فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران:

رضا پهلوی از برخورد با بهائیان مجرم و سازمانی در کشور به نقض حقوق بهائی باوران تعبیر و از نقش آنان در فردای ایران سخن گفت. البته وقتی که جمهوری اسلامی بساط ظلم و فساد شما را در ایران برچید، به عنوان دشمن مشترک باید هم به یکدیگر دلداری دهید و توهم مصادره قدرت در ایران را با ادعای میهن دوستی در سر بپرورانید!

رضا پهلوی

فرزند شاه چمدانی ایران، هم پیاله های بهائی اش را بخاطر برخورد جمهوری اسلامی ، مورد تفقد قرار داد.

با شدت گرفتن برخورد با فعالیت های غیرقانونی تشکیلات بهائیت از تبلیغات تهاجمی تا تلاش برای احیای سازمان و تشکیلات وابسته به کشورهای معاند در ایران، رضا پهلوی روز چهارشنبه 12 مرداد با انتشار متنی در رسانه های اجتماعی گفت: «جمهوری اسلامی با اعدام و بازداشت و مصادره اموال، ممانعت از تحصیل، و تخریب خانه و آرامگاه تلاش کرده تا مهر ایران را از بهائیان بگیرد»، اما آن ها با وجود 43 سال ظلم و تبعیض، عشق شان به ایران را از دست نداده‌ اند. بهائیان در فردای آزاد ایران، برخوردار از حقوق بدیهی و برابر شهروندی این فرصت را خواهند داشت تا بار دیگر در بازسازی و آبادی ایران نقش ایفا کنند.»(1)

اما در پاسخ به این سارق اموال مردم ایران می گوییم:

اول: چشم باز و وجدان بیدار، وقتی بهائی باوران را در کشور دارای حق حیات، کسب و کار، تحصیل، خانه و آرامگاه آباد می بیند، دیگر سیاه نمایی های دشمنان ایران در ابزارسازی از بهائیان را برای فشار به حکومت را باور نمی کند. برخورد با مجرمین و خائنین بهائی را به برخورد با نوع بهائیان و پاکسازی مذهبی و نژادی تعبیر و تفسیر نمی کند!

دوم: بهائیان تشکیلاتی و سازمانی هم مثل تو، مِهری از ایران به دل ندارند! بهائیتی که بی وطنی را افتخار خود می داند و میهن و زادگاه، از کمترین ارزشی نزدش برخوردار نیست،(2) در واقع مثل تو هستند که حتی فارسی صحبت کردن را به فرزندانت آموزش ندادی و از عشق ایران دم می زنی! در واقع عشق شما به ایران، عشق چاپیدن ایران است که هنگام سختی ها به جای این که در کنار مردم باشید، همواره کنار دشمنان ایران و ایرانی ایستاده بودید.

سوم: مگر یک بهائی سازمانی، مِهری هم به ایران دارد تا جمهوری اسلامی در برخورد با مجرمین هم‌ مسلکش بخواهد آن را از دلش بیرون کند؟! مگر تاکنون اعضای سازمان بهائیت جز کینه و نفرت پراکنی بر علیه ایران و ایرانی دستاوردی داشته اند؟! مگر این پیروان بهائیت نیستند که در پیروی از پیشوایانشان ایرانیان را شرور (3) و کشور را به آمریکایی ها پیش کش کرده بودند؟!(4)

چهارم: چه تو که سرمایه ملی مردم ایران را دزدیدی و لقب فرزند شاه چمدانی را به دوش می کشی خائنی؛ چه تشکیلات بهائیت که در دوره شما ته رانت خواری و فساد را درآورده بود!(5) چه تو که با دشمنان ایران همراهی می کنی، چه بهائیان سازمانی که برای سیاه نمایی و تحریم ایران شب و روز نمی شناسند و از هیچ تلاشی برای ظلم به هموطنان و اعتلای خود مضایقه نمی کنند!

آری؛ وقتی جمهوری اسلامی، بساط ظلم و فساد شما را در ایران برچید، به عنوان دشمن مشترک باید هم به یکدیگر دلداری دهید و توهم مصادره قدرت در ایران را با ادعای میهن دوستی در سر بپرورانید!

پی‌نوشت:

1- به نقل از حساب های کاربری رضا پهلوی.

2- عبدالبهاء اساس آیین پدرش را ترک تمامی تعصبات، از جمله تعصب وطنی، مذهبی، جنسی و سیاسی برشمرده است: ریاض قدیمی، گلزار تعالیم بهائی، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، ص 366. به نقل از خطابات عبدالبهاء.

3- چنان که شوقی افندی، از گرفتاری ایرانیان به بلایا و رزایا، ابراز خشنودی کرده است: «از همان اوان که ایادی مخالفت و معاندت علیه وجود مقدس جضرت بلند شد، بلایا و رزایا پی در پی آن قوم جهول را احاطه نمود و آنان را به ورطه هلاک و دمار و نیستی و بوار سوق داد»: شوقی افندی، قرن بدیع، ترجمه: نصرالله مودّت، بی جا: مؤسسه معارف بهائی بلسان فارسی، 1992 م، چاپ دوم با تجدید نظر، (کتابخانه الکترونیکی بهائی)، ص 194.

4- ر.ک: عباس افندی، خطابات، مصر: به همّت فرج‌الله زکی الکردی، 1920 م، ج 2، ص 30.

5- جهت آشنایی بیشتر، بنگرید به سلسله مقالات: بهائیت در عصر پهلوی