پرویز خسروانی

پرویز خسروانی (۴ مهر ۱۳۰۱، شهرستان محلات – ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، لندن) سپهبد تیمسار نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی و بنیانگذار باشگاه تاج (استقلال) بود. او در سال ۱۳۱۹ وارد دانشکده افسری شد. در سال ۱۳۴۳ به فرماندهی ناحیه ژاندارمری استان مرکزی (به مرکزیت شهر تهران) رسید و بعدها در کابینه هویدا به مدت پنج سال به معاونت نخست‌وزیری و سرپرستی سازمان تربیت بدنی رسید. او در ۲ آذر ۱۳۴۹ درجه سپهبدی دریافت کرده و دو سال بعد بازنشسته شد. (قلی‌زاده، فرهاد. «رویدادهای دوم آذر». مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. دریافت‌شده در ۱۸ اسفند ۱۳۹۷).

*ازدواج پرویز خسروانی

هنگامی‌که پرویز خسروانی دانشجوی دانشکده افسری بود، خود و خانواده‌اش تمول چندانی نداشتند، به همین خاطر وی به دنبال زن پولداری برای بهبود وضعیت اقتصادی‌اش می‌گشت، با چنین ذهنیتی بود که با دختری پولدار از یک خانواده بهائی به نام “ملیحه نعیمی” آشنا گردید. پدر این دختر که از بزرگان فرقه بهائی و بسیار متمول بود، در یک باغ ۵ هزار متری و در یک ساختمان مجلل زندگی می‌کرد. (حسین فردوست، خاطرات فردوست).

“فردوست” داستان این آشنایی را به این صورت نوشته است:

«پرویز خسروانی از زمان دانشکده افسری به دنبال زن پولداری بود که توسط او وضعش را رو به راه کند… پرویز هر روز عصر با دوچرخه از دانشکده افسری راه می‌افتاد و به عنوان تمرین دوچرخه‌سواری از مقابل خانه دختر می‌گذشت و نامه عاشقانه رد می‌کرد. خانواده دختر با ازدواج این دو مخالف بودند…» (فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۶۸- ۲۶۹، تهران، موسسه اطلاعات، ۱۳۶۹).

علی رغم مخالفت “خانواده نعیمی” به علت سماجت پرویز این ازدواج در تاریخ ۱۹/۹/۱۳۲۱ انجام و در دفاتر بهائیت ثبت گردید. (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخ ۱۹/۹/۱۳۲۱).

از این تاریخ خسروانی به خانه “نعیمی” نقل مکان کرده و در خانه‌ای که پدر زنش برای او در مجاورت خودش ساخته بود به گذران زندگی پرداخت.

در اسناد ساواک در این مورد آمده است:

«طبق اطلاع، خانم تیمسار سرلشکر پرویز خسروانی، معاون ژاندارمری کل کشور جزء بهائی‌های متعصب بوده و سرلشکرخسروانی اداره کننده یک «لجنه» بهائی است. مرکز جلسات «لجنه» هم هفته‌ای یکبار در منزل سرلشکرخسروانی تشکیل می‌شود و آقای “عطاءالله خسروانی” (وزیر کار)، “دکتر راسخ” و “دکتر ایقانی” در جلسات مذکور شرکت می‌کنند و به وسیله وزیر کار با “تیمسارسپهبد ایادی” پزشک دربار شاهنشاهی مربوط هستند و از وی اخذ دستور می‌نماید.» (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۹/۸/۱۳۴۴).

در سندی از ساواک سابقه جاسوسی خانواده همسر خسروانی به این صورت آمده است:

«اسم کوچک نعیمی‌”عبدالحسین” است و نامبرده پسر نعیم شاعر معروف بهائی‌هاست و به همین جهت در میان بهائی‌ها محبوبیت و مقام بزرگی داشته و حالیه نیز دارد. “نعیمی” از ابتدای خدمت خود در سفارت انگلستان در تهران خدمت می‌کرد و مدتهاست که دیگر کار نمی‌کند و تنها کار اداری او همان خدمت در سفارت انگلستان بوده است….» (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۲۱/۶/۱۳۴۵).

* مفاسد اخلاقی

پرویز خسروانی نمونه رجال فاسد دربار پهلوی است. وی به تمام انحرافات اخلاقی و جنسی آلوده بود و با سوء ‌استفاده از موقعیت خود هر عمل خلاف اخلاقی را بدون واهمه انجام می‌داد. اگرچه نامبرده از دوران طفولیت به اعمال رذیله شهرت داشت و این مسئله اشتهار پیدا کرده بود؛ ولی دامنه آن بعدها به نوعی دیگر ادامه یافت. (پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک، ص۱۲).

سندی از ساواک اشتهار خسروانی به فساد را چنین بیان کرده است:

تجاوز به عنف و نوامیس مردم و هتک حرمت و حیثیت دختران جوان در «باشگاه تاج» و زنان کارمند زیر دست؛ از جمله مفاسد آشکار خسروانی است. او هیچ حریمی‌ را از تجاوز و انحراف مصون نگذاشته و با زنان متعددی ارتباط نامشروع داشت. در یکی از این موارد که صورت رسانه‌ای نیز به خود گرفت، تجاوز به دخترانی به نام “شادی بیگی” بود. خسروانی با این بهانه که قصد دارد دختر را به عنوان مربی همسر “غلامرضا پهلوی” نزد او ببرد، به باغی در کرج برده و با بستن دست و پای دختر به او تجاوز می‌نماید. وی ابتدا برای این‌که دختر پیگیری قضایی ننماید، به او وعده ازدواج می‌دهد، سپس به او پیشنهاد گرفتن پول و صرف‌نظر کردن از موضوع را می‌نماید که با مخالفت دختر مواجه و نهایتا موضوع به مطبوعات کشیده می‌شود. (اسناد ساواک،پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۱۴/۹/۱۳۵۰و۲۴/۱/۱۳۴۷و ۲۴/۷/۱۳۴۶).

*زمین‌خواری خسروانی

پرویز خسروانی از جمله امرای قدرتمند و با نفوذ ارتش بود که زمین‌های شخصی و ملی زیادی را تصرف نمود و سند آن را به اسم خود ثبت کرد. اسناد این مجموعه موارد متعددی از تصرف، دعوای حقوقی، تقسیط، فروش، حصارکشی یا تصاحب و نهال‌کاری زمین‌های ملی را نشان می‌دهد که در نوع خود کم نظیر است. (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۲۸/۷/۱۳۴۷ سند ص۴۰).

میزان زمین‌خواری خسروانی از حساب و کتاب خارج بود. “فردوست” در این زمینه می‌نویسد:

روزی “سرهنگ ضرابی”، مدیر کل نهم ساواک را احضار و به او دستور دادم درباره اموال خسروانی تحقیق کند و در سطح کشور هر چه به نام خسروانی، زن و ۲ دختر اوست و سند صادر شده گزارش نماید. پس از ۳-۴ ماه گزارش تحویل شد با کمال تعجب دیدم که بیش از تصور قبلی‌ام است. در مراکز استان یک یا چند زمین در مراکز شهرستان‌ها یک زمین در برخی مراکز بخش یک زمین و در تهران ده‌ها زمین که هم بسیار مرغوب و وسیع بود، به نام خسروانی و خانواده‌اش است. اداره کل نهم ساواک در گزارش خود لیست کاملی از زمین‌ها و تاسیسات خسروانی در سطح کشور ارائه داد که به بیش از ۲۰۰ رقم می‌رسید.» (فردوست، حسین، خاطرات فردوست، ص۲۶۷ -۲۶۹).

* رشواه‌خواری خسروانی

شیوه رشوه‌دادن و رشوه‌گرفتن خسروانی در نوع خود نیز جالب بود. سند ساواک رشوه‌دادن خسروانی به شاه را چنین ثبت نموده است. «خسروانی با “بیگلو” (کارمند دربار) صحبت کرد و “بیگلو” گفت: دوچرخه، مورد پسند اعلیحضرت واقع شده، البته من فکر کردم، دوچرخه را برای علیا حضرت فرستاده‌اید؛ ولی شاهنشاه فرموده‌اند، خیر برای خودم سفارش داده‌ام، خسروانی اضافه کرد که من کادویی برای شما و آقای “پورشجاع” تهیه کرده‌ام، خواهش می‌کنم یک نفر را به «باشگاه تاج» بفرستید که من آن را برای شما بفرستم. (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۹/۱/)۱۳۵۲.

اهدا یک جاسویچی طلا به یکی از وکلای تهران از دیگر موارد رشوه خسروانی می‌باشد. در سندی که به این موضوع اشاره دارد آمده‌است: «در هفته اخیر تیمسار خسروانی از بودجه تربیت‌بدنی یک جاسویچی تمام طلا با مارک تربیت‌بدنی برای “هوشنگ شمیرانی” وکیل دادگستری تهیه و ارسال نموده است که هم اکنون مورد استفاده وی قرار گرفته است.» (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۲۲/۱۱/۱۳۴۸).

* قاچاق کالا و مواد مخدر

از آن‌جا که مبادی ورود کالا در مناطق بندری و تجاری در دست نیروهای ژاندارمری بود. این مهم فرصتی به خسروانی داد که به عنوان یکی از فرماندهان ارشد ژاندارمری دست به قاچاق کالا زده و از این راه درآمد سرشاری به جیب بزند. (پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک، ص۲۱).

در یک مورد “ملیحه” همسر خسروانی به کویت رفت تا با وارد نمودن خودرو از آن کشور و نپرداختن حق گمرک سود قابل ملاحظه‌ای کسب کند. (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۱۴/۲/ و ۳۰/۳/۱۳۵۱ از اسناد ساواک).

سران رژیم پهلوی با بهانه این‌که قصد ریشه‌کن کردن مواد مخدر را دارند کشت خشخاش را ممنوع اعلام و ترانزیت آن را از افغانستان به کنترل درآوردند و ظاهراً با قاچاقچیان به مبارزه پرداختند؛ اما این اقدامات سبب شد تا امتیاز این تجارت پر سود به درباریان و هم‌دستان آنان در ارگان‌های نظامی‌ از جمله ژاندارمری اختصاص یابد، تیمسار خسروانی نیز در این تجارت دست داشت. او در فرماندهی منطقه یک مرکز همکاری نزدیکی با قاچاقچیان داشت و در این تجارت پر سود با آن‌ها شریک بود. (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۲۳/۱۲/۱۳۴۱).

«”احمد راه‌آهنی” از قاچاقچیان معروف با هماهنگی خسروانی با واردنمودن تریاک از ترکیه، تریاک تهران را تامین می‌کرد و در این تجارت پول‌ساز با خسروانی شریک بود.» (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۹/۱/۱۳۴۴).

* آلودگی خسروانی به قمار کردن

یکی از معروف‌ترین جلسات قماربازی در منزل پرویز خسروانی برگزار می‌شد که در آن چندین وزیر و وکیل و عده دیگری از مسئولین عالی‌رتبه حضوری همیشگی داشتند و مبالغ میلیونی برد و باخت می‌شد. (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۲۴/۱۰/۱۳۵۲).

خسروانی زندگی‌اش را روی قمار گذاشت، موضوعی که همسرش نیز آن را تایید کرده ‌است. او دائماً بدهکار بود و با فروش املاک و کارخانجات و رشوه‌گیری و رشوه‌دهی به دنبال تهیه پول برای پاس‌کردن چک‌های برگشتی‌اش بود. جلسات قمار منزل خسروانی و مبالغ برد و باخت در آن تنها گوشه‌ای از فساد رجال و دولتمردان عصر پهلوی را هویدا می‌کند. (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۱۱/۸/۱۳۵۰).

بولتن ویژه ساواک، مورخ ۲۱/۱۲/۱۳۲۵ حاکی است: «… منزل مشارالیها (خسروانی) محل قمار افسر یاد شده و افرادی از جمله “جلال آهنچیان” (تاجر)، “حاج‌آقا آهنچیان” (برادر جلال آهنچیان)، “مهندس الماسی‌پور”، “علی‌دهستانه” و “هدایت ذوالفقاری” (آجودان کشوری شاهنشاه) و چند نفر دیگر می‌باشد. ضمناً یاد شده وی به یکی از دوستان همبازی خود اظهار داشته که حدود ۳-۴ میلیون تومان در چند ماه اخیر باخته است و حتی یک فقره چک به مبلغ ۱۷۰ هزار تومان از حساب فروشگاه «باشگاه تاج» کشیده است و اضافه نموده مدت ۴ سال است، آرزو به دلم مانده که یک دفعه ببرم. چنین استنباط می‌گردد که نامبرده در اکثر جلسات قمار بازنده بوده است». (فردوست، حسین، خاطرات فردوست، ج۲، ص۴۵۴).

* خسروانی و کودتای ۲۸ مرداد

“فردوست” در خاطراتش درباره نقش خسروانی در این دوره می‌نویسد:

خسروانی در زمان “مصدق” «باشگاه ورزشی تاج» را داشت و در آن تعداد زیادی از ورزشکاران و باج‌گیران سرشناس تهران (مانند شعبان بی‌مخ) را جمع کرده بود. او هر طرف که باد می‌آمد، بدان سو می‌رفت. در زمان “مصدق” ورزشکاران را به خیابان ریخته و به نفع “مصدق” شعار می‌داد یا در ۹ اسفند به طرفداری از شاه شعار می‌داد، ولی وقتی شاه از ایران فرار کرد. پنج هزار تومان برای تعمیر ساختمان «پان‌ایرانیست‌ها» پرداخت و نام تاج را از باشگاه حذف و اسم “مصدق” را بر باشگاه نهاد، با جلب همکاری از طرف “اشرف پهلوی” به همراهی و همکاری با او در جهت کودتا گام گذاشت و باشگاهش را محل جمع آوری اوباش قرار داد و از آنان به عنوان مخالفان “مصدق” استفاده کرد و ورزشکاران را به خیابان ریخت و علیه “مصدق” و به نفع “محمدرضا” شعار داد.

“فردوست” می‌گوید، یک‌بار همین موضوع را به “محمد” گفتم، پاسخ داد بی‌اشکال است، حال که به نفع من عمل می‌کند. (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۲۳/۱۲/۱۳۴۱).

*خسروانی و واقعه ۱۵ خرداد

پس از قیام حضرت “امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) ” و حمایت علما و مردم از این قیام که به سرکوب و کشتار خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ منجر شد، بهائیان که در قتل و غارت سابقه‌ای طولانی داشتند، تنها ۵ روز بعد از این واقعه، ضمن ابراز خوشحالی از این کشتار وحشیانه در قالب نامه‌ای پرویز خسروانی فرمانده ژاندارمری ناحیه مرکز به عنوان یکی از سردمداران این جنایت تشکر کردند. (پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک، ص۲۴).

در سندی در این مورد آمده است:

«سرتیپ پرویز خسروانی فرماندهی ژاندارمری ناحیه مرکز تاریخ یکصد و بیست ساله جهان بهائی… زحمات و خدمات و سرعت عمل نیز در جلوگیری از تجاور اراذل و اوباش و رجاله کراراً در سنین اخیر در این محفل مذکور شده است بخصوص در این ایام که بحمدالله اولیای امور نیز به رای‌العین سوء عمل جمله‌ای معروف به علما را مشاهده کرده و هر دیده منصفی، رذالت و جهالت و پستی فطرت این افراد را گواهی می‌دهد. ۲۰/۳/۱۳۴۲ منشی محفل». (الله‌یاری، احمد، نیمه پنهان، بهائیان در عصر پهلوی، ج۲۱، ص۱۶۳- ۱۶۲، تهران، دفتر پژوهشهای کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۸).

*خسروانی و رژیم صهیونیستی

پرویز خسروانی که به پیوند مستحکم میان بهائیت و صهیونیست‌ها وقوف کامل داشت و حتی تمام کلیمی‌ها را بهائی می‌دانست. رسالت خاصی برای خود قائل بود. از طرفی وی برای خدمت به دربار پهلوی کوشید تا برای عملی شدن سیاست خارجی رژیم پهلوی در تقویت صهیونیست وارد عمل شده و از «باشگاه تاج» در این زمینه نهایت استفاده را کرد و تیم‌های اسرائیلی به دعوت «باشگاه تاج» برای برگزاری مسابقه به ایران دعوت شده و تیم تاج نیز به سرزمین‌های اشغالی سفر می‌کرد. (اسناد ساواک، پرونده انفرادی پرویز خسروانی، مورخه ۱۷/۳/۱۳۴۳ و ۱۸/۱۲/۱۳۳۷)

پرویز خسروانی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی‌ به انگلستان رفت و در لندن ساکن شد. (عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ج۳، ص۶۱۳، تهران، نشر گفتار، ۱۳۸۰)

منبع: کتاب بهائیان در عصر پهلوی، احمد اللهیاری ، دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان، ج31، نیمه پنهان، 1387، صص    189 و 192.

منبع: سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «پرویز خسروانی» تاریخ بازیابی 23/3/95

با تشکر از تهیه کننده مطلب سرکار خانم ک