پیامبرنماها

فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران

فرقه ای که به زور سرنیزه استعمار هم نتوانست موفقیت چندانی در دنیا کسب کند، مدعی می شود اسلام به واسطه شمشیر و خود به واسطه گفتمان گسترش یافته است! اما اگر به راستی کلام و منطق بهائیت تا این حد نافذ است پس چرا پیشوایان بهائی حتی از مناظره پیروانشان با مخالفین آگاه بهائیت نهی کرده اند؟!

ایادی امر بهائیت با انتخاب عنوان «شمشیر محمّد برنده تر است یا نفوذ کلمه الله؟» برای قلم فرسایی اش، پیش دستانه نتیجه خود را از قول عبدالبهاء در مقدمه گرفته و اسلام را دین خشونت و بهائیت را آیین گفتمان معرفی کرد!

عبدالبهاء

به همین مناسبت در بخش هایی از کتاب طرازالله سمندری می خوانیم: «شخصی خدمت حضرت عبدالبهاء عرض کرد، نفوذ کلمه‌ الله از شمشیر محمّد برّنده‌ تر است؟ فرمودند: بله، در این امر شمشیر، نفحات الهیّه است. آن شمشیر مى‌ کشد، این جان مى‌دهد، آن خراب مى‌ کرد، این آباد مى‌کند، آن بى‌ سر و سامان مى‌ کرد، این سر و سامان مى‌ دهد، خیلی فرق است میان آن شمشیر و این شمشیر. لیکن حقّ یفعل مایشاء و یحکم مایرید است آنوقت چنان اقتضا کرد و حالا چنین اقتضا مى کند، آن شمشیر، قلاع از سنگ و آهک فتح مى‌ کرد و این شمشیر قلاع قلوب را مسخّر مى‌ کند.»(1)

اما در پاسخ به خشونت طلب خواندن اسلام و گفتمانی معرفی کردن بهائیت از طرف عبدالبهاء، باید گفت:

اولاً: بر خلاف ادعای عبدالبهاء مبنی بر گسترش اسلام به واسطه شمشیر، اصولاً امکان تحمیل اعتقادات قلبی به دیگران وجود ندارد و زور و شمشیر تنها در حرکات جسمانى و نه در افکار و اعتقادات مى تواند اثر بگذارد. بعلاوه، کسانى متوسل به زور و تحمیل مى شوند که فاقد منطق باشند، نه دین مبین اسلام. از این روست که جنگ های پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نه برای به زور مسلمان کردن مردم، بلکه جنبه دفاعی یا پیشگیرانه داشته است.

ثانیاً: بهائیتی که مدعیست بر خلاف اسلام، با منطق و گفتمان شیوع یافته؛ پیامبرخوانده اش یکی از سران گروه تروریستی بابیت در ایران بود که با زور سلاح سعی در تحمیل خود به جامعه ایران داشتند. حتی پس از تبعید پیامبرنمای بهائی، او در عراق نیز به حذف فیزیکی مخالفینش می پرداخت.(2) اما از بکارگیری خشونت و حذف فیزیکی مخالفین در بهائیت هم که بگذریم،(3) دعوت به خشونت و بی رحمی، یک اصل اعتقادی در بهائیت به شمار می رود.

در این راستا می توان دعوت به خشونت گرایی علیه مخالفین توسط پیامبرنمای بهائی (4) و یا حکم به طرد بی رحمانه و تحریم همه جانبه معترضین و مستبصرین حقیقت جوی بهائی را از مصادیق دوری بهائیت از منطق و گفتمان ذکر کرد.(5)

ثالثاً: بر خلاف بزرگنمایی ها در خصوص گسترش بهائیت در دنیا، این فرقه به رغم حمایت همه جانبه استعمار و قدرت ها از آن، فراگیری چندانی نداشته در دنیا نداشته است. در واقع فرقه ای که ادعا دارد با منطق و گفتمان گسترش یافته با زور استعمار فرانسه در تونس و الجزایر یا زور آمریکا در ویتنام هم نتوانست موفقیت چندانی کسب کند.(6)

در پایان باید گفت اگر پیشوایان بهائی به راستی کلام و منطق بهائیت را تا این حد نافذ می دانستند پس چرا راه استدلال را بسته و حتی از مناظره پیروانشان با مخالفین آگاه بهائیت نهی کرده اند؟!(7)

پی‌نوشت:

1- طرازالله سمندری، طراز الهى، به نقل از کانال بهائی، ج 1، ص 362.

2- ر.ک: عزیه نوری، تنبیه النائمین، مؤمنین بیان، نسخه الکترونیکی، ص 12-11.

3- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: بهائیان قاتل در ایران چه کردند؟ + تصاویر

4- ر.ک: حسینعلی نوری، آثار قلم اعلی، نسخه الکترونیکی، ج 2، ص 89.

5- ر.ک: هلن هورنبی، انوار هدایت، نسخه الکترونیکی، ص 230، شماره: 604.

6- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقالات: علت درخواست فرانسه برای اعزام مبلّغ بهائی به مستعمراتش چه بود ؟! ؛ پشت پرده حضور بهائیت در ویتنام

7- ر.ک: عباس افندی، منتخباتی از مکاتیب، بی جا: بی نا، 1984 م، ج 2

، ص 37.