فرقه پژوهی
بعد از شکلگیری فرقه پروتستانتیزم و انشقاق از مسیحیت کاتولیک بهمرور دیدگاههای جدید و اختلافی در مسیحیت شدت یافت.
در سالهای اخیر این تغییرات به فزونی گرویده و کلیساهای؛ پروتستان، کاتولیک و ارتدکس به بیشترین سطح ناهماهنگی و اختلاف رسیدهاند که البته سعی مینمایند این اختلافات را علنی و ظاهر نسازند. البته ناگفته نماند که اختلافنظر و اختلاف عقیده در فرقههای مسیحی وجود داشته است و اکنون به سطح بالاتری رسیده است. سه فرقه اصلی در موارد متعددی عقاید یکدیگر را قبول ندارند و هرکدام مدعی هستند که راه و باور فرقه دیگر اشتباه است. در سایتهای مسیحی از سویی کاتولیکها، پروتستانتیزم و مسیحیت صهیونیست را منحرف میدانند و از سویی پروتستانیها، ارتدکسها را خشن و کاتولیکها را منحرف میخوانند.
اخیراً خبرگزاری بینالمللی روسیه «ریا نووستی» به نقل از یک مقام ارشد کلیسای ارتدکس این کشور گفت که پاپ فرانسیس و رهبر کلیسای ارتدکس که دو ماه آینده در گردهمایی رهبران ادیان جهان در قزاقستان شرکت میکنند، دیداری با یکدیگر نخواهند داشت. این خبر نشاندهنده اوج اختلافات در فرقههای مسیحی است که از باورها و آموزهها، اکنون به سطح مقامات و دیدارهای رسمی رسیده است.
اگر در داخل کشور هم نگاهی به رفتارشناسی مسیحیان با یکدیگر بیندازیم بهصورت واضح متوجه خواهیم شد که مسیحیت ارمنی در تضاد با مسیحیت پروتستانی (بخوانید تبشیری صهیونیستی شیطانی) قرار دارد.
در حقیقت مسیحیان ایران و ارامنه بسیار با بدبینی نسبت به مسیحیان تبشیری نگاه میکنند و آنان را مهمانان ناخواندهای میدانند که درصدد جذب جوانان ارمنی به جریانهای افراطی مسیحی هستند. نه ارامنه در داخل کشور و نه در حتی خود ارمنستان به آنها در کلیساهایشان خوشآمد نمیگویند.
درحالیکه بسیاری از کلیساهای رسمی ارامنه به دلیل مهاجرت و یا کمی جمعیت در ایران سالها متروکه شده و کسی به آنها رفتوآمد نمیکند، اما بااینحال حاضر نیستند آن را در اختیار فرقه افراطی تبشیری قرار دهند. آنان حتی بهعنوان متولی این کلیساها حاضر نیستند بهصورت ساعتی کلیساهایشان را در اختیار این جریانها بگذارند!
ارامنه نسبت به مسیحیت صهیونیستی تبشیری بسیار با سوءظن برخورد میکنند؛ همانند نگاهی که مسلمانان شیعه به وهابیها دارند، ارامنه نیز به مسیحیان پنطیکاستی و اوانجلیستی دارند.
در حال حاضر نیز جنگ درگرفته بین روسیه و اوکراین این شکاف و اختلافات را بیشتر نمایان کرده است. فرق مختلف مسیحی در این واقعه نشان دادند حتی برای خود و نظر مردم کشورهای خود ارزش قائل نیستند تا برسد به شعار دادن درباره احترام به ادیان و اسلام و…
آیا میتوان باور نمود که مسیحیتی که فرقههای نزدیک به خود را برنمیتابد و دشمنی با آنان روزبهروز بزرگتر و بیشتر میشود و همچنین نظر مردم خود را اهمیت نمیدهد، از دوستی با کشورهای اسلامی سخن بگوید؟؟!!
منبع: سایت رهپویان هدایت