عید صیام

فرقه پژوهی برداشت شده از بهائیت در ایران

نهاد رهبری بهائیت “بیت العدل” در حالی به انکار وجود عیدی به نام “عید صیام” در بهائیت تصریح کرده است که منابع دست اول بهائی، بارها از “عید صیام” در بهائیت سخن به میان آورده‌اند. آری؛ اصرار بر اشتباه بیت العدل، یا حکایت از جهل بالاترین نهاد رهبری بهائیت داشته و یا حاکی از دروغ‌پردازی آن برای حفظ استقلال بهائیت از اسلام است.

چندی پیش از عید نوروز که مقارن با ایام روزه‌داری بهائیان است؛ کانالی بهائی، با استناد به برخی از نصوص پیشوایان بهائیت، خبر از وجود عیدی مشابه عید فطر مسلمانان، با عنوان “عید صیام” در بهائیت داد.(1) اما جالب است بدانیم که نهاد رهبری بهائیت “بیت العدل” (که خود را مصون از هرگونه خطا می‌پندارد)، وجود عیدی به نام صیام را در آثار بهائی منکر و مدعی شده است: «سال‌های متمادی، برخی از پناهندگان بهائی ایرانی و عرب 21 مارس را “اعیاد توأمین” تلقّی کرده‌اند، یعنی، عید نوروز و صیام یا “عید صیام”. در برخی موارد، “عید صیام” آشکارا از اهمّیتی به مراتب بیشتر از نوروز برخوردار شده، و به 21 مارس فقط به عنوان عید صیام اشاره شده که یادگار “عید فطر” اسلامی است. ایشان اظهار می‌دارند که در آثار مبارکه هیچ اشارتی به “عید صیام” نیافته‌اند…».(2)

اما جالب است بدانیم که بر خلاف ادعای نهاد رهبری بهائیت، به قدری مسئله‌ی “عید صیام” در بهائیت روشن است که بارها و بارها از “عید صیام” در منابع دست اول بهائیت، سخن به میان آمده است. همچنان که پیامبرخوانده‌ی این فرقه در کتاب اقدس خود آورده است: «قَد کَتبنا عَلیکُم الصّیام أیّاماً مَعدودات و جَعلنا النّیروز عیداً لَکُم (3)؛ به تحقیق که ما روزه گرفتن را در روزهای مشخصی بر شما نوشتیم (: واجب کردیم) و نوروز را به عنوان عید (روزه داری) شما قرار دادیم».

در کتاب گنجینه‌ی حدود و احکام نیز از عید روزه داری بهائیان این‌گونه سخن به میان آمده است: «فصل ششم: در اینکه عید صیام عید نوروز است».(4) و یا آن‌جا که اشراق خاوری در بیان زمان عید أعظم بهائیان، “عید صیام” را مبدأ شماره‌ی آن قرار داده است.(5) همچنین فاضل مازندرانی نیز در “رساله امر و خلق” خود، “عید صیام” را مبدأ تعیین زمان عید أعظم بهائیان قرار داده است.(6)

اما مسئله زمانی جالب‌تر می‌شود که اشراق خاوری با صراحت غیرقابل انکاری، از عید نوروز به “عید صیام” بهائیان تعبیر و آن روز را “عید توأمین” تلقی می‌کند: «وقتی نوزده روز تمام شد، آن وقت روز بعدی که عید نوروز می‌شود، برای شما عید صیام است، یعنی برای أحبّاء هم عید صیام است هم عید نوروز».(7)

اما به راستی چگونه ممکن است نویسندگان سرشناس بهائی، که هم عصر با پیشوایان بهائیت بوده و کتاب‌های آنان مورد تأیید رهبران بهائی قرار گرفته است، در خصوص نام‌گذاری “عید صیام” مرتکب خطا شده و در عوض ادعای نهاد غیرمشروع بیت العدل (8)، صحیح باشد؟! آری؛ اصرار بر اشتباه نهاد بیت العدل، یا حکایت از جهل بالاترین نهاد رهبری بهائیت داشته و یا حاکی از دروغ‌پردازی آن برای حفظ استقلال بهائیت از اسلام است؛ که در هر صورت، ادعای عصمت این نهاد را از بین خواهد برد.

اما عجب از نویسندگان اصطلاحاً روشن‌فکر و ظاهراً مستقل بهائی است که یک روز، مقاله‌ای بر اثبات وجود “عید صیام” در بهائیت می‌نگارند و روزی دیگر برای آن‌که بودجه‌ی حمایتی‌شان قطع نگردد، به حذف و انکار تمام استدلال‌های خود می‌پردازند!

پی‌نوشت:

1- به نقل یکی از کانال‌های تبلیغی بهائیت.

2- نهاد رهبری بهائیت “بیت العدل”، پیام مورخ: 31 مارس 2007.

3- حسینعلی‌نوری، اقدس، بمبئی: مطبعه‌ی ناصری، 1314 ق، ص 16.

4-عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 52.

5- همان، ص 360.

6- فاضل مازندارنی، رساله امر و خلق، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، 141 بدیع، ج 4، ص 8.

7- عبدالحمید اشراق خاوری، تقریرات اقدس، تنظیم و تدوین: وحید رأفتی، هوفمایم آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، 1997 م، ص 56.

8- به گفته‌ی پیشوایان بهائیت، نهاد بیت العدل بدون حضور و ریاست شخص “ولی‌امر” بر آن، از هیچ‌گونه وجاهتی برخوردار نیست: جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی: سرنوشت بیت‌العدلِ بدون ولی‌امر، از زبان شوقی افندی!