تاریخچه و آسیبشناسی مبانی اعتقادی فرقه ساهاجایوگا
در بازار گرم اشاعه یوگا در سراسر جهان و اقبال عمومی به این جریان، ساهاجایوگا نیز همچون برخی جریانهای برآمده از یوگا توانست تحت پوشش بُعد ورزشی یوگا، به برخی نقاط جهان، از جمله کشور ایران نفوذ یافته و طرفدارانی جذب نماید. به منظور آشنایی بیشتر با نحوه شکلگیری این فرقه و اصول و مبانی اعتقادی آن، با یکی از کارشناسان جریانهای نوظهور به گفتگو نشستهایم. آقای «مصطفی ملائیان» در این مصاحبه به آسیبشناسی فرقه ساهاجایوگا پرداختهاند.
بخش دوم
س ـ با توجه به اهمیت رقص و موسیقی در ساهاجا، کمی در مورد آن توضیح دهید؟ رقصشان چگونه است، چیزی شبیه حالت مدیتیشن اشو است یا به رقص سماع شباهت دارد؟
یکی از مقولههای قابل توجه در این فرقه، بحث موسیقی است؛ ماتاجی به موسیقی، بسیار پایبند بود و آن را معنویتی از جانب خدا میدانست و در میان انواع موسیقی، موسیقی هندی را بهخاطر بحثهای سوسیالیستی خودش، از بقیه برتر میدانست و معتقد بود که موسیقی هندی از معنویت خدا سرچشمه گرفته است. بر این اساس، هر کشوری موظف بود مطالب و اعتقادات را بهصورت شعروار دربیاورد و با موسیقی اجرا کند. این مسئله، گوشواره جلساتشان بود. هر جلسهای که برگزار میشد، این شعرها همراه با موسیقی خوانده میشد که در نهایت، جلسه را به یک مجلس رقص مختلط تبدیل میکرد.
رقص آنها بیشتر به رقص سماع شباهت دارد اما در کنارش دست و پا هم تکان میخورد. همانند رقص سماع، افراد با لباسهای متحدالشکل، سرود میخوانند و به رقص و پایکوبی میپردازند. لباسهای متحدالشکل، نه بهخاطر رقص، بلکه به این خاطر بود که باور داشتند اگر ما میخواهیم، جلسات را با معنویت کامل برگزار نماییم، باید خودمان را به خانم شری ماتاجی شبیه کنیم. عدهای وظیفه دارند، برای این افراد لباس تهیه کنند. پولی به خیاط پرداخت میشود و او لباسهایی شبیه لباس هندی برای افراد میدوزد. حتی مثل هندیها خال بر پیشانی میگذارند. پوشیدن لباس متحدالشکل در این رقصها الزامی است و حتی برای شخصی که اولینبار است در آن شکرت کرده نیز باید لباس دوخته شود.
س ـ یکی از مباحث مطرح در ساهاجا، توسل به «مادر» و حلول در کالبدهایی از مادر حامی میباشد، در این زمینه توضیح دهید؟
ماتاجی بر اساس باورش به تناسخ میگفت اگر میخواهید در جهان بعدی در جسم خوبی حضور پیدا کنید و در کالبدی بالاتر از آنچه اکنون هستید حاضر شوید، باید به «مادر» توسل کنید و به آن نزدیک شوید. همینطور، اگر میخواهید مشکلاتتان در این دنیا حل شود و پلیدیها بهسمت شما نیاید نیز لازمهاش آن است که در ساهاج پیشرفت داشته باشید. هر قدر این پیشرفت بیشتر باشد، بههمان اندازه مادر از شما حمایت میکند و اگر در این دنیا سختی یا بیماری بخواهد بهسمت شما بیاید، مادر آن را از شما دور خواهد کرد. منظور از مادر هم خود ماتاجی است.
س- با توجه به مبانی اعتقادی ساهاجا، حالت دوقطبی (برحق بودن خود و شیطانی دانستن دیگران) در این فرقه نیز مشهود است؛ این مسئله در ساهاجا به چه صورت است؟ دوقطبی بودنشان در حد «عرفان حلقه» یا «فالون گونگ» است که همه را شیطانی میداند و میگوید این ما هستیم که جلوی شیطان را میگیریم؟
ماتاجی به نوعی همه عرفانهای دیگر را میکوبد و هنگام صحبت از دیگر ادیان و فرق به نقاط ضعف آنها اشاره میکند. او میگوید اگر میخواهید در مرحله بعد زندگی سقوط نکنید، باید با ما باشید. اما این را که فقط ما حق هستیم و بقیه شیطانی، شاید به صراحت بیان نکند. با این حال، در میان مسائل مختلف مثل ازدواج تشکیلاتی، ناخودآگاه به همین سمت میرود و این جداشدن از بقیه و حس برتری را به ذهن متبادر میسازد. بنابراین، این مسئله بهشکل پنهان در ساهاجا نیز مشهود است.
س ـ تجربه حس معنوی که افراد مدعیاند در هنگام دریافت خودآگاهی یا شرکت در جلسات پیدا میکنند، به چه صورت است و چه توجهی دارد؟
یک بخش از این مسئله، تلقین است و یک بخش آن هم به مقوله ماورالطبیعه مربوط میشود. علمای ما هم میگویند در بحث عرفان تا یک حدی پیشرفت میکنی و میتوانی ریاضت داشته باشی، اما از یک جایی به بعد (مراحل خیلی بالاتر)، دیگر خاص اهل بیت علیهم السلام است.
به ادعای آنها، کسی که خودآگاهی میگیرد، احساس سردی در بعضی از نقاط بدن مثل کف دست پیدا میکند. در حالی که طبیعی است فردی که مدتی دستش را بالا نگه دارد، بعد از چند دقیقه دستش گزگز میکند! با این وجود، آنها این حالتها را به نظر کردن از سوی مادر نسبت میدهند. برخی افراد هم ادعا میکنند، خوابهای قشنگی از خانم شری ماتاجی دیدهاند که دست روی سرشان میکشد.
مسائلی مثل گزگز و باد خنک و خواب دیدنها باعث جذب افراد میشود و آنها را بیشتر درگیر این مسائل میکند. آنها برای افرادی که جذب میشوند، در طول روز برنامه دارند، مدیتیشن انجام میدهند و همین برنامههای تماموقت، بهتدریج روی فرد تأثیر گذاشته و باعث میشود که مثلاً شخص سیگار کشیدن را ترک کند یا خوابهای خاص ببیند.
یکی از مسائلی که در فرق نوظهور خیلی رواج یافته، همذاتپنداری و همنوعپنداری است، مثل محبت کردن به حیوانات، نخوردن گوشت، خامخواری و مانند آن که باعث میشود یک روحیه لطیف و حس محبت در میان افراد ایجاد شود. این مسئله در ساهاجا هم وجود دارد و فرد تحت تأثیر این فضای محبتآمیز و تلقینهای درونی، گاه نوعی تجربه معنوی را حس کرده و آن را به فرقه نسبت میدهد.
س ـ مراسم آیینی و تمرینهای عملی در ساهاجایوگا به چه شکل است؟
مدیتیشن، جزء کارهای روتین و روزانه آنهاست و به این شکل است که با چشمهای بسته به یک نقطه متمرکز میشوند. گاه میگویند فقط پیشانی مادر را در ذهن مجسم کرده و بر آن متمرکز شوید. در هنگام دریافت خودآگاهی هم دست را بر پیشانی (که همان چاکرای سحسرارا است) می گذارند.
برای تقرب به شری ماتاجی هم یکسری مراسم دارند، مثل هدیه کردن مواد غذایی، پول و گل. یک مراسم خاص هم برای تبرک گرفتن از پای مادر دارند که پیشتر به کموکیف آن اشاره شد. رقص آنها هم با اسمی خاص و طی مراسمی ویژه انجام میشود. آنها زمانی معین را برای انجام هر مراسم اعلام میکنند. آنگاه طی مراسمی خاص، غذاها و خوراکیهایی (که از غلات است) را جلوی عکس مادر میآورند و به او اهدا میکنند. مثل الهههای هندی غذا را جلوی مادر میگذارند و همه عقب مینشینند، بعد مدیتیشن و شعرخوانی و رقص انجام میشود. گاهی اوقات در آخر مراسمشان این رقص با نام خاصی انجام میشود.
س ـ راجع به مدرسه و مراکز آنها در هند موسوم به «آشرام» توضیح دهید؟
همهساله جمعیت زیادی به آشرام هند میروند. به عبارت بهتر، هر کس که توانایی داشته باشد، به آنجا سفر میکند. در ساهاجا برخلاف برخی فرقهها، هیچ محدودیتی برای سفر به آشرام وجود ندارد و هر کس از پس تأمین هزینههای سفر برآید میتواند به دیدن این مرکز برود. در حالی که مثلاً در فرقه «نوربخشیه»، اعضا هر سال چند مرتبه برای مراسم «دیگ جوش» به انگیس میروند، اما تنها افراد که خود فرقه، دعوتنامه برایشان بفرستند، اجازه این کار را دارند که البته از یک منظر میتوان آن را شگردی برای قداستبخشی به این مراسم نیز قلمداد نمود.
س ـ اخیراً یک سایت خارجی ضدفرقه، مطلبی درخصوص محکومیت قضایی پدر و مادری فرانسوی بهسبب فرستادن اجباری فرزندشان به آشرام هند درج نمود، آیا در ایران هم چنین مسائلی وجود دارد؟
ساهاجا تأکید زیادی داشت که اعضای فرقه، فرزندان خود را برای ادامه تحصیل به آشرام هند بفرستند. در این مدارس (مدارس ساهاجا) با دانشآموزان بهشیوهای خاص رفتار میشود که در شکلگیری شخصیت و هویت اجتماعی آنها تأثیرگذار است. این توصیه و تأکید به حدی بود که برخی افراد با وجود مشکلات بسیار میکوشیدند، فرزندان خود را به هر قیمت ممکن به هند بفرستند تا به اصطلاح، در میسر ترقی قرار گیرند و اصلاح شوند. تا جایی که حتی برخی از خانمها برای تأمین مخارج مربوطه، مدتی بهعنوان خدمتکار در مدارس هند کار میکردند. این جدایی فرزندان از والدین، مشکلات عدیدهای را از لحاظ عاطفی بهوجود آورده بود.
در این رابطه، باید به تأسیس مهدها نیز اشاره کرد. با توجه به اینکه شورای ساهاجا در ایران قوی بود، مأمور شده بود که دیگر کشورهای منطقه را هم حمایت کند. آنها میخواستند در ایران مهد بسازند اما موفق نشدند، لذا این کار را در اربیل عراق کردند که با حواشی زیادی همراه بود. یک خانم همراه با چند نفر، مسئول سفر به اربیل و راضی کردن حکومت آنجا برای ایجاد مهد شد. در این سفر، امریکاییهای درجهدار، آنها را اسکورت میکردند و این جای سوال است که فردی که تا آن روز از ایران خارج نشده و جایگاه خاصی هم نداشته، چطور مورد حمایت مأموران امریکا قرار میگیرد و با حکومت «بازرانی» وارد مذاکره میشود؟! در نهایت، این خانم توانست در آنجا مهد و مدرسه راه اندازی کند که در آنجا به بچههای کوچک، خوداگاهی میدادند. میتوان گفت، این فرقه نهتنها برای ایران بلکه برای کل منطقه برنامه دارد و میکوشد با تبلیغات (بهویژه در فضای مجازی) راهی برای نفوذ به این کشورها پیدا کند.
س ـ با توجه به قوانین ضدفرقهای موجود در اغلب کشورهای اروپایی، دیدگاه غرب نسبت به ساهاجایوگا چیست و چه جایگاهی دارد؟
با توجه به موارد زیاد شکایات و تحقیقات کارشناسان رسمی دولتی، ساهاجایوگا در کشورهای مختلف اروپایی در زمره فرقههای خطرناک عنوان شده است. از جمله در گزارش مجلس ملی فرانسه به ساهاجایوگا بهعنوان فرقهای خطرناک اشاره شده و قانون ۴ اکتبر ۱۹۵۸ در خصوص فرق خطرناک، این فرقه را از جمله فرقههای فعال در کشور فرانسه شمرده که ۲۰۰۰ پیرو دارد.
کشورهای بلژیک و فرانسه بارها در سازمان ملل متحد و سازمان امنیت و همکاری اروپا، از حمایت برخی نهادهای دولتی و خصوصی مرتبط با دولتها از این فرقه انتقاد کردهاند. همچنین عده زیادی از اعضای جداشده علیه فرقه شکایت کردهاند که در مطبوعات کشورهای مختلف هم بازتاب داشته است. نمونه آن متن روزنامه ایندیپندنت در سال ۲۰۰۱ است که مینویسد: «ساهاجایوگا یک فرقه است و هدف آن کنترل ذهن اعضاست.» در سال ۲۰۱۳ نیز روزنامه «دِمورگان» گزارش داد که وزارت امنیت ملی بلژیک میزان تماس و ارتباطات سیاستمداران این کشور را بررسی کرده که در میان آنها از دو فرقه سایمنتولوژی و ساهاجا بهعنوان فعالترین فرقهها یاد شده است. همین لابیهای قوی با مسئولان سیاسی کشورهای غربی باعث بیاثر شدن برخی از احکام صادرشده علیه فرقههایی چون ساهاجایوگا شده است. در یکی از این موارد، در سال ۲۰۰۸ با فشاری که بر دادگاهی در بروکسل بلژیک وارد آمد، حکمی اخذ شد که بر اساس آن، گروه ساهاجایوگا به اشتباه در فهرست فرق مقامات دولتی بلژیک قرار گرفته است و باید به آن غرامت هم پرداخت شود!
این در حالی است که معضلات این فرقه بهویژه در مراسم مخصوص آنها در تقدیس رئیس فرقه بهعنوان تجلی خداوند در جشن موسوم به «پوجا» (در باور عمومی برای تقدیس یکی از خدایان هندی برگزار میشود) باعث شد تا برخی محققان تحقیقاتی در این زمینه انجام دهند که نتایج آنها، رسواییهای بزرگی برای ساهاجایوگا رقم زد؛ این شِمای کلی از وضعیت و جایگاه ساهاجایوگا در غرب و دیدگاه جوامع اروپایی نسبت به آنها میباشد.
س ـ چه راهکاری برای مقابله با فرقههایی مثل ساهاجایوگا و مصونسازی جامعه از خطرات آنها وجود دارد؟
فرقهها وقتی بالنده و پرورده شوند، وارد حوزه تشکیلاتی میشوند. آنها از هر وسیله و مناسبتی برای جذب و تأثیر استفاده میکنند. متأسفانه، نهادهای رسمی و دولتی ما در خصوص درک مسائل و خطرات حوزه فرق آنطور که باید فعال نیستند. نظام ما یک نظام ایدئولوژیک است و اگر بُعد اعتقادی را از نظام بگیریم، تبدیل به یک نظام لائیک میشود. در چنین نظامی، یکی از حساسترین عرصهها، همین حوزه فرق و اعتقادات است. اگر بتوانیم این دغدغه را برای دستگاههای مختلف ایجاد کنیم، گامی مؤثر برداشتهایم. اما متأسفانه هنوز متوجه این مسئله نشدهایم و بیشتر درگیر حوزههای اقتصادی و سیاسی هستیم، در حالی که آسیبی که از سوی فرقهها وارد میشود، بسیار جدی است. برای مثال در مسئله انتخابات برخی افراد بهواسطه تحرکات و تبلغات منفی فرقهها در این مهم شرکت نمیکنند و نسبت به آن بیتفاوتند و یا اصلاً قبول ندارند. مثلاً فرقه «عرفان کیهانی» در انتخابات سال ۱۳۹۲ به همه پیروان خود تکلیف کرده بود که در انتخابات شرکت نکنند، اما در ظهر روز انتخابات، همسر آقای «طاهری» (سرکرده فرقه) به همه اعلام کرد که او تماس گرفته و گفته همه به فلان نامزد رأی دهید. بنابراین، بازخوردهای مسائل فرقه در جنبههای دیگر نمود پیدا میکند؛ امری که باید بر آن تأمل کرد و در مسیر مقابله فرق، آن را لحاظ نمود.
اطلاعرسانی و شفافسازی از اهداف و مسائل پشت پرده فرق نیز در این زمینه، یاریرسان است. البته باید بر تحکیم مبانی اعتقادی و پایههای ایمانی مردم (بهعنوان مهمترین عامل بازدارنده) بیش و پیش از هر چیز دیگر تأکید نمود.