اصولا وقتی کتابی تالیف می شود، نام آن کتاب هم به طور مشخص ذکر می شود. در مورد ادیان و انبیاء علیهم السلام هم به همین صورت بوده و نام کتاب یک نبی یا یک دین بیان شده است. به طور مثال نام کتاب حضرت داود علیه السلام زبور و با همین نام هم شناخته می شده و نام کتاب حضرت عیسی علیه السلام هم انجیل بوده است.
اما امروزه و با ورود به شناخت مسیحیت و کتابی که دارد با گزینه های متفاوت و احیانا متناقضی مواجه می شویم که بسیار بحث برانگیز می باشد. کتابی که هم اکنون مسیحیت به آن اعتقاد دارد با نام «Bible» یا کتاب مقدس شناخته می شود. آنچه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد مشخصا این موضوع است که نام کتاب مقدس را چه کسی نام گذاری کرده و بر کدام یک از کتب اطلاق می شده است؟
شایان ذکر است، قبل از میلاد، این کتب به «بیبلوس» که حالت جمع مفعولی «تابیبلیا» می باشد معروف بوده است. بیبلوس به معنای مکتوبات یا مکتوبات مقدس است، که بعدها با مجموعه کتاب های دیگر، آن را کتاب مقدس یا بایبل به انگلیسی ترجمه کردند. به عنوان مثال درکتاب دانیال به زبان یونانی شاهد وجود این کلمه هستیم[1].
نکته اول
کتابی که مسیح علیه السلام داشته اند نامش انجیل بوده، که طبیعتا از زبان و ادبیات خود ایشان هم بیان شده است، پس چگونه می تواند این کتاب، توسط افرادی دیگر و با ادبیاتی دیگر نوشته شده باشد، اما با این وجود به عیسی علیه السلام نسبت داده شود؟ با این وجود آیا نمی توان گفت، کتابی که هم اکنون در دسترس عموم قرار دارد، ارتباطی با آنچه با نام انجیل عیسی علیه السلام بوده ندارد!؟
به عنوان مثال در بخش های مختلف انجیل مرقس یا لوقا و.. مطالبی را از زبان شخصی، غیر از عیسی علیه السلام مشاهده می کنیم که در مورد اتفاقات و حوادث سخن می گوید، وقایع مختلف را شرح می دهد ویا مثلا اشخاص را دعا یا نصیحت می کند. با این وضع، حداکثر ممکن است بگوییم روایت هایی درمورد انجیل یا زندگانی عیسی علیه السلام و پیروانش توسط افراد متفاوتی، در کتابی با نام کتاب مقدس، نقل شده است. اما اینکه بگوییم عیسی علیه السلام در انجیل چه فرموده اند یا در مورد چه اتفاقاتی صحبت کرده اند، به هیچ عنوان صحیح نمی باشد.
اگر بنابر مقایسه باشد، صورت مسئله اینگونه می شود : می توانیم بگوییم، پیامبر اسلام در قرآن کریم چه فرمایشاتی را داشته اند، اما درمورد روایاتی که اشخاص مختلف از زندگی ایشان روایت کرده اند را نمی توانیم به عنوان کتاب پیامبر گرامی اسلام نقل کنیم! و به این دلیل که صرفا در مورد آموزه های ایشان یا معارف نقل شده از ایشان است، به عنوان کتاب ایشان، استناد داده و نقل کنیم!
نکته دوم
همانطور که از اسم انجیل پیداست، انجیل یک کتاب بوده نه چند کتاب! درواقع گفته نشده که اناجیل عیسی علیه السلام، بلکه یک انجیل بیشتر نبوده و آن هم انجیل عیسی علیه السلام بوده نه چند انجیل و نه انجیل متی یا هر کس دیگری!
وقتی کتاب مقدس را مطالعه می کنیم شاهد این هستیم که مثلا انجیل متی -البته منسوب به متی- مانند شخص ناظر وقایع در مورد اتفاقات و حوادث صحبت می کند، به گونه ای که شما هیچ تفاوتی بین متون تاریخی و متون اناجیل موجود مشاهده نمی کنید! و آنچه باعث تاسف بیشتر می شود موارد متناقضی است که بین اناجیل وجود دارد. از این روی ما نمی توانیم مشخصا شاهد انجیلی باشیم که توسط مسیح علیه السلام ارائه شده است.
نکته سوم
عهد جدید دارای 27 کتاب می باشد که تنها 4 انجیل -که از بین صدها انجیل انتخاب شدند- در آن ذکرشده است! و باقی کتب موجود در این عهد اساسا و حتی در نامشان، هیچ ربطی به -انجیل عیسی علیه السلام- ندارند!! بلکه صرفا نامه ها و نوشتجاتی هستند که برخی از افراد در قرن اول، والبته با فاصله زمانی چند دهه بعد از مسیح علیه السلام نوشته اند. به عبارت ساده تر، کسانی که این نوشتجات را جزء کلام عیسی علیه السلام قرار داده اند، با صلاحدید خود، درصدد تصحیح و اصلاح نواقصی بوده اند که مسیح علیه السلام در انجیل خود مرتکب شده است!! از این روی با اضافه کردن کتبی غیر از اناجیل این نقص را برطرف کرده اند، و مهم تر اینکه نام کتاب مقدس -نه حتی انجیل- برآن گذاشته اند.
نکته چهارم
با کمال تاسف شاهد این هستیم که، مبلغین تبشیری سعی می کنند با استناد به آیاتی از قرآن کریم، تاییدیه ای برای کتاب مقدس بگیرند، و یا احیانا اشکالاتی را نیز مطرح کنند! درصورتی که قرآن کریم در مورد کتابی صحبت کرده است که نام و نویسنده آن اولا مشخص است دوما یک نفر است و سوما اصل تحریف نشده آن موجود نمی باشد.
بنابر این فرمایش قرآن کریم در مورد انجیل، کاملا خارج از فضاییست که یک تبشیری در آن سیر می کند. وآن انجیل ورای مکتوباتی است که با نام کتاب مقدس شناخته می شود. به این معنی که اگر قرآن کریم نامی از آنچه بر انبیاء قبل نازل کرده است می آورد[2]، درواقع درمورد یک کتاب تحریف نشده ی منسوب به عیسی علیه السلام صحبت می کند نه یک سری نوشته جات تحریف شده.
نتیجه
با توجه به مطالب مطرح شده، مبلغ تبشیری نه می تواند ادعا کند تابع کتابی آسمانی است و نه می تواند با استناد به قرآن کریم، ادعای این را را داشته باشد که کتابش مورد تایید قرآن کریم می باشد. زیرا نه کتاب موجود با نام کتاب مقدس، همان کتابی است که مسیح علیه السلام نگاشته باشند و نه قرآن کریم در مورد آسمانی بودن کتابی صحبت کرده است که در دست یهودیان و مسیحیان بوده است. بلکه از نظر تحقیقی ثابت شده است که کتاب مقدس، توسط خود مسیحیان در طول تاریخ، دچار تحریفات بسیاری شده است.
قرآن کریم در این باره می فرماید« أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَقَدْ کَانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ یَعْلَمُونَ »[3] آیا طمع مىدارید که به شما ایمان بیاورند، و حال آنکه گروهى از ایشان کلام خدا را مىشنیدند و با آنکه حقیقت آن را مىیافتند تحریفش مىکردند و از کار خویش آگاه بودند؟
بنابراین قرآن کریم، به صراحت تمام بیان می دارد که خود اهل کتاب، کتاب نازل شده را تحریف کردند.
بنابراین معلوم می شود کتابهای مقدسی که هم اکنون در دست مسیحیان تبشیری صهیونیستی است، اولا معلوم نیست نویسنده آنها کیست و در ثانی اسامی که برای آن عنوان کرده اند برگرفته از ذهن بعضی علما و پیروان آن بوده است که فاقد وجاهت الهی و تقدس ربانی است.
[1] دانیال 9:2
[2] سوره ال عمران آیه مبارکه 3
[3] سوره بقره آیه مبارکه 75