هژبر یزدانی

فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران

هژبر یزدانی از چهره‌های مشهور و جنجالی اواخر سلطنت محمدرضا پهلوی می باشد که به واسطه ارتباط با شبکه اقتصادی بهائیت و حمایت های اشخاصی چون عبدالکریم ایادی و منصور روحانی ثروتمندترین مرد دهه ۱۳۵۰ ایران تبدیل شد.

وی در ابتدا در سنگسر به شغل گله داری مشغول بود.از دوره نوجوانی یزدانی اطلاعات چندانی در دسترس نمی باشد.

او متولد ۱۳۱۳ در سنگسر و فرزند رضاقلی میباشد که پدر او از چریک های رضاخان بود.

یزدانی دوبار ازدواج کرده است، در سال ۱۳۳۱ با زنی بهایی به نام بهمنه درخشانی که مراسم و سند آن به رسم بهائیان انجام شده است.

دومین ازدواج با خانم مسلمانی از عراق بود ولی باز هم سند ازدواج توسط لجنه ی بهائی تنظیم شده است و جالب اینکه سلامتی هژبر یزدانی را جهت ازدواج دکتر عبدالکریم ایادی  تایید نموده که سندی بسیار گویا به نزدیک این اشخاص به همدیگر می باشد .

هژبر کار خود را با گله داری در سنگسر آغاز کرد وبا گسترش خرید و فروش دام توانست در بازار گوشت پیشرفت نماید و با بهره گیری از پشتیبانی بی‌دریغ جامعه بهاییان حمایت دربار پهلوی (عبدالرضا ، محمودرضا و شمس پهلوی) و جانبداری بی‌دریغ عبدالکریم ایادی مراحل پیشرفت اقتصادی را طی نمود .

هژبر با خرید سهام کارخانجات و شرکتهای مختلف به ثروتی افسانه‌ای دست یافت. فردوست در خاطرات خود در مورد هژبر می نویسد:

هژبر یزدانی با حمایت ایادی به قدرتی تبدیل شد و اراضی وسیعی را در باختران، مازندران و اصفهان و غیره در اختیار گرفت و برای من معلوم شد که تمام این وجوه متعلق به بهائیت است و این معاملات را یزدانی برای آنها ولی به نام خود انجام میدهد .

بسیاری نظرشان براین بود که وی در واقع به نمایندگی از بهائیان فعالیت اقتصادی میکردوچهره ای پوششی بودکه در پشت آن جامعه بهایی پنهان شده وفعالیت های اقتصادی داشت.

این فعالیت جندان پر دامنه بود که بعید مینمود یک نفرآن هم چهره ای عادی مثل یزدانی بتواند به چنین موقعیتی دست یابدمگر آنکه از حمایت قاطع وپشت پرده ای برخوردار باشد.

وی هرگاه با مشکل برخورد میکرد با اعمال نفوذ ازسوی سرلشگرایادی وهمینطور نصیری که یکی را پدر خودش ودیگری را برادرش مینامیدموانع را از سر راهش برمیداشت.

نفوذ هژبردر دستگاه اقتصادی پهلوی یکی از اتهامات رایج سلطنت پهلوی را که حمایت از بهائیان بود ثابت میکرد.

این امر تا به آنجا پیش رفت که مردم طی دوران انقلاب به برخی بانک ها که خبر از نفوذ یزدانی در آنها داشتند حمله کرده واین اقدامات را به سبب مبارزه با بهائیت میدانستند.( کتاب جریان شناسی بهائیت پاورقی صفحه ۸۳)

یزدانی با حمایت های عبدالکریم ایادی و هویدا صاحب املاک و کارخانجات فراوانی گردید که بیشتر از راه زورگویی، آزار و اذیت روستاییان توانست املاک آنها را غصب کند.

 فردوست در این مورد چنین می‌نویسد:

بیاد دارم که حوالی سال ۱۳۵۴ شکایت از دفتر مخصوص شاه به دستم رسید مبنی بر اینکه هژبر یزدانی در سنگسر به مراتع چوپان‌ها تجاوز کرده و برای آنان مزاحمت ایجاد می‌کند محمدرضا شاه دستور تحقیق گزارش داد و دوافسر دفتر تحقیق را به همراه عکاس ساواک به منطقه اعزام کرد.

در مراجعت ،گزارش آنان حاکی از این بود که اهالی ده مرزان آباد همه بهایی هستند و رئیس آن ها هژبر یزدانی است.

آنان همه مراتع ده مجاور را که مسلمان نشین است به زور تصرف کردند.

مدارک مستند جمع آوری و آلبومی تهیه و ضمیمه گزارش شده و مستقیماً به اطلاع محمدرضا رسید.

فردای آن روز به بعد ایادی تلفن کرد و گفت: شاه گزارش را به من نشان داده گزارش سراپا مغرضانه است.

به شاه هم گفتم وایشان دستور داد مجدداً هیئت بی غرضی را اعزام دارید .

پاسخ دادم که گزارش هیئت مستند است و اعزام مجدد مفهومی ندارد و افزودم وقتی پادشاه می‌خواهد یزدانی به مناطق چرای دیگران تجاوز کند من که مدعی نیستم به هر حال یزدانی به کار خود ادامه داد.

حمایت ایادی از هژبر یزدانی در ماجرای قتل جهانبخش انهاری کاملا روشن است و خوشبختانه اسناد قابل استنادی نیز در دسترس می‌باشد.

جهانبخش انهاری از کارمندان برجسته هژبر بوده است که به دلیل مخالفت با برخی از سیاست های او و عدم همکاری در نقشه ی ترور ۸ نفر که هژبرآنها را مانع موفقیت خود می دانسته است، توسط افراد هژبریزدانی مورد ضرب و جرح قرار می‌گیرد و بعد از تحمل دوسال و نیم بیهوشی فوت می‌کند .

همسر انهاری از قول شوهر خود می گوید:

به شوهرم گفته بود می خواهد در ایران هرج ومرج اقتصادی راه بیندازد و با قدرت مالی که دارد هر دستگاه و سازمان را که میخواهد فلج کند، سرمایه گذاری در آمریکای جنوبی را هم به این منظور می خواست که اگر در ایران با شکست روبرو شد به آنجا فرار کند.

تهیه وتنظیم: سجادجمشیدی