موعود

فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران

بهائیت که به اشتباه، تداوم فیض الهی را لازمه نزول مستمر پیامبران و ادیان جدید می دانست؛ در جایی از اساس، وجود موعودی پس از خود را رد کرده و در جایی دیگر، تاریخی برای موعود پس از بهائیت اعلام می کند که حتی تصور آن هم ممکن نباشد!

بهائیت که اساس مسلک خود را با تمسک به موعود باوری و منجی در ادیان اثبات می کند و در این راه خاتمیت ادیان و پیشوایان الهی را به شدت رد می کند، مسئله موعود پس از بهائیت را به حاشیه برده است.

در واقع بهائیتی که بر لزوم تداوم فرستادگان الهی تأکید می کند، به خود که می رسد ادعای خاتمیت می کند و در یکجا از اساس موعود پس از بهائیت را رد می کند: «و نفسی الحَق قد إنتهَت الظُهورات إلی هذا الظهور الأعظَم و مَن یُدعی بَعدهُ انّه کذّاب مُفتَر؛(1) سوگند به نفس حق من، که همه  ظهورات به این ظهور بزرگتر، پایان گرفت و هرکس که پس از چنین ظهوری، مدعی ظهور جدیدی شود، او دروغگو و افتراء زننده است.»

در جایی دیگر هم تاریخی برای موعود پس از بهائیت اعلام کردند که حتی تصور آن هم ممکن نباشد؛ چنانکه تا نیم میلیون سال خبری از موعود بعدی را ناممکن دانستند: «چه که این کور را امتداد عظیم است و این دور را فصحت، وسعت و استمرار سرمدی ابدی… لهذا امتدادش بسیار اقلاً پانصد هزار سال.»(2)

پی‌نوشت:

1- فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، مشهد: لجنه مطالعه و تحقیق، 1945 م، ج 4، صص 259-258.

2- عباس افندی، مکاتیب، نسخه الکترونیکی، ج 2، صص 68-76.