بهائیت

فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران

مری مکسول همسر ولی امر بهائیت در مقدمه مقاله‌ای این پرسش را مطرح کرد که چرا با آنکه دوای دردهای عالم در دست ماست، استقبالی از آن نمی‌شود؟! اما در پاسخ به او باید گفت: این چطور دارویی است که حتی نتوانست دردهای آورندگانش را درمان کند؟! پس بهتر است چرایی بی‌میلی به بهائیت را بی‌عملی و سیره و سیرت دورو و نازیبای بهائیت جستجو کنید.

نقاشی از شوقی و مری ماکسول

مری مکسول همسر شوقی افندی در مقاله‌ای با تشبیه دنیا به بیماری با مرض‌های گوناگون، دوای دردهای این بیمار را در دست بهائیت دانست. او ابتدا سخن خود را با این پرسش آغاز کرد که چرا با اینکه داروی دردهای این بیمار تنها در دست بهائیت یافت می‌شود، کسی از آن استقبال نمی‌کند؟!

چنانکه در مقدمه مقاله همسر ولی‌امر بهائیت می‌خوانیم: «غالباً متحیّر می‌مانیم، در حالی که علاج کلیه امراض عالم در دست ما است، چرا دنیا طالب آن نیست و آن را از ما نمی‌خواهد. گاهی اوقات دلسرد کننده است. احساس می‌کنیم مانند شخصی هستیم که در جادّه‌ای بر سر دوراهی ایستاده‌ایم … بسیاری از ما در نقاط عجیب و غریب مهاجریم و بسیاری از ما به اطراف و اکناف به عنوان مبلّغ سیّار سفر می‌کنیم یا در لجنات محلّی، یا ملّی، یا بین‌قارّه‌ای مشتاقانه سخت کار می‌کنیم، از خود می‎پرسیم که مشکل کجاست و مسأله در چیست. آیا مردمان نابینا شده‎اند یا ما مشکلی داریم؟»(1)

اما در پاسخ به روحیه مکسول و سایر بهائیان، علّت ناکامی بهائیت در کنار تبلیغات گسترده را این‌گونه شرح می‌دهیم:

هرچند شما احکام و تعالیم خوبی از ادیان و مکاتب کپی‌ برداری کردید؛ (2) حرف‌های خوبی می‌زنید، خوب سخنرانی می‌کنید، اما علت این ناکامی بزرگ، از بی‌عملی شماست. چرا که به‌طور مثال، از خدای یکتا دم می‌زنید اما قائل به شرک و خدایی پیامبرنمای بهائیت هستید.(3) ادعای آوردن احکامی مطابق نیاز روز بشر دارید اما به قدری نسبت به آن‌ها بی‌تفاوت بودید که به‌طور مثال حتی نماز جعلی خود را هم از یاد برده‌اید!(4)

از تعالیمی که با اقتباس از ادیان و مکاتب فکری، آن‌ها را بدیع و ابتکار خود خواندید، همین بس که حتی در گفتار هم به آن‌ها پایبند نبودید! مثلاً از وحدت با تمامی ادیان و نژادها دم زدید اما حکم به تفرقه و نژادپرستی دادید.(5)از صلح دم زدید و راهکارش را در تسلیم شدن برابر متجاوزین دانستید، اما در عمل فتوا به جنگ و خونریزی دادید.(6)

تازه این گفتارتان بود، چه رسد به تناقضات عملی که سرشار از آن هستید! در واقع، دوایی که ادعا دارید شفای دردهای عالم است، حتی نتوانست دردهای خودتان را درمان کند و دردهایی نظیر اختلافات بی‌حد و حصر و چند دسته شدن بزرگان بهائیت که گویا داروی وحدت و محبّت بهائیت، نتوانست درمانش باشد!(7)

پس نابینایی مردم دنیا نسبت به بهائیت، نعمتی برای شماست و به جای گلایه، باید قدردان آن هم باشید! چرا که اگر تناقضات و اساس دروغین بهائیت بر همگان آشکار می‌شد، دیگر همان اقلیّت فریب خورده هم در دام شما نیفتاده و بهائی نمی‌شدند! لذا بهتر بود به جای تهمتِ نابینایی به مردم دنیا، پاسخ پرسش خود (از چرایی بی‌میلی به بهائیت) را در سیره و سیرت خود جستجو می‌کردید.

پی‌نوشت:

1- روحیه مکسول، مسائل تبلیغ / توفیق در تبلیغ، مقدمه مقاله.

2- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: وحید رأفتی و توجیه کپی‌برداری‌های پیشوایان بهائی

3- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: ادّعای خدایی و خدا آفرینی حسینعلی نوری

4- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: سرنوشت عبادت مفقود ‌شده‌ی بهائیان

5- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: نژادپرستی در بهائیت

6- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: آیا بهائیان در عمل، صلح طلب بوده‌اند؟!

7-جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: پیش بینی های بهاءالله در تعیین جانشین