محکومیت

فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران

وقتی بر اساس قانون، فعالیت تشکیلاتی و تبلیغی بهائیت مشمول مجازات می شود، دیگر چگونه می توان محکومیت اعضای تشکیلات و مبلّغین بهائیت در ایران را به خاطر باور معرفی کرد؟!

تشکیلات بهائیت مدعی است از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، بهائیان به دلیل باورشان در محاکم قضائی محکوم می شوند. از این رو هر زمان خبر بازداشت یا محکومیت یک بهائی در گوشه و کنار کشور منتشر می‌شود، تشکیلات بهائیت دلیل آن را باور شخص به بهائیت معرفی می‌کند!

اما بر خلاف این ادعا، یکی از جنبه های محکومیت بهائیان در ایران، ارتکاب امور تشکیلاتی و تبلیغاتی است. پس از انقلاب اسلامی و در سال 1362 ش، تشکیلات بهائیت در ایران (به دلیل ارتباط با دولت‌های متخاصم، خیانت‌هایش به ایران در زمان رژیم پهلوی، تلاش برای براندازی در ایران و تبلیغ غیرقانونی مسلک خود)، به صورت رسمی، غیرقانونی اعلام شد.(1) اما این تشکیلات هیچگاه از اقدامات ضدقانونی خود دست نکشید.

تشکیلات بهائیت در برنامه هایش، توسعه طلبی خود را در پوشش های مختلف دنبال می کند. یکی از جنبه های توسعه طلبی بهائیت، اجرای طرح توسعه اجتماعی اقتصادی و اصطلاحاً ترکیبی این فرقه است. از این رو تشکیلات بهائیت به جای تبلیغ مستقیم، معرفی عقاید بهائیت و ارائه استدلال برای محققین، تمرکز خود را بر تبلیغ غیرمستقیم و نفوذ بر اقشار مختلف جامعه می‌گمارد، تا جایی که در بند چهارده اساسنامه دفتر توسعه اجتماعی اقتصادی بهائیت osed، از رابطه بین تبلیغ و توسعه اجتماعی – اقتصادی و توسعه بهائیت سخن گفته است.(2)

از همین روست که هسته های مرکزی تشکیلات و مبلّغان بهائیت در ایران، از هیچگونه شبکه سازی و تأکید بر تبلیغات حداکثری و غیرقانونی خود دست برنمی‌دارند. شاهد آن هم آن است که حتی رسانه‌های بهائی اعتراف دارند، هنگام دستگیری مبلّغان یا اعضای تشکیلاتی بهائی، همراه آنان ابزارهای تبلیغی نظیر کتاب و جزوات ضالّه و شواهد ارتباط با تشکیلات صهیونیستی بهائیت یافت می‌شود.(3)

جالب آنکه تشکیلات بهائیت، دستور قطعی پیشوایان بهائی بر اطاعت از حکومتها را فدای توسعه طلبی خود در ایران می‌کند(4) و همواره بر شبکه‌سازی و تبلیغ و تلاش برای براندازی و پیاده‌سازی حکومت بهائی تأکید دارد.(5)

با این حال اعضای تشکیلات غیرقانونی و مبلّغین بهائی که قانون و حتی دستور پیشوایان خود در اطاعت از حکومت را زیر پا می‌گذارند، بسته به نوع فعالیتشان، می‌توانند مشمول ماده‌های 498، 499، 500 و 508 قانون مجازات اسلامی شوند:

ماده 498: هر کس با هر مرامی، دسته، جمعیت یا شعبه، جمعیتی بیش از دو نفر در داخل یا خارج از کشور تحت هر اسم یا عنوانی تشکیل دهد یا ‌اداره کند که هدف آن بر هم زدن امنیت کشور باشد و محارب شناخته نشود، به حبس از دو تا ده سال محکوم می‌شود.

ماده 499: هر کس در یکی از دسته ها یا جمعیت ها یا شعب جمعیتهای مذکور در ماده (498) عضویت یابد، به سه ماه تا پنج سال حبس محکوم می‌گردد، ‌مگر اینکه ثابت شود از اهداف آن بی‌اطلاع بوده است.

ماده 500: هر کس علیه نظام جمهوری اسلامی ایران یا به نفع گروه ها و سازمان های مخالف نظام، به هر نحو فعالیت تبلیغی کند، به حبس از سه ماه تا ‌یکسال محکوم خواهد شد.

ماده 508: هر کس یا گروهی با دول خارجی متخاصم، به هر نحو علیه جمهوری اسلامی ایران همکاری کند، در صورتیکه محارب شناخته نشود، ‌به یک تا ده سال حبس محکوم می‌گردد.(6)

آری! پس وقتی بر اساس قانون، فعالیت تشکیلاتی و تبلیغی بهائیت مشمول مجازات می شود، دیگر چگونه می‌توان محکومیت اعضای تشکیلات و مبلّغین بهائیت در ایران را به خاطر عقیده و باور معرفی کرد؟!

پی‌نوشت:

1- ر.ک: زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، بی‌جا: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، صص 317-307.

2- توسعه اجتماعی و اقتصادی، گذری بر پیام‌های معهد اعلی و بیانیه‌های دفتر توسعه اجتماعی و اقتصادی (OSED)، (1983 م الی رضوان 2010 م).

3- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقالات: «موج دستگیری اعضای تشکیلات بهائیت در کشور»؛ «پیرامون دستگیری یکی از مبلّغان بهائی»؛ «سابقه تبلیغ برای کودکان / پرونده سازی یا استراتژی بهائیت»

4- «احکامی را که حضرت بهاءالله در کتاب اقدس نازل فرموده‌اند، در صورتی که اجرایش ممکن و مستقیماً با قوانین مدنی مملکت مغایر نباشد، بر همه یاران الهی و تشکیلات بهائی در شرق و غرب عالم فرض و واجب است.» حسینعلی نوری، اقدس (مقدمه‌ی کتاب)، نسخه‌ی الکترونیکی، ص14.

5- ر.ک: شوقی افندی، توقیعات مبارکه خطاب به احبای شرق، آلمان: لجنه ملّی نشر آثار امری، 1992 م، ص502.

6- محمد دلیرراد، قانون مجازات اسلامی (کتاب تعزیرات و مجازات های بازدارنده؛ فصل اول: جرایم ضدامنیت داخلی و خارجی کشور)، بی جا: دانشکده پزشکی، بهار 1395، ص97.