فرقه پژوهی:
مدعیان دروغین مهدویت پس از پیـروزی انقـلاب اسـلامی ایـران با ادعای ملاقات و ارتباط با امام زمـان، هـمسری حضرت، تطبیق نشانهها و تعیین زمان ظهور در کانون توجهات قرار گرفتهاند.
یکی از مواردی که در زمینه مدعیان دروغین می تواند مـورد بحـث قـرار گیـرد، بررسـی ترفندهای مـدعیان در جـذب مخاطب است. با مطالعه بر روی مـنابع مـرتبط بــا بحـث مدعیان، به انواع ترفندها از جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اعتقادی میتوان دست یافت. یکی از مهمترین این ترفندها، ترفند روانشـناختی اسـت. مـدعی با این ترفند مخاطب را در موقعیتی خاص قرار داده و بر رفـتار او بـه صورت پنهان یا آشکار تاثیر میگذارد.
ترفندهای روان شناختی
ترفندهای روان شناختی می تواند از جنبههای مختلف تقسیمبندی شود؛ اما در اینجا از دو زوایه جذب و پایایی (ثابت ماندن در میان فرقه) به آن نگاه شده است.
ترفندهای جـذب
تـرفندهایی است که مدعی در ابتدای کار تشکیل گروه یـا فرقـه انحرافـی از آن اسـتفاده میکند و به عنوان اولین مرحله از کار تشکیلاتی او به حساب می آید؛ در ادامه به نمونههایی اشاره می شود:
۱. اعتماد سـازی کـاذب بـا ابزار انتساب دروغین
یکی از تـرفندهای مـدعیان، اعـتماد سازی کاذب است. اعتمـاد، زمینـهسـاز پیونـد میـان انسانهاست که از نزدیکترین نوع رابطه، یعنی رابطه میان نوزاد و مادر آغـاز مـیشــود و در ادامـه بـه سایر عرصههای زندگی سرایت میکند.
مدعیان به خاطر آنکه بتوانند اعتماد مقابـل را جلب کنند، بـا زیر پـا گـذاشـتن شاخصـه صـداقت بـا انتسـاب دروغـین؛ در جـذب مریـد و باورپذیری ادعا تلاش میکنند. بدین معنا که بـرای تـایید کـلام و اعتقادات خود، مطالب مـورد ادعا را به شخصیتی علمی – سیاسی نسبت میدهـند تـا مـرید، هم به اعتماد لازم برسـد و هم به عظمت مدعی پی ببرد.
۲.مرحله ای بودن ادعـا
مدعیان برای ادعاهای بزرگتر خود، از ادعاهای جزئی و ملموستر شروع و از لحـاظ بــار روانـی پس از بـررسی ابعاد آن، زمینه پذیرش را در بین مخاطب فراهم کرده و سـپس ادعـای بزرگتر خود را مطرح می کنند؛ مانند علـی محمـد شـیرازی در ابتـدا، بابیـّت و نیابـت امـام زمان را ادعا نمود. بسیاری از کسانی که ابتدا به علی محمد شیرازی اعـتقاد پیدا کـردند، به دنبال شناخت امام زمان بودند و فکر میکردند او پلی برای شناخت امام زمان است؛ به همین دلیل، به علی محمد بـاب گـرایش پیـدا کردنـد.
۳.القای ماهیت ماورایی
در مـیان مـدعیان، ترفند دیگـری وجود دارد که مـی تـوان آن را القـای هـویتی مـاورایی عنوان کرد. بدین معنا که مدعی، خود را انسانی ویژه و مـتفاوت با انسانهای دیگر معرفی کند که دستی در عالم ملکوت دارد و دارای قدرتی بـرتر و ویژه اسـت! این القـا به دلیل سهل بودن، به طور فراوان در میان مدعیان مشاهده شده است و آن، در واقع نوعی عـوام فریبـی اسـت.
۴.سوء اسـتفاده از انگیزه پیشرفت
انگیزه پیشرفت به انگیزه درونی فرد برای رسیدن به هدف یا دستیابی به درجه مـعیّنی از شـایستگی در یک کـار، تعریـف شـده و معمـولا بـا نیـاز بـه خـود شکوفائی (فـعلیت رسـاندن ظرفیت وجودی) همراه است.
مـدعیان بـا سوء استفاده از این انگیزه درونـی افـراد در قالب کــلاسهـای ســیر و ســلوک، تزکیه نفس و ملاقات با حضرت، افـرادی را کـه دلداده امـام زمـان و دارای انگیـزه رشـد معنوی اند، جذب می کنند. لذا بسیاری از مـریدان این جـریانات، برای کسب و ارتقای معنویـت پا به این مـیدان پر خطر گذاشتهاند.
۵.شخصیتسازیهای کاذب
انسانهایی که شخصیت آنها طوری است که توانایی اثرگذاری بر دیگران در آنها کم تـر اسـت در صدد ساختن شخصیت کاذب و کاریزما برای خود میباشند که بـرای رسـیدن به آن از حیلههای مختلف، مانند ملاقاتهای مکرر با حضـرت و درجـه اجتهاد و استاد تزکیه و.. استفاده می کند.
ترفندهای پایایی
به ترفندهایی گفته مـیشـود کـه ماهیت جذب ندارد؛ اما بـرای این کــه جــذب شـدگان در گروه باقی بمانند، مدعیان از آن ترفندها استفاده می کنند. به عنوان نمونه بـه مـواردی اشـاره می شود.
۱.بازسازی فکری
یکی از مـهم تـرین تـرفندهای روانشناختی که بر روی افراد انجام می گیرد مـغزشویی یا بـاز سازی فکری است . شست وشوی مغـزی کوششـی اسـت نظـاممنـد بـرای تغییـر دادن اندیشههـا و باورهـای فـرد؛ یکـی از کاربردهـای ایـن ترفنـد، مسـائل فرقه ای است که مـدعیان بـا شـیوههای مختلف بر روی مرتبطان خود انجام داده و آنها را پس از جذب، تغییر هویت داده اند.
۲.ایجاد شـخصیت کـاذب در مـریدان
یکی دیگر از ترفندهایی که مدعیان در جلسات خود به کار مـی برنـد اهــدای شـخصـیت کاذب است؛ بدین معنا که درباره مرید و مخاطب واژههایی به کار برده می شود که حـس وی را بـر می انگیزد و به او شخصیت موجه میدهد؛ به گونه ای که مخاطب، حـضور خـود را در این جریان و فرقه مایه افتخار می داند.
اگرچه ترفندهای مدعیان کاملا مهم و درخور توجه است؛ آنچه در ایـن میـان مـشـترک مـی بـاشد، اندیشه اصیل مهدویت است که با توجه بـه این انـدیشه، مدعیان از آن سوء اسـتفاده کرده و از طرفی دیگر، به خاطر شیعی بودن جامعه اسلامی و توجه ویژه آحاد مردم به مسئله امامت و مـهدویت و عـدم کـسب شناخت دقیق از مسائل مهدویت، بسیاری از خوشباوران در دام این مدعیان قرار گـرفته اند.