درمصاحبه با اسقف اعظم ارامنه کاتولیک ایران، سرکیس داویدیان
«سرکیس داویدیان»، اسقف اعظم و رئیس شورای خلیفهگری ارامنه کاتولیک ایران، دو سال است از سوی «پاتریارک» (شواری تصمیمگیری کلیسای ارامنه کاتولیک) برای ایفای نقش در این سمت، برگزیده و در ایران ساکن شدهاند. آقای داویدیان، تجربه سالها فعالیت در مراکز کلیسایی نقاط مختلف جهان، از «جزویت» لبنان گرفته تا «مارسی» فرانسه را در کارنامه دارد که دیدگاه مناسبی در خصوص وضعیت، چالشها، نیازمندیها و ظرفیتهای ارامنه کاتولیک برایشان پدید آوردهاست. در گفت و گوی پیشرو، وی از تجربیات و آرای خود در خصوص مسائل روز جامعه مسیحی و بهویژه ارامنه کاتولیک سخن گفتهاست که تقدیم مخاطبان محترم میشود:
لطفاً برای شروع، در خصوص سوابق کاری و تحصیلی خود توضیح دهید؟
من در سال1943 میلادی در حلب سوریه متولد شدم و دوران کودکی و نوجوانی را در این شهر گذراندم. تا 15سالگی در مرکز مسیحیان«جزویت» تحصیل کردم. در آن زمان، امکان ادامه تحصیل برای همه افراد وجود نداشت و این دوره با سختیهای زیادی همراه بود. بعد از اتمام تحصیلات مقدماتی، مدت دو سال در چاپخانه شوهر خواهرم مشغول به کار شدم. در همین دوره بود که با مطالعه مقالههای مختلف خلیفهگری، احساس کردم که متعلق به کلیسایی هستم و باید خادم کلیسا شوم، لذا به لبنان سفر کردم و در مدرسه دینی بیروت پذیرفته شدم. بعد از اتمام دوره دبیرستان، برای ادامه تحصیل به واتیکان رفتم و در دانشگاه «گریگوریان» مشغول به تحصیل شدم. در سال 1970 میلادی موفق به اخذ مدرک لیسانس در رشته الهیات و فلسفه شدم. پس از اتمام تحصیل، در مرکز پاتریارکی ارامنه کاتولیک لبنان به فعالیت پرداختم. بعد از این، سالهای زیادی را به تناوب در مراکز مختلفی مانند جزویت(1) (لبنان) ، مارسی(2) (فرانسه)، حلب(3)(سوریه) و ارمنستان به خدمت پرداختم، تا اینکه بنا به نظر شورای اسقفان موسوم به «سینوتوس»، به عنوان اسقف کلیسای کاتولیک در ایران انتخاب شدم. به این ترتیب، با تأیید پاتریارک از سال 2015میلادی به ایران آمدم و به عنوان رهبر جامعه کاتولیک ارامنه ایران مشغول به خدمت شدم.
به چه زبانهایی مسلط هستید؟
زبان مادری من ارمنی است و به زبانهای فرانسوی، ایتالیایی، لاتین، عربی، ترکی و اسپانیایی تسلط دارم. کمی هم آلمانی میدانم. متأسفانه به زبان فارسی، آشنایی ندارم. اگر میدانستم روزی ممکن است در ایران خدمت کنم، حتماْ این زبان را میآموختم.
آیا درباره اسلام و شیعیان هم مطالعاتی داشتهاید؟
من از دوره جوانی تا به امروز، با پیروان ادیان و مذاهب مختلف، بهویژه شیعیان و اهلسنت زندگی کردهام و همین، بهترین روش مطالعه و کسب آگاهی درباره آنها بودهاست. در این معاشرتها دریافتهام، آنها هم انسانهایی مثل ما هستند که به دین و مذهب خود التزام و پایبندی دارند و همه، افرادی قابل احترام هستند.
درباره ساختار کلیسای کاتولیک ارمنی و نحوه اداره آن توضیح دهید؟ چه تفاوتی میان کلیسای کاتولیک و کلیسای گریگوری وجود دارد؟
کلیسای کاتولیک ارمنی، زیر نظر شورای اسقفها با عنوان سینوتوس اداره میشود. این شورا متشکل از روحانیونی است از سراسر جهان که وظیفه تنظیم قوانین کلیسا را برعهده دارد. این قوانین به تمامی اسقفها ابلاغ میشود. سینوتوس، مستقیماً با کلیسای واتیکان در ارتباط است.
در رأس کلیسا پاتریارک قرار دارد. این مرکز با پاپ در ارتباط است اما پاپ مستقیماً به پاتریارک دستور نمیدهد، بلکه فرمانها از شورای سینوتوس ابلاغ میگردد. برای هر جامعه کاتولیک ارمنی، یک اسقف منصوب میشود که وظیفه مدیریت و اداره خلیفهگری را برعهده دارد. هر خلیفهگری، شورایی دارد که از سوی اسقف تعیین میشود، اما به تنهایی نمیتواند تصمیمگیری کند. این یکی از تفاوتهای کلیسای کاتولیک با کلیسای رسولی ارمنی(گریگوری) است که در آن همه تصمیمها از سوی شورای خلیفهگری صادر میشود و نقش اسقف، بیشتر تشریفاتی است. در حالیکه در کلیسای کاتولیک ارمنی، اسقف نقش اصلی را به عهده دارد و شورای خلیفهگری، دستیار اسقف است و در راستای اوامر او فعالیت میکند. کلیسای کاتولیک در تمام نقاط جهان به همین شکل اداره میشود. تمامی اسقفها همه ساله در نشست سینوتوس گرد هم آمده و با ارائه گزارشی از عملکرد خود، مسائل و مشکلات هر خلیفهگری را مطرح میکنند.
شایان ذکر است، تمامی خلیفهگریها بر مبنای اساسنامهای اداره میشود که به تأیید پاتریارک اعظم و پاپ رم رسیدهاست. این اساسنامه به هیچوجه قابل تغییر نیست و تمامی خلیفهگریها موظفند مطابق آن عمل کنند.
آیا در کلیسای کاتولیک ارمنی دین و سیاست با یکدیگر ارتباط دارند؟
نهتنها کلیسای کاتولیک ارمنی، بلکه کلیسای کاتولیک جهان هم معتقد به حکومت دینی است. سالها پیش، کلیسای کاتولیک دارای ارتش بود، اما بعدها به این نتیجه رسید که جنگ و دفاع، وظیفه کلیسا نیست. البته این بدان معنا نیست که کلیسا خط مشی سیاسی نداشته باشد. چنانچه واتیکان، بزرگترین دیپلماسی جهان را داراست، بهطوریکه با ۱۹۰ کشور مختلف و سفرای آنها در ارتباط است. همانطور که میدانید، همهساله در آستانه سال نو میلادی، پاپ (رهبر کاتولیکهای جهان)، پیام صلح و دوستی را خطاب به تمام دنیا صادر میکند، چراکه مسیح به دنیا آمد تا پیامآور صلح و دوستی باشد. ما هم امروز به عنوان رهبر جامعه کاتولیک ارمنی ایران، تمام توان خود را به کار بستهایم تا به زندگی مردم، رنگ دینی ببخشیم. در سایه این حیات دینی است که مردم به کلیسا نزدیک میشوند. ما به دنبال فعالیتهای سیاسی نیستیم و به قوانین کشور ایران احترام میگذاریم. طبیعتاً حکومت نیز تا حد امکان به قوانین کلیسایی ورود پیدا نکرده و به آن احترام میگذارد. به این ترتیب، کلیسا با آزادی کامل به فعالیت خود ادامه میدهد.
جمعیت ارامنه کاتولیک، بیشتر در کدام مناطق جهان سکونت دارند؟
بیشترین جمعیت پیروان کلیسای کاتولیک در روسیه است و اکثر آنها در شهر مسکو سکونت دارند. باید توجه داشت که جامعه کاتولیک هم مانند سایر ارامنه در پی کشتارهای سال ۱۹۱۵ به دست ترکهای عثمانی، به کشورهای مختلف مهاجرت کردند و به همین خاطر، در نقاط زیادی حضور دارند. خاورمیانه[غرب آسیا] و کشورهای سوریه، لبنان، مصر، عراق و ایران از مناطق ارمنینشین هستند. جمعیت زیادی هم در کشورهای فرانسه و آمریکا (لسآنجلس) زندگی میکنند. به طور کلی، هر منطقهای که ارامنه کاتولیک -هرچند اندک- در آن حضور داشته باشند، خلیفهگری در آن نقطه تشکیل شده و از پیروان خود حمایت خواهدکرد.
آیا امکان تغییر کاتولیک وجود دارد؟ تعریف کلیسا از ارتداد چیست و چه موضعی در قبال مرتدین دارد؟دین برای ارامنه
کلیسای کاتولیک، همواره از پیروان خود حمایت میکند. پیروان هم اغلب به اعتقادات خود پایبندند. اما اگر موردی پیش بیاید که کسی از این مسیر منحرف شده و به تغییر دین تمایل داشته باشد، ما برای حفظ او و جلوگیری از این امر تلاش میکنیم. این کار، گناه بزرگی محسوب شده و برای کلیسا پذیرفتنی نیست و بعد از اینکه شخص از کلیسا جدا شد، دیگر هیچ مسئولیتی در قبال او ندارد.
در ترکیه، مسیحیان زیادی اعم از ارامنه، یونانیان و آشوریان زندگی میکردند، تا اینکه کشتار دولت عثمانی علیه مسیحیان آغاز شد. در این کشتارها، حدود یک و نیم میلیون نفر قربانی شدند. با این وجود، هیچیک از آنها از دین خود برنگشتند. حاضر شدند به جرم مسیحی بودن، جان خود را از دست بدهند اما به ایمان خود وفادار بمانند. تجربیاتم به من نشان داده، در تمامی کلیساهای ارمنی، همه به مقدسات احترام میگذارند و به دین خود حداکثر پایبندی را دارند.
نقش و جایگاه کلیسا در زندگی روزمره جامعه ارامنه کاتولیک، بهخصوص جوانان چیست و میزان پایبندی آنها به دستورهای دینی چقدر است؟
جوانان ارمنی همواره در مراسم کلیسایی شرکت میکنند. آنها نه فقط در آیینها و مناسبتها، بلکه در تمامی فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نیز مشارکت فعال دارند. در همین رابطه، انجمنهای متعددی نیز با حضور جوانان تشکیل شده است. مانند، انجمن «پیشاهنگان»، «نوجوانان» و «خانواده» که به همت جوانان و دانشجویان تأسیس شده و در جامعه کاتولیک ارمنی فعالیت میکنند. علاوه بر این، جوانان در امور خیریه نیز فعال هستند. تمام این فعالیتها زیر نظر اسقف و در چارچوب مقررات کلیسا انجام میگیرد. البته در اینگونه خدمات هیچ اجباری وجود ندارد و همه جوانان، نوجوانان و خانوادهها با طیبخاطر در خدمت کلیسا هستند و بدون هیچ چشمداشتی با اسقف همکاری میکنند. من در طول این سالها، مسئولیت نهادهای مختلفی را بر عهده داشتهام و همواره همه با هم، مانند اعضای یک خانواده، کار و تلاش کردهایم.
پیش از ورود به ایران با این کشور آشنایی داشتید؟ آنچه در ایران شاهد هستید، تا چه حد با تصورات شما منطبق بودهاست؟
به عنوان یک ارمنی، آگاهی از پیشینه جوامع ارمنی برای من، نوعی افتخار است. با توجه به اینکه ارامنه زیادی در ایران زندگی میکنند، در دوران تحصیل، درباره تاریخ ایران مطالعاتی داشتم. تا جایی که میدانم، در دوره حکومت «شاهعباس صفوی» تعداد زیادی از ارامنه به ایران کوچانده شده و در شهرهای مختلف، به ویژه اصفهان و تبریز اسکان داده شدند. ارامنه، بعد از مهاجرت به اصفهان، کلیسای کاتولیک ارمنی را بنا کردند و یک اسقف نیز برای رهبری این جامعه، تعیین شد.
وقتی به عنوان اسقف کلیسای ارمنی به ایران آمدم، متوجه شدم تعداد اعضای این جامعه کاهش یافتهاست. البته این مسئله، تغییری در باورها و برنامههای من ایجاد نکرد و همان برنامههایی را که برای یک جامعه بزرگ در نظر داشتم، برای همین تعداد اندک نیز اجرایی کردهام. هدف ما همیشه خدمت به کلیساست، حتی اگر این تعداد به پنج نفر برسد، باز هم ما به خدمت خود ادامه میدهیم. کلیسای کاتولیک ارمنی تا آخرین نفر، در کنار او باقی میماند و از رسالت خود دور نمیشود. ما هم به عنوان خادمان، با کمال میل و عاشقانه در ایران فعالیت میکنیم.
مراکز وابسته به خلیفهگری در ایران مانند اردوگاه «هایکاشن»، خانه سالمندان و مدارس، چگونه اداره میشوند؟
اسقف، مسئول تمام املاک و مراکز متعلق به خلیفهگری است. این مقام روحانی، دستیارانی دارد که اعضای شورا را تشکیل داده و او را در مدیریت مراکز، یاری میدهند. گفتنی است، این اعضا موقت هستند و اسقف هر زمان که تشخیص دهد، این ترکیب را تغییر میدهد. برای نمونه، اردوگاه هایکاشن از اساسنامه داخلی برخوردار است که در رأس آن اسقف قرار دارد و مسئولیت اداره این مرکز را عهدهدار است. خانه سالمندان، مدارس و دیگر مراکز نیز به همین صورت، زیر نظر اسقف، مدیریت میشوند.
نظر شما درباره مهاجرت ارامنه کاتولیک چیست و کلیسا چه اقدامات پیشگیرانهای در این زمینه داشته است؟
پیش از هر چیز باید دانست که مهاجرت، خاص جامعه ارامنه ایران نیست و افراد زیادی -به دلایل مختلف- از کشورهای خاورمیانه[غرب آسیا] دست به مهاجرت میزنند. من به شخصه با مهاجرت مخالفم و به هیچوجه، مردم را بهآن تشویق نمیکنم اما برخی خانوادهها به دلیل پارهای مشکلات، مجبور به ترک کشور خود میشوند که ما با ایندسته از مهاجران، مقابلهای نخواهیم داشت. به طور کلی، من با مهاجرت موافق نیستم، چون با این پدیده، جامعه رفتهرفته کوچکتر شده و آسیبپذیرتر میگردد. ضمن اینکه، تنوع اقوام و ادیان که در کشور وجود دارد، از بین میرود. وقتی در جامعهای، گوناگونی و تنوع وجود داشته باشد، زیبایی خیرهکنندهای از همزیستی اقوام و ادیان، جاری خواهدبود، لذا جا دارد مسئولان کشور با درک این مهم، هوشیارانه عمل کرده و شرایط مطلوب را برای معیشت مناسب فراهم نمایند. ایجاد فرصتهای شغلی، یکی از مهمترین اقدامات در این زمینه است. جوان امروز، جوانی پویاست و باز شدن درهای اشتغال، عامل مهمی برای جلوگیری از مهاجرت نسل جوان محسوب میشود. باید توجه داشت که با مهاجرت جوانان، جمعیت کشور، پیر و ناتوان شده و مسیرهای رشد و پیشرفت، مسدود خواهدشد، بنابراین اهتمام دراین زمینه، امری است ضروری.
–دیدگاه شما درباره فعالیتهای تبشیری و تبلیغ مسیحیت در میان مسلمانان چیست؟
ما هیچکس را به تغییر دین تشویق نکرده و معتقدیم هر فردی باید به دین و مقدسات خود وفادار بماند. اساساً دین، یک باور شخصی است و اگر کسی بخواهد دین دیگری را انتخاب کند، آزاد است. همانطور که اشاره کردم، در زمان کشتار ارامنه در دولت عثمانی، با وجود مقاومت شمار زیادی از ارامنه، اما برخی برای نجات جان خویش، به اجبار مسلمان شدند. به اعتقاد ما، هر کس باید در دین خود باقی بماند، اما اگر کسی واقعاً قصد داشته باشد به دین دیگری بگرود، آزاد است. البته این نوع تغییر دین، حقیقی نبوده و موجب رستگاری شخص نمیشود. به طور کلی، این مسائل برای جامعه ما خوشایند نیست.
–پس از نابودی «داعش»، ارامنه سوریه چه وضعیتی دارند و آینده آنها را چگونه ارزیابی میکنید؟
همانطور که میدانید، در پی وقوع درگیریهای سوریه، تعداد زیادی از ارامنه این کشور مهاجرت کردند که اکثر آنها به ارمنستان (شهر ایروان) رفتند. پیش از جنگ، شهر «حلب»، یکی از مراکز تجمع ارامنه بود و حدود ۳۰هزار ارمنی در آن زندگی میکردند، اما امروز فقط ۴ هزار ارمنی در این منطقه باقی ماندهاست. این جنگ، کاهش چند ده هزارنفری ارامنه را در پی داشتهاست. با وجود اینکه اکنون آرامش نسبی در کشور سوریه حاکم شده، گمان نمیکنم افراد زیادی تمایل به بازگشت داشته باشند. البته برخی که املاک (خانه یا مغازه) دارند، اگر از برقراری صلح اطمینان حاصل کنند، به احتمال زیاد بازمیگردند و به کار خود ادامه میدهند.
در مورد اینکه چه تعداد از این مهاجران به شهر خود بازخواهند گشت، باید در آینده صحبت کنیم و در حال حاضر، نمیتوان آمار دقیقی در این زمینه ارائه داد اما در کل، به بازگشت ارامنه سوریه، خوشبین هستیم. البته با توجه به شرایط بغرنج و ویرانیهای پس از جنگ، خانوادهها و جوانان ارمنی، انگیزه زیادی برای بازگشت ندارند. مشکلات و دشواریها در این کشور، همچنان تداوم دارد و شرایط باید تا جایی بهبود یابد که مردم بتوانند در این کشور با آزادی کامل به زندگی و فعالیت مشغول شوند. تحقق این امر، در گروی برگزاری انتخابات آزاد است تا ملت سوریه، خود درباره آینده خویش تصمیم بگیرند.
–درباره تعامل و همکاری خود با دستگاههای دولتی و مسئولان توضیح دهید؟
در مجموع، تعامل و ارتباط مناسبی فیمابین حاکم است. تا به امروز، در کلیه برنامهها و مناسبتهایی که از بنده دعوت به عمل آمده، با کمال میل شرکت کردهام. در اینگونه دیدارها و تعاملات، اشخاص با یکدیگر آشنایی بیشتری پیدا کرده و درباره اوضاع کشور، مسائل و مشکلات، گفتگو و تبادل نظر میشود. ما این تعاملات را مثبت ارزیابی کرده و برای ارتقای کیفی این روابط، هر کمکی که از دستمان ساخته باشد، انجام میدهیم.
– دیدگاه شما درباره اظهارات رئیسجمهور امریکا در خصوص انتقال پایتخت رژیمصهیونیستی به بیتالمقدس چیست؟ موضع کلیسای کاتولیک ارمنی در قبال آن چه بودهاست؟
در درجه اول باید بگویم که رئیسجمهور آمریکا در اظهارات خود، بیتالمقدس را متعلق به اسرائیل خوانده و اعلام کرد سفارت خود را به این شهر منتقل خواهد کرد. این در حالی است که این شهر از دیرباز، محل سکونت پیروان سه دین مسیحیت، یهودیت و اسلام بودهاست. بیتالمقدس برای ما مسیحیان، مکان بسیار مقدسی است. حضرت عیسی در «بیتلحم» (در نزدیکی بیتالمقدس) به دنیا آمده و به همینخاطر، یکی از مراکز مذهبی مهم مسیحیان است. همانگونه که پاتریارک بیتالمقدس نیز اعلام کرده، ما مسیحیان به هیچوجه از این مکان دست نمیکشیم. اگر قرار است تغییر و تحولی در بیتالمقدس ایجاد شود، باید به تأیید جامعه بینالملل برسد. بیتالمقدس به قوم خاصی تعلق ندارد و مرکز تمام ادیان توحیدی است. جامعه بینالملل باید در این مورد تصمیمگیری کند و هیچکس حق ندارد درباره آینده بیتالمقدس تصمیم بگیرد.
–نظر شما درباره اغتشاشات سال 96 در برخی نقاط ایران و تحرکات بعضی جریانها چیست؟
من درباره کیفیت تحرکات و حامیان خارجی این جریانها اطلاع دقیقی ندارم، اما هیچیک از اتفاقاتی که شاهد بودیم، مورد تأیید جامعه ارامنه نبود و همه ما را نگران کرد. امیدواریم، دیگر شاهد بروز چنین وقایعی در ایران نباشیم و آرامش و امنیت همواره در کشور حاکم باشد.
–در پایان، اگر نکتهای دارید، بفرمایید؟
سپاسگزارم که فرصت این مصاحبه را برای من فراهم کردید تا گزارشی از وضعیت جامعه ارامنه کاتولیک ارائه دهم. ما مسیحیان، عیسیمسیح را پیامآور صلح میدانیم. دعا میکنم همه مردم جهان، بهخصوص مسیحیان همواره در صلح، امنیت و برادری باشند. امیدوارم، تمام انسانها در هر گوشه از جهان هستی، با یکدیگر احساس نزدیکی و ادراک متقابل داشته باشند و در کمال آرامش زیست کنند. برای همه، زندگی سرشار از عشق و آرامش آرزو میکنم.
–با سپاس از اینکه وقت خود را دراختیار ما قرار دادید.(فصلنامه روشنا)
پینوشت:
- jezowit .
- Marseille.
- Aleppo.