تجاوز

فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران

در روزهای اخیر، مستندی از چند زن متأهل بهائی منتشر شد که به دلیل فساد اخلاقی سیستماتیک و اجبار بر زنا، از فرقه بهائیت جدا شده و مورد طرد قرار گرفتند. اما مگر فرقه ای که برای بروز مسائل غیراخلاقی با مواردی (نظیر عدم اجراء و یا حتی تعیین مجازات برای زنا) بسترسازی کرده؛ می تواند پیدایش این گونه مسائل را بی ربط به خود جلوه دهد؟!

در این مستند زنان بهائی از تجاوز مسئولین رده بالای بهائیت به زنان شوهردار، با اطلاع شوهرانشان یا فساد جنسی درون خانوادگی بهائیان سخن گفته اند. عواملی که موجب برانگیخته شدن حسّ نفرت میان ایشان شده؛ تا جایی که ناچار برای دوری از فساد، مجبور به ترک خانه و طرد همه جانبه توسط تشکیلات بهائیت شدند.

تجربه ثابت کرده که تشکیلات بهائیت و مزدورانش طبق معمول، وجود مسائل غیراخلاقی این‌چنینی در درون فرقه خود را منکر می شوند و یا نهایتاً آن را اشتباه فردی و بی‌ربط به اصل بهائیت معرفی می کنند. اما بررسی منطقی عقاید، منش و تعالیم بهائیت ما را به یقین بر صحت گزارش های پرشمار از فساد جنسی و استفاده ابزاری از جنس زن، به عنوان یک سیره انحرافی در بهائیت می رساند.

در ادامه به بررسی برخی از عوامل بروز فساد جنسی و قرائنی که مؤید اظهارات زنان آسیب دیده بهائی است، می پردازیم:

اول: ترک تعصب: در فرقه ای که پیشوایانش همواره درس بی‌غیرتی و ترک تعصب نسبت به میهن و ناموس به پیروانشان می دهند، شاید بروز این گونه مسائل خیلی تعجب برانگیز نباشد. فرقه ای که تمامی تعصبات، از جمله تعصب جنسی و وطنی، یا به عبارتی دیگر غیرت خانوادگی و ملّی را مخرب اساس بشریت می داند: «تعصب جنسی، تعصب دینی، تعصب مذهبی، تعصب وطنی، تعصب سیاسی، هادم بنیان انسانی است و تعصب، مخرب اساس نوع بشر است؛ از هر قبیل که باشد. تا آنکه این تعصبات زایل نگردد، ممکن نیست عالم انسانی راحتی یابد.»(1)

دوم: حکم زنای متأهل: عامل دیگری که موجب ترویج مفاسد جنسی میان جامعه بهائی می شود، عدم تأیین مجازات برای ارتکاب عمل منافی عفّت است. در بهائیت تنها مجردهایی که مرتکب زنا شوند می بایست نُه مثقال طلا شیرینی، ببخشید یعنی کفاره به بیت العدل بپردازند.(2) حکمی که در پیام سال 1970 م این نهاد، گویا هنوز وقت اجرای آن هم نرسیده است: «راجع به اجراء حکم زنا عاجهً (فعلاً) وقت اجراء بعضی از احکام کتاب مستطاب اقدس نرسیده، به موقع خود در آینده تنفیذ خواهد شد.»(3)

اما برای زنای متأهل ها، همین جریمه نمایشی هم تعیین نشده است و زن و مرد متأهل، بدون هیچ عواقبی می توانند مرتکب عمل منافی عفّت شوند: «اما مسئله زنا این تعلّق به غیرمحصن (مجرد) دارد نه محصن (شوهردار)، و اما زانی محصن و محصنه، حکمش راجع به بیت العدل است.»(4)

بنابراین در فرقه ای که نگاه ابزاری به جنس زن برای تبلیغ خود دارد و با فرهنگ غیرت و حیا به شدت مبارزه کرده و هیچگونه مجازاتی هم برای زنا اجرایی یا حتی تعیین نکرده؛ آیا بروز مفساد اخلاقی در آن بعید است؟! حال مبلّغین بهائیت که مصادیق فراوان مفاسد فرقه ای خود نزد غیربهائیان را منکر می شوند، مگر می توانند بر ریل گذاری خود بر پیدایش این گونه مفاسد سرپوش بگذارند؟!

پی‌نوشت:

1- عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه‎ ملّی نشر آثار امری، بی تا، ج 3، ص 147.

2- حسینعلی‌نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص 47، بند 49.

3- نهاد رهبری بهائیت بیت العدل، پیام مورخ: 3 نوامبر 1970 م، برابر 12 آبان 1349 ش.

4- اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه الکترونیکی، ص 301.