مدارس دخترانه تبشیری؛ کانون رواج بی‌حجابی

مرادعلى توانا| پس از بعثت پیامبر (ص)، اسلام با سرعتی اعجاب‌انگیز شروع به رشد و گسترش کرد. به‌گونه‌ای که توسعه اسلام تا سرزمین‌های جنوبی و مرکزی اروپا موجب وحشت پادشاهان اروپایی و ارباب کلیسا شد. لذا تصمیم گرفتند، مانع پیشرفت آن شوند. تحریک مغول به حمله به سرزمین‌های اسلامی، برپایی جنگ‌های صلیبی، تشدید اختلاف بین مذاهب اسلامی و توطئه‌های دیگر از جمله اقداماتی بود که در این زمینه صورت گرفت.

جنگ‌های صلیبی و تماس اروپاییان با مسلمانان در نهایت به رنسانس در غرب انجامید که وقوع انقلاب صنعتی و اختراعات و اکتشافات در زمینه‌های مختلف، نتیجه آن بود.

انقلاب صنعتی، دین، اعتقاد، اخلاق و خانه را تحت تأثیر قرار داد. این انقلاب تأکید شدیدی بر سودجویی و مادی‌گرایی داشت و به‌تدریج ارزش‌ها را تغییر داد. یکی دیگر از پیامدهای این انقلاب بیرون آمدن زنان از محیط خانواده و ورود به عرصه اجتماعی و بازار کار بود.

ایران نیز همانند سایر جوامع آسیایی تحت‌تأثیر امواج این انقلاب و آماج حملات استعمارگران قرار گرفت که می‌کوشیدند با تسلط فرهنگی و تضعیف اعتقادات اسلامی راه را برای سلطه خود هموار سازند. در این راستا یکی از مهم‌ترین مسائل پیش روی استعمارگران، مسئله حجاب بود.

تأسیس و ترویج مدارس دخترانه

بر اساس اهداف استعمارگران زن ایرانی باید با زن اروپایی همگون می‌شد. مقابله با حجاب لازم بود اما کافی نبود، زنان باید آموزش می‌دیدند تا عقیده آنان تغییر کند و خود به‌دنبال غرب بروند.

بدین منظور در ایران برای دختران، مدارسی تأسیس شد که با برنامه‌های دقیق به آرامی توسعه می‌یافت و هدف آن‌ها تسلط اندیشه‌های غرب بر جامعه ما بود.

تاریخچه مدارس دخترانه در ایران

مبلغان مسیحی که از خارج به ایران آمده بودند، اولین مدارس دخترانه و پسرانه را برای آموزش اقلیت‌های دینی بنا نهادند. پس از مدتی دختران مسلمان را نیز وارد این مدارس کردند. در ادامه زرتشتیان مسیحیان و یهودیان داخل کشور نیز مدارسی برای خود بنا کردند که تعدادی از مسلمانان هم در آن‌ها به تحصیل مشغول شدند.

فارغ التحصیلان این مدارس، بعدها خود از معلمان و مروجان مدرسه‌سازی به شیوه کلاسیک در ایران شدند.

شکل‌گیری نخستین مدارس دخترانه

در سال ۱۲۱۷ ه.ش هیئت مذهبی پروتستان آمریکایی نخستین مدرسه دخترانه را در ارومیه تأسیس کرد و به‌تدریج مدارس مشابه بسیاری در این شهر و اطراف آن به‌وجود آمد که علاوه بر دانش‌آموزان مسیحی، مسلمانان را نیز می‌پذیرفتند.

از سال ۱۲۱۸ ه.ش نیز فرقه لازاریست‌ها (وابسته به کلیسای کاتولیک فرانسه) موفق شد، مدارس متعددی را در روستاهای مسیحی‌نشین ارومیه و سلماس تأسیس کند.

در سال ۱۳۴۳ مبلغان فرانسوی مدرسه دخترانه «سن ونسان دو پل» را در ارومیه و مدارس دخترانه دیگری را در روستاهای این شهر و سلماس تأسیس کردند.

تحلیل برنامه‌ریزان و مبلغان مسیحی غرب از اوضاع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور ما این بود که دولت و ملت ایران از یک طرف در اوج ضعف و عقب‌ماندگی قرار دارند و از طرف دیگر با ملاحظه تحولات جدید در حال بیداری و فاصله‌گرفتن از گذشته و استقبال از فرهنگ و تمدن غربی هستند. لذا به‌دقت تحولات ایران را زیر نظر داشتند و تلاش می‌کردند، آن را در جهت اهداف خود شکل دهند. به اعتقاد آن‌ها با پذیرش کودکان از قشرهای مختلف در مدرسه، می‌‌توانستند آینده ایران را به‌شکل دلخواه خود بسازند.

انجمن‌ها و مجامع زنان

انگلیسی‌ها اولین تشکیلات فراماسونری را در ایران با هدف ترویج فرهنگ غربی به‌وجود آوردند.

این تشکیلات شروع به عضوگیری کرد و با نفوذ در ارکان فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی به جریان‌سازی پرداخت و نبض اداره کشور را در دست گرفت؛ به‌گونه‌ای که پس از پیروزی مشروطیت هیچ مجمع و محفلی نبود که برخی از مؤسسان یا اعضای آن فراماسون نبوده باشند.

جای پای فراماسونری در پشت صحنه فعالیت‌های زنان و مجامع و محافل مربوط به آن‌ها در دوره قاجار و پهلوی کاملا آشکار است. به‌طوری که بسیاری از زنان فعال در این صحنه، همسر، دختر یا خواهر عوامل فراماسونری بوده‌اند. در واقع انجمن‌ها و مجامع فعال زنان در ایران، زاییده فراماسونری بودند.

این انجمن‌ها پس از پیروزی مشروطه، فعالیت‌های آشکار و مخفی فراوانی را در جهت ترویج فرهنگ غرب آغاز کردند. عمده فعالان این عرصه همان مروجان مدارس کلاسیک و مشوقان کشف حجاب بودند که به هدایت و حمایت ماموران با مبلغان انگلیسی و آمریکایی در تشکیلاتی گرد آمده بودند.

در پانزدهم شهریورماه ۱۲۸۵ ه.ش درست یک ماه پس از آن که مظفرالدین شاه مشروطیت را امضا کرد، جلسه‌ای هفتگی در تهران با مدیریت برخی از زنان شکل گرفت. در سال ۱۲۸۶ نیز انجمن آزادی زنان در تهران تشکیل شد. جلسات انجمن هر دو هفته یکبار برگزار می‌شد. اعضا به همراه پدر، برادر یا همسر خود در جلسه شرکت می‌کردند که هدف آن اختلاط و ارتباط مردان و زنان بوده است.  در هر جلسه که جنبه آموزشی و تبلیغی داشت، اعضا درباره مسائل اجتماعی و سیاسی به سخنرانی و بحث می‌پرداختند.

«اتحادیه غیبی نسوان»، «انجمن بانوان اصفهان»، «انجمن مخدرات»، «انجمن خواتین ایران»، «انجمن آزادی»، «شرکت خواتین اصفهان»، «شرکت آزمایش بانوان»، «جمعیت پیک سعادت نسوان»، «جمعیت زنان وطن خواه» و «مجمع فارغ‌التحصیلان مدرسه عالی آمریکایی در تهران» با هدایت مبلغان مسیحی – آمریکایی و… از جمله مجامعی بودند که در طول سال‌های بعد در کشور تشکیل شدند.

نشریات زنان

به موازات توسعه مدارس و مجامع زنان، انتشار نشریات نیز در دستور کار تجددخواهان قرار گرفت که همچون تأسیس مدارس دخترانه و تشکیل انجمن‌های زنانه از هدایت و حمایت مبلغان مسیحی برخوردار بود.

البته قبل از آن نشریاتی چون «صور‌اسرافیل»، «حبل‌المتین»، «مساوات»، «ایران نو»، «ندای وطن» و «ملانصرالدین» در بخش‌هایی از مطالب خود به مسائل مربوط به زنان می‌پرداختند اما این برای رسیدن به هدف اصلی استعمارگران کافی نبود. لذا نشریات مختص زنان به‌طور مستقل منتشر شد تا زنان هر چه سریع‌تر با فرهنگ غرب آشنا شوند.

اداره‌کنندگان این نشریات همان مدیران، معلمان، فارغ‌التحصیلان و اعضای مدارس و انجمن‌ها بودند. در سال ۱۲۸۹ خانم «کحّال» اولین نشریه زنان، به‌نام‌ «دانش» را در تهران منتشر کرد. «شکوفه»، «عالم نسوان»، «نامه بانوان»، «جهان زنان»، «نسوان وطن»، «نسوان شرق»، «سعادت» و «دختران اسران»، از مجلات زنانه‌ای بود که در کشور منتشر شد.

محتوای این نشریات شامل دو بخش بود:

الف) مطالب عادی و مورد نیاز مانند آموزش خیاطی، آشپزی، بچه‌داری و خانه‌داری

ب) مطالب اصلی که با هدف ترویج فرهنگ غرب و مقابله با اسلام نگاشته می‌شدند. این مطالب با هدایت مبلغان مسیحی یا با تأثیرپذیری از افکار آن‌ها نوشته و منتشر می‌شدند. این امر در اوایل سلطنت رضا پهلوی که اسلام‌زدایی اساس سیاست او بود، با صراحت بیشتری پی‌گرفته شد.

حجاب هدف اصلی تهاجم فرهنگی

از بدو تهاجم فرهنگی غرب به کشور، حجاب در معرض کینه‌توزانه‌ترین حملات قرار گرفت. بارها در گفتار نوشتار و اشعار به‌ویژه در نشریات زنان وانمود می‌شد که حجاب زن سد باب معرفت است. به‌طوری که گویی تنها فلسفه انتشار آن‌ها، تبلیغ علیه حجاب زنان بود.

اولین اقدام عملی

در آغاز سال ۱۳۰۷ در حالی که مردم در حرم حضرت معصومه (ع) اجتماع کرده و منتظر حلول سال جدید بودند، یکی از همسران رضاخان به‌همراه دخترانش بدون حجاب در ایوان صحن ظاهر شدند. آیت‌ا… شیخ محمدتقی بافقی (ره) به آن‌ها اعلام می‌کند اگر مسلمانید، باید حجاب را رعایت کنید وگرنه ورود غیر مسلمان به این مکان جایز نیست. همسر شاه، شاه را در جریان قرار می‌دهد. به دستور رضا پهلوی بلافاصله مرحوم بافقی دستگیر می‌شود. شاه او را مضروب و مجروح ساخته و حکم به حبس و تبعید وی می‌دهد. هدف رضا پهلوی از این برخورد این بود که چنان رعب و وحشتی به‌وجود آورد که احدی را یارای مقاومت نباشد.

آماده کردن افکار عمومی

در سال ۱۳۰۹ دولت برای آسان شدن کار کسانی که پیشرفت زنان را در بی‌حجابی و پوشیدن لباس اروپایی می‌دانستند، ورود کلاه‌های زنانه را آزاد اعلام کرد. در سال ۱۳۱۳ رضاخان به ترکیه رفت و مجذوب سیاست‌های اسلام‌زدایی مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) شد و قول داد که سیاست مبارزه با مذهب را در ایران دنبال کند که به اشکال مختلف نظیر ایجاد جمعیت‌های گوناگون، تأسیس و توسعه مدارس جدید، انتشار نشریه‌های مختلف، تشکیل مجالس آشکار و مخفی، شب‌نشینی و ضیافت‌ها، اجرای نمایش‌ها و… پی‌گرفته شد.

در تیرماه ۱۳۱۴ مردم مشهد در اعتراض به این اقدامات به رهبری علما در حرم امام رضا (ع) متحصن شدند. این تحصن شکل قیام به خود گرفت و ارتش با توپ و سلاح سنگین آن را سرکوب کرد و تعداد بسیاری از مردم را به شهادت رساند.

به‌طور کلی در فاصله سال‌های ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۷ مبارزه با مذهب ادامه داشت، اما ملت ایران و حتی امرا و افسران ارتش به علت نفوذ سنن مذهبی در جامعه همچنان به مبانی دین پایبند بودند. در این میان استعمار و استبداد بر اسلام‌زدایی اصرار داشتند و از تمامی امکانات و عناصر خود در این راه استفاده می‌کردند که یکی از مؤثرترین آن‌ها مجامع تبشیری و فعالیت‌های آن‌ها بود.

هفدهم دی آغاز کشف حجاب

بالاخره در هفدهم دی ماه ۱۳۱۴ برنامه‌ای که از مدت‌ها پیش در دستور کار قرار گرفته بود، به اجرا درآمد. در این روز به دستور رضاخان جشن فارغ‌التحصیلی در دانش‌سرای دختران برگزار شد. در این جشن تمام معلمان، محصلان و زنان مدعو بدون حجاب حاضر شدند. همسران و دختران شاه نیز رسما به‌صورت بی‌حجاب در این مراسم شرکت کردند.

فتنه‌ای ناکام

با فروپاشی دیکتاتوری رضاخان، بار دیگر زنان به حجاب روی آوردند و نظام جدید به‌سبب مشکلات فراوان، ضعیف‌تر از آن بود که بتواند با حجاب برخورد کند. به این ترتیب، در سال‌های بعد همزمان با شعله‌ور شدن جرقه‌های انقلاب اسلامی و روشنگری مردم، حجاب بازهم به جایگاه اصلی خود بازگشت و توطئه دشمنان بی‌اثر ماند. البته باید هشیار بود؛ چرا که استعمار هرگز بیکار نمانده و از مجرایی نو و در قالبی جدید باز هم توطئه‌افکنی خواهد کرد.

ارتباط با ما: ferghepajoohi@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.