فرقه های صوفیه

فرقه پژوهی

در صوفیه فرقه های زیادی با نامهای مختلف ظهور کرده و سپس منقرض شده اند. معمولاً اسامی فرقه های صوفیه به اسم مؤسس و یا یکی از اقطاب آنها نامگذاری شده اند.  در عصر حاضر فرقه های متعددی هم در میان شیعیان و هم در میان اهل سنت فعالیت داشته و دیده می شوند. این فرقه ها در کشورهای مختلف دارای مراکزی هستند که اقطاب شان در آنجا ساکن هستند. در این جا بعد از بیان مقدمه ای درباره تأسیس تصوف، به بیان انواع ان پرداخته شده است.

-تصوف و صوفیه بنا بر آنچه که علامه می فرماید مقارن با انتشار بحث فلسفی در زمان عباسیان ظهورنموده است.( طباطبائی،محمد حسین، المیزان، ج ۱، ص ۲۵)و برای آن ریشه‌ای در عهد خلفاء در لباس زهد می توان پیدا کرد. و سپس به شکل متصوفه در اوائل عهد بنی عباس توسط ظهور مردانی از صوفیه مثل بایزید، جنید، شبلی و معروف کرخی و غیر آنان پدیدار شدند. این قوم زمانی که ادعای کرامات کردند و مطالبی را که با ظواهر دین و حکم عقل متناقض بودند به زبان آوردند و ادعا می‌کردند که بر این معانی صحیح فهم اهل ظاهر نمی‌رسد، بر فقها و عامه مسلمین گران تمام شد ودر مابل اینان موضع گیری نموندو آنان را انکار نمودند و از آنها با تبرئه جسته و مورد تکفیرشان قرار دادند و با کارهایی مانند حبس، شلاق، کشتن، دار آویختن و تبعید نمودن از آنان دوری جستند. صوفیه در قرن ششم و هفتم به اوج خودشان رسیده و پس از آن به سوی انحطاط گرائیده و مردم از آنان دوری جسته و اعراض کردند. (همان، ج ۵، ص ۲۸۱ و ۲۸۲)

-شیعیان تا قرن ششم هجری، ارتباطی با تصوف نداشته‌اند و نفوذ مبانی تصوف در آموزه‌های شیعی از قرن هفتم و هشتم آغاز شده است. در این دو قرن است که همه‌ی گرایش‌های مذهبی و کلامی موجود در ایران بلکه سایر نقاط دنیای اسلام به دام تصوف می‌افتند.( علوی طباطبائی، علی‌رضا، شب‌های قونیه، ص۱۶ به نقل از: کمیلی مشربان، ج۱، ص۱۲۸.)

-مهم‌ترین شخصیت علمی که این تحول را در راستای نفوذ آموزه‌های تصوف در معارف شیعه باعث شد، سید حیدر آملی، عالم شیعه قرن هشتم هجری بود که به احتمالی در سال ۷۲۰ق به دنیا آمده و پس از سال ۷۸۷ق درگذشته است. وی در آخرین سال‌های امارت فخرالدوله باوندی ـ که به دست کیا افراسیاب چلاوی کشته شد ـ در روزگار جوانی، منصب و موقعیتی در آمل داشت.(  رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، ص۷۶۲.)

-به هر حال خاستگاه تصوف در ابتداء اهل سنت بوده و سپس در قرن هشتم این پدیده وارد جامعه شیعی شده است. بنابراین تا پیش از این تاریخ تمام فرقه های صوفیه و اقطاب آنان سنی مذهب بوده اند و پس از آن فرقه های شیعی مذهب صوفیه نیز در میان برخی شیعیان ظاهر شده اند.در زیر  به صورت گذرا به اسامی این فرقه ها اشاره می شود.

-اسامی فرقه های صوفی شیعی مذهب:

۱. فرقه گنابادیه:

این فرقه منتسب به سلطانعلی شاه گنابادی است که پس از فوت سعادت علیشاه « معروف به طاووس العرفا» هدایت و ارشاد سلسله نعمت اللهیه را به عهده می گیرد. از آنجا که وی از گناباد بوده است به سلسله گنابادیه معروف شده است. بنا براین فرقه گنابادیه یک از شعبه های فرقه نعمت است. در حال حاضر قطب و رهبر این فرقه نورعلی تابنده است در تهران ساکن است.

۲. فرقه نعمه اللهی:

این فرقه منسوب به شاه نعمت الله ولی ماهانی می باشد و ریشه آن به جنید بغدادی و از او به سری سقطی و از او به معروف کرخی می رسد.( تاریخ انشعابات سلسله های نعمت اللهیه در ایران، ص ۱۳.) این سلسله با این که در قرن نهم و دهم در ایران دارای طرفدارانی بود ولی بعد از آن با رفتن سران فرقه به سرزمین هندوستان رو به افول گذاشت تا این که در اواخر قرن دوازده هجری شاه علیرضا دکنی(قطب وقت فرقه که در هندوستان بوده.) دوازدهمین رئیس بعد از شاه نعمه الله دو نفر ازشاگردان خود به نام های میر عبدالحمید معصوم علیشاه و شاه طاهر دکنی را برای احیای رسومات نعمه اللهی به ایران فرستاد.

۳. فرقه نوربخشیه:

در جمع ارادتمندان خواجه اسحاق ختلانی بیستمین رئیس فرقه ای که خود را منسوب به امام رضا دانسته انشعابی در فرقه همدانیه ایجاد می شود. سید محمد نور بخش قهستانی که خواجه خود او را به جانشینی و خلافت منصوب کرد و آنگونه که از تاریخ فهمیده می شود ادعای مهدویت داشت(زرین کوب، عبدالحسین، ارزش میزان صوفیه، ۱۷۳.)طریقه او را خلفای وی ادامه دادند، شخصی به نام شاه قاسم فیض بخش توانست جایگاه ویژه و مهمی در بین سلاطین عصر پیدا کند. به طور کلی پیروان سید محمد نوربخش قهستانی را نور بخشیه  گویند.

۴. فرقه ذهبیه:

سید عبدالله برزش آبادی که ریاست و خلافت نور بخش را قبول نکرد و امر خواجه اسحاق را وقعی ننهاد و ازاطاعت امر او سرباز زد و اقدام به تأسیس فرقه ای نمود که طبق قواعد صوفیه به ذهبیه اغتشاشیه مشهور شد.( شوشتری، نور الله، مجالس المومنین، ج۲، ص ۱۴۴.)امروز این فرقه به نامها ذهبیه، گنجویه معروف است و قطب فعلی آن دکتر حسین عصاره در دزفول است.

۵. فرقه خاکساریه:

فرقه ای از صوفیان هستند که به درویشی به نام سید جلال الدین حیدر منسوبند فقرای این طایفه بیشتر سائل و طالب هستند و به مناقب خوانی روزگار به سر می برند، خاکساریه در تهران، خراسان، فارس، همدان، لرستان و کرمانشاه پراکنده اند.( ارزش میراث صوفیه، ص ۲۶۲.)

۶. فرقه مهدویه اشراقیه گمنامیه:

این فرقه شاخه ای از فرقه ذهبیه است که از فرقه های تازه تأسیس صوفیه به شمار می آید. این فرقه که در واقع موسس آن یکی از صوفیان ذهبی به نام سید محمد (کریم زاده) محسنی است خیلی کوچک و کم جمعیت است و مرکزیت آن، شهر دزفول می باشد.

۷. اویسیه شاه مقصودیه:

این فرقه از جدید ترین و بی بنیاد ترین فرقه های صوفیه شیعی مذهب است که مرکزیت آن در آمریکا است. موسس این فرقه جلال الدین علی میر ابوالفضل عنقا، سی و نهمین قطب این سلسله می باشد که بعد از وفات او پسرش میر قطب الدین محمد عنقا که در سال ۱۲۶۶ شمسی در شهر تهران متولد گردید و در سن ۷۵ سالگی در سال ۱۳۴۱ شمسی وفات نموده، چهلمین قطب این سلسله می باشد. بعد از میر قطب الدین عنقا پسرش شاه مقصود صادق عنقا که در ۳۱ شهریور سال ۱۳۴۱ رسماً عنوان قطب سلسله اویسیه از طرف پدرش به او اعطا می گردد، رهبری این سلسله را به عهده می گیرد. شاه مقصود در سال ۱۲۹۷ شمسی در تهران متولد گردیده و در سال ۱۳۵۹ شمسی در آمریکا از دنیا رفته است

منبع :اختصاصی الشیعه: نویسنده: حمیدالله رفیعی

“م . ا “