فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران
رسانه بهائی در حالی به اسم آزادی و بهانه فوت مهسا امینی مردم را به آشوب علیه حکومت فرا میخواند که پیامبرنمای بهائیت (حسینعلی نوری) از آزادی خواهی نهی کرده و آن را مصداق حیوانیت می دانست! دعوت به آزادی خواهی از رسانه بهائی در حالی صورت می گرفت که پیامبرنمای بهائیت آزادی را در پیروی از اوامر خود و امرش را مساوی با اطاعت محض از حکومت معرفی کرد.
در میانه اغتشاشات شهریور و مهر ماه ١۴٠١ در ایران که به بهانه درگذشت مهسا امینی در مرکز آموزشی گشت ارشاد آغاز شد، عناصر تشکیلات بهائیت تلاش کردند در آتش فتنه و آشوب بدمند. در این میان یکی از پیج های تشکیلات بهائیت با انتشار پستی از زنی سر برهنه، ایستاده بر برج آزادی، اغتشاش گران را به تلاش برای آزادی ایران فراخواند.
اما به راستی عناصر تشکیلات بهائیت چگونه به اسم آزادی پیروان خود و عموم مردم را به تقابل با حاکمیت می کشانند در حالی که پیامبرنمای بهائیت از آزادی خواهیبه شد ت نهی کرده و آن را به مثابه فتنه ای خاموش نشدنی تشبیه کرده است! او با حیوانی و فریبکارانه دانستن شعار آزادی، آن را مایه خروج انسان از دایره وقار و ادب معرفی و نوشت: انّ» الحریه تنتهی عواقبها إلیالفتنه الّتی لاتخمد نارها…؛ (حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص ١١٧-١١۶، بند: ١٢٣).قطعاً عواقب آزادی به فتنه و آشوبی ختم می شود که آتش آن فرو نمی نشیند؛ بدانید که مظاهر آزادی مطالع آزادی و مظاهر آن حیوان است و سزاوار است انسان پیرو سنت هایی باشد که از گمراهی نجاتش دهد و به فریب کاران زیانرساند؛ قطعاً آزادی انسان را از جایگاه ادب و متانت خارج می کند و او را از فرومایگان قرار میدهد.
با این حال اگر در دیدگاه بهائیت آزادی مساوی با حیوانیت است و از انسانیت آدمی را دور می کند، پس پیامبرنمای بهائیت آزادی را در چه می دید؟! او آزادی را در پیروی از دستوراتش می دانست: قُل» الحری ه فی اتباع أوامری لو أنتم من العارفین…؛ (همان.) بگو آزادی در پیروی از فرمان های من است. اگر شما از عارفین باشید، اگر مردم پیروی کنند، آنچه را که ما نازل کردیم برای ایشان از آسمان وحی، هر آینه خود را در آزادی محض خواهند یافت.« با مراجعه به کتاب اقدس بهاء درمی یابیم که حق اعتراض به حاکمین از بهائیان نهی شده و اعتراض به حکومت مساوی با آزادی نیست: (همان، ص ٩٣، بند ٩۵.) بر هیچکس جایز نیست به حاکمان بر مردم اعتراض کند؛ امور را به حاکمین واگذارید و به قلب ها توجه کنید.«
در نتیجه (حسینعلی نوری) آزای اعتراض به حکومت ها را از مصادیق حیوانیت می دانست!
با این حال چگونه رهبران سازمانی که پیامبرنمایش، آزادی اعتراض به حکومتها را مساوی با حیوان بودن می دانست، به خود اجازه می دهند به اسم آزادی، پیروان و مردم ایران را به اغتشاشات و براندازی ترغیب کند؟!