بررسی تحول ماهوی و ساختاری فرقه اویسی شاه مقصودی[1]
«نان به نرخ روز خوردن، خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو، چو بوقلمون به هر دم رنگی دیگر» و امثال آن، حکایت گر حال و هوای این روزهای بسیاری از جریان ها و فرقه های انحرافی است که برای تداوم نه حیات، توسعه تشکیلاتی و کسب منافع و سود بیشتر به هر دستاویزی چنگ زده و می کوشند با توسل به هر روش و ابزاری در این آشفته بازار این هجوم نحله ها و معنویت های کاذب جایگاهی برای خود دست و پا کرده و بر حجم طرفداران خود بیفزایند.
با چنین رویکردی است که این روزها شاهد تحول ماهوی و ساختاری برخی فرقه های سنتی و دارای پیشینه هستیم جریان های مزبور با فاصله گرفتن از مبانی سنتی خود و بهره گیری از روش های تازه اصولی التقاطی از مبانی سنتی و به -اصطلاح – عرفان های نوین عرضه می کنند تا به مدد جذابیت شگردهای تازه و گستره دایره مخاطبانش آنها نیز به نوایی رسیده و یا به اصطلاح به روز کردن خود بتوانند بر شمار پیروان خویش افزوده و جایگاه بی پشتوانه و متزلزل خود را به نوعی مستحکم سازند.
فرقه «اویسیه شاه مقصودی» یکی از این دست جریان هاست که با وجود سابقه و پیشینه ای قدیمی امروز از شکل سنتی خود خارج شده و از لحاظ ماهوی و ساختاری بیشتر به فرقه های نوظهور شباهت دارد تا جریانی برآمده از دل تصوف سنتی. در این نوشتار تلاش شده تا جنبه های این تحول ماهوی و ساختاری زمینه ها و نتایج آن مورد بررسی و تبیین قرار گیرد.
نگاهی به تاریخچه فرقه اویسیه
از آنچه در خصوص تاریخچه شکل گیری فرقه اویسیه بیان شده این گونه بر می آید که اویسیه جریانی برآمده از تصوف می باشد. این فرقه که نزدیک به یک قرن از شکل گیری آن می گذرد خود را به «اویس قرنی» و امام علی(ع) منتسب ساخته ولیکن به اشاعه آموزه ها و مبانی خاصی که در طی سال های شکل گیری توسط به اصطلاح اقطاب آن ابداع شده می پردازد. در خصوص معنای اویسی آمده «اویسی سالکی را گویند که مراد و پیری ندارد و از روحانیت رسول اکرم یا یکی از بزرگان طریقت کسب فیض می کند»(1). اویسیان مدعی اند سلسله اقطاب آنان از طریق سلمان فارسی و اویس قرنی به حضرت امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) و پیامبر اسلام ﷺ متصل می شود و بر همین اساس اویس قرنی را به عنوان اولین قطب خود معرفی می نمایند. آنها سلمان فارسی را دومین قطب خود دانسته و همین طور این اقطاب ادامه پیدا می کند تا در عصر حاضر به قطب چهل و دوم با نام صلاح الدین علی نادر شاه عنقا می رسد که در آمریکا اقامت دارد. برخی اقوال معروف فرقه مذکور را به فردی به نام جلال الدین علی میرزا ابوالفضل بن مولا علی بن هاشم طالقانی قزوینی (۱۲۶۶ ه. ق – ۱۳۲۳ ( متخلص به «عنقا» منتسب می سازند. وی در ۱۹ سالگی به تهران آمد و تحت تاثیر دایی اش سید حسین قریشی ذهبی قزوینی به محفل شیخ محمد جاسبی پیوست. جلال الدین دست ارادت به سید حسین دزفولی از مشایخ ذهبیه داد و در لباس روحانی بود و داعیه ارشاد داشت، اما اذکار سلسله ذهبیه ملاک سلوک او بود و داعیه ارشاد و سیادت و پیر اویسی را ابداع نمود(2).
کیوان قزوینی در مورد او می گوید: روحانی ساده لوحی بود که یک روز می رفت پیش خاکساریه و دست بیعت می داد و روز بعدش پیش فرقه های دیگر می رفت. چون دید هیچ کس او را تحویل نمی گیرد، ادعای اویسی کرد(3). این فرقه که کوشیده اند به نام مکتب اویسی خود را از جمله فرق صوفیه مطرح کنند در کنار خلاف گویی ها، جعلیاتی هم دارند، با اینکه از نعمت سیادت هم محروم هستند و عکس شیخ ابوالفضل عنقا روضه خوان قزوینی با عمامه سفید را در بعضی نوشته های خود چاپ کرده اند ولی ادعای سیادت دارند و با جعل و ابداع و اختراع سید ابوالفضل عنقا را با چهل واسطه به حضرت امام موسی کاظم (ع) می رساندند. ((5)
علی عنقا (نوه جلال الدین) نیز اذعان داشته که پدربزرگش این ادعاهایی را که برایش ساخته اند نداشت. نه اینکه خود را قطب و اویسی نمی دانست بلکه سید هم نبود که برای او ادعا کرده است(6).
بعد از جلال الدین پسرش محمد عنقا مدعی شد و فرقه را گسترش داد. در واقع محمد عنقا با بهره گیری از موقعیت پدرش به تدریج فرقه را پایه گذاری نمود، زیرا پدر او هم روضه خوان بود و هم از درویشی و مبانی آن تا حدودی اطلاعات داشت و بر این اساس محمد عنقا، آرام آرام مدعی شد که پدرش از اقطاب و اولیای الهی بوده و او نیز در عالم رؤیا تحت تربیت پدرش قرار گرفته و بدین سان مدعی قطبیت شد.
صادق عنقا پسر محمد عنقا (متولد ۱۲۹۴ هجری قمری) که روزها به وزارتخانه دارایی می رفت، مرام پدرش را نیز تبلیغ می کرد تا اینکه پس از مرگ پدر مجالس درویشی را به نام «شاه مقصود» راه انداخت و در محلی به نام صوفی آباد واقع در حصارک کرج خانقاه فرقه را تأسیس نمود. در این زمان، زنان دربار پهلوی برای دعانویسی و بخت گشایی، نزد او رفت و آمد داشته و او هم با استفاده از آنها مشکلات خود و اطرافیانش را حل می کرد.
از آنجایی که این طریقه نو تأسیس، فاقد شجره نامه سلسله اقطاب بود. شاه مقصود عنقا به جعل سلسله اقطاب پرداخت و این فرقه را به اویس قرنی متصل نمود. او پسرانش علی و نادر علی را به مریدی پذیرفت و در زمان حیات خویش نادر (معروف به صلاح الدین) را به مقام قطبیت رساند و نماد مخصوصی برای فرقه طراحی کرد که به صورت دو هلال سر تبرزین مقابل هم می باشد. وی همچنین آرم سیادت را عمامه سفید دانست و اجداد خود را جزء اقطاب اویسی و مجاز از سلاسل ذهبی و نعمت اللهی ذکر کرد. محمد عنقا در سال ۱۳۴۱ هجری شمسی درگذشت و در جوار پدرش مدفون گشت. محمد عنقا تألیفاتی دارد که نوعاً به وسیله پسرش صادق عنقا گردآوری شده است. نورالدین مدرسی چهاردهی در این رابطه می نویسد: صادق عنقاء کتابهای «پدیده فکر» و از «جنین تا جنان» که تألیف یک فرانسوی است. به نام پدر خود محمد چاپ نمود. این کتاب قبلا توسط آقای نائینی طباطبائی در ایران ترجمه شده و اسناد آن در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود می باشد(8).
فرقه اویسی شاه مقصودی
در ادامه حیات این فرقه و شکل گیری انشعاباتی از آن، صادق عنقا لقب «شاه مقصود» برای خود انتخاب کرد و سلسله اقطابی را درست کرد و خود را به امیر مؤمنان (علیه السلام) رساند. وی خود را سید و اولاد سلاطین صفوی و قطب سلسله اویسی معرفی کرده و داعیه رجعت مسیح و مهدی موعود نمود و لقب طریقتی «شاه مقصود» بر شاخه ابداعی خود نهاد. صادق با همراهی پسرش «نادر علی» به ساماندهی خانقاه و کتابخانه شاه مقصودی در صوفی آباد پرداخت. جلسات فرقه نیز در همین محل برگزار می شد و به پیروان توصیه شده بود که پوشش سفید داشته اشند. فعالیت فرقه به همین شکل ادامه یافت و رهبری از پدر به پسر منتقل شد.
در حال حاضر، نادر عنقا فرزند صادق (متولد ۸ مهر ۱۳24)که ورزشکار بود قطب فعلی فرقه اویسیه می باشد.
صلاح الدین بعد از انتسابش به عنوان قطب این فرقه، فعالیت های خود را آغاز نمود. وی با همراهی پدرش در سال ۱۹۷۹ میلادی (به احتمال قوی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران) خاک ایران را ترک گفته و به آمریکا رفت. او بعد از اقامت در آن کشور به فعالیت های صوفیانه خود ادامه داده و با تأسیس خانقاه و مؤسسات به -ظاهر – فرهنگی و ورزشی در مناطق مختلف اروپا و آمریکا به تبلیغ فرقه و مریدپروری می پردازد که بی تردید بدون حمایت کشورهای غربی امکان پذیر نمی باشد. عنوان سلسله «اویسیه شاه مقصودیه» همانطور که پیداست از نام قطب چهل و یکم یعنی «شاه مقصود عنقا» گرفته شده است. (9)
صلاح الدین، دانش آموخته رشته فیزیک اتمی است و خود را حضرت مولانا صلاح الدین علی نادر عنقا می نامد. وی چهل و دومین قطب از اقطاب اویسی شاه مقصودی و رئیس کنونی این فرقه می باشد. وی مکتب خود را MTO نامگذاری کرده که ترکیبی است از حروف ابتدایی طریقت راه اویسی خانقاه ها و کلاس های مدیتیشن نادر عنقا در آمریکا و نقاط مختلف اروپا از جمله آلمان و فرانسه در حال فعالیت هستند و مسائل به -ظاهر – عرفانی (اصول و مبانی فرقه) را با ورزش هایی چون یوگا در آمیخته اند. یکی از نکات برجسته در خصوص این فرقه حمایت و مساعدت آمریکا برای ساخت خانقاه ها و مؤسسات مختلف منتسب به فرقه مزبور میباشد که درجای خود قابل تأمل است.
از کرامات این قطب العارفین خود خوانده همین بس که همسرش طی مصاحبه ای با مطبوعات ایرانی مقیم آمریکا با افشای فساد جنسی شوهرش رسماً اعلام نمود که به فرقه ضاله بهائیت پیوسته است!
مبانی اعتقادی فرقه اویسیه
می توان گفت عقاید این فرقه همچون سایر جریان های تصوف شامل وحدت وجود یا حلول و اتحاد، طریقت و حقیقت جدایی شریعت از طریقت، ولایت داشتن اقطاب، تعشق، سماع و مقامات سیر و سلوک می شود. در وصف بنای یادبودی که صلاح الدین نادرشاه عنقا برای پدرش در کالیفرنیا ساخته است ادعا شده که این ساختمان، به عنوان نقطه اوج و نمودار وحدت شخص با خداوند بوده و بیانگر این است که خداوند را می توان در کعبه قطب ملاقات نمود. این عبارت بیش از هر چیز نمایانگر تلاش فرقه در تقدس بخشی به اقطاب می باشد.
مسئله طریقت در فرقه اویسی شاه مقصودی، از اهمیت بسیاری برخوردار است، تا جایی که این سلسله خودش را در تمام موارد با نام مکتب «طریقت اویسی شاه مقصودی» معرفی می کند. به عبارت بهتر، یعنی این فرقه کاملاً یک فرقه طریقتی بوده و شریعت در آن جایگاهی ندارد. اگر هم گاهی از شریعت نام برده می شود، صرفاً به لحاظ پیوندهای تاریخی این فرقه با اسلام و جو حاکم بر مسلمانان می باشد.
یکی دیگر از اصول اعتقادی فرقه شاه مقصودی، مسئله ولایت اقطاب است. آنها مدعی اند: «پیامبر اسلام(ص) تا در آخرین روزهای حیات ظاهری خرقه مبارکشان را (که نمودار ارشاد و تعلیم می باشد) به حضرت علی (ع) و عمر خطاب سپرده و فرموده اند: «بعد از من اویس نامی را خواهید دید که این امانت را به ایشان داده و از او بخواهید که است مرا دعا کند».
بر اساس اعتقادات شاه مقصودی اویس قرنی جوهره و اصل اسلام را از راه باطن از معلم زمان خود دریافت نموده است. از دیدگاه آنها، بنیان مکتب عرفان اسلامی و سیر حرفه از زمان پیامبر تا امروز بر دو اصل استوار است.
- شناخت معلم باید از طریق باطن محقق شود.
- تحقق این شناخت باید ظاهراً هم تأیید گردد.
بنا بر این دو اصل فرقه اویسیه شاه مقصودی معتقدند که اویس قرنی پیامبر اسلام(ص) را در تمام عمرش ندیده و در جای دور از حضرت (در یمن) می زیسته است، لیکن حقیقت تعالیم را باطناً از ایشان دریافت نموده است و این دریافت باطنی به واسطه اعطای خرقه ارشاد و تعلیم از طرف پیامبر به او نیز مورد تأیید قرار گرفته و این جریان تعلیم باطنی و تأیید ظاهری تابه امروز در اقطاب این سلسله ادامه داشته است.
فرقه شاه مقصودی همچنین معتقد است که اقطاب این سلسله دارای جواز شفاعت امت محمدی(ص) می باشند و این جواز را اویس قرنی از مقام رسالت دریافت داشته و آن را به اقطاب بعدی منتقل نموده است. اینک این مقام اختصاص به صلاح الدین عنقا دارد که از طرف پدرش به او منتقل گردیده است.
از دیگر مبانی اعتقادی این فرقه تأسیس و فعالیت در خانقاه می باشد؛ امری که از گذشته تا به امروز نسبت به آن اهتمام داشته و نقش مهمی در فرایند تبلیغ و مریدپروری فرقه ایفا نموده است. ترویج آداب و رسوم خانقاهی مشتمل بر برنامه های غنا و حلقه های صوفیانه که اخیراً با تمرین های ورزشی ترکیب شده از جمله فعالیتهایی است که در این خانقاه ها صورت می گیرد.
تحول ماهوی فرقه اویسی شاه مقصودی
پس از آشنایی با تاریخچه اقطاب، مبانی اعتقادی فرقه اویسیه و شاخه های آن، اینک به بررسی وضعیت کنونی فعال ترین شاخه این فرقه یعنی طریقت اویسی شاه مقصودی و تحول ماهوی و ساختاری آن طی سالهای اخیر می پردازیم. همان گونه که در مقدمه اشاره شد تحولات دنیای مدرن موجب شده بسیاری از جریانها و فرقه های برآمده از دل سنت، با ریزش هواداران مواجه شده و تداوم حیات خود را در خطر ببینند. این مسئله، سردمداران این جریان ها را بر آن داشته تا با تمسک به ابزارها و نمادهای دنیای مدرن خود را به روز کرده و با ارزشها و هنجارهای زندگی هزاره جدید، سازگار نمایند. فرقه های برآمده از دل تصوف نیز از این جرگه مستثنی نبوده که بارزترین نمود آن را میتوان در طریقت اویسی شاه مقصودی مشاهده کرد.
این فرقه با فاصله گرفتن از مبانی و آداب و رسوم سنتی و جایگزین ساختن قواعد تازه مبتنی بر علوم روز تلاش نموده تا با تلفیق مدیتیشن (مراقبه) و نمودهای آن از جمله ورزش یوگا با مباحث عرفانی مقوله ای نوین و متناسب با نیازها و علاقه مندیهای روز دنیا عرضه داشته و از این راه توجه افراد را جلب نماید.
بر این اساس رئیس فرقه با راه اندازی کلاسها و مدارسی (با ساختار ظاهری ناهمگون به صورت ترکیبی از خانقاه و بناهای نوین) به آموزش برنامه های مدیتیشن در قالب تمرین های تمرکز و ورزش یوگا پرداخته با تلفیق عرفان های شرقی به ویژه مکاتب بودایی و تانترا با تصوف و استفاده از جاذبه های جنسی برای جلب مشتری تلاش می کند.
با همین رویکرد است که طی سالهای اخیر شاهد گسترش خانقاه ها و مراکز این فرقه تحت عناوین مدرسه تصوف اسلامی مؤسسات فرهنگی و باشگاه های تمرین مراقبه در نقاط مختلف جهان به خصوص اروپا و آمریکا می باشیم. با توجه به جنبه التقاطی این فرقه و وجه تضعیف کننده مبانی دین مبین اسلام، طریقت شاه مقصودی از سوی برخی دول غربی و آمریکا مورد حمایت قرار گرفته که همین حمایتهای مادی و معنوی روند توسعه تشکیلاتی آن را تا حد زیادی تسهیل نموده است.
نفوذ رسانه ای نسبتا گسترده آن به ویژه در فضای مجازی، وجود سایت های متعددبه زبان های مختلف و تبلیغات فرقه شاه مقصودی نیز مرهون همین حمایت هاست که نقش مهمی در اشاعه مبانی و جذب مرید دارد. تولید نشریات چاپی و الکترونیکی را نیز باید در همین راستا ارزیابی نمود. «عرفان: علم روان» یکی از این نشریات است که تاکنون چندین شماره از آن به چاپ رسیده است.
از دیگر وجوه تحول ماهوی و تلاش فرقه برای به روز رسانی، تأسیس مرکز روان شناسی عرفانی، تشکیل کارگاههای آموزشی در این زمینه و سفرهای تمرکزی است که ضمن اشاعه مبانی و اصول فرقه و مرید پروری، مهم ترین منبع کسب درآمد و ثروت اندوزی فرقه و قطب آن می باشد.
می توان گفت مدارس و کلاس هایی که این فرقه تحت عنوان «مدارس اسلامی تصوف»، دانشگاه و مؤسسات تمرکز راه انداخته و با ادعای آموزش عرفان همراه با مراقبه و یوگا به جذب شاگرد می پردازد، به اصلی ترین وجه رویکرد کنونی این جریان مبدل شده و دیگر از آن سیستم های سنتی طریقتی مبتنی بر مرید و مرشد و ذکردهی و دستگیری خبری نیست.
تأکید فراوان سایت های معرفی کننده فرقه بر بی اهمیت بودن دین و مذهب، علاقه مندان به طریقت شاه مقصودی را در همین راستا می توان ارزیابی نمود.
در واقع این جریان نیز همچون دیگر فرقه ها و معنویت های نوظهور بنای خود را بر پلورالیسم تکثرگرایی مذهبی قرار داده تا هیچ مخاطبی را از دست ندهدا تصاویر مربوط به حضور افراد با حجاب و بی حجاب در کلاسها و جلسات خانقاه فرقه مذکور شاهدی است بر این امر. همین جا باید اضافه کرد که ارتباط دو جنس به عنوان یار طریقتی و برگزاری جلسات مختلط یکی از ابزارهای ایجاد جاذبه برای مخاطبان می باشد که در این فرقه به کار گرفته می شود. در این رابطه سایت فرقه با طرح این پرسش که:« آیا برای طی طریق در عرفان، باید مسلمان شد؟ (10)»
این گونه می نویسد: «خیر،…. صلاح الدین علی نادر عنقاء استاد طریقت اویسی شاه مقصودی در یکی از افاضات اخیرشان در مورد این موضوع چنین فرمودند: هنگامی که یک نوزاد به دنیا می آید. آیا او مسیحی، مسلمان یا یهودی است؟ یا اینکه این القاب بعد از به دنیا آمدن کودک به او داده می شوند؟ مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی آموزنده ثبات است، نه تغییر (11).
مراکز رسانه ای فرقه شاه مقصودی وظیفه اصلی را در امر تبلیغ و اقناع افکار عمومی بر عهده دارند. لذا تمامی مبانی و اصول اعتقادی (و البته تحول یافته فرقه) در آنها منعکس شده است که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
- تقدس سازی برای قطب: به منظور ایجاد جایگاه و اعتبار برای قطب و لزوم وجود وی، مطالب مختلفی در باب به اصطلاح علم و دانش طریقتی اقطاب فرقه در سایت های طریقت شاه مقصودی بیان شده است. مانند این مورد «وجود استاد باطن در عرفان امری است الزامی. استاد طریق معرفت «عارف» نامیده می شود که با احاطه و علم کامل به والاترین مراتب هستی در ذات مقدس خداوند فنا گردیده است. معلم وجود که به نام پیر (به معنی نور راه) نامیده می شود (اشاره به قطب فعلی)، روشنگر راه جان های طالب و مستعد در طریق معرفت می باشد. راه پر فراز و نشیب سیر معنوی تنها با هدایت و تعلیمات باطنی پیر راه میسر می باشد». (12).
- تلاش برای تلفیق مبانی سنتی با علوم نوین: شاهد این امر بهره گیری از ذکر در تصوف سنتی و تلفیق آن با تمرین های مراقبه و یوگا می باشد. در این زمینه در سایت فرقه آمده:«ذکر، محرک و تقویت کننده مراکز انرژی الکترو مغناطیسی در بدن است. هنگام ذکر با جمعیت و متمرکز نمودن تمامی قوای باطنی و ظاهری در قلب سالک در حالی که چهار زانو نشسته حول مرکزیت قلب خود به شکل نماد بی نهایت از چپ به راست حرکت می کنند و اذکار را که برگرفته از اشعار عرفای شامخ مکتب طریقت اویسی و یا آیات قرآن کریم است به زبان می آورد».(13)
- تلاش برای اعتبار بخشی و کسب جایگاه اجتماعی: در این راستا سایت های فرقه به تحقیقات صورت گرفته در باب اثربخشی تمرکز عرفانی مورد ادعای فرقه از سوی برخی مراکز علمی غربی مانند دانشگاه برکلی اشاره نموده اند که صحت و سقم آن محل تردید می باشد.
- تبلیغ و جوسازی از طریق انتشار سخنان و تصاویر جذاب: سایت مدرسه اسلامی تصوف ذیل مجموعه تصاویری از فعالیت های گروهی و ورزشی در دل طبیعت در این زمینه می نویسد: «در هر سال تحصیلی جلسات عملی آموزشی در دانشگاههای مختلف برگزار می شود و مطالب گوناگون مورد نظر قرار می گیرد. تعلیمات تصوف از حوزه خطی ترشحات مغزی، خارج شده و ماوراء آن را مورد توجه قرار می دهد و تکیه آن بیشتر بر فراگیری از طریق موسیقی، داستانها، هنر، شعر، حرکت و شرکت در تجربیات مستقیم است. شرکت کنندگان معمولاً وجد خود را از محیط سرشار از مراقبه اعلام می کنند»(14) و بدین سان با اشاره به امور عامه پسند به جلب توجه افراد می پردازد.
وضعیت اویسیه نوظهور در ایران
در اینجا باید به وضعیت فرقه تحول یافته اویسیه در داخل کشور نیز اشاره نمود.
برخی تحقیقات صورت گرفته حاکی از آن است که این فرقه با راه اندازی خانه های تیمی در شهرهای بزرگ ایران سعی در عضوگیری و برگزاری جلسات خود دارد. این خانه های تیمی که عموماً در مناطق سطح بالای شهرها راه اندازی شده به محلی برای عضوگیری و اشاعه مبانی فکری و اندیشه ای فرقه عنقا تبدیل شده است.
تمرکز این فرقه هم اکنون بر روی چهار شهر بزرگ تهران، اصفهان، شیراز و کرج می باشد. با وجود محدود بودن طرفداران این جریان در داخل، اما با توجه به ساختار تحول یافته و روند رو به رشد تشکیلاتی آن باید نسبت به همین تعداد اندک نیز حساس بود و با آگاه سازی و شفافیت پشت پرده این جریان و سردمدارانش مانع از فریب افراد و تحقق منویات آنها در کشور گردید(15).
فرقه ای نوظهور در پوشش خرقه
بنا بر آنچه گذشت طریقت اویسی شاه مقصودی، امروز بیشتر در هیئت یک فرقه نوظهور با همان ویژگی ها، اصول، مبانی و کارکردها ظاهر شده و مشغول فعالیت است و جز چند نماد ظاهری مانند کشکول و تبرزین و خرقه و خانقاه دیگر اثری از جریان سابق در آن دیده نمی شود.
اقطاب اخیر با درک خطرات ریزش مرید و اهمیت به روز بودن و سازگاری با جذابیت های دنیای لذت طلب کنونی از اصول و مبانی پیشین عدول نموده و با تمسک به مباحث جذاب و عامه پسندی چون مراقبه و یوگا و تلفیق آن با به اصطلاح عرفان کوشیده اند در این بازار رقابتی جریان ها و معنویت های کاذب، جایگاهی برای خود یافته و ضمن تداوم حیات فرقه، منافع مادی و معنوی خویش را نیز محقق نمایند. روند تدریجی توسعه تشکیلاتی (چراغ خاموش و بی سر و صدای) فرقه مذکور در جوامع اروپایی و آمریکا، همراه با فعالیت های رسانه ای و تبلیغاتی نسبتاً گسترده آن بیش از هر چیز زنگ خطری است برای برای جامعه است تا نسبت به آن دسته از جریان های سنتی که در ظاهر دیگر فعالیت و هوادارانی ندارند بی تفاوت نباشند. چرا که برخی از آن ها همچون فرقه طریقت شاه مقصودی، بیکار ننشسته و با سازگار نمودن ظاهری و ماهوی خویش با تحولات نوین، به نوعی زایش دوباره و ظهور در قالب هایی نوین، مشابه معنویت های کاذب روی آورده اند؛ امری که لزوم رصد این جریانها و اطلاع رسانی عمومی در این باب را دو چندان می سازد.
پی نوشت
- کلینیاران، عبد الیافی، تصوف در یکصد پرسش و پاسخ، ترجمه توفیق سبحانی، تهران نشر دریا، بیتا، ص ۱۱۷
- خاوری، اسدالله، ذهبیه، تصوف علمی-آثار ادبی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۲ ص ۱۹3
- واحدی، سید تقی، در کوی صوفیان، تهران، انتشارات نخل دانش، ۱۳۸4، چاپ چهارم
- فرقه اریسیه، ویکی فقه از http://www.wikiferghe.ir
- سرفراز اویسی، مرتضی، عنقای قاف، تهران، امین ۱۳۵4
- چهاردهی مدرسی، نورالدین، سلسله های صوفیان، ایران، تهران: انتشارات اشراقی، ۱۳۶۱، ص 428
- واحدی، سید تقی، همان، ص 50.
- مدرسی چهاردهی، نورالدین، سیری در تصوف، پیشین، ص 43۲ الی 436
- الهام، داود، فرقه های ذهبیه، اویسیه و خاکساریه، قم، موسسه دفاع از حریم اسلامی ۱۳۸۰، صص62-63
- مدرسی چهاردهی، نورالدین، سیری در تصوف، تهران، انتشارات اشراقی، ۱۳۶۱،ص 432الی 436
- M.TO. Shahmaghesuidi®. p. 121
- سایت مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی
- همان
- همان
- فرقه اویسیه، ویکی فقه، http://www.wikiferghe.ir
[1] – رضا منزوی