ مسیحیت؛ اهداف و راه‌های مبارزه با آن(الگو، اقلیم کردستان)»، نوشته دکتر «بشیر خلیل حداد»، یکی از تازه‌ترین آثار پژوهشی منتشرشده در این زمینه است که اخیراً از سوی «سیدمحمد موسویان صفاخانه»، ترجمه و روانه بازار نشر شده است. در این کتاب پژوهش‌محور که درواقع، حاصل تحقیق آکادمیک نویسنده می‌باشد، داده‌‌های مناسبی برخاسته از تبیین‌های علمی و مطالعات میدانی، عرضه شده که با تمرکز بر اقلیم کردستان عراق، در نوع خود دست‌اول به شمار می‌رود. در یادداشت حاضر، مروری داریم بر مضامین این کتاب.

در مقدمه این اثر می‌خوانیم: «تبشیر، پدیده‌ای مذهبی و در عین‌حال،‌ نو و تغییریافته است که به تناسب منویات، با تعدیل اهداف، گسترش اسباب و ابزار و بازنگری آن‌ها در زمان‌های مختلف صورت می‌پذیرد. از جمله این تحولات، در پیش گرفتن روش‌های نو جهت تحقق بخشیدن اهداف تعدیل‌شده مطابق با محیط‌ها و گرایش‌هایی است که تبشیر به آن‌‌ها رو می‌آورد. مسلمانان از قدیم‌الایام متوجه این سازمان‌ها شده‌اند و دانمشندان، حاکمان، ‌اندیشمندان و توده‌های مردم به حسب توان علمی و قدرت خود در برابر آن‌ها ایستادگی کرده‌اند. اما آنچه مربوط به اقلیم کردستان می‌شود، پس از قیام مردم کرد در سال ۱۹۹۱ است. در این زمان سیطره بر کردستان عراق به سبب اهمیت استراتژیکی آن، آرزویی دیرینه و رؤیایی دل‌انگیز برای دول غربی،‌ به‌ویژه امریکا و انگلیس بود. به این ترتیب، ‌دروازه‌های کردستان به روی ده‌ها سازمان باز شد که ظاهراً انسانی و خدماتی اما  در حقیقت، برخی از آن‌ها تبشیری، جاسوسی و با اهدافی متفاوت با عقیده و اخلاق ملت کرد بودند.»

آنگاه نویسنده به اهداف پژوهش خود اشاره و ابراز می‌دارد:

«در این پژوهش تلاش خواهیم کرد ماهیت تبشیر و تاریخ آن را روشن سازیم و از روابط سازمان‌هایش با استعمار و برنامه‌های آن به طور کلی و در کردستان به طور ویژه، پرده برداریم. پس از آن می‌کوشیم نقاب از اهداف حرکت تبشیری در این ناحیه و ابزارهای گوناگون برداریم؛ از این‌رو، اهداف اصلی این پژوهش عبارتند از:

اول، توضیح این حقیقت که دشمنان اسلام تا امروز با روح نفرت در تلاش برای برهم زدن روابط مسلمانان و مسیحیان در مناطقی است که همواره با محبت و آرامش با هم زندگی کرده‌اند و این انگیزه اصلی جنگ استعمارگرانه غرب علیه کشورهای اسلامی است.

دوم، شناساندن ترفندها و توطئه‌های آنان که در برابر ما چون دوستانی مخلص ظاهر می‌شوند. نیز پرده برداشتن از دروغ و تقلبشان و نحوه مقاومت در برابر هجمه‌ها.

سوم، مشارکتی هرچند اندک در رویایی با سازمان‌های تبشیری و تلاش برای تداوم و حفظ روحیه همزیستی و پذیرش دیگران طبق آنچه دینمان ما را بدان دستور می‌دهد.»(۱)

گذری بر فصول کتاب

از نکات قابل‌توجه و فزاینده اعتبار و روایی این کتاب پژوهشی‌محور، حرکت فراتر از مطالعات علمی و اتکا به مشاهدات میدانی و البته اسنادی(مستندات) است که بخشی از آن در ضمیمه اثر ارائه شده؛ «در خصوص تبشیر در کردستان، معلومات از طریق سفر و دیدار با شخصیت‌ها و همچنین سازمان‌های خارجی فعال در کردستان،‌ به دست آمده‌است.»(۲)

کتاب، مطابق استاندارد آثار پژوهشی به صورت خطی و در چارچوب تحقیقات آکادمیک، بخش‌بندی و داده‌پردازی شده و یک‌راست و مستقیم سراغ اهداف هر قسمت می‌رود که بالطبع، امر مطالعه را سهولت می‌بخشد. اثر، مشتمل بر پنج فصل به انضمام مقدمه، نتیجه‌گیری و بخش ضمایم است. در فصل اول به مفهوم و تاریخ تبشیر پرداخته شده ‌تا منظور از این واژه در پژوهش،‌ روشن و واضح باشد. «تبشیر و دعوت، دعوت مسلمانان در مقابل تبشیر مسیحیان و تایخ تبشیر و گردهمایی‌های آن»، از مباحث اصلی مطرح در این فصل است.

باید توجه داشت که نویسنده، موضوع تبشیر را در ارتباط با شرق‌شناسی مورد عنایت قرار داده و به همین لحاظ، موضوع فصل دوم، ماهیت خاورشناسی است که ذیل سه مبحث «خاورشناسی و اغاز آنب،‌«انگیزه‌ها و اهداف خاورشناسی» و«ارتباط خاورشناسی با تبشیر، استعمار و صهیونیسم» مورد اشاره قرار گرفته‌است.

پس از ذکر کلیات و آشنایی با مفاهیم کلیدی، به موضوع جزئی‌تر پرداخته می‌شود،‌ لذا فصل سوم به مطالعه اقلیم کردستان عراق و اهداف حرکت تبشیری در آن اختصاص یافته‌است. در این فصل، ضمن تعریف «کرد» و «کردستان»، اهمیت این اقلیم و اهداف حرکت تبشیری در آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این بخش، ضمن اشاره به اهداف مذهبی- فرهنگی، اقتصادی و سیاسی-نظامی، روشن می‌شود که: «این اهداف مبشران در دو اصل اساسی خلاصه می‌شود: ۱. تخریب اسلام در دل‌های مسلمانان و قطع ارتباط ایشان با آن. ۲. به زانو در آوردن جهان اسلام به طور کلی و کردستان به طور ویژه  در برابر سلطه استعمارگرانه غرب و به دیت گرفتن سرنوشت و توانایی‌های جهان اسلام. مبشران برای تحقق این اهداف، ابزارهای بسیاری به کار می‌گیرند و هر دم آن را پیشرفته می‌کنند تا با روح عصر و زمان، متناسب باشد.»(۳)

در فصل چهارم، نویسنده حاصل مطالعات میدانی خود پیرامون تبشیر در راقلیم کردستان عراق پس از قیام ۱۹۹۱م. را ذیل سه مبحث «تبشیر در اقلیم کردستان»، «سازمان‌های فعال خارجی در اقلیم کردستان» و «ابزار مبشران و راه‌هایشان برای جذب مردم» ارائه کرده‌است. مبحث نخست به تاریخچه فعالیت‌های تبشیری در کردستان عراق اشاره دارد و از تحرکات اکتشافی پرتغال‌ در قرن ۱۵م تا هیئت‌های بریتانیایی و امریکایی و در نهایت، زمینه‌سازی برای فعالیت گسترده تبشیری پس از ۱۹۹۱ را در بر می‌‌گیرد.

آنگاه به شاخصه‌های مسیحیتی می‌پردازد که مبشران به تبلیغ آن می‌پردازند و وجوه تمایز آن را از مسیحیت سنتی(محلی) موجود در کردستان آشکار می‌سازد:

«در کردستان عراق، صدها سال است که جمعی از مسیحیان کلدانی و آشوری بدون هیچ‌ تفاوتی در کنار مسلمانان بر این سرزمین زندگی می‌کنند. در استان اربیل، مناطقی وجود دارد که مسیحیان ساکن آن هستند،‌ مانند عنکاوه، شقلاوه، حریر و در استان دهوک در مناطق مانکیش، شرانس و زاخو زندگی می‌کنند. بیشتر مسیحیان کردستان، کاتولیک هستند و در صلح و آرامش با مسلمانان می‌زیند و در طول سالیان سال، حادثه‌ای قابل ذکر رخ نداده‌است. مگر آنچه علتش افراد خارجی بوده و خواسته‌اند فیوز جنگ داخلی را بزنند. مسیحیان و مسلمانان توانسته‌اند روابط همزیستی مسالمت‌آمیز و مراعات حقوق یکدیگر را حفظ کنند. اما پس از حوادث ۱۹۹۱، ناگهان مردم با مؤسسات و حرکت‌های تبشیری روبه‌رو شدند که به مسیحیتی جز آنچه مسیحیان کرد بر آن بودند، فرامی‌خواندند. در نهایت، مشخص شد این مبلغان و مؤسسات تبشیری که زیر چتر هم‌پیمانان غربی و حمایت آن‌ وارد شده‌اند، پروتستانی و از کلیسای انجیلی هستند که جز چیزی است که مسیحیان کردستان بر آنند و برای دولت‌های غربی و اهدافی دور از جنبه مذهبی فعالیت دارند. دور نیست که مؤسسات کانون‌های انجیلی، سفارت بین‌المللی مسیحیت باشند، زیرا انجیلی‌ها در ضمن سازمان «جامعه بین‌المللی کتاب مقدس»(IBS) کار می‌کنند. اینان کلیساهایی انجیلی در استان‌های کردستان دارند و با نام انجیل فعالیت می‌نمایند. مخالف کلیساهای محلی و مردان آیینی کاتولیک هستند و مبشران انجیلی مدام تأکید دارند که با مسیحیان محلی متفاوتند. این تفاوت از دروس و مواعظشان پیداست و می‌گویند: آنان پایبند به کتاب مقدس هستند و جز ایشان، کسی نمایندگی درست مسیحیت را ندارد.

در مقابل، اسقف‌های کلیساهای محلی نیز تأکید دارند تبشیری‌‌ که انجیلی‌ها در کردستان گسترش می‌دهند، تبشیر مسیحیت نیست و ارتباطی با مسیح ندارد، بلکه دعوتی دور از مسیحیت است و بیش از آنکه مسلمانان را مورد هدف قرار دهد، مسیحیان کاتولیک را نشانه رفته‌است. همچنین، مؤسسات تبشیری خارجی فعال در کردستان، نماینده مسیحیت نیستند و از سوی حکومت‌هایشان، مأموریت‌های غیرکلیسایی دارند. کلیساهای محلی به تعاون و همکاری مسلمانان و مسیحیان برای مبارزه با افرادی که جز برای کاشتن فتنه و تفرقه در میان مسلمانان و مسیحیان و خدمت به منافع غرب و صهیونیسم به دیار ما نیامده‌اند، دعوت می‌کنند.

جامعه اسقف‌های کلدانی کردستان، برائت خود را از این مؤسسات خارجی و اعمالی تبشیری‌شان، اکیداً ابراز داشته‌اند. رئیس اسقف‌های اربیل در این برائت‌نامه به تاریخ ۵/۱۲/۱۹۹۵ ابراز می‌دارد: «برای بردارن عزیز مسلمان خود تأکید می‌کنیم که کلیساهای محلی، مطلقاً هیچ ارتباطی با توزیع نشریات مذهبی در خیابان‌ها، محله‌ها و ادارات رسمی ندارند؛ زیرا ما هرگز چنین اعمالی را انجام نداده و نخواهیم داد.» در مقابل این موضع، مدیر مؤسسه CFTK و ناظر بر کانون‌های تبشیری، نامه‌ای شدید‌اللحن به مردان کلیسا و کشیش‌های محلی نوشت و از آنان خواست سکوت اختیار کنند و از تمام آنچه مؤسسات تبشیری انجام می‌دهند، چشم‌پوشی داشته باشند و مانع فعالیتشان نشوند. وگرنه شکایت آنان را نزد پاپ و ‌رئیس‌جمهور وقت امریکا، «بیل کلینتون» می‌برند. نیز آنان را به قطع ارزاق جیره‌بندی‌شده از کلدانی‌ها و آشوری‌های عراق تهدید کرد. بدینسان این شخص، قاطعانه وجود ارتباط بسیاری از رؤسای‌جمهور امریکا با مذهب پروتستانی انجیلی را تأکید می‌کند و تأثیر مسیحیت یهودی‌مآب با صهیونیسم مسیحی‌مآب در نخستین نسل امریکا به حدی رسیده بود که رئیس‌جمهور اسبق امریکا(جفرسون) پیشنهاد کرد به جای عقاب، ‌آرمی برای امریکا ساخته شود که نشان از فرزندان اسرائیل داشته باشد. توطئه علیه کردستان با تمام مؤلفه‌های ملی و دینی، یک توطئه غربی است و امنیت،‌ سرزمین، یکپارچگی اجزای انسانی و آرامش اجتماعی آن را هدف قرار می‌دهد. بنابراین بر مسلمانان و مسیحیان و تمام مؤلفه‌های دیگر به طور مساوی لازم است که یکپارچه در صفی واحد برای مقاومت در برابر هجمه‌ وحشیانه تبشیری‌ها زیر پوشش مؤسسات انسانی و امدادی، بایستند.»(۴)

در ادامه به برشمردن مؤسسات فوق‌الذکر در سه بخش فراملی، دولتی و مردم‌نهاد(NGO) پرداخته و از شگردهای تبشیری‌شان پرده برمی‌دارد. برخی از این نهادها عبارت‌اند از: «یونیسف، سازمان برنامه جهانی غذا، یونسکو، نیروهای محافظ سازمان ملل متحد در عراق، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل‌متحد، سازمان بهداشت جهانی، دفتر برنامه‌های خدماتی سازمان ملل و..». در انتهای این مبحث، روشن می‌شود که «کلیساها، مؤسسات و انجمن‌های تبشیری در امریکا، بریتانیا و جز آن وجود دارد که کانون‌های تبشیری در کردستان را تجهیز کرده و نیازمندی‌های مادی و انسانی آن‌ها را با تخصیص اعتبارات، تبرعات و کمک‌ها تأمین می‌کنند.»(۵)

آخرین مبحث این بخش کتاب به تبیین ابزارهای مبشران و راه‌های جذب آنان اشاره دارد. «ابزارهای فرهنگی و ورزشی، ابزارهای اجتماعی و خدماتی، ایجاد پروژه‌های کوچک، سوءاستفاده از حرفه پزشکی و ساخت کلیسا»، به عنوان شگردهای محوری تبشیر، بیان شده و در ادامه،‌ مراحل و کیفیت جذب(از انتخاب سوژه و کاربرد بهترین ابزار جذب تا غسل‌تعمید) و وظایف و شرایط جذب‌شدگان مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این بخش می‌خوانیم: «کمپین‌های تبشیری در سرزمین ما[کردستان] جهت نشر فساد و تأثیرگذاری بر مردم، ابزارهای ممکن چون آموزش، فرهنگ، طبابت، کمک‌های پزشکی، ‌استفاده از رسانه‌ها، توزیع کتاب‌ها و انجیل، سوءاستفاده از فقر و نیاز مردم و گسترش بی‌بندوباری و فساد در میان جوانان و … را به کار می‌گیرند. می‌توان عمده فعالیت‌های ایشان را در موارد زیر خلاصه کرد:

  • انتشار انجیل‌ها با زبان کردی به صورت رایگان در چاپ‌های زیبا.
  • راه‌اندازی مؤسسات عمومی برای مدیریت توانایی‌ جوانان و تلاش برای اشاعه سموم و شبهات در اذهان مسلمانان.
  • افتتاح مؤسسات آموزش زبان انگلیسی و زبان‌‌های خارجی.
  • برگزاری دوره‌های هنری آموزش موسیقی و آواز.
  • توزیع دارو و غذا(های اغلب فاسد)،‌ کمک‌های نقدی و سوءاستفاده از آن جهت شبهه‌افکنی.
  • تشویق به استفاده از حروف لاتین در خواندن و نوشتن به جای حروف عربی، چنانکه در ترکیه رخ داد.
  • چاپ کتاب با دو زبان انگلیسی و کردی پیرامون روابط کردها با کتاب مقدس و مسیحیت و انتشار این دو در منطقه.
  • دنبال کردن بیداری اسلامی در کردستان و تهیه پژوهش‌هایی در این زمینه، با هدف جلوگیری از پیشرفت آن.
  • تلاش برای نفوذ در روستاها و مناطق عشایری و ارائه انواع خدمات به آنان.»(۶)

به طور کلی، عمده مطالب ویژه کتاب در باب کیفیت امر تبشیر در کردستان عراق در همین فصل گردآوری شده و روی‌هم رفته‌ دربردارنده مطالب و نکاتی قابل‌تأمل در باب شگردهای تبشیری در این منطقه است.

فصل پنجم کتاب، طی سه مبحث، مطالبی پیرامون مواجهه و رویارویی با تبشیر عرضه نموده‌است. در این قسمت ضمن تبیین موضع اسلام نسبت به فعالیت تبشیری، وظایف هر یک از متولیان امر از قشر فرهنگی و روحانیون گرفته تا حکومت مورد اشاره قرار گرفته و در مبحث انتهایی، ابزارهای رویارویی به صورت جزئی‌تر بیان می‌شود. برخی از راهکارهای پیشنهادشده عبارت‌اند از:

«- ایمن‌سازی فکری جوانان از طریق ریشه‌دار کردن عقیده اسلامی در جان‌‌ها و تبیین انحرافات و تناقضات مبشران.

  • شناخت ماهیت تهاجم تبشیری، مبشران و اهداف و ابزارهایشان به خصوص در حوزه آموزش.
  • توجه و اهتمام به تربیت اسلامی فرزندان.
  • گسترش آگاهی مذهب در لایه‌های مردم به طور عموم و سرشاری جان‌‌ها با بزادارنده‌های ایمانی.
  • فعال‌سازی همبستگی اجتماعی و همکاری در میان مسلمانان برای بستن منافذ نفوذ تبشیری‌ها از طریق فقر و… .
  • اهتمام به مدارس دینی،‌ دانشکده‌های علوم اسلامی و نهادهای ائمه جمعه وجماعت اقلیم کردستان.
  • کمک به سازمان‌های امدادی داخلی تا جایگزین سازمان‌های خارجی شوند.
  • ایجاد دوره ویژه پژوهش‌های تبشیری در کردستان و نگارش کتب، انجام تحقیق و انتشار گزارش‌ها و اسناد پیرامون تبشیر.
  • مسئولیت رویارویی با تبشیر، امری مشترک میان مسلمانان و مسیحیان محلی در اقلیم کردستان است و هر یک باید بخشی از آن را به دوش گیرد.»(۷)

پایان‌بخش کتاب، ضمایم است که مجموعه اسنادی مشتمل بر تصویر بیانیه‌ها، نقشه‌‌ها و برخی اقلام تبلیغی مانند تقویم، کتب، نشریات، انجیل(کردی) و… می‌باشد.

***

در مجموع «تبشیر و تبلیغ مسیحیت(کردستان)»، داده‌‌هایی قابل‌تأمل در باب تحرکات تبشیری در کردستان عراق به‌دست داده و با روندشناسی تاریخی، مجموعه تحولات آن را از گذشته تا به امروز –به صورت مختصر و البته مستند- مورد تبیین قرار می‌دهد که می‌تواند در مطالعات رویکرد تبشیری‌ها در قبال قومیت کرد – در ایران، عراق و ترکیه- سرنخ‌های مناسبی به‌دست دهد. این کتاب به همت انتشارات «احسان» چاپ و روانه بازار نشر شده‌است و علاقه‌مندان می‌توانند برای خرید با تلفن ۶۶۹۵۴۴۰۴-۰۲۱ تماس حاصل فرمایند.

پی‌نوشت:

  • خلیل‌حداد، بشیر، تبشیر و تبلیغ مسیحیت(الگو، اقلیم کردستان)»، ترجمه موسویان‌صفاخانه، سیدمحمد، تهران: احسان، چ اول، ۱۴۰۰، صص۲۷-۲۶.
  • همان،‌ ص۲۸.
  • همان، ص۱۷۳.
  • همان، صص۱۹۶-۱۹۴.
  • همان، ص۲۰۹.
  • همان، صص۲۶۶-۲۶۵.
  • همان، صص۲۶۶-۲۶۸.