فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران
دنیس ماسئونین از اعضای پیشین و محقق بهائی، در اشکال به آمارسازی تشکیلات بهائیت از میزان ترجمه آثارش به زبان های دیگر؛ حجم، نوع و نحوه آثار ترجمه شده را مورد اشکال قرار داده است. در واقع بهائیتی که بخاطر ترس از رسوایی، در ترجمه و انتشار آثارش محتاط عمل می کند، در عین حال همیشه طلبکار است و دیگر عوامل را مانع دسترسی به منابع اصیل بهائی معرفی می کند.
تشکیلات بهائیت با اشاره به صدور هفتاد و هفت هزار اثر از پیشوایان بهائیت، اعتراف می کند که تنها اجازه انتشار پنج درصد آنان را داده است.(1) این تشکیلات در عین حال مدعیست که آثارش را به هشتصد زبان ترجمه کرده و در اختیار همگان قرار داده و تنها در ایران، اجازه چاپ و نشر کتاب هایش را ندارد.(2)
اما از آنجا که پیشوایان و رهبران بهائیت ترجمه آثار بهائی را به زبان فارسی ممنوع کرده اند؛ (3) این پرسش پیش می آید پس چرا اجازه ترجمه آثار پیامبرنمای ایرانی بهائیت به چند صد زبان داده شده است؟! اصلاً چه تعداد از آثار بهائی به زبان های دیگر، به کدام زبان ها و یا به چه نوعی ترجمه شده است؟!
از این رو، دنیس ماسئونین از اعضای پیشین و محقق در زمینه بهائیت، به تحلیل تعداد، نوع و نحوه ترجمه آثار بهائی به زبان های دیگر پرداخته است:
او نوع آثار ترجمه شده بهائی را تنها آثار در مدح بهائیت دانسته است: «در رابطه با مواد و مطالبی که جنبه کتاب مقدس دارند، دو مسئله حائز توجه است: نکته اول اینکه هیچ نسخه نقادانه ای از هیچ کدام از این کتب به زبان اصلی چاپ نشده اند.»(4)
این عضو پیشین بهائیت، میزان ترجمه آثار بهائی را نیز بسیار اندک و صرفاً به جهت آمارسازی برای این فرقه دانسته: «مسئله دوم مربوط به ترجمه هاست. منابع بهائی می گویند که این ترجمه ها به هفتصد زبان دنیا وجود دارند، اما این مطلب بسیار گمراه است. زیرا غالب آن ها چیزی بیش از یک کتاب دعای کوچک و یا حتی کمتر از آن نمی باشند.»(5)
این محقق بهائیت همچنین درباره چگونگی ترجمه آثار بهائی، با زیر سؤال بردن اصالت متون ترجمه شده، موضوع دست بردن و غیراصیل بودن متون ترجمه شده را مطرح کرده است: «در هر صورت، نکته مهم این است که تمام ترجمه های جاری، نه از روی متن اولیه عربی و یا فارسی، بلکه از روی ترجمه های انگلیسی شوقی افندی بوده اند.»(6)
ماسئونین با طرح مسئله تقدس بخشی دروغین به آثار ترجمه شده بهائی با استفاده از روش هایی نظیر بکارگیری زبان های قدیمی، گفته است: «این متون به زبان فصیح هرچند تا حدودی قدیمی و کهنه انگلیسی نوشته شده اند که به شدت حال تفسیری داشته و به کلی فاقد سازو کاری نقادانه هستند.»(7)
این عضو پیشین بهائیت در پایان اعلام می کند که تشکیلات بهائیت، دسترسی به منابع اصلی و دست نخورده بهائی را (حتی به زبان های اصلی شان) بسیار مشکل کرده است: «بنابراین برای بخش اعظمی از بهائی ها، دسترسی به کتب شرعی معتبر و موثق تنها به صورت دست دوم و از طریق واسطه امکان دارد.»(8)
آری؛ در واقع هم پیشوایان و هم تشکیلات بهائیت دریافتند، متونی که به اسم معجزه به پیروان خود داده اند، به دلیل ساختگی و غیرالهی بودن، سرشار از اشتباهاتی است که پس از پاک نویسی (9) و اصلاحات فراوان،(10) باز هم آمیخته با غلط های فراوان هستند.
لذا بخاطر ترس از رسوایی، در ترجمه و انتشار آثار بهائی، محتاط و گزینشی عمل می کنند، اما در عین حال همیشه طلبکار هستند و کمبود منابع یا حکومت ها را مانع دسترسی آسان به منابع اصیل بهائی معرفی می کنند.
پینوشت:
1- دبیرخانه بیت العدل، پیام مورخ: 6 ژوئن 2013 م.
2- به نقل از سایت رسمی تشکیلات بهائیت.
3- ر.ک: پیام آسمانی، نشریّه ماهانه محفل روحانی ملّی فرانسه برای بهائیان ایران، انتشارات پیام بهائی، نوامبر 1988 م، نشر دوم، ج 1، ص 109.
4- دنیس ماسئونین، بهایی گری، در: راهنمای ادیان زنده، ترجمه عبدالرحیم گواهی، قم: بوستان کتاب، 1385 ش، ج 2، ص 1151.
5- همان.
6- همان.
7- همان.
8- همان.
9- شوقی افندی، قرن بدیع (1892-1853)، بی جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 2، ص 146.
10- حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، رساله سوال و جواب، ص 59.