فرقه پژوهی:
راجنیش اوشو ازجمله مدعیانی است که بنا به اظهارات صریح خودش به هیچ چیز باور نداشته و به دنبال زندگی ای است که با نفس و خواسته های شهوانی کاملاً موافق باشد. در نظام فکری و اندیشه ای اوشو اعتقاد به خدا، ارسال رُسُل و مبارزه برای برقراری عدالت معنا و مفهومی نداشته و آن چه مهم است، خواسته های نفسانی و شهوانی افراد است. که باید با توجه به میزان نیاز و خواسته اش، به دنبال آن ها برود.(1)
در نظام فکری و اندیشه ای اوشو اعتقاد به خدا، ارسال رُسُل و مبارزه برای برقراری عدالت معنا و مفهومی نداشته و آن چه مهم است، خواسته های نفسانی و شهوانی افراد است که باید با توجه به میزان نیاز و خواسته اش، به دنبال آنها برود. عدم باور و اعتقاد به خداوند و رسولان ارسال شده توسط خدا، برخواسته از جهالت و روحیه شهوت پرستانه
بر اساس تعلیمات اوشو تعداد زیادی از مریدانش هم مواد مخدر مصرف می کردند و هم اقدام به قاچاق مواد مخدر می کردند! همچنین شمار زیادی از مریدان این فرد که زن بودند، آشکارا به انجام اعمال جنسی و خلاف انسانیت و اخلاق می پرداختند. طبق اظهارات پیروان و مریدان اشو، این فرد تمام ارزش های جامعه آمریکا را زیر سوال برده و راهی را انتخاب کرده بود که عملاً برای انسان ها جدید بود. به همین خاطر دولت مردان آمریکا نسبت به حضور او احساس خطر کرده و اقدام به اخراج او کردند.(2)
گروهی دیگر نیز معتقد بودند که اشو با توجه به فساد اخلاقی افراطی که در بین مریدان و پیروان خود در آمریکا پیش گرفته بود، منجر به زیر پا گذاشتن هنجارهای رایج جامعه آمریکا شده و همین موضوع منجر به اخراج این فرد از آمریکا شد. گفتنی است که اسناد سازمان اتباع خارجه آمریکا که وزارت امور خارجه هند هم آن ها را تایید کرده است، موید همین دیدگاه است.(3)
طبق اظهارات اوشو انسان ها نباید گرفتار باید و نبایدهایی شوند که توسط ادیان آسمانی و خداوند متعال برای آنها در نظر گرفته شده است. در منطق اوشو آموزه های دینی و تعلیمات و دستورالعمل های شرعی و قرآنی، صرفاً انسان را محدود کرده و آزادی را از او سلب می کند. و هیچ وقت انسان نباید برای برقرار عدالت و از بین بردن ظلم بجنگد. بلکه باید در حال، زندگی کرده و (هر چه پیش آید خوش آید) را شعار همیشگی خود قرار دهد!
در پاسخ به اوشو چند نکته قابل تذکر است.
1- این نوع اظهار نظری که اوشو دارد و مدعی است که به هیچ چیز باور ندارد، خود همین ادعا نوعی باور بوده و از اندیشه و مقبولاتی که این فرد در ذهن خود دارد سرچشمه گرفته است. بنابراین اوشو هرگز نمی تواند بگوید به چیزی باور ندارم، چون صرف همین حرف و ادعا، خودش نوعی باور و اعتقادی است که این فرد ندانسته به آن اعتراف می کند. این فرد در طول سالیان زیادی آموزه هایی را به مردیدان و پیروان خود آموزش داده و آن ها را ملزم به رعایت و انجام آن ها کرده است، آیا همین ها از اعتقاد و باور این فرد سرچشمه نگرفته است؟
2- عدم باور و اعتقاد به خداوند و رسولان ارسال شده توسط خدا، نشانه جهالت و لجبازی امثال راجنیش اوشو است. چون این فرد و همفکرانش به دلیل تبعیت از هوای نفس و خواسته های شهوانی و از طرفی مخالفت دین با این قبیل اعمال حیوانی و دون شأن انسان به دلیل مرتبه والای انسانی، چاره ای ندارند که منکر خدا و آموزه های دینی باشند.
3- باور به خدا به صورت فطری در نهاد و سرشت همه انسان ها قرار داده شده و با انکار و اظهار عدم اعتقاد، هرگز از سرشت انسان ها پاک نخواهد شد. همان طور که گفته شد علت مخالفت اشو با خدا و آموزهای دینی و قرآنی، به دلیل مخالف بودن دین با خصوصیات حیوانی و دون شأن انسان است واین فرد چون مطیع هوای نفس است و دوست دارد هر چه نفس و قوای حیوانی و مادی او طلب کند را انجام دهد، مجبور است که خود را در مسیر بی اعتقادی و لائیک بودن قرار دهد.
4- باور به عدالت و و مبارزه با ظلم، همیشه با سختی ها و مشقت هایی همراه است که انسان عافیت طلب و شهوت پرستی همچون اوشو هیچ وقت انگیزه آن را پیدا نمی کند که دست به چنین اقدامی بزند. چون کسی که گرفتار در هواهای نفسانی و شهوانی باشد، هرگز توان، انگیزه و جرأت آن را نخواهد داشت که بخواهد با ظالمان روزگار به مبارزه بپردازد. بنابراین مجبور است که به انکار این قبیل موضوعات و مباحث بپردازد.
پینوشت:
1- اوشو: به هیچ چیز باور ندارم.
2- اشو، آینده طلایی، ترجمه مرجان فرجی، نشر فردوس، ص 197.
3- فعالی،محمد تقی، آفتاب و سایه ها، نشر موسسه آل یاسین، ص113.