میثم حسنی| فراگیر شدن یوگا و تکنیکهای مدیتیشن در سایه تبلیغات رسانهای، طی چند دهه اخیر و اقبال بشر تشنه معنویت امروزی به آن، سوداگران را به تحرک واداشته تا این مسئله را دستمایه تحقق مطامع خویش قرار داده و با انواع روشها و قالبهای نوین -بهاصطلاح- مراقبه، اهداف غایی خود را در دور ساختن معنویت و عرفان از معنای حقیقی آن دنبال نمایند.
بههمین خاطر است که این روزها شاهد بروز و ظهور قارچگونه جریانهای مختلف با مضمون مراقبه و مدیتیشن هستیم. نوشتار حاضر، تلاشی است، برای معرفی و بررسی انتقادی یکی از همین دست جریانها که با نام معنویت و مراقبه اهداف و غایتی دیگر را دنبال میکنند؛ فرقه موسوم به «ویپاسانا» با شعار «مراقبهای برای بصیرت» البته تا «بصیرت» را چه معنا کنیم.
ویپاسانا فرقهای برآمده از بودیسم
در منابع فرقه در خصوص چیستی و معنای ویپاسانا آمده «ویپاسانا» (یوگای ذهن یا خودنگری) یک واژه «پالی» است به معنای بصیرت داشتن و دیدن چیزها، آنگونه که هستند.»[1] و یپاسانا را باید عصاره آموزههای «سیدارناگوتامام»، ملقب به «بودا» دانست که بعدها بهعنوان یکی از روشهای مراقبه در هند مطرح شد.
بنیانگذار این روش «سانیتاریان گوئینکاجی» مدعی است، بودا این روش را ۲۵۰۰ سال پیش کشف و بهعنوان دارویی برای مردم جهان تجویز نموده وی هدف ویپاسانا را نیل به بالاترین آرمانهای معنوی، رهایی مطلق و روشنگری کامل بیان کرده است؛ اما باید دید این اهداف عملا محقق میشود؟
سر پرسودای گوئینکا
گوئینکاجی، مؤسس فرقه ویپاسانا که اصلیتی هندی دارد، در برمه (میانمار) متولد شد و پرورش پیدا کرد. وی ویپاسانا را در هند از فردی به نام «سایاجی اوباکین» که در آن زمان یک مدیر عالی رتبه دولتی بود، فرا گرفت و پس از ۱۲ سال آموزش در هندوستان اقامت گزید و از سال ۱۹۶۹ م بهطور رسمی پایهگذاری و تدریس ویپاسانا را آغاز کرد.
گوئینکا تبلیغ و توسعه تدریجی روش ابداعی خود را در دستور کار قرار داد، بهگونهای که در سال ۱۹۸۲ استادیاران و مربیانی به کار گرفت تا پاسخگوی تقاضای روزافزون دورهها و عناصر جذب شده باشند.
به این ترتیب فعالیتهای فرقه با تأسیس مراکز آموزشی در هند و در ادامه نقاط مختلف جهان گسترش یافت و در یک دوره تقریباً ۲۵ ساله شمار طرفداران این فرقه به هزاران تن رسید. امروز ویپاسانا مراکز متعددی در سراسر جهان (آسیا، اروپا، آمریکا، افریقا و استرالیا) تأسیس نموده است.
گوئینکاجی اهداف بزرگی در سر داشت و با برنامهریزی و فعالیت تشکیلاتی، فرقه را بهنحوی انسجام بخشید که موفق شد به مجامع جهانی از جمله سازمان ملل متحد، ورود پیدا کرده تحت شعار «صلح و آشتی مذهبی» به تبلیغ مسلک خود بپردازد.
در همین راستا، وی در تابستان سال ۲۰۰۰م در همایش اجلاس صلح جهانی در مقر سازمان ملل متحد سخنرانی پرطمطراقی ایراد نمود که البته دقت در پیام نهفته در آن نمایانگر مشی حقیقی وی میباشد. او در بخشی از این سخنان اظهار داشت:
«فرد نباید فقط مذهب خود را محترم شمرده و مذاهب دیگر را محکوم نماید، بلکه باید به دلایل گوناگون به مذاهب دیگر احترام گذارد. شخصی که مذهب خود را محترم شمرده و مذاهب دیگر را محکوم میکند، شاید بر این باور است که با وفاداری خود را وقف دینش کرده ولی با این روش بهطور جدی به دین خود آسیب میرساند. صلاح در توافق میباشد.»[2]
پس از این اظهارات آشکارکننده اعتقاد وی به پلورالیسم دینی، فرصت را غنیمت شمرده و به تبلیغ فرقه ابداعی خویش پرداخت:
«هند باستان، دو شیوه تمرینی را به جهان ارائه داده یکی از آنها ورزشهای فیزیکی بهصورت وضعیتهای مختلف یوگا (آساناها) و کنترل تنفس (پرانایاما) به منظور نگهداشتن بدنی سالم است و دیگری ورزش ذهنی ویپاسانا که برای نگهداشتن ذهنی سالم بهکار میرود.
مردم از هر دینی میتوانند هر دوی این تمرینها را انجام دهند، در عین حال آنها ممکن است، ادیان خود را در صلح و هماهنگی دنبال کنند. هیچ ضرورتی برای تغییر کیش و آیین بهعنوان یک منبع شایع تنش و نصاب وجود ندارد… این اجلاس میتواند یک مفهوم «دین جهانی» یا «معنویت غیر فرقهای» را تحت حمایت سازمان ملل پیشنهاد نماید.»[3]
اما در این عبارات به ظاهر زیبا و آشتیجویانه، او هیچ اشارهای به یکی از مهمترین قوانین مراقبه ویپاسانا یعنی لزوم کنار گذاشتن کامل تمامی اعتقادات دینی و مذهبی در طی دوره ۱۰ روزه مدیتیشن نمیکند. سوال این است که آیا این اقدام با مفهوم دین جهانی مورد ادعای وی تضاد ندارد؟
البته این تلاشها چندان بیتاثیر هم نبود و وی توانست با جلب حمایت برخی جوامع تشکیلات فرقه خود را توسعه دهد. هر چند، اجل مهلتش نداد و سه سال بعد – سپتامبر ۲۰۱۳م در سن ۸۸ سالگی درگذشت و طی مراسمی جنازهاش سوزانده شد.
مبانی اعتقادی ویپاسانا
آموزهها و مبانی اعتقادی فرقه ویپاسانا شباهت زیادی به دیگر فرقههای نوظهور در دهههای اخیر دارد که با گرتهبرداری از مبانی یوگا و مدیتیشن و بومیسازی آن، مجموعه تکنیکهایی را بهعنوان «مراقبه» و «رسیدن به آرامشی» عرضه میدارد. تفاوت در دامنه و عمق دورههای مراقبه و آموزشهاست که ویپاسانا در این زمینه ید طولایی داشته و با ارائه دورههایی خاص تحت قوانینی دشوار بهنوعی از دیگر جریانها متمایز میگردد.
بر اساس آموزههای این فرقه مدیتیشن ویپاسانا شامل سه مرحله است:
۱. سیلا (اخلاقیات) بهمعنای گفتار درست، عمل درست و امرار معاش درست
۲. سمادی (تمرکز) که شامل کوشش، آگاهی و تمرکز درست میباشد.
۳. پانیا (خرد) به معنای تفکر و ادراک درست.
«در مرحله اول (سیلا) فرد ملزم به اجرای یکسری اصول اخلاقی میگردد که البته کلیه رفتار و حرکات فیزیکی را نیز تحت الشعاع قرار میدهد؛ مثلا شیوه نشستن و مراقبه کردن که میبایست با زانوان ثابت و پشتی صاف صورت گیرد و از اصول مراقبه است.
یکی از برجستهترین ویژگیهای مراقبه حرکت تکرار شونده است. در ویپاسانا هم فرد در ذهنش مدام حرکتی تکرار شونده را دنبال میکند؛ این ویژگی در مرحله دوم ویپاسانا دیده میشود که بر تمرکز و حفظ تعادل ذهن تأکید دارد تا مراقبهکننده در مرحله سوم به خرد و تفکرات درونی دست یابد.»[4]
اما برای رسیدن به این مرحله مقررات خاصی وضع شده که بررسی آن نمایانگر حقایق جالبی از تطابق برخی تکنیکهای مغزشویی فرقهای با آنها میباشد. بر اساس آموزههای ویپاسانا فرآیند پاکسازی خویش از طریق باطنبینی بههیچ عنوان ساده نیست. دانشجویان باید بسیار سخت کار کنند. مراقبه برای کسانی مناسب است که میخواهند با جدیت کار کنند و مقرراتی را که برای سود و محافظت مراقبهگران و بخش جداییناپذیر تمرینات مراقبه است، رعایت نمایند.»[5]
دورههای این مراقبه ۱۰ روز تعیین شده که در طول آن افراد ملزم به رعایت قوانین مذکور هستند: «ده روز، قطعاً مدت زمان بسیار کوتاهی برای نفوذ به عمیقترین سطوح ذهن ناخودآگاه… است. پیوستگی تمرین در انزوا راز موفقیت در این تکنیک بوده و قوانین و مقررات برای به یاد داشتن این جنبه کاربردی است… شکستن قوانین جو را آلوده میکنند.
دانشجو باید برای تمام مدتزمان دوره [در مکان] بماند. بقیه مقررات بایستی به دقت خوانده و رعایت شود. یک دانشجوی آیندهنگر باید متوجه باشد که ترک دوره قبل از پایان آن بهدلیل سخت بودن قوانین توصیه نمیشود و زیانآور خواهد بود. بسیار مایه تأسف است که علیرغم داوریهای مکرر، یک دانشجو از قوانین پیروی نکرده و از او خواسته شود تا دوره را ترک کنند.»[6]
همچنین در خصوص لزوم پذیرش و سرسپردگی به مربی در سایت فرقه آمده: «دانشجویان باید اعلام کنند که مشتاقند خود را در طول دوره کاملا به راهنمایی و دستورات استاد بسپارند. این به معنای رعایت کردن مقررات و مراقبه است. دقیقا همانگونه که استاد میخواهد. بدون اینکه قسمتی از دستورات را نادیده بگیرند و یا چیزی به آن اضافه کنند. چنین اطمینانی به استاد و تکنیک برای موفقیت در مراقبه اساسی است.»[7]
این مورد هم تداعیکننده یکی دیگر از شاخصهای فرقهای یعنی لزوم سرسپردگی به سر کرده است.
دیگر قانون محوری ویپاسانا، الزام به ترک تمامی اعتقادات و باورهای دینی مذهبی است: «در طول دوره لازم است، مطلقا هر نوع دعا، عبادت یا مراسم مذهبی (روزه گرفتن، سوزاندن عود، تسیح انداختن و…) متوقف شود. تمام دیگر تکنیکهای مراقبه و شفا دادن با تمرینات معنوی نیز باید موقتا متوقف گردد.
بر خلاف هشدار بسیار از سوی استاد، مواردی در گذشته بوده که دانشجویان این تکنیک را با تمرین یا تشریفات مذهبی دیگری مخلوط نموده و زیان بزرگی به خود وارد کردهاند.»[8]
بنابراین ویپاسانا نیز همچون دیگر فرقههای نوظهور مدعی «یگانه راه و روش موفقیت و کمال» است که البته در پس شعارهای صلح و دین جهانی سعی در سرپوش نهادن بر آن دارد.
یکی دیگر از قوانین مراقبه ویپاسانا، الزام به روزه سکوت است که هرگونه ارتباط کلامی و غیرکلامی را شامل میگردد تا فرایند تسلط کامل بر افراد هرچه بهتر صورت گیرد: «سکوت شریفه به معنی سکوت کلامی، بدنی و ذهنی است. هر نوع ارتباط با دیگر دانشجویان چه با ایما و اشاره، نوشتن یا غیره ممنوع است.»[9]
این شگرد را با تفکیک زنان و مردان حتی زوجین عمیقتر میسازد؛ «تفکیک کامل مردان و زنان باید رعایت شود. زوجها، مزدوج و … نباید در طول دوره به هر صورتی با یکدیگر ارتباط داشته باشند. این مطلب در مورد دوستان افراد خانواده و…. نیز صدق میکند. دانشجویان تنها با موافقت استاد میتوانند محل را ترک کنند. هیچ ارتباطی با بیرون تا پایان دوره مجاز نیست. این مسئله شامل نامه، تماس تلفنی و ملاقات نیز میشود. تلفن همراه، پیجر و دیگر دستگاههای الکترونیکی هم باید تا پایان دوره به مدیریت تحویل داده شود.»[10]
همچنین همراه داشتن هرگونه وسیله رسانهای اعم از رادیو، دوربین، ضبطکننده صدا یا کتب و جزوه و… بهطور کلی خواندن و نوشتن ممنوع میباشد.
پس از پذیرش قوانین مذکور دانشجو آماده میشود، تا تحت برنامهای ۲۴ ساعته قرار گیرد؛ فرایندی که از ساعت ۴ صبح آغاز شده و ۲۱:۳۰ (ساعت خاموشی) به پایان میرسد و جز زمان خواب و استراحت حتی برای لحظهای فرد را به حال خود رها نمیکند.
تمامی ساعات شبانهروز، طبق این برنامهریزی به مراقبههای فردی و گروهی در سالن و با حضور استاد اختصاصی دارد؛ مراقبههایی در سکوت و بیخبری محض از بیرون، تحت قوانین سفت و سخت که در صورت هر گونه تخطی اخراج از دوره را در پی خواهد داشت.
با این توصیفات میتوان ویپاسانا را نوعی حضور داوطلبانه افراد در یک دوره دهروزه حبس قلمداد نمود؛ حبسی نهتنها فیزیکی، بلکه فکری – ذهنی که البته بر خلاف ادعاهای فرقه رایگان هم نیست و این همان معنای استثمار فکری و مغزشویی است که بسیاری از محققان حوزه فرقهشناسی و قربانیان و آسیب دیدگان فرق بدان اشاره و اذعان نمودهاند.
«دهش»؛ منبع مالی فرقه ویپاسانا
یکی از ادعاهای تشکیلات ویپاسانا، رایگان بودن دورههاست و اینکه هیچ یک از داوطلبان اجباری در ارائه پول با آنچه «دهش» نامیده میشود، ندارند. اما غوری در اقدامات تشکیلاتی و کارنامه فعالیتهای فرقه در داخل و خارج از کشور حکایت از حقایق دیگری دارد.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته یکی از منابع مالی فرقه، کمکهای اعضاست که تحت عناوین مختلف از جمله دانا یا دهش جمعآوری میشود. به این صورت که در پایان هر مراقبه افراد باید نسبت به پرداخت سهم خود در هزینههای نشست، مشارکت داشته باشند. جز این مبالغی نیز برای کمک به ساخت معابد فرقه در کشور هند از اعضا در سراسر جهان جمعآوری میگردد.
بعد تشکیلاتی ویپاسانا
فرقه و یپاسانا با توجه به تمرکز گوئینکا (مؤسس) بر توسعه تشکیلاتی، همواره بر این امر اهتمام داشته و آن را از طرق مختلف دنبال میکند. تأسیس نهادها و زیرمجموعههای مختلف در همین راستا صورت گرفته. مراکزی چون انتشارات ویپاسانا، تحقیقات بینالمللی (VRI)، معابد، آموزش به کودکان و نوجوانان و مراکز ویپاسانا در زندانها از آن جملهاند.
انتشار کتاب، مجله، جزوه، سیدیهای آموزشی، برگزاری سمینارهای تبلیغی – تعلیمی، ساخت معبد مرکزی (پاگودای جهانی در هند با سالن مراقبهای به ظرفیت هزار نفر)، تبلیغ و برپایی تورهای گردشگری، بازدید از مراکز و معابد فرقه از جمله فعالیتهای صورت گرفته در مراکز مورد اشاره میباشد که در شبکههای اجتماعی وابسته به فرقه مورد تبلیغ قرار میگیرد.
پراکندگی جغرافیایی ویپاسانا
همانگونه که اشاره شد، گوئینکا، اهتمام زیادی برای توسعه فرقه در سراسر جهان داشت. بههمین خاطر، شعب متعددی هر چند کوچک، در کشورهای مختلف تأسیس نمود. به گونهای که امروز از شرق تا غرب، مراکز ویپاسانا در آسیا، اروپا، آمریکا و افریقا به چشم میخورد. این فرقه چند مرکز در برخی استانهای کشور ما نیز دایر نموده است.
ویپاسانا در ایران
ویپاسانا اوایل دهه ۸۰ شمسی در پوشش مؤسسهای با عنوان «شادزیستی» به ایران وارد شد و فعالیت خود را تحت نظر فردی با هویت «داریوش. ن» آغاز نمود. این فرقه ابتدا در مهرشهر کرج فعال بود و بهتدریج با جذب افراد، شعب دیگری در برخی استانهای کشور از جمله شیراز نیز دایر نمود.
داریوش یکی از ۵۰ استاد ویپاسانا در جهان است که از سوی مرکزیت فرقه در هند برای مدیریت این جریان در ایران تعیین شده است. وی در سال ۱۳۶۰ از آلمان به هند مهاجرت نمود و پس از آشنایی با گوئینکا به ویپاسانا جذب شد.
داریوش سالها تحت آموزش «سولا» و «آرون» از دیگر اساتید فرقه بود. او پس از حضور در ایران شعبه ویپاسانای کرج را تأسیس نمود و شروع به تبلیغ و جذب با پوشش مؤسسه شادزیستی و فعالیت در قالب ورزش یوگا کرد.
در ادامه وی مرکز فرقه را در شیراز قرار داد و با ساماندهی تشکیلاتی موفق شد، افراد زیادی را به فرقه جذب نماید.
ویپاسانا در ایران ساختار تشکیلاتی منسجمی داشته و از سلسله مراتب بورو کراتیکی برخوردار بوده است. یعنی همچون مرکزیت فرقه دارای بخشهایی چون مدیر عامل بخش مالی، خزانه داری، تدارکات تحقیقات گزینشی، بازرسی و هیئت امنا بوده است.
سران فرقه با تبلیغات افراد علاقهمند را شناسایی نموده و پس از برگزاری دورههای مراقبه دو و سه روزه نسبت به جذب آنها اقدام کرده و در ادامه افراد جذب شده را به شرکت در دروههای تکمیلی مراقبه در مرکز ویپاسانا (هند) متقاعد میکردند.
داریوش بهدنبال توسعه تحرکات و تأسیس شعب تازه در دیگر استانهای کشور بود و در همین راستا، مبالغ هنگفتی را تحت عنوان کمکهای مالی (دانا یا دهش) از اعضا جمعآوری کرده و بخشی از آن را از کشور خارج نمود.
هر چند تلاشهای وی و مدیران بالادستیاش در خارج از کشور در نهایت به ثمر ننشست و فعالیتهای این فرقه با احراز وجوه انحرافی مبانی و آموزهها و نیز تحرکات تشکیلاتی متوقف گردید.
تأسیس مراکز یوگا و مراقبه، تبلیغ مبانی و آموزههای انحرافی، اشاعه اباحهگری در قالب برگزاری کلاسها و اردوهای مختلط، جذب در قالب فعالیت هرمی، انتشار مطالب تبلیغی (با بنمایه بودیسم) در برخی نشریات و حتی نگارش پایاننامه دانشگاهی با موضوع طراحی مرکز مراقبه ویپاسانا توسط برخی عناصر شاخص فرقه در کشور از جمله تحرکات انحرافی و پیاسانا در ایران میباشد.
تعارض با اسلام ویپاسانا
آموزههای ویپاسانا در ظاهر با مبانی اسلام ضدیت ندارد، اما آنچه حائز اهمیت است. روشهای ویپاسانا برای رسیدن به این مفاهیم است. در ویپاسانا، پرداختن به مراقبه مستلزم دوری جستن از هر گونه اعمال عبادی در اسلام و دیگر ادیان الهی میباشد.
آییننامه حصول پنج گانه ارائه شده در سایت فرقه که همه افراد حاضر در دورهها موظف به مطالعه، پذیرش و رعایت آن میباشند، نمایانگر تضاد مبانی ویپاسانا با کلیه مفاهیم الهی است.
سر کرده این فرقه در طول فعالیت در ایران با ترویج و نشر آموزههای غیر دینی، زمینه انحراف مسلمانان را فراهم و به مرور زمان آنها را نسبت به عقاید اسلامی، بیهویت و در نهایت جذب عقاید بودایی مینمود.
بنا به اظهارات برخی جداشدگان از فرقه داریوش با وجود اینکه خود را مسلمان میدانسته اما اعضا و مریدان را به ترک نماز و انجام مراقبه (نوعی نماز) به شیوه بودایی توصیه مینموده است. وی در این باره اظهار میدارد: «تمرکز بر نفس و یک ساعت مشاهده حسها، نماز من است.»
همچنین در ویپاسانا قانون طبیعت با عنوان «داما»، از جایگاه مقدسی برخوردار است. تاجایی که بعضا از آن به عنوان «خداوند» یاد میشود. جز این آمیختگی و ریشههای ویپاسانا در آموزههای یوگا بهویژه اصل محوری تناسخ، دیگر نمود بارز تعارض این فرقه با اصول دین مبین اسلام میباشد.
ویپاسانا مغزشویی داوطلبانه
بنابر آنچه گذشت، مروری بر آموزهها و چارت تشکیلاتی فرقه ویپاسانا حکایت از حقایق قابلتاملی دارد. گذشته از تعارض مبانی فکری فرقه با دین مبین اسلام و تروج اباحهگری از طریق برگزاری اردوهای مختلط مراقبه، ذات حضور در دورههای مراقبه ویپاسانا فارغ از هر گرایش فکری و مذهبی بهمعنای پذیرش اختیاری نوعی مغزشویی به شیوهای غیرمستقیم و ظریف است.
حقیقت آن است که کلیه داوطلبان حضور در دورههای مراقبه خواسته یا ناخواسته با قبول و رعایت مجموعه قوانین عجیب و غریب این به اصطلاح مراقبه ذهن و جسم خود را به مدت دستکم ۱۰ روز بهطور کامل در اختیار سران فرقه قرار میدهند تا با پیاده سازی مفاهیم و تکنیکهای مدنظرشان عملا روزنهای برای تفکر باقی نگذاشته و فرد را برای ادامه این مسیر ترغیب نمایند.
این مسئله بیش از هر چیز یادآور تکنیکهای مغزشویی فرقههای مخرب است که با کنترل ذهن اعضاء راه را بر هرگونه ارتباط، پرسش و انتقاد بسته و آموزههای خود را به فرد تزریق مینمایند.
قوانین و آییننامههای لازم الاجرای ویپاسانا بارزترین سند برای این مغرشویی است. پرسش اینجاست که چطور افراد حاضر میشوند، خود را در معرض چنین کنترل و مغزشویی خودخواستهای قرار دهند؟
در مورد بشر خسته از زندگی ماشینی در غرب، شاید بتوان آن را علاجی موقتی برای دردهایش دانست اما در جامعهای اسلامی با ظرفیتهای دین مبین اسلام و عرفان ناب اسلامی، این مسئله را باید در حوزههای دیگری آسیبشناسی نمود. از آن جمله است:
- وجود برخی خلاهای معنوی در جامعه و فقدان تبیین و عرضه مناسب عرفان ناب اسلامی متناسب با نیازهای موجود.
- تبلیغات قدرتمند رسانهای پیرامون مدیتیشن و یوگا که عدهای را تحت تاثیر قرار میدهد.
- کنجکاوی و علاقه برخی اقشار، بهویژه قشر جوان و تحصیل کرده به مباحث متافیزیک و ماورایی.
- تمایل برخی افراد (سستایمان) به تساهل و سامح در خصوص اعمال عبادی و فرار از شریعت.
جدای موارد فوق، نباید از نقش جریانهای خارجی و اهداف و نقشههای آنها برای نفود خزنده و ایجاد تزلزل در باورهای اسلامی غافل شد که هر روز در قالب و صورتی نوین ظاهر شده و سعی در جذب افراد و تغییر باورهایشان دارند.
در این موج هجمه ویپاساناها آنچه بهکار میآید. آگاهیبخشی و شفافسازی از پشتپرده و حقیقت این دست جریانها و تقویت زیر ساختهای دینی و اعتقادی از طرق صحیح و مؤثر است تا ما قربانی بعدی این نوع مراقبههای بیبصیرتی و مغزشویی داوطلبانه نباشیم.
[1]. سایت فرقه ویپاسانا https://www.dhamma.org/fa/index
[2]. همان، ذیل عنوان «آقای س.ن گوئینکا»
[3]. همان
[4]. ویپاسانا؛ هنر لذت عمیق از زندگی، وبلاگ سید عیسی هاشمی
[5]. سایت فرقه ویپاسانا ذیل عنوان «دستورالعمل ها و مقررات»
[6]. همان
[7]. همان
[8]. همان
[9]. همان
[10]. همان
ارتباط با ما: ferghepajoohi@gmail.com