گروه علمی نقد الحاد جدید مؤسسه فرق و ادیان حقپژوهی در گزارشی به نقد و بررسی مواضع اخیر رئیس انجمن جامعه شناسی ایران پرداخته و آورده است: مقوله دینگریزی مسألهای است که با تحلیل روند و بررسی متغیرهای گوناگون قابل بررسی است و با استناد به تک مسأله و با یکجانبهگرایی و خلط موضوعات بدست نمیآید!
گروه علمی نقد الحاد جدید مؤسسه فرق و ادیان حقپژوهی باتوجه به اهمیت موضوع «دینگریزی»، به بررسی مصاحبه اخیر در پایگاه خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز) و پایگاه خبری جماران پرداخته و تحلیلی از گزارش این دو پایگاه خبری ارائه نموده است.
کسی که در مسند انجمن جامعهشناسی ایران قرار گرفته و بدون توجه به این مطلب که امروز نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به جهت اهمال و ترک فعل ۳۱ نهاد مرتبط با عفاف و حجاب، بدنبال انجام تکلیف قانونی و حفظ امنیت اخلاقی جامعه است، با استفاده مکرر از تعبیر نادرست و تحمیلی «حجاب اجباری»، مدعی میشود: «پافشاری برای حفظ حجاب اجباری به تکرار هرچه بیشتر اختلافات و تنشهای اجتماعی ختم میشود».
این فرد با ادعای اینکه «هر روز فاصله و شکافهای عمیقتری بین ارزشها و هنجارهای حاکمیت با مردم دیده میشود»، تلاش دارد همواره عدهای هنجارشکن و قانونگریز را «مردم» تلقی کند! اما اقشار عظیم ملت مومن و مسلمان ایران که مطالبه تحقق امنیت اخلاقی در قالب پوشش و حجاب دارند را، نادیده بگیرد و آنان را «مردم» نداند!
این استاد بازنشسته دانشگاه با نسبت دادن جمهوری اسلامی ایران به «یکدستسازی با زور و فشار از بالا» و بدون در نظر گرفتن خواست عموم مردم ایران- که مخالف ولنگاری فرهنگی، برهنگی و بیبندوباری هستند و همواره با حضور خود در مشارکت های اجتماعی وفاداری خود را به قانون اساسی و نظام اسلامی اعلام کردهاند-، مدعی میشود: «تاریخ نشان داده است که پروژه «یکدستسازی» در حکومتهای ایدئولوژیک که میخواهد «با تمام قوا، زور و فشار از بالا» آن را اجرا کند، هیچگاه موفقیتآمیز نبوده است و نخواهد بود».
نامبرده با القاء و ادعای پذیرش وضع موجود توسط اقشار مذهبی جامعه «اکنون در خیابانها کسانی که سبک پوشش متفاوتی دارند مورد اعتراض مذهبیها هم قرار نمیگیرند و یک نوع همزیستی مسالمتآمیز بین آنها ایجاد شده است»، و با استناد به خسارات سال ۱۴۰۱ به جای محکوم کردن مسببان فتنه مهسا، مردم و نظام را مسبب اغتشاشات و ایجاد خسارت دانسته، میگوید حکومت درس نگرفته «و دوباره میخواهند آن را تکرار کنند.» و بهگونهای غیر جامعهشناسانه نتیجه میگیرد:« اگر همچنان مداخله حکومت در عرصههای دینی ادامه پیدا کند و پافشاری بر اجرای قوانین حکومتی مانند حجاب اجباری ادامه یابد، مردم ایران در سالهای آینده بیش از حالا «دینگریز» خواهند شد».
این جامعهشناس در حالی چنین اظهار نظری مینماید، که به نا امنی اخلاقی در جامعه که در اغتشاشات ۱۴۰۱ از کشف حجاب و پوشش آغاز گردید، توجهی ننموده و بدون عنایت به واقعیت تلخ تجارب دنیای غرب، نمیاندیشد که در این دو سال به کشف حجاب بسنده نشد، بلکه به پوشش نامتعارف و مستهجن و روابط آزاد در گوشه و کنار و در منظر عموم کشیده شد و میرفت که به انقلاب جنسی دنیای غرب ملحق گردد!
و از طرف دیگر انگار در جزیره یا غار زندگی می کند و طراحی، هدایت و پشتیبانی دنیای استکبار را از اغتشاشات سال 401 از یاد برده است که به گفته تمام نهادهای امنیتی ایران، این ناآرامی ها کاملا هدایت شده بود و مرگ کاملا مشکوک آن خانم صرفا بهانه ای برای شروع پروژه بود. آدم تعجب می کند از کسی که عمری را درحوزه علمی سپری کرده چطور اینقدر پَرت و پَلا اظهار نظر نماید و یک طرفه حکومت و نظام مقدس جمهوری اسلامی را با عنوان به اصطلاح جامعه شناس محکوم به اعمال غیر کارشناسی نماید. اگر کسی کمترین سواد تاریخی داشته باشد می تواند متوجه این موضوع مهم شود که ایرانی ها از اول، حتی قبل از ظهور اسلام ملتی عفیف و با حجاب بوده اند و اگر بحث بی عفتی و بی حجابی مطرح شده، ناشی از برنامه و طرح عوامل خارجی بوده است، از جمله طرح انگلیس و بهائیت و … در زمان رضاخان برای نفوذ فرهنگ غربی در جامعه اسلامی ایران. در زمان حاضر نیز نظام مقدس جمهوری اسلامی با زور و فشار چه تبلیغ دینی می کند؟؟؟ صرفا در حوزه حجاب و عفاف آنهم با مظاهر بی قانونی است که اگر جلوی آن گرفته نشود قطعا دشمن قدم های بعدی را طراحی خواهد کرد.
از این آقای جامعه شناس باید سوال کرد صرفا دغدغه شما برخورد نظام و حاکمیت با این موضوع است؟ آیا دغدغه بی عفت شدن جامعه، انحراف جوانان، بی هویتی و …. دارید؟ اگر دارید چرا تابحال موضع گیری نکرده اید؟ حالا که طرح نور شروع شده است صدای شماها بلند شده است!!!!!!!
وی با تکرار اتهام جمهوری اسلامی ایران به «پروژه یکدستسازی» و قیاس آن با حکومت پهلوی اول اما بهگونهای دیگر، کشور را دارای تنوع فرهنگی، ارزشی و هنجاری دانسته، میگوید: «سالها است در آموزشوپرورش و صداوسیما با تمام امکانات و ابزارها و با بودجههای بسیار هنگفت تلاش شده که جامعه را به سمت ارزشهای خاص خودشان بکشانند. اگر موفق شده بودند، دست به زور نمیزدند. بنابراین شیوههای نرم هم دیگر جواب نمیدهد. یعنی جامعه ما مختصاتی پیدا کرده و با برخی مختصات حاکمیت ما سازگار نیست».
چقدر بی انصافی و غیر منطقی از یک استاد به اصطلاح دانشگاه است که بحث مبارزه با عفت و پاکدامنی ایرانیانِ که توسط رضاخان مزدور انگلیسی را با طرح های ملی، فرهنگی و داخلی حکومت جمهوری اسلامی مقایسه کرد!!! وااسفا از سطحی نگری(اگر نگوییم عامدانه) یک استاد دانشگاه که سی سال جوانان این کشور از درس های ایشان استفاده کرده اند!!!!
این فرد – به نقل از ردنا- با اینکه شیوههای نرم مواجهه با کشف حجاب در کشور را نیز مؤثر ندانسته و موضع انفعال و تسلیم حاکمیت را در برابر وضع موجود نتیجه میگیرد، اما _به نقل از پایگاه خبری جماران- در یک تناقضی آشکار مدعی میشود: «خود مردم یا بزرگان جامعه و کسانی که باورهای عمیق دینی دارند، بتوانند با شیوههای ترویجی یا تعلیمی اوضاع را به حالت عادی برگردانند».