فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران:

رونمایی از کتاب “مبارزه با استبداد به سبک آیین بهایی” در حالیست که فرقه بهائیت، هم از جهت تئوری و هم از جهت عملی با استبداد و مستبدین سازگاری داشته است. چگونه می توان نشر دانش را راهکار بهائیت برای مبارزه با استبداد برشمرد، در حالی که پیامبرخوانده بهائی، هر آنچه بهائیت را رد کند جهل خوانده و آزادی خواهی را مساوی با حیوانیت دانسته است.

تشکیلات بهائیت چگونه می تواند مبارزه با ظلم و استبداد را به پیشوایان خود نسبت دهد در حالی که آنان هم از جهت تئوری و هم از جهت عملی، با استبداد و مستبدین سازگاری داشته و قیام علیه آن را ممنوع دانسته اند!

کانال تشکیلات بهائیت از انتشار کتابی با عنوان “مبارزه با استبداد به سبک آیین بهایی” به نویسندگی نوبانگ رونمایی کرد. در توضیح مختصری از این کتاب، همانگونه که از اسم آن هم روشن است، می خوانیم:

«آئین بهایی در طول تاریخ حدودا دویست ساله خود با ارائه تعالیمی بدیع و نظمی جهانی بر اساس نیاز مردمان این عصر و مداومت در بسط و توسعه آن و اقداماتی موثر در جهت ایجاد جوامعی هدفمند برای نشر انوار دانش و تحقق آشتی و اتحاد در بین مردمان دقیقا مشغول مبارزه با نادانی و فروریختن پایه های واپس گرایی و تحجر بوده است که این فرآیند همچنان در فضایی بزرگ تر ادامه دارد. بر این مبنا تلاش این نوشتار که بر پایه نصوص و نوشته های محکم و مستند پیامبر آیین بهایی و جانشینانش استوار است شرح شیوه ای موثر از پایداری و بیان مفهومی بدیع از مبارزه همراه با شواهد تاریخی است که در کنار آن مدنیتی جدید در حال شکوفا شدن است.»(1)

اما در نقد و نگاهی کلی به این کتاب باید گفت:

اول: بر خلاف عنوان و موضوع کتاب فوق، فرقه بهائی نه تنها به مبارزه با استبداد نپرداخته، بلکه هم از جهت تئوری و هم از جهت عملی با استبداد و مستبدین سازگاری و همکاری داشته است. پیامبرنمای تشکیلات بهائیت از حیث تئوری، رسماً هرگونه اعتراض به حاکمین را حرام دینی دانسته و از آزادی خواهی و مقابله با استبداد نهی کرده است.(2)

از جهت عملی نیز پیشوایان بهائی با ظلم و استبداد همراه و سازگار بوده و پیروی از (نماد استبداد، دیکتاتوری، زیاده خواه و نژادپرست در دنیا) هیتلر و حزب نازی را بر پیروان خود لازم دانسته اند!(3) با این حال، این چه سبکی است که بهائیت قصد دارد از مبارزه با استبداد ارائه دهد؟!

دوم: چگونه می توان نشر دانش و فروریختن پایه های واپس گرایی و تحجر را راهکار بهائیت برای مبارزه با استبداد برشمرد، در حالی که پیامبرخوانده بهائی آموزه از غیر خود را دانش ندانسته است؟!(4) از طرفی دیگر پیامبرخوانده بهائی، هر آنچه بهائیت را رد کند جهل خوانده و آزادی خواهی را به دور علم، عقل و ادب و مساوی با حیوانیت دانسته است.(5)

سوم: چگونه میتوان تصور کرد مهمترین رکن تشکیلات فرقه (بیت العدل) در سرزمینهای اشغالی  و در حمایت رژیم صهیونیستی کودک کش اسرائیل باشد و دم از مبارزه با استبداد بزند.

اما بسی هنر می خواهد که پیرو مسلک مستبد پروری بود و در مبارزه با استبداد کتاب نوشت!

پی‌نوشت:

1- کانال رسمی تشکیلات بهائیت در معرفی کتاب: مبارزه با استبداد به سبک آیین بهایی، مؤلف و نویسنده: نوبانگ، نسخه الکترونیکی.

2- ر.ک: حسینعلی نوری، اقدس، کتابخانه الکترونیکی، ص 93، بند 95؛ حسینعلی نوری، اقتدارات و چند لوح دیگر، نسخه الکترونیکی، ص 324.

3- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: چرا اطاعت از آلمان نازی بر بهائیان واجب شد؟!

4- پیامبرخوانده‌ی بهائی در ادعایی بی‌دلیل، تنها کسانی را عالم می‌شناسد که به او و علی‌محمد باب ایمان آورده باشند خواه از علم بهرمند باشند و یا نباشند: ر.ک: حسینعلی نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: لجنه ملّی نشر آثار بهائی، چاپ اول، 1998 م، ص 24.

5- ر.ک: حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، صص 116-117، بند: 123.