نویسنده مقاله: ورشوچی- دارای دکترای کلام اسلامی
چکیده
روش انرژیدرمانی ریکی در دهههای اخیر بهعنوان شیوهای برای درمان جسم و روح معرفی شده است. این مقاله رویکرد ریگی را از منظر جهانبینی و اعتقادات اسلامی مورد نقد و بررسی قرار میدهد. نشان داده میشود که مبانی متافیزیکی و معنوی این روش، که متکی بر وجود نیرویی مستقل از خداوند است، با توحید ربوبی و اصول اسلامی ناسازگار است. در این پژوهش، با استفاده از منابع اصلی اسلامی و متون مرتبط با عرفانهای نوظهور، تفاوتهای بنیادین ریگی با آموزههای اسلامی در زمینه منشأ قدرت و شفا مورد تأکید قرار گرفته است.
کلیدواژهها: ریگی، انرژی درمانی، توحید، فلسفه شرق، نقد اسلامی، عرفانهای نوظهور.
۱. مقدمه
در دهههای اخیر، روشهای موسوم به انرژیدرمانی و بهویژه سیستم «ریکی» (Reiki) در میان جوامع مختلف گسترش یافته است. این نظام درمانی که ریشه در سنتهای شفابخشی شرقی دارد، مدعی انتقال نوعی انرژی کیهانی نامرئی از فرد درمانگر به بیمار است؛ انرژیای که سبب تعادل جسمانی، روانی و ترمیم انرژی بدن میشود[1]. ریگی به دلیل ظاهر آرامشبخش و فقدان مداخله دارویی، در بسیاری از مراکز درمانی جایگاهی کسب کرده است.
با این حال، از منظر جهانبینی اسلامی، هر روشی که مدعی تأثیرگذاری بر نظام هستی، شفا، یا هدایت انرژی است، باید پیش از پذیرش، از صافی اصول بنیادین اسلامی، بهویژه اصل توحید، عبور کند. این مقاله درصدد است خاستگاه، مبانی نظری و فلسفی ریکی را بررسی کرده و سازگاری یا تعارض آن را با آموزههای اسلام تحلیل کند. هدف اصلی، تفکیک میان روشهای مبتنی بر اسباب طبیعی و توکل الهی از نظامهایی است که مبانی هستیشناختی جایگزینی برای خداوند معرفی میکنند.
۲. پیشینه تاریخی و فلسفی ریکی
ریکی (به ژاپنی: 霊気، به معنای نیروی حیات کیهانی) توسط «میکائو اوسوئی» (Mikao Usui) در اواخر قرن نوزدهم در ژاپن بنیان نهاده شد. اوسوئی ادعا میکرد که پس از یک دوره ریاضت معنوی طولانی، این دانش را از طریق تجربهای عرفانی کسب کرده است[2].
۲.۱. آموزههای بنیادین اوسوئی
در آموزههای اصلی ریکی، جهان هستی بهعنوان یک شبکه انرژی حیاتی نامرئی تعریف میشود که همه چیز را احاطه کرده است. این انرژی که گاهی به آن «چی» (Qi) در چین یا «پرانا» در هند نیز اطلاق میشود، منبع اصلی حیات و سلامتی است. درمانگر ریکی، با تمرکز ذهنی و استفاده از تکنیکهای خاص (مانند دستگذاری یا فاصله گرفتن)، دروازهای به سوی این انرژی کیهانی باز میکند و آن را به بیمار منتقل مینماید تا انسدادهای انرژی وی برطرف شود.
۲.۲. ریشههای متافیزیکی
ریشه این تفکر عمیقاً در آیینهای بومی ژاپن، بهویژه شینتو، و همچنین مفاهیم بودایی و تائوئیسم آسیای شرقی قرار دارد[3]. مفاهیم ریگی مانند «آگاهی کیهانی» (Cosmic Consciousness) و مفهوم «یگانگی هستی» (Holism) که در آن مرز بین خالق و مخلوق کمرنگ میشود، بازتابی از وحدت وجودی رایج در عرفانهای شرق آسیا است. این نظام، شفادهندگی را نه بهعنوان یک موهبت صرف الهی، بلکه بهعنوان دسترسی به یک منبع انرژی جهانشمول و غیرشخصی معرفی میکند که انسان میتواند آن را هدایت کند.
۳. مبانی معرفتشناختی و هستیشناختی ریکی
تحلیل جهانبینی ریگی نشان میدهد که این سیستم بر پایههایی استوار است که با مبنای هستیشناسی اسلامی در تضاد قرار میگیرد.
۳.۱. اصل انرژی کیهانی مستقل
مهمترین رکن متافیزیکی ریکی، اعتقاد به وجود نیرویی غیرمادی و فراگیر (انرژی کیهانی) است که مستقل از اراده مستقیم الهی، در جهان جریان دارد و قابلیت شفادهندگی دارد. این انرژی، یک عامل واسطه یا یک بستر مادی نیست، بلکه یک نیروی فعال است که میتوان آن را کنترل یا به سمت هدف هدایت کرد[4].
۳.۲. توانایی ذاتی انسان برای هدایت نیرو
در ریکی، درمانگر نقش یک کانال یا واسطه فعال را ایفا میکند. قدرت شفا نه از طریق استمداد از خدا، بلکه از طریق فعالسازی تواناییهای درونی شخص برای اتصال به شبکه انرژی جهان و هدایت آن به سوی بیمار حاصل میشود. این امر بهنوعی، تأکید بر خودکفایی معنوی انسان در امر شفا و رهایی را القا میکند.
۳.۳. ناسازگاری با توحید ربوبی
در آموزههای اسلامی، یگانه منشأ قدرت و تدبیر در عالم هستی، خداوند متعال است. این اصل در توحید ربوبی تجلی مییابد که بیان میکند هیچ فاعل مستقلی جز خدا در تأثیرگذاری بر جهان وجود ندارد. قرآن کریم این حقیقت را بارها تکرار میکند: (وَما بِکُم مِن نِعمَهٍ فَمِنَ اللَّهِ (نحل: ۵)
یعنی هر نعمتی که به شما میرسد، ریشه در فضل الهی دارد. ادعای ریگی مبنی بر وجود نیرویی قابل هدایت که مستقل از اراده الهی و تحت کنترل انسان قرار میگیرد، مستقیماً با مفهوم توحید ربوبی و حاکمیت مطلق خداوند در تعارض است[5]. اگر انرژی کیهانی منشأ شفا باشد، پس خدا منشأ آن نیست، یا دستکم، این انرژی دارای استقلالی است که شایسته الوهیت نیست.
۴. نقد اسلامی بر ریکی
بررسی ریکی از منظر فقهی و کلامی اسلامی، تعارضات متعددی را آشکار میسازد:
۴.۱. تعارض با توحید ربوبی و اثبات شرک در تدبیر
همانطور که اشاره شد، اسلام هرگونه منشأ اثری را منحصر به خداوند میداند (اصل علیت محدود). اگر درمانگر ریکی معتقد باشد که شفا مستقیماً از طریق انرژی کیهانی منتقل میشود و این انرژی یک «عامل مستقل» است، این کار به معنای شریک قرار دادن آن عامل در ربوبیت خداوند است[6]. حتی اگر این انرژی به «خدا» نسبت داده شود، اما نحوه انتقال و هدایت آن از طریق یک روش ساختارمند غیرشرعی، میتواند منجر به انحراف از توکل خالص و واسطه های فیض خداوند در زمین یعنی حضرات معصومین علیهم السلام گردد.
۴.۲. ابهام ماهیت انرژی و مفهوم «نیروی شفابخش»
در عرفان اسلامی، مفاهیم مربوط به امور غیبی مانند روح (نفس)، ارواح مؤمنین، یا فرشتگان، همگی مخلوقات الهی هستند که به اذن و اراده او عمل میکنند. آنها دارای استقلال نیستند. در مقابل، «انرژی ریکی» یک مفهوم مبهم است که ماهیت آن نه بهطور واضح مادی است و نه بهطور واضح معنوی متصل به عالم امر الهی. این ابهام میتواند دروازهای برای ورود تفکرات شبهعرفانی و الحادی باشد که هستی را بر مبنای نیروهای مادی یا انرژیهای بیهویت بنا کند، برخلاف مبنای اسلامی که مبتنی بر خدامحوری است[7].
۴.۳. تلقین روانی در برابر شفا واقعی (آرامسازی در برابر توکل)
بسیاری از مطالعات علمی و روانشناختی در غرب اذعان دارند که بخش بزرگی از تأثیرات کوتاهمدت ریکی ناشی از اثر پلاسیبو (دارونما)، آرامسازی عمیق، تنفس کنترلشده و تمرکز درمانی است[8]. این عوامل، هرچند میتوانند در کاهش استرس مؤثر باشند، اما اثر آنها ماهیتی روانشناختی دارند نه متافیزیکی. از منظر اسلامی، اگرچه آرامش روانی ارزشمند است، اما نباید آن را به جای توکل و استمداد مستقیم از شفا دهنده حقیقی (خداوند) قرار داد. همچنین، پذیرش یک مکتب درمانی که اساس آن بر مبانی غلط متافیزیکی بنا شده، از نظر دینی مردود است.
۴.۴. تقلید از اعمال عبادی غیرتوحیدی
تکنیکهای ریکی شامل استفاده از نمادها، مانتراها (ذکرهای تکراری) و آداب خاصی است که اغلب ریشههایی در آیینهای ذن، بودیسم و شینتو دارند[9]. در اسلام، استفاده از اعمال و نمادهایی که در فرهنگها و ادیان دیگر با غرض عبادی یا شبهعبادی به کار میروند، در صورتی که بخشی از شریعت نباشند، مصداق «تشبه به غیرمسلمین» یا بدتر، مصداق عملی کفرآمیز تلقی میشود. این اعمال، ذکر خداوند متعال و طلب شفا از طریق مشروع (دعا و توسل مشروع) را تحتالشعاع قرار میدهند.
۵. دیدگاه علمای اسلام و فقه معاصر
مراجع تقلید معاصر در جهان اسلام نسبت به انرژیدرمانیهایی که بر مبنای مفاهیم غیرتوحیدی پایهگذاری شدهاند، احتیاط شدید نشان دادهاند.
۵.۱. فتوای مراجع تقلید
مراجع شیعه استفاده از این روشها را در صورتی که مستلزم اعتقاد به نیرویی مستقل از خدا باشد یا شامل اعمالی باشد که ریشه در غیر اسلام دارند، جایز نمیدانند[10]. آیتالله مکارم شیرازی در پاسخ به استفتائات مربوط به انرژیدرمانی و ریکی، اگر روش مذکور متضمن استفاده از اذکار و نمادهای غیرشرعی و دارای ریشه در ادیان دیگر باشد، آن را فاقد مشروعیت میدانند. دلیل اصلی این فتوا، خطر ورود به مباحث اعتقادی انحرافی و شرکآمیز است.
۵.۲. نقد کلامی بر نظامهای انرژی
آیتالله سبحانی در آثار کلامی خود اشاره دارد که هرگونه نظام طبی یا معنوی که مدعی شود منشأ اثر در شفا، یک نیروی کیهانی یا منبعی خارج از تدبیر الهی و اذن اوست، در حقیقت نوعی الحاد ربوبی را ترویج میدهد[11]. اسلام فقط «اسباب» مادی و معنوی را که تحت سلطه و اراده خدا هستند، بهعنوان واسطه میپذیرد؛ اما ریکی این اسباب را مستقل جلوه میدهد.
۵.۳. راهکار اسلامی
اسلام هرگز با بهرهگیری از علم تجربی و روشهای مبتنی بر قوانین فیزیکی (مانند فیزیوتراپی یا استفاده از گیاهان دارویی) مخالف نیست. همچنین، دعا، توکل، توسل به اولیاء الهی، و تلاوت قرآن بهعنوان قویترین شفادهندههای روحی و جسمی مورد تأکید اسلام است. در واقع، شفا در چارچوب اسلامی، فقط از طریق «إِذْنِ اللَّهِ» و در بستر دعا و اسباب مشروع محقق میشود. بسیاری از اذکار قرآنی اگر از روش های صحیح و زیر نظر اساتید فن استفاده شود می تواند شفا بخش باشد. مثلا تکرار گفتن اذکاری مثل «لااله الا الله» برای انسان تمرکز عمیق روحی و روانی ایجاد می کند.
۶. تحلیل اخلاقی و اجتماعی
رواج عرفانهای نوظهور مانند ریگی در جوامع اسلامی، پیامدهای اخلاقی و اجتماعی قابل توجهی دارد.
۶.۱. تضعیف توکل خالص
ریکی ذهن بیمار یا جوینده آرامش را به سمت تمرکز بر یک «نیروی بیرونی قابل کنترل» هدایت میکند. این تمرکز، جایگزین رابطه قلبی و خالص با خداوند و توکل مطلق میشود. توکل در اسلام یعنی دانستن اینکه تنها پناهگاه و فاعل حقیقی، خداست؛ در حالی که ریگی، توکل را به اتکا به یک «فناوری انرژی معنوی» بدل میسازد[12].
۶.۲. تغییر درک معنویت
اسلام معنویت را در تبعیت از شرع، تزکیه نفس، انجام عبادات و ارتباط مستمر با منبع هستی (خداوند) تعریف میکند. ریگی معنویت را در یک تکنیک سریع، پنهان و اغلب منقطع از دستورات دینی معرفی میکند. این امر به تدریج هویت دینی افراد را تحت تأثیر قرار داده و معنویت را از چارچوب دینی به چارچوبی صرفاً شخصی و خودمدار تبدیل میکند.
۶.۳. خطر پذیرش آموزههای بیگانه
ریکی دروازهای است برای ورود مفاهیم شبهعرفانی شرقی به فضای فکری جوامع اسلامی، که اغلب بدون نقد پذیرفته میشوند. این پذیرش، باورهای بنیادین توحیدی جامعه را در معرض فرسایش قرار میدهد[9].
۷. نتیجهگیری
انرژیدرمانی ریکی، اگرچه ممکن است به دلیل اثر تلقینی و ایجاد آرامش روانی کوتاهمدت، تأثیراتی ظاهری داشته باشد، اما بر اساس تحلیل جهانبینی اسلامی، دارای مبانی اعتقادی و هستیشناختی ناسازگار با اصول دین است.
تعارض اصلی در باور به وجود «انرژی کیهانی» است که به صورت مستقل از خداوند منشأ قدرت و شفا معرفی میشود؛ این امر مستقیماً اصل توحید ربوبی را نقض میکند. استفاده از نمادها و روشهای آن نیز میتواند مصداق ورود به شبهات کلامی و انحراف از توکل خالص باشد.
درمان حقیقی در چارچوب اسلامی، نیازمند التزام به اسباب مشروع، دعا، توکل کامل و توسل و یقین به این حقیقت است که شفا فقط به دست قادر متعال است که ممکن با توسل به ائمه معصومین علیهم السلام نیز حاصل شود. لذا، از منظر فقه و کلام اسلامی، استفاده از سیستم ریکی به دلیل مبانی شرکآلود آن (حتی اگر ناخواسته باشد) توصیه نمیشود.
منابع
[1] Benson, Christine. Reiki: The Healing Touch. London, 2012. (به عنوان منبعی برای معرفی اولیه ریگی استفاده شده است)
[2] Kawashima, Hiroshi. Origins of Reiki Spiritual Practice, Tokyo University Press, 2016.
[3] خسروپناه، عبدالحسین، جریانشناسی عرفانهای نوظهور، قم: مؤسسه دارالحدیث، ۱۳۹۲.
[4] سبحانی، جعفر، کلام اسلامی در تعامل با عرفان شرق، قم، ۱۳۹۵.
[5] قرآن کریم، سوره نحل، آیه ۵۳.
[6] مکارم شیرازی، ناصر، پاسخ به استفتائات درباره طب و انرژیدرمانی، دفتر استفتائات، قم. (اشاره به دیدگاه کلی مراجع)
[7] مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، تهران: صدرا، ۱۳۷۵. (برای تبیین مبانی ایمان اسلامی)
[8] Brown, Jessica, “Psychological Effects of Reiki: Empirical Overview”, Journal of Human Healing Studies, 2018.
[9] پارسانیا، حمید، معرفت عرفانی در اسلام و شرق آسیا، فصلنامه دینپژوهی، ۱۳۹۸.
[10] همان، مکارم شیرازی.
[11] سبحانی، جعفر، همان اثر.
[12] قادری، مهدی، “تأثیر معنویتهای کاذب بر جامعه دینی معاصر”، پژوهشهای فرهنگی اسلامی، ۱۴۰۰.
