یکی از آثار معروف‌ترین گروه کی پاپ، یعنی بی تی اس را تحلیل معنایی و نمادین می‌کنیم تا مشخص شود چه برنامه‌ریزی و طراحی پیچیده و البته تاریکی پشت این ظاهر «بچه مثبتی» وجود دارد.
در سال ۲۰۱۶، دومین آلبوم استودیویی و به تعبیر نگارنده، مهم‌ترین آلبوم گروه BTS تا به امروز (و یکی از مهم‌ترین آلبوم‌های صنعت کی پاپ) به‌نام «بال‌ها» (WINGS) منتشر شد. سطوح و لایه‌بندی تفکرات و نمادهای «خاص» در این آلبوم به‌طرزی عجیب، متفاوت از دیگر کارهای گروه بی تی اس است.

حتی نام این آلبوم، یعنی «بال‌ها»، اشاره به موجودی خاص دارد که در ادامه به آن خواهیم رسید.

بی تی اس BTS

لوگو آلبوم بال‌ها (WINGS)

مساله‌ی محوری درباره‌ی این آلبوم و مجموعه موزیک‌ویدئوهای مرتبط با این آلبوم، آن است که با الهام مستقیم از یکی از رمان‌های کلاسیک ادبیات غربی، رمان «دمیان»، اثر«هرمان هسه»، نویسنده مشهور آلمانی-سوئیسی و برنده نوبل ادبیات در ۱۹۴۶، ساخته شده‌اند.

اولین چاپ کتاب دمیان در سال ۱۹۱۹

کیم نام-جون، با نام هنری آر اِم (RM) سابقاً رپ مانستر [Rap Monster])، به‌عنوان رهبر گروه، در مصاحبه‌ای با مجله‌ی«رولینگ استونز»، صراحتاً گفت که از نویسندگانی چون «هرمان هسه» و کتاب او «دمیان» برای ویدیوهای گروه ایده می‌گیرد.

در کتاب دمیان، شخصیت اصلی، نوجوانی به‌نام «امیل سینکلر»، که در سن بلوغ است، با جوانی به‌نام «دمیان» و مادرش آشنا می‌شود که افکاری عجیب و تفاسیری کفرآمیز از کتاب مقدس و  مبانی مسیحیت دارند.

تصویر روی جلد سه چاپ مختلف از کتاب دمیان

BTS بی تی اس۱

 

دمیان از خدایی به‌نام «آبراکساس» (Abraxas) می‌گوید… خدایی که علاوه بر زیبایی، مظهر زشتی و تاریکی هم هست!

در واقع آبراکساس برآمده از مکتب گنوسی باستان است که در آن تفکر، یک الوهیت منفی در برابر خدای متعال لامکان محسوب می‌شود.

 

آن‌چه دمیان به سینکلر می‌آموزد ریشه در«کابالا»ی زوهری، مکتب الحادی یهودی دارد. در این تفکر، شرّ و نیکی هر دو از یک مبداء می‌آیند و شیطان هم بخشی از خداست!

شعار یا گزاره‌ی کانونی کتاب دمیان این است: «آن‌که می‌خواهد متولّد شود، باید دنیای پیشین را نابود کند».

این چکیده و عصاره‌ی اَبَربرنامه‌ی شیطان برای آخرالزمان است: «نابودی نظم پیشین و برقراری «نظم نوین جهانی» تحت حکومت لوسیفر یا ابلیس». شعاری که روی مُهر رسمی آمریکا و روی اسکناس یک دلاری نقش بسته است:

بی تی اس۲ BTS

نووس اردو سکولوروم (Novus ordo seclorum)

اردو آب خائو (نظم از دل آشوب) یا (Ordo ab Chao)

هرمان هسه (Hermann Hesse)، نویسنده و نقاش معروف آلمانی-سوئیسی (۱۸۷۷ تا ۱۹۶۲) و برنده جایزه نوبل ادبیات در ۱۹۴۶، از ماسون‌های معروف و عضو فرقه‌های رازآمیز ذی‌نفوذ و قدرتمندی چون «صلیب گلگون » بود.

هرمان هسه (Hermann Hesse)

هسه که پدر و مادرش از مبلّغان پروتستان متعصب و به‌شدّت سخت‌گیر بودند، بعد از دچار شدن به انواع اختلالات روحی و روانی (که عمدتاً محصول تضاد با پدر و مادر و محیط خانوادگی بود)، عاقبت دست به یک شورش درونی علیه مسیحیت زد و این سرآغاز گرایش او به عقاید و تفکرات طغیان‌گرانه علیه مسیحیت بود.

در واقع همه‌ی رمان‌های هسه، بازتاب جدال‌های فکری و درونی او با مسیحیت بود. در بطن آثار هسه می‌توان میل وافر و تبلیغ بازگشت به سنّت‌های پاگانی در پرستش «طبیعت» و آموزه‌های ماقبل مسیحی را می‌توان دید.

کتاب دمیان» 1919» اوج نمادپردازی او از نبرد بین پاگانیسم پنهان و تفکرات دینی است. این نمادپردازی ده سال بعد و در رمان «گرگ بیابان»1929  به اوج خود می‌رسد که در واقع تقدیس «گرگ» درون آدمی یا همان نیمه‌ی تاریک وجود است.

چاپ‌های مختلف کتاب دمیان در ایران!!

درباره تفکرات هسه ذکر این مسأله حائز اهمیت است که او به‌شدّت شیفته‌ی آیین‌های هند باستان و به‌طور خاص «بودیسم» بود و حتی کتاب معروف دیگری از او با نام «سیذارتا»، ملهم و برگرفته از زندگی بوداست. در تفکرات فرقه‌گرا و کابالیستی مدرن، آیین بودا بسیار حائز اهمیت است و بسیار تبلیغ می‌شود، چرا که آیین بودا یک آیین «بی‌خدا» است که تز کانونی آن، قابلیت و پتانسیل وجودی انسان برای رسیدن به «الوهیّت» است. این عصاره‌ی تفکرات شیطانی است که به انسان-خدایی قائل است.

هسه در «دمیان»، از زبان شخصیتی که نماد نیمه‌ی شریر و بخش تاریک وجود است (دمیان)، از خدایی به‌نام «آبراکساس» (با نماد شاهین سیاه‌رنگ) نام می‌برد که خدای مورد پرستش دمیان و هم‌فکران اوست. در جای جای این رمان، به آبراکساس و نماد او اشاره می‌شود.

در علوم غریبه و فرقه‌های رازآمیز کنونی در غرب هم آبراکساس یکی از «شیاطین» اصلی است که در مناسک فرقه‌ای به او توسّل جسته می‌شود. نکته‌ی بسیار مهمی که درباره‌ی آبراکساس وجود دارد این است که او نیز همچون شمایل بُز «بافومت»، هرمافرودیت است و مشخصه‌های هر دو جنس نر و ماده را دارد!

بی تی اس۴ BTS

این نکته‌ای است که بی تی اس را (به‌عنوان یک گروه کوئیر) به آبراکساس و تجسّمات شیطانی متصل می‌کند. حتی یکی از معروف‌ترین طلسمات شیطانی، سنگ منقوش به‌نام آبراکساکس است. یا ورد جادویی معروف «آبرا کادابرا»، برگرفته از نام آبراکساس است.

موزیک ویدئوی «خون، عرق و اشک»، با سکانس نمایش مجسمه‌ی نزول موجودی بالدار با بال‌های سیاه به پایان می‌رسد که در واقع همان تجسّم «دمیان» (دیمون) یا آبراکساس است. جین» (کیم سوک-جین) لب‌های شیطان را می‌بوسد و با او به وحدت می‌رسد.

دستی که جلوی دید جین را گرفته کنار می‌رود و او فرشته/شیطان بالدار (جنبه‌ی شرّ وجود خود) را می‌بیند!

بی تی اس۳ BTS

جین شیطان را می‌بوسد و با او به وحدت می‌رسد!

اما موزیک ویدئوی «خون، عرق و اشک»، از لحاظ نمادها و معناپردازی بسیار مهم است. جین» در فضایی موزه مانند، رو به روی تابلوی معروف «سقوط فرشتگان سرکش» (The Fall of the Rebel Angels)، اثر پیتر بروگل (Pieter Bruegel) نقاش هلندی دوره رنسانس، می‌ایستد و مبهوت به آن زل می‌زند، در حالی‌که یکی از سمفونی‌های مذهبی یوهان سباستیان باخ در پس‌زمینه شنیده می‌شود. حضور این تابلوی معروف، باز معرّف تم اصلی آلبوم «بال‌ها» (برگرفته از رمان دمیان)، یعنی تقابل میان بخش تاریک و روشن وجود آدمی و در نهایت صلح و سازش و به تعادل رسیدن این دو بخش است.

در سرتاسر این موزیک ویدئوی بسیار مهم و پیچیده، یک موتیف مکرر تکرار می‌شود: دستی که از جلوی چشمان پسر معصوم کنار می‌رود و او حقیقت جهان را می‌بیند. در واقع حقیقت «شیطانی» مد نظر نویسندگان و طراحان این آهنگ‌ها و ویدئوها، که همانا درهم‌آمیختگی شرّ و نیکی و عدم وجود مرزی میان حق و باطل است.

در این موزیک ویدئو، عمدتاً «جیمین» (پارک جی-مین) را می‌بینیم که به‌صورت مکرّر چشمانش توسط چشم‌بند یا دستان دیگران باز و بسته می‌شود. جیمین شخصیتی است که در ویدئو «سیب» یا میوه ممنوعه را می‌خورد.

سیب (میوه ممنوعه) در دستان جیمین

 بی تی اس ۶ BTS

در بخشی دیگر از موزیک ویدئوی «خون، عرق و اشک» تابلوی معروف «سوگواری برای ایکاروس» اثر هربرت جیمز دریپر دیده می‌شود. در اساطیر یونانی، ایکاروس موجودی بالدار بود که چون در پرواز خود به خورشید بسیار نزدیک شد، بال‌هایش سوخت و سقوط کرد و جان داد.

استفاده از تابلوی ایکاروس در این موزیک ویدیو، این پیام شیطانی را القاء می‌کند که دانستن «حقیقت» (از منظر پیروان ابلیس)، باعث سوختن بال‌های انسان (نماد معصومیت و فرشته‌سایی انسان) و «زمینی شدن» او می‌گردد.

ایکاروس در محافل شیطانی، نمادی مقدّس محسوب می‌شود که قربانی تلاش برای دانستن و آگاهی شد. شیطان‌پرستان، در عقاید کفرآمیز خود، ایکاروس را نماد انسان می‌دانند که چون خواست به معرفت برسد، مجازات و از بهشت رانده شد!

در پایان این موزیک ویدیو، زمانی که «جین»، لب‌های مجسمه بالدار را می‌بوسد (به معنای پذیرفتن وجه شیطانی و شریر)، ما «وی» (کیم ته-هیونگ) را می‌بینیم که جای بال‌های سوخته روی پشت اوست و رو به دوربین لبخند می‌زند (به رضایت رسیده است). هم‌زمان، فواره‌ها برمی‌خیزند، اشک‌های شوق رنگی از چشمان مجسمه جاری می‌شود، چشم‌بندها می‌افتند و چشم‌اندازهای پیشین تکه‌تکه می‌شوند و از بین می‌روند.

در صحنه پایانی، ته‌هیونگ جلوی آینه‌ای می‌ایستد که بالای آن جمله‌ای به آلمانی از فریدریش نیچه نقش بسته است: «اگر می‌خواهی ستاره‌ی رقصان درونت زاده شود، باید آشوبی در وجودت ایجاد کنی» (نظم از دل آشوب).

۵بی تی اس BTS

در پایان رمان، «دمیان» روی لب‌های سینکلر را می‌بوسد و برای همیشه از او خداحافظی می‌کند. در انتها، سینکلر در آینه، خود و دمیان را یک موجود می‌بیند. در واقع، دمیان، وجه یا نیمه‌ی شرور وجودی خود او بوده است. تمام وسوسه شیطان این است که به آدمیزاد بقبولاند که بخش شرور وجود خود را نه‌تنها مهار نکند، که به رسمیّت بشناسد و بلکه تقدیس کند.

عیناً همه‌ی فرازهای مهم رمان دمیان، در موزیک ویدئوهای به هم پیوسته «بال‌ها» از بی تی اس وجود دارد و حتی صحنه‌ای که یکی از اعضاء (جین) که تجسّم سینکلر در ویدیو است، خود را در آینه می‌بوسد.

دمیان، اسمی است که از تغییر مختصر واژه‌ی یونانی «دائمون» گرفته شده که منشأ واژه «demon» (شیطان یا اهریمن) در انگلیسی است. جالب این‌جاست که نویسنده «انجیل مدرن شیطان‌پرستی»، نام مستعار فرقه‌ای که برای خود برگزیده «دامیِن بعل» (Damien Ba’al) است که در واقع همان «دیمون بعل» یا اهریمن بعل است.

در فیلم معروف «طالع نحس»(1976) نیز، نام پسربچه‌ی شیطانی فیلم «دیمین» است که معادل انگلیسی «دمیان» است.

«دیمین» فرزند شیطان در فیلم «طالع نحس»

در موزیک ویدیوی «پسر، شیطان را ملاقات می‌کند» از آلبوم «بال‌ها» در ابتدای ویدیو، جی-هوپ (جونگ هو-سوک)، زیر یک نور، زانو زده، سپس وارد اتاقی تاریک می‌شود.

کمی بعدتر، او از جایی می‌پرد و زمین زیر پایش را می‌شکند و تخریب می‌کند (نظم از دل آشوب یا ویرانی).

در بخشی از کتاب «دمیان» می‌خوانیم:

«عالم روز و عالم شب از دو قطب متضاد می‌آیند که در این روزگار در هم می‌آمیزند».
که اشاره به دو عالم تاریکی و روشنایی، یا «شرّ» و «نیکی» است.

در این موزیک ویدیو، مرتب تصویر شوگا (مین یون-گی) و جونگ‌کوک در هم می‌آمیزد (به‌ویژه روی تابلوی نقاشی) که اشاره به درهم‌آمیختگی شخصیت سینکلر و دمیان در رمان هرمان هسه دارد.

در موزیک‌ویدئوی آهنگ «نجاتم بده» (Save Me)، باز همین تمسّک‌جویی و توسّل به شیطان را در لایه‌ی پنهان آهنگ و ویدیوی آن می‌بینیم.

لوسیفر یا ابلیس در مکتب شیطان‌پرستان، حامل «نور» است و از همین رو، پیروانش نماد او را «ستاره صبح» می‌دانند.

 

بی تی اس ۷ BTS

«از تو ممنونم که اجازه دادی «خودم» باشم …بتونم پرواز کنم.»( ماجرای ایکاروس، آبراکساکس در دمیان)
«به من بال بده»….

«در این تاریکی، تو مثل ستاره می‌درخشی…»

یا در جایی از ویدیو، گروه خطاب به شیطان می‌گوید که «امشب شب ماه کامل است، نجاتم بده».

ماه کامل، نمادی مقدّس برای شیطان‌پرستان است که طبق تفسیر آن‌ها، در هنگامی‌که ماه، کامل می‌شود، ارواح شریر و شیاطین نزول می‌کنند و می‌توان به آن‌ها توسّل جست. از همین رو، در زبان لاتین، به فرد مجنون، «lunatic» یا «ماه‌زده» می‌گویند.

این‌ها نمونه‌ها و مصادیقی از رمزگشایی لایه‌های معنایی «تاریک» و «خطرناک» در آهنگ‌های و ویدیوهای معروف‌ترین گروه پاپ کره‌ای در جهان و در واقع نماد کی‌پاپ یعنی BTS بود.

داستان بهره‌گیری شبکه جهانی باطل (ایادی شیطان) از صنعت سرگرمی برای ترویج تفکرات الحادی، شکستن تابوهای اخلاقی ، ترویج نفس‌پرستی و شهوانیات، تمسخر ادیان الهی و در نهایت عادی‌سازی شیطان و تفکر شیطانی، داستانی مربوط به امروز و دیروز نیست و دست‌کم دهه‌ها قدمت دارد.

زمانی در سال ۱۹۹۸، سه سال مانده به روی کار آمدن جرج دبلیو بوش که مجری طرح نظم نوین جهانی (یا نووس اردو سکلوروم) بود، در دنیای سرگرمی، «مدونا لوئیز»، معروف به ملکه پاپ، موزیک ویدیویی به‌نام «یخ زده» (فروزن) منتشر کرد که نقطه‌ی عطفی در استفاده از نمادها و معانی شیطانی در صنعت سرگرمی و فرهنگ پاپ شد.

در واقع اتاق فکر پشت دنیای سرگرمی، می‌خواست قبل از برآمدن جرج بوش پسر، در عرصه فرهنگ ناخودآگاه انسان‌ها را با مفاهیم مرتبط با «نظم نوین جهانی» آشنا کند.

مدونا چند سال بعد، رسماً اعلام کرد که عضو فرقه‌ی کابالا شده و خود را «ملکه کابالا» با نام فرقه‌ای «استر[1]» (ایشتار یا عشتاروت، نماد مؤنث شیطان در تمدن باستانی بین‌النهرین) گذاشت.

بی تی اس ۸ BTS

 

سال ۱۹۹۸، از قضاء، اولین تکاپوهای صنعت سرگرمی کره‌ای برای جهانی شدن بود و اولین آلبوم‌های موسیقی کی پاپ به بازار آمد. بدیهی است که سلاطین حاکم بر صنعت سرگرمی دنیا (که سر در آبشخور تفکرات فرقه‌ای الحادی دارند)، نمی‌خواستند و نمی‌توانستند از این بازار پرسود و تاثیرگذار که طلیعه‌ی آن در افق پدیدار شده بود، چشم بپوشند.

«کی پاپ» فقط موسیقی نیست. کی پاپ، یک «سبک زندگی» است که آماج آن متوجه نوجوانان در سرتاسر منظومه لیبرال‌سرمایه‌داری جهانی است. در ورای ظاهر ملوس، فانتزی و عروسکی «کی پاپ»، تشویق به «طغیان» در برابر هر نوع قاعده و قانون اخلاقی و عرفی و دینی نهفته است.

«کی پاپ»، از ابزارهای ایجاد همان «آشوبی» است که طبق تفکرات الحادی پیروان شیطان، قرار است از دل آن «نظم نوین» زاده شود. تشویق به طغیان در برابر خانواده، بی‌اعتنایی به دین و مفاهیم دینی، هم‌باشی گروه‌های دختر و پسر، خوشگذرانی و تفریح به‌عنوان راه و رسم زندگی، رقص‌های تند و ریتمیک که «آشوب» را نمادین می‌کند، شکستن و برهم زدن و در هم ریختن، در هم لولیدن، اشعاری ظاهراً ساده و سَبُک اما با لایه‌های معنایی تکرارشونده و القاء کننده بر ناخودآگاه، نامشخص بودن هویت جنسی، دختران پسرنما و پسران دخترنما و… همه و همه از طراحی‌های دقیق اتاق‌های فکری در می‌آیند که در آن‌ها، برنامه تباهی نسل بشر را گام به گام پیش می‌برند.

حالا باید در آنچه یک گروه نوجوان به رهبری یک نوجوان دورگه ایرانی – کره‌ای در برنامه عصر جدید که در سال …. اجرا کرد، دقیق‌تر و موشکافانه‌تر تأمل کرد؛ قطعاً اعضای نوجوان این گروه آگاهی لازم درباره‌ی ریشه‌های فرهنگی پدیده «کی پاپ» ندارند و صرفاً یک اجرای امیدوارانه و انرژتیک منظور نظرشان بوده و همین هم داوران را به وجد آورده است. اما از دست‌اندرکاران یک برنامه و به‌ویژه داوران آن که در میان آن‌ها نماینده‌ی طیف تحصیل‌کرده که بینش فرهنگی در طراز فرهنگ ایرانی و اسلامی را باید داشته باشند نیز حضور دارد، انتظار می‌رود فراتر از تماشاگران، به این پدیده‌های نوین بنگرند.

منبع

اندیشکده مطالعات یهود

[1] – لازم به ذکر است که مقبره استر و مردخای در همدان قرار دارد که زیارتگاههای تاریخی یهودیان جهان می باشد. این دختر(استر) و عمویش مُردخای در زمان خشایار شاه عامل کشتار عظیمی از مردم این منطقه به خاطر یهودی ستیزی شدند و ادعا داشتند اینها ضد یهود هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.