فرقه پژوهی
یکی از چالشهای فرقههای صوفیه، بعد از فوت قطب برای تصاحب جایگاه قطبیت شروع میشود. همانطور که در سلسله سلطان علیشاهی با مرگ نورعلی تابنده، برای تصاحب جایگاه قطبیت بین مهندس جذبی، محمد اسماعیل صلاح و مصطفی آزمایش شروع شده ، و هنوز این درگیری ادامه دارد.
از جمله اموری که در بین اقطاب صوفیه به وفور دیده شده، قدرت طلبی است. و معمولا با مرگ یک قطب، چندین نفر از مریدان او، ادعای قطبیت می نمایند و این نشانه جاه طلبی است که در بین آنها رواج دارد درحالی که یکی از اموری که در سلسلههای صوفیه بسیار مهم می باشد پیوستگی سلسله اقطاب است که در اکثر فرقه های صوفیه این امر محقق نشده است و سلسله آنها با انقطاع(1) و انشعاب مواجه شده است. در قرآن کریم انشعاب و تفرقه نشانه عذاب الهی به حساب آمده است. «قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَىٰ أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ[انعام/65] بگو: «او تواناست که از بالاى سرتان یا از زیر پاهایتان عذابى بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را به بعضى [دیگر] بچشاند.» بنگر چگونه آیات [خود] را گوناگون بیان مىکنیم باشد که آنان بفهمند.»
نزد متصوفه مشروعیت سلاسل صوفیه در اتصال رشته قطبیت آن فرقه صوفیه می باشد. هماهنگونه که نورعلی تابنده در مقاله ای می نویسد: «اگر کسی اجازه اش یداً به ید به امام برسد، رهبری و ارشاد او شرعی و قانونی است و الّا رشته اش قطع شده است.»(2)
فرقه صوفیه نعمت اللهی گنابادی از زمان تاسیس با انشعابهای متعددی روبرو بوده است و آخرین انشعاب، بعد از درگذشت دکتر نورعلی تابنده مجذوب علیشاه صورت گرفته است و اختلافی در تعیین قطب بعد از او رخ داد. وی برخلاف اقوام خود که میراث قطبیت را از پدر به پسر منتقل نمودند و معتقد بودند که اشاره غیبیه و الهام الهی قطب آینده را مشخص میکند! این مسند و جایگاه را به پسران خود نسپرد. وی مهندس علیرضا جذبی را به جانشینی خود برگزید.
بعد از فوت نورعلی تابنده در پذیرش و عدم پذیرش قطبیت مهندس جذبی بین افراد تاثیرگذار این فرقه اختلاف ایجاد شد و عمده دارویش، قطبیت او را پذیرفته ولی عده ای همچون مصطفی آزمایش(شیخ مأذون فرقه دراویش گنابادی که در پاریس زندگی میکند) و همسر او در انتخاب جذبی تردید نموده و گروهی بسیار اندک، طرفدار محمد اسماعیل صلاحی شدهاند و قطبیت جذبی را نپذیرفتهاند.
به تازگی دراویش افراطی مجذوبان نور در کانال مرتبط با این گروه با ارائه قرائنی، قطبیت مهندس جذبی را خیال باطل دانستهاند و مینویسند: «طبق بند چهاردهم بیانیه مورخ اول فروردین ۱۳۹۴ شمسی که به امضای مبارک مولای بزرگوار حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده مجذوب علیشاه رسیده است فرمان قطبیت و جانشینی آقای سید علیرضا جذبی ثابت علیشاه به تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ شمسی باطل میباشد و آقای سیدعلیرضا جذبی ثابت علیشاه، قطب سلسله جلیله نعمت اللهی سلطان علیشاهی گنابادی نمیباشند و همچنین مطابق با بند چهاردهم بیانیه مورخ اول فروردین ۱۳۹۴ شمسی هرگونه ادعای قطبیت آقای سیدعلیرضا جذبی ثابت علیشاه خیال باطل است.»
نور علی تابنده در بیانیه سال 1394 مینویسد: «در زمان غیبت مولای ما حضرت قائم آل محمد و رشتهی وصایت مستمر و مداوم میباشد در هر زمان نماینده ی الهی طبق دستور خداوند وصی خود را تعیین و امانت ولایت را به او میسپارد و هیچگاه تعیین چنین شخصی به توصیه و پیشنهاد دیگران نبوده و نخواهد بود. تاکنون بنابر مقدرات الهی چنین امری برای فقیر پیش نیامده و هرگونه شایعه و ادعا و گمانه زنی دربارهی این موضوع خیال باطل است.»(3) پس تنها موضعی که از جانب طرفداران مهندس جذبی به مدارک گروه مجذوبان نور گرفته شد، انتشار نص ذکر شده میباشد که توسط رضا تابنده(یکی از طرفداران قطبیت مهندس جذبی) با محتوای قطبیت مهندس جذبی است که زمان نگارش آن در سال 1391 بوده است و با توجه به بیانیه نورعلی تابنده در سال 1394 این نص بی اعتبار خواهد بود و این سلسله را دچار بحران بسیار بزرگی کرده است.
پس با ورود گروه مجذوبان نور به درگیری بر سر قطبیت دراویش گنابادی اوضاع این فرقه صوفیه وخامت بیشتری به خود میگیرد و بی اساس بودن این فرقه صوفیه بیش از پیش برای محققین روشن می شود.
پی نوشت:
1- قطع شدن رشته اتصال اقطاب را در تصوف انقطاع شجره نامه قطبیت می دانند.
2- فصلنامه عرفان ایران ش7،ص 18، مقاله نور علی تابنده.
3- نورعلی تابنده(مجذوب علیشاه)، بیانیه اول فروردین 1394ش.