بهائیت را می توان از جمله فرقه هایی به شمار آورد که با زیرکی سردمداران و خط دهی قوی بیگانگان خیلی زود به شکل تشکیلاتی منظم و هدفدار درآمده و کاملاً حساب شده، نقشه های کوتاه مدت و بلند مدت خود را از طریق اقدامات گسترده ای در زمینه تبلیغ، جذب مداخله فرهنگی و….. در کشورهای مختلف من جمله ایران پیاده و پیگیری کرده است.
در بزنگاههای مختلف و مخصوصاً با بروز اوضاع آشفته حضور این تشکیلات و نقش آن در ایجاد نارضایتی و اغتشاش به صورتی پررنگ قابل بررسی و مشاهده است چنین تشکیلاتی با پیشینه فرقه ای و رنگ و بوی اعتقادی از فرقه دیگری به نام «بابیت» برآمده است که خود بابی ها نیز به دلیل فعالیت های سیاسی مختلف نقش پررنگی در تاریخ ۲۰۰ سال گذشته ایران داشتند.
ردپای تفرقه افکنانه و ضدایرانی بابیت را می توان در ممانعت در مسیر اصلاحات امیر کبیر و همراهی با «آقاخان نوری»، «مصادره انقلاب مشروطه»، غارت و چپاول کشور در دوره پهلوی و…. ردگیری نمود اما شناخت و درک چرایی اقدامات بهائیان که به نوعی وارثان بابیت هستند و همین طور شناخت طرز فکر و هدف اصلی این فرقه مستلزم مطالعه و تسلط بر پیشینه این دو فرقه است. در همین راستا «حجت الاسلام علیرضا روزبهانی» کارشناس حوزه بهائیت در کتابی تحت عنوان «در سواره انتقادی آشنایی با بهائیت» طی ۱۰ درس مروری کلی از تاریخچه و عملکرد بهائیان را برای مخاطب با زبانی ساده و گویا توضیح می دهد.
درس اول کتاب با عنوان بسترشناسی اجتماعی بهائیت برای روشن کردن ریشه بهائیت و حتی بابیت عقب تر رفته و «شیخیه» را که زمینه ساز بروز فرقه هایی مانند بابیت و بهائیت بود توضیح می دهد. ضمن اینکه به بسترهای سیاسی، اقتصادی فرهنگی و همچنین جریان های تصوف آن زمان نیز اشاره می کند.
بنا بر آنچه در کتاب ذکر شده است در آن دوره از نظر مذهبی «تراز نبودن علوم حوزوی با نیازهای جامعه آن روزگار نیز به گسترش و دامن گستری اندیشه های خرافی کمک می کرد». از منظر سیاسی نیز می توان گفت در ساختار حکومتی فتحعلی شاه افراد میهن دوست و سیاستمدار جایگاهی نداشتند و اگر چنین افرادی هم رخ می نمودند با دسیسه ها و توطئه های گوناگون از میان برداشته می شدند……(2) وضعیت نامطلوب اقتصادی مردم هم از جنبه ای دیگر بسترساز و تداوم بخش فرقه هایی مانند بهائیت بود. چرا که توزیع نامناسب ثروت باعث ایجاد فاصله طبقاتی می شد. حاکمیت نیز با وضع قوانین مالیاتی سنگین، ورود به جنگ های بی نتیجه و هولناک و تاراج ناشی از آن مانع جدی رشد اقتصادی طبقه فرودست بود.
درس دوم تاریخ و شخصیت شناسی بابیت با هدف آشنایی با مؤسس فرقه بایست در کتاب ارائه شده و به معرفی افرادی چون «علی محمد شیرازی»، «(باب) میرزا یحیی صبح ازل»، «هادی دولت آبادی»، «میرزا یحیی دولت آبادی» و….. همچنین حوادث تاریخی چون «واقعه بدشت، می پردازد. در پایان این درس پس از اتمام توضیحات به این نتیجه می رسیم که بابیت بعد از مرگ مؤسس آن به دو شعبه «ازلی» و «بهانی» تقسیم شد.
ادامه کتاب کاملاً به بهائیت اختصاص می یابد.
در درس سوم تحت عنوان «تاریخ و شخصیت شناسی میرزا حسینعلی بهاء» هر چند اجمالی اما با در نظر گرفتن ابعاد مختلف و حوادث مهم روزگار وی از جمله ترور «ناصرالدین شاه»، تبعید به کربلا، ادعاهای مختلفی که در طول حیاتش داشت، آثار وی، ارتباط با روسیه تزاری و انگلستان و اقامت و مرگش در «عکا» توضیح داده شده است.
در درس بعد «تاریخ و شخصیت شناسی رهبران بعد از بهاء» یعنی «عباس افندی» پسر حسینعلی نوری و شوقی افندی انوه دختری او مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش به سفر عباس افندی به اروپا و آمریکا و ارتباط وی با کشورهای غربی اشاره شده است. همچنین رهبری شوقی را به عنوان فصل جدیدی در تاریخ بهائیت به بررسی گذاشته است، چرا که در این دوره «جاسوسی در کشورهای اسلامی برای اسرائیل نیز به برنامه های بهائیت افزوده شد و بهائیان حافظ منافع و موقعیت آمریکا و صهیونیسم شدند»(4).
درس پنجم با طرح عقاید اساسی بهائیت در موضوعاتی چون توحید، معاد و نبوت به نقد بررسی و ارائه دلایلی بر نادرست بودن آن ها می پردازد و در درس ششم، نقد گفتمان فرقه از رهبران تا مسلمان بهائیت مد نظر نویسنده است. آنچه از این درس نتیجه می شود. به نوعی اشاره به این مسئله است که اصلی ترین گفتمان بهائیت نفی اندیشه رایج شیعه است که مهم ترین مشخصه آن ظلم ستیزی و عدم سازش با استکبار می باشد.
درس هفتم تحت عنوان «اثبات فرقه بودن بهائیت»، با تعریف مفهوم فرقه[1] و توضیح مؤلفه های آن المانهای بهائیت را در چارچوب تعاریف فرقه ای نشان می دهد. از آنجا که در بهائیت، چیزی به اندازه تشکیلات حائز اهمیت نیست.
درس هشتم، تشکیلات وسازمان مدیریت فرقه بهائیت را که در رأس آن سازمانی موسوم به «بیت العدل» است. مورد بررسی قرار می دهد. در کنار تشریح سیر بیت العدل و تناقضات و اشکالات آن، نهادهای کوچک تر مدیریت اعضای فرقه بهائیت از جمله محفل ملی، محفل محلی، هیئت های مختلف، تشکیلات ایادیان امر، مشاورین قاره ای، نهادهای تابعه و چگونگی انتصابات و عملکرد هر کدام مورد بحث قرار گرفته است.
درس نهم به آشنایی با آموزه ها و تعالیم بهائیت و نقد اصالت و ارزش علمی و عملی این تعالیم اختصاص دارد. تعالیم مطرح شده، همان دعاوی بهائیتند که ادعای عمل به آنها را دستاویزی برای تبلیغ و جذب دیگران به بهائیت قرار می دهند. مواردی که در کتاب مورد بررسی قرار گرفته اند شامل تحری حقیقت، وحدت عالم انسانی، استقرار صلح عمومی و محکمه کبری، سببیت دین با علم و عقل و تساوی حقوق زن و مرد می باشد.
درس دهم و پایانی کتاب «نقدی بر کتب مقدس فرقه انحرافی بهائیت» نام دارد که به اثبات فقر محتوایی کتب بهائی اختصاص داده شده است. نویسنده برای این منظور در ابتدا مشخصه ها و ویژگی های کتب آسمانی را برای مخاطب توضیح می دهد تا با آموختن معیار درست و غلط بودن محتواهای مختلف افراد به طور کامل به رد بودن کتب انحرافی همچون آثار بابی و بهائی می برند.
به طور کلی این کتاب می تواند منبع خوبی برای آشنایی و آموزش کلیات مربوط به بهائیت بوده و بابی برای ورود جدی تر به این حوزه باشد. انتهای دروس علاوه بر سؤالات که از هر درس طرح شده و نشانگر ماهیت آموزشی کتاب و برجسته ساختن نکات هر درس از کتاب است. بخشی نیز با عنوان منابعی برای مطالعه بیشتر قرار داده شده که کتاب های مرتبط با محتوای آن درس را به خواننده معرفی می کنند تا در صورت نیاز یا تمایل به بسط موضوع مخاطب بداند به چه منابع معتبر و مرتبطی می توانند مراجعه کند.
کتاب «درسواره انتقادی آشنایی با بهائیت» به همت مؤسسه آموزش عالی خاتم النبیین چاپ و روانه بازار نشر شده است. و علاقه مندان میتوانند برای تهی تهیه این اثر با آن انتشارات تماس حاصل فرمایند.
پی نوشت
1- روزبهانی، علیرضا، در سواره انتقادی آشنایی با بهائیت، قم، مؤسسه آموزش عالی خاتم النبیین (صل الله علیه و. آله)، ص ۱۷
۲ -همان، ص ۲۰
3- همان، صص ۲۵-۲۲
4-همان، ص ۸۲
5- همان، ص ۱۳۰
[1] – cult